تاریخ انتشار : ۰۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۳  ، 
کد خبر : ۲۹۱۳۷۹
انتخاب ریاست و چگونگی تشکیل فراکسیون‌های پارلمان دهم در گفت‌وگوی «همدلی» با دکتر احمد شیرزاد

عناصر خارج از مجلس را نباید در بحث ریاست دخالت داد

اشاره: انتخابات این دوره مجلس از همان ابتدا به چند دلیل مهم و اساسی، نوید یک پارلمان خاص را می‌داد. «مجلس تکنوکرات‌ها» از سوی سعید حجاریان رایج‌ترین و مهم‌ترین تحلیلی بود که از ماه‌ها پیش از برگزاری انتخابات در وصف پارلمان دهم گفته شد. مجلس تکنوکرات در نگاه اول تداعی کننده و نویدبخش یک اتفاق مهم دیگر نیز در این دوره از انتخابات بود. این اتفاق مهم سیاسی در واقع خالی شدن مجلس آتی از وجود پارلمانتاریست‌های تندرو و ماجراجویی بود که در این دوره از انتخابات هم خود را برای ورود دوباره به مجلس آماده کرده بودند. با مشخص شدن نتیجه انتخابات آن اتفاق بزرگ که متاثر از پشتوانه و گرانیگاه اجتماعی تحول‌خواهان بود، افتاد؛ پارلمان دهم از وجود بسیاری از این تندروها پاکسازی شد. این اتفاق در کنار رد‌صلاحیت‌های گسترده نیروهای باتجربه سیاسی و ژنرال‌های اصلاح‌طلب، مجلس ناشناخته‌ای را به لحاظ ترکیب سیاسی و نوع تیپیک نمایندگان آن نسبت به مجالس دیگر شکل داد. مجلس مذکور تشکیل یافته از سه فراکسیون «امید»، «اصول‌گرایان» و «مستقلین» است که به دلیل حضور افراد مشترک در فراکسیون‌های مذکور، تصویر ناهمگونی را از فراکسیون‌های این دوره پارلمان را به دست می‌دهد. احمد شیرزاد نماینده مجلس ششم، از فعالان و تحلیل‌گران سیاسی اصلاح‌طلب، صفت فراکسیون‌های «ژله‌ای» را برای مجموعه فراکسیون مطرح در درون پارلمان به کار می‌برد. وی در این گفت و گو مشخص می‌کند که مجلس دهم از هر منظری که به آن نگریسته شود، با سیاست‌های دولت همراهی خواهد کرد.
پایگاه بصیرت / آیت وکیلیان

(روزنامه همدلي – 1395/02/25 – شماره 318 – صفحه 2)

* موضوع ریاست پارلمان این روزها به چالشی میان دو جریان سیاسی مهم مجلس دهم تبدیل شده است. در همان نشست روز شنبه آقای عارف جلسه را ترک کردند. چه تفسیری از این حرکت از سوی عارف دارید، آیا سرلیست اصلاح‌طلبان تهران از حمایت پنهان دولت از لاریجانی ابراز نارضایتی کرده است؟

** دولت هنوز موضع خود را در این مورد اعلام نکرده و فکر هم نمی‌کنم که در این مورد موضع صریحی اتخاذ کند. اگر هم از سوی برخی از دولتی‌ها اقدامی یا صحبتی شود، به صورتی کاملاً غیررسمی خواهد بود. اگر اتفاقی هم بیفتد به شکل لابی‌های پشت پرده خواهد بود. من فکر می‌کنم که برای دولت نباید تفاوتی وجود داشته باشد اینکه کدام یک از این دو رئیس مجلس شوند. آقای لاریجانی در گذشته اثبات کرده‌اند که یک استراتژی حمایتی از روحانی دارد و یا حداقل در صدد تقابل با دولت او نیست. به خصوص در مهم‌ترین اقدامی که در دوره ریاستش بر مجلس داشت، هدفش جمع و جور کردن موضوع برجام بود که این مهم انجام گرفت.

دولت نیز از این بابت ابراز خرسندی کرد. در عین حال آقای عارف هم از اصلاح‌طلبان جا افتاده کشور است و در مجموعه اصلاح‌طلبان جا دارند و اصلاح‌طلبان هم بدنه اجتماعی حامیان دولت را تشکیل دادند و در واقع در دید آقای روحانی اصلاح‌طلبان بودند که نقش جدی و مهم داشتند. بنابراین من فکر هر کدام از این دو رئیس مجلس شوند در روند کار دولت تفاوت اساسی نخواهد داشت. حالا در جرئیات تفاوت‌هایی وجود دارد، ولی چشم‌گیر نخواهد بود. به همین دلیل من فکر می‌کنم اصولاً دولت اگر یک موضع‌گیری منطقی داشته باشد نباید در این مسئله دخالت کند. دخالت دولت این موضوع را به سمت پیچیدگی بودن پیش خواهد برد و به اینکه مجلس تصمیم مناسبی بگیرد، کمکی نمی‌کند.

یک نکته دیگر است که باید به آن توجه داشت؛ اینکه نماینده‌های مجلس دلشان نمی‌خواهد فرمانبردار دولت باشند یا دولت به آن ها خط بدهد. من فکر می‌کنم اگر مسئولان دولتی در صدد چنین کاری آیند، نتیجه معکوس خواهد داشت و مجلس را روی موضع مخالفت خواهد انداخت. این کار قطعاً به صلاح دولت نخواهد بود. البته فکر می‌کنم که دولت ملتفت است که این کار را نباید انجام دهد. دولت و مجلس طبق تجربه‌ای که دیدیم باید تعامل جدی با همدیگر داشته باشند. البته در برخی برنامه‌ها و لوایح موردی نیست که دولت موضع مثبتی با مجلس داشته باشد، اما در موضوعی چون ریاست مجلس و مسائل داخلی مجلس طبیعی است که خود مجلس باید ورود پیدا کند و فکر می‌کنم که دخالت دولت در این برنامه مسائل را پیچیده خواهد کرد.

* بسیاری از تحلیل‌گران برنامه روز شنبه دو فراکسیون امید به رهبری عارف و فراکسیون اصول‌گرایان به رهبری لاریجانی را وزن‌کشی سیاسی دو طرف قلمداد کردند، آیا ما با یک رقابت پنهان بین این دو فراکسیون بر سر ریاست مجلس روبه‌رو هستیم؟

** شکی در این نیست که موضوع ریاست مجلس رقابتی است. با وجود اینکه در پهنه سیاسی کشور و به خصوص در صحنه پارلمان در چهار سال آینده ما یک همکاری و اتحاد نسبی بین جریان اصول‌گرای معتدل و اصلاح‌طلب خواهیم بود و این کلاً در سطح کشور اتفاق خواهد افتاد. طبیعی است که در برخی مواقع ما با تضاد منافع بین این دو جریان مواجه می‌شویم و با هم رقابت خواهند کرد. با این وجود من فکر می‌کنم که این رقابت خیلی متفاوت است با رقابتی که ما با اصول‌گرایان تندرو داریم. این خیلی متفاوت است، در واقع تلاش می‌شود این رقابتی که مطرح شده به تضاد کشیده نشود. این نکته بسیار مهمی است، البته طبیعی است که این رقابت وجود دارد.

آقای عارف برای پیش بردن برنامه‌هایش یک فرد جدی است و او از دولت اصلاحات به این سو در صحنه سیاست کشور نقش بازی کرده و در صحنه‌های مختلف اجرایی بوده و برنامه‌ای که برای مجلس داشته است، او را فرد بسیار جدی نشان می‌دهد. به این دلیل فکر می‌کنم که تمام تلاش خود را خواهد کرد. از آن طرف آقای لاریجانی هم یک عنصر سیاسی خیلی جدی است و به هرحال آدم برنامه‌ریزی است که در فراز و نشیب‌های مختلف بازی کردن با فرایند سیاست را به خوبی آگاه است و حتماً هم در صحنه رقابت خواهد بود. اما من فکر می‌کنم نکته‌ای که مثبت است و ما باید مد نظر قرار بدهیم این است که هر کدام از این آقایان که رئیس مجلس شوند، از دید منافع جریان اصلاح‌طلب تفاوت اساسی نخواهد کرد و می‌توان گفت که منافع این جریان را حفظ خواهد کرد.

منافع جریان اصلاح‌طلب هم در وهله اول منافع آقای روحانی است و برای ما بسیار مهم است که دولت روحانی دولت موفقی باشد. ضمن اینکه دولت را نقد می‌کنیم و برخوردمان با دولت اطاعت محض از آن نیست، بلکه برخورد ما منتقدانه است. اما موفقیت کلی دولت برای ما بسیار مهم است و در انتخابات ریاست جمهوری آینده جزء مسائل کلیدی اصلاح‌طلبان است که دولت روحانی تداوم داشته باشد. بنابراین اساساً تفاوت ماهوی وجود نخواهد داشت. نکته دیگر اینکه خوشبختانه هم آقای لاریجانی و هم آقای عارف از یک چارچوب‌های ادب و متانت سیاسی برخوردار هستند و نوع رفتارشان با اصول‌گرایان تندرو خیلی متفاوت است، هر دو قانون را می‌شناسند، هر دو آیین‌نامه را می‌شناسند، هر دو قائل به مدیریت کشور هستند، هر دو اهل ماجراجویی در مسائل کشور نیستند، مدیر گونه فکر می‌کنند؛ بنابراین وجوه شباهت بسیار زیادی است که من فکر می‌کنم که دوستان و هواداران هر دو فرد محترمی که نام بردیم این ها می‌توانند فضا را مدیریت کنند.

اما همین جا می‌خواهم نکته دیگری اضافه کنم؛ من فکر می‌کنم در این رقابتی که در مجلس مطرح است، این رقابت را به مجلسیان واگذار کنیم. اجازه دهیم که خود مجلسی‌ها مدیریت کنند. جریان‌های بیرون مجلس به اصطلاح از چند و چون درون مجلس کاری نداشته باشند و اجازه دهند که مسئله مدیریت فراکسیون‌ها و مدیریت هیئت رئیسه مجلس، این دو مسائلی است که باید مجلسی‌ها حل و فصل کنند و ما باید تابع نظر اکثریت آنها باشیم. این به نظر من بهترین کاری است که می‌تواینم انجام دهیم که به این اختلافات دامن نزنیم.

* به این مساله اشاره کردید که برخی از نیروهای اصول‌گرای معتدل این فراکسیون با فراکسیون امید در رفت و آمد، رفتن و نرفتن، اینجا و آنجا و یک پا در اینجا و پایی دیگر در آنجا با تمرکز بر موارد مختلف در نوسان هستند، آیا ما با فراکسیون‌هایی در مجلس آینده روبه‌رو خواهیم بود که حالت روان دارند؟

** کاملاً همینطور است. مجلس آینده مجلسی است که کاملاً ژله‌ای است. یعنی در واقع یک مرزبندی‌هایی دارد. برای مثال در بحث رای دادن به وزراء قطعاً این مرزبندی‌های فراکسیونی خیلی جدی خواهد بود. اگر مسائل استراتژیکی مانند برجام پیش بیاید مواضع فراکسیون‌ها تا حدود زیادی قابل پیش‌بینی است و مطمئناً در همگرایی با دولت خواهد بود.

* با این اوصاف جایگاه و نقش فراکسیون امید را چگونه ارزیابی می‌کنید، آیا این فراکسیون یک اقلیت منسجم و قدرتمند خواهد بود یا اکثریتی ژله‌ای؟

** قرار نیست هر اتفاقی که در مجالس گذشته رخ داده، در این مجلس نیز اتفاق بیفتد. البته این را در مورد فراکسیون امید مطرح می‌کنم که امکان تکرار و بازتولید پدیده «راستگوییسم» در این مجلس برای فراکسیون امید وجود دارد. به هر حال زمانی که در این انتخابات اکثریت نیروها، عناصر و ژنرال‌های ما نتوانستند از زیر تیغ رد صلاحیت‌ها عبور کنند و مجبور شدیم که به صورتی استراتژیک از رقیب سنتی ـ هرچند اعتدال‌گرا ـ خودمان یارگیری کنیم، این انتظار هم می‌توان داشت که روزی این عناصر به عاریه گرفته شده در موارد مختلف جای خود را خالی کنند و پیمان شکنی کنند. به هر حال نیروهایی مانند کاظم جلالی و بهروز نعمتی اصول‌گرا هستند، این ها در حرکت ائتلافی در لیست امید قرار گرفتند. البته این را هم باید گفت که اخلاق سیاسی حکم می‌کند که این افراد که با پرچم امید در انتخابات شرکت کردند و رای خوبی هم آوردند، کاملاً به فراکسیون امید بی‌تفاوت نباشند و در بسیاری موارد با فراکسیون امید همگرایی سیاسی، فکری و عقیدتی داشته باشند.

از سوی دیگر هم نباید این درخواست به آن ها داده شود که به طور قطع و کامل در فراکسیون امید حضور داشته باشند. اما از آن طرف هم ممکن است کسانی که در انتخابات با پرچم اصلاح‌طلب نیامدند و در لیست امید نبودند، الان در مجلس به فراکسیون امید نزدیک شوند. با این اوصاف این که تصور کنیم در این دوره مجلس، فراکسیونی باشیم که اکثریت پارلمان را در اختیار داشته باشد، تصوری است که در آن به خطا رفته‌ایم. نه فراکسیون امید بلکه هیچ فراکسیونی نمی‌تواند تضمین دهد یا مدعی باشد که اکثریت پارلمان را در اختیار دارد. معمولاً فراکسیون‌ها یک هسته اصلی (هسته سخت) و در کنارش یک هاله نرم دارند.

این هاله نرم متداخل می‌شوند؛ یعنی هاله‌های نرم این فراکسیون با همدیگر متداخل می‌شوند، به قول کسانی که فیزیک خوانده اند همپوشانی پیدا می‌کنند. به اصطلاح تابع موجشان هم‌پوشانی پیدا می‌کنند. این اتفاقی است که در این مجلس اتفاق خواهد افتاد. کسی نمی‌تواند از طرف این مجلس چک امضاء کند یا از طرف مجلس قولی بدهد. این مجلس مجلسی است که مهارش سخت است. سخت است که بتوان فهمید که به چه کسی رای می‌دهد. البته این را هم می‌توان گفت که هر چه بگذرد، پیش‌بینی‌پذیری‌ در موردش بیشتر خواهد بود. اما این مجلس آن مجلسی نیست که در ابتدا انتهایش مشخص باشد.

http://hamdelidaily.ir/?newsid=10896

ش.د9500099

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات