(روزنامه اعتماد ـ 1395/08/03 ـ شماره 3655 ـ صفحه 8)
در سند چشمانداز اتحاديه اروپا ٢٠٢٠ نيز به بحران روزافزون در جهان عرب و خطر گسترش اشاعه وهابيت و سلفيسم توجه شده و در راس كشورهاي عربي، تحركات عربستان به لحاظ سياسي، امنيتي و ايدئولوژيك بهشدت زير ذره بين موسسات پژوهشي و دستگاههاي امنيتي كشورهاي اروپايي و غربي قرار گرفته است. در حال حاضر شركتهاي بزرگ اروپايي و حتي مقامات سياسي و امنيتي غرب، ادامه بحران وهابيت و سلفيسم با خاستگاه عربستان را تهديدي امنيتي و اقتصادي براي كشورهاي جهان ميدانند و ادامه اين روند را در آينده نه چندان دور مصادف با غروب خورشيد سياسي عربستان و خاندان سعودي ارزيابي كردهاند.
در كنار ترديد كشورهاي غربي نسبت به همكاريهاي ميان و بلندمدت با عربستان، كاهش قيمت نفت، كسري ۱۰۰ ميليارد دلاري بودجه، افزايش هزينههاي دخالت و تجاوز نظامي عربستان در سوريه و يمن كه منجر به افزايش سطح نارضايتي عمومي و ورشكستگي شركتها و اعتراضات كارگري كمسابقه و بيكاري دهها هزار نفر دراين كشور شد، بستر ساز نگراني عميق مقامات عربستان از قريبالوقوع بودن بحران شد.
از اين رو عربستان در سال ٢٠١٥ از يك شركت مشاوره بينالمللي به نام «مكنزي» درخواست كمك كرد. نتيجه تحقيقات اين شركت گزارش ١٥٠صفحهاي «چشمانداز برنامه ٢٠٣٠» بر پايه اقتصاد بدون نفت براي اين كشور بود. سلمان، پادشاه عربستان با قبول طرح ٢٠٣٠ به خوبي ميدانست كه بازي مرگ و زندگي را براي عربستان رقم زده و به گمان خود تصور ميكرد كه براي اجراي موفق طرح ٢٠٣٠ نياز به تغييرات عمده در سياستهاي داخلي و خارجي و كنار گذاشتن مقامات سنتي و جذب نيروهاي تكنوكرات دارد.
ملك سلمان در شروع تغييرات، بن عبدالعزيز را از وليعهدي كنار گذاشت و بن نايف خط قرمز امريكا را با حفظ سمت در وزارت كشور به عنوان وليعهد و پسرش را به عنوان وزير دفاع و فرمانده عمليات جنگ عليه يمن منصوب كرد. با بركناري وزير خارجه و جايگزيني «عادل الجبير» كه فارغالتحصيل آلمان و امريكا است و از طايفه سلمان است، دست سايرين را از سياست خارجي كوتاه كرد و در ادامه با بركناري وزير نفت، قدرت مالي و سياسي نفت را براي اجراي برنامه٢٠٣٠ در دست گرفت و براي تصاحب كامل قدرت، پسر ششم ملك عبدالله را از امارت مكه عزل و روساي گارد ملي، نهادهاي اطلاعاتي، راديو و تلويزيون و... را بركنار كرد.
سلمان همچنين اكثر نهادهاي دولتي مربوط به دوران حكومت ملك عبدالله را از جمله، كميته عالي سياست آموزش، شوراي آموزش عالي و دانشگاهها، شوراي عالي شهر علوم و فناوري، شوراي عالي اقتصادي، شوراي امنيت ملي، شوراي عالي امور اسلامي، شوراي عالي انرژي هستهاي و... را هم منحل كرد.
سلمان پس از تغييرات گسترده در نظام حكومتي سابق، براي اجراي طرح ٢٠٣٠ اقدام به ايجاد «شوراي امور سياسي و امنيتي» و «شوراي امور اقتصادي و توسعه» كرد و روساي هر دو شورا را به عنوان اعضاي كابينه منصوب كرد. نا گفته نماند كه در اين تغييرات ملك سلمان با تمام قدرت تلاش ميكند فرزند خود محمد بن سلمان را هم با اين اميد حمايت كند تا با واگذاري سيستم حكومتي به جوانان تحصيلكرده طرفدار خود، زمينه پادشاهي پسرش محمد بن سلمان را فراهم كند.
طرح ۲۰۳۰ سلمان كه از آن ميتوان به عنوان انقلاب سفيد ياد كرد، يك طرح كاملا حساب شده سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي هماهنگ شده با امريكا است كه همه زمينهها و تغييرات لازم براي اجراي آن در نظر گرفته شده و سعي براين است كه درتحولات مخرب و بحران زده منطقه با برنامهريزيهاي سياسي و اقتصادي و بهرهگيري از تكنوكراتهاي فارغالتحصيل سعودي از امريكا و انگليس، ساختار حكومت عربستان از يك نظام مذهبي به سكولار مبدل شود، تا در اين فرآيند از يكسو از سقوط پادشاهي عربستان جلوگيري كند و از سوي ديگر از نگرانيهاي جامعه جهاني در مورد اشاعه وهابيسم و سلفيسم بكاهد.
در بخش سياسي چشمانداز ٢٠٣٠ در مورد روياي سياسي سعوديها براي حفظ سيادت خويش بر دنياي عرب و كشورهاي اسلامي پيشبينيهايي شده است كه مهمترين محورهاي آن در پايان برنامه ٢٠٣٠ بايد تضمينكننده رهبري عربستان بر اعراب با حمايت امريكا، توسعه منابع و پايگاههاي امريكايي در عربستان براي مقابله با نفوذ ايران، سركوب جريانهاي موافق ايران در مناطق شيعهنشين كشورهاي منطقه و برقراري رابطه غير رسمي با اسراييل باشد.
در بخش اقتصادي، طرح ٢٠٣٠ بايد اقتصاد عربستان را احيا و جايگاه عربستان را در سطح اقتصاديهاي توسعهيافته منطقه ارتقا دهد. بر اين اساس ساختار اقتصادي با تغيير رويكرد از سياستهاي اقتصادي درونگراي متكي به تجارت تكمحصولي نفت، بايد به «اقتصاد سرمايه و سود محور» با هدف تامين مالي پروژههاي ملي، تغيير يابد.
از آنجا كه طرح ٢٠٣٠ با دو تهديد هزينههاي بالاي پروژههاي ملي و كاهش قيمت نفت روبهرو است. اين كشور براي اجراي طرح به نفت بالاي هر بشكه بيش از ۱۰۰ دلار نياز دارد. بنابراين شركت آرامكو تنها منجي و پشتيبان مالي چشمانداز ۲۰۳۰ است كه به مثابه نقشه راه براي اهداف توسعه و اقتصاد عربستان در نظر گرفته شده است.
هدف اصلي طرح، تبديل آرامكو به يك هلدينگ عظيم است. قرار است با درآمد حاصل از فروش ١٠درصد سهام آرامكو، در كشورهاي چين، ژاپن و امريكا سرمايهگذاري خارجي صورت پذيرد و سود حاصل از منافع اين سرمايهگذاريها، نهايتا براي تامين مالي پروژههاي سرمايهاي و ملي آتي غير نفتي اين كشور در نظر گرفته شوند. به عبارتي درآمد حاصل از فروش نفت و سهام آرامكو، به سرمايهگذاري داخلي و خارجي تبديل ميشود و سود حاصله آن تامين مالي پروژههاي ملي در بخشهاي مختلف اقتصادي، تجاري، نظامي و امنيتي را عهدهدار خواهد شد.
براي تحقق اين امر قرار است در همين رابطه صندوق سرمايهگذاري تحت مديريت عربستان و امريكا تاسيس شود. اين صندوق شركت آرامكو و فروش و صادرات نفت را اداره و مديريت نخواهد كرد، بلكه وظيفه اين صندوق ورود به سرمايهگذاريهاي جهاني با درآمد حاصل از فروش سهام آرامكو و نفت است و قرار است با حفظ اصل سرمايه ماحصل سود آن در پروژههاي عمراني و توسعهاي عربستان هزينه شوند.
يكي ديگر از راههاي كسب درآمد براي دولت عربستان بهمنظور تامين منابع مالي براي جبران كسر بودجه، فروش زمين است. در طرح ٢٠٣٠ قرار است تا ٦٠ درصد سعوديها بتوانند صاحب خانه شوند. به عبارتي براي نخستين بار در عربستان دولت زمين فروشي را آغاز خواهد كرد.
همچنين در بخش ديگر دولت براي جبران كسري بودجه در پي افزايش درآمد خود از طريق ماليات برارزش افزوده، افزايش قيمت بنزين و افزايش سرسامآور عوارض عمرهگزاران است. اين سياست بايد ٣٠ ميليارد دلار براي عربستان كسب درآمد كند.
براي تحقق اهداف فرهنگي برنامه ٢٠٣٠، سلمان پس از انحلال نهادهاي مختلف فرهنگي عبدالله پادشاه سابق، «هيات عمومي سرگرمي و رفاه» و «هيات فرهنگ» را تاسيس كرد كه نشانگر رويكرد جديد نسبت به اهميت دادن به شهروندان و هويت جديد فرهنگي و اجتماعي است. اما هنوز مشخص نيست ماهيت برنامههاي جديد تا چه اندازه مكانيسم اجرايي دارند. آيا زنان اجازه رانندگي خواهند يافت؟ آيا سينماها تاسيس خواهند شد؟ آيا زنان وارد جامعه خواهند شد؟ آيا زنان اجازه ادامه تحصيل و كار در رشتههاي مورد علاقه خود پيدا خواهند كرد و... ؟
در طرح فرهنگي٢٠٣٠ قرار است مناطق ساحلي زيادي براي پروژههاي گردشگري در نظر گرفته شوند و سرمايهگذاريهاي جديدي روي موزهها و اماكن تاريخي انجام گيرد. بن سلمان در مصاحبه تلويزيوني خود گفت كه عربستان درهاي خود را به صورت «گسترده» براي گردشگرها از تمام مليتها باز خواهد كرد.
تفسير جديد از ارزشهاي فرهنگي و ديني بيشتر با هدف ساختن يك و اتيكان در مدينه و مكه براي مفتيها و خادم الحرمين وتبديل شهرها و سواحل درياها به جاذبههاي گردشگري مانند دوبي است.
در پايان ذكر اين نكات ضرورت دارد كه عربستان به دليل فقدان فرهنگ عمومي هر چقدر نيروي تحصيلكرده داشته باشد تا رسيدن به استقلال سياسي و اقتصادي و نظامي، فاصله زياي دارد. زيرا صدها ميليارد دلار كمك مالي و نظامي عربستان در جنگ تحميلي به عراق، كمكهاي مالي و معنوي به تشكيل گروههاي القاعده و طالبان و داعش، مشاركت در كشتار مردم بيگناه در عراق و سوريه و افغانستان، تجاوز نظامي به يمن و مستندات دخالت داشتن در حادثه يازده سپتامبر در كارنامه عربستان و نزد افكار عمومي كشورهاي منطقه و جهان ثبت است و اعتماد بينالمللي به راحتي به دست نخواهد آمد.
بنابراين در اين فرصت مقامات عربستان را به قضاوت مينشانيم كه سياست شما طي سه دهه گذشته براي عربستان و منطقه ثبات ايجاد كرده يا بيثباتي؟، تفكر مبتني بر وهابيت و سلفيسم مايه عزت عربستان يا مايه نفرت جهاني از شما شده است؟ امروز منشا تروريسم جهاني، داعش، طالبان، القاعده، به عنوان تهديد منطقهاي و جهاني، ريشه در كدام كشور دنيا دارد. سياست خارجي شما براي عربستان با وجود صرف ميلياردها دلار نفرت يا اعتبار ايجاد كرده است؟
توصيه اين است روي امريكا حساب نكنيد. نفت نباشد امريكا يك روز از شما حمايت نميكند. امريكا اگر پاي يك قرارداد اقتصادي وسط باشد يا يك برنامه جامع جديد راهبردي در جهت منافع امريكا در منطقه مطرح شود، شما را فراموش خواهد كرد. همانطور كه شاه ايران و صدام و حسني مبارك را فراموش كرد. شما به خوبي ميدانيد ايران اگر با امريكا سازش كند، عربستان از ياد خواهد رفت. به خوبي ميدانيد كه اگر ايران و انقلاب اسلامي و محور مقاومت وجود نداشت اسراييل سرزمين موعود را در خاك عربستان هم تشكيل داده بود. فراموش نكنيد كه عربستان همسايه ايران است و همسايه ايران خواهد ماند.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=58051
ش.د9502420