چهل و اندی سال از انقلاب اسلامی ایران میگذرد؛ انقلابی که سرمایه اجتماعی آن عامل اصلی پیروزی و بیرون راندن دشمن خارجی و دشمن داخلی در سال ۱۳۵۷ بود. شاید آن زمان خیلیها متوجه عمق این سخن امام(ره) در اردیبهشت ۱۳۵۸ نبودند که در پاسخ به سؤال خبرنگار آمریکایی فرمودند: «کشور ایران وسعتش بهقدری است که برای ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون جمعیت کافی میباشد، چهوقت میخواهند مسلمین توجه بکنند به اینکه مصالحشان چه است و دردشان چه است؟ و چهوقت باید دوا کنند این درد را؟!»
این سخن امام راحل و تأکیدات امروز رهبر معظم انقلاب درباره افزایش جمعیت و فرزندآوری حاکی از شدت اهمیت آن است. چنانکه گفته میشود جمعیت و فرزندآوری از آن قبیل مسائل مهم و دارای اولویت در کشور است. اهمیت امر در حدی است که رهبر معظم انقلاب در این چند سال مکرر درباره این موضوع هشدار داده و به مسئولان و مردم برای جبران این کاستی و پیشگیری از خطر بحران جمعیت تذکر دادهاند. ایشان تکثیر نسل را از جمله معروفها میشمارند و فرزندآوری را هنر زن میدانند.
توسعه و بهرهوری در گرو جمعیت
باید تأکید داشت، رشد، توسعه، بهرهوری و تولید اقتصادی کشورها، در گرو افزایش جمعیت است؛ اقتصاددانان دنیا اعلام میکنند افزایش جمعیت به افزایش ثروت، قدرت و امنیت منجر میشود و بهعکس جمعیت سالمند، ناتوان و مصرفکننده، کشورها را دچار معضل خواهد کرد.
لذا افزایش جمعیت برای رشد اقتصادی لازم است، چراکه نیروی فعال، تیزهوش و مبتکر نیز با افزایش جمعیت، افزایش پیدا میکند. امری که خود سببساز جنگی به نام جنگ جهانی جمعیت از سوی کشورهای غربی علیه کشورهای مسلمانان، به ویژه ایران اسلامی شد تا کشتاری پیش از تولد به راه بیندازند و کشورهای مسلمانی، مانند ایران اسلامی را این چنین به زانو در بیاورند. جنگ جهانی جمعیت، پروژهای است که آمریکا به واسطه آن به جای کشتن افراد از تولد آنها جلوگیری میکند و به این ترتیب آسانتر بر منابع آنها سلطه مییابد.
دشمن میداند
دشمن میداند برای شکست انقلابی به وسعت ایران اسلامی باید سرمایه اجتماعیش را بستاند، پس به سراغ نقشه شوم کاهش جمعیت میرود.
شاید آن روزی که شعارهایی، مانند «دو بچه کافی است» و «فرزند کمتر زندگی بهتر» مدام از طریق رسانههای جمعی، رادیو و تلویزیون و روزنامهها و بیلبوردهای تبلیغاتی به خورد مردم داده میشد، کسی از عمق فاجعه، جاسوسان خودفروخته مبلغ چنین شعارهایی و به عبارتی جنگ سرد دشمن برای کشتار پیش از تولد آگاهی لازم را نداشت و به خیال آنکه اینها از مظاهر تمدن و مدرنیته است، گوش جان میسپرد برای تنظیم خانواده روی عدد چهار، یعنی پدر و مادر و خواهر و برادر برنامهریزی میکرد؛ غافل از آنکه در تله جنگی دشمن گیر افتاده است. در حالی که حتی پیشوایان دینی و امامان معصوم هم مدام بر اهمیت افزایش جمعیت و فرزندآوری در جامعه مسلمین تأکید میکردند؛ اما عدهای به ظاهر روشنفکر به خیال کنترل جمعیت و کنترل منابع مدام شعار کاهش موالید سر میدادند.
خطری که بیتوجهی به بار آورد
با این حال، کارشناسان این نکته مهم، یعنی بیتوجهی به اجرای سیاستهای جمعیتی مد نظر رهبران در کشور را ناشی از عدم اقناع عمومی در این زمینه، فقدان متولی برای سیاستهای جمعیتی و نبود قوانین متناسب با سیاستها میدانند.
کارشناسان و محققان جمعیتشناس معتقدند، هنوز اقناع عمومی حتی در سطح کارشناسان و متخصصان در مسئله جمعیت اتفاق نیفتاده است. هنوز هم برخی کارشناسان میپرسند که چرا جمعیت باید افزایش یابد و هنوز به عمق فاجعه که تنها چند سال فرصت جبران برای نرخ باروری داریم و بدون جمعیت خصوصاً جمعیت در سن ۱۵ تا ۶۴ سال، یعنی جمعیت فعال اقتصادی، مبتکر و سازنده ممکن است اقتصاد کشور زمینگیر شود، پی نبردهاند؛ چرا که هنوز برخی منابع حتی در دانشگاهها از نظریه افزایش جمعیت کاهش منابع پیروی میکند بدون آنکه دانش روز، یعنی نقش دانش و نیروی مبتکر در پیشرفت جایگزین شده باشد.
بحرانی جهانی
بحران جهانی جمعیت که موجب شده حدود ۶۰ درصد از مردم جهان با نرخ باروری کمتر از حد جانشینی روبه رو باشند تا حدودی بر گردن مدرنیته است؛ یعنی مقصر کاهش فرزندآوری در همه جهان است. چنانکه فرهنگ مدرنیته شامل راحتطلبی، فردگرایی و... است که مقصر کاهش نرخ باروری خواهد بود؛ فرهنگی که باز هم متولی اصلی باب شدن و ترویج آن غربیها هستند. از نتایج فرهنگ مدرنیته، کاهش ازدواج و فرزندآوری است. بسیاری از افراد در کشورهای مدرن یا ازدواج نمیکنند یا در صورت ازدواج تمایلی به فرزندآوری ندارند.
باز هم مظهر مدرنیته آمریکاست که نرخ باروری آن تا کنون بالاتر از حد جانشینی بوده است. جمعیت این کشور ۳۵۰ میلیون نفر بوده و ۱۰ سال پیش برنامهای را برای افزایش جمعیت به ۴۰۰ میلیون نفر تصویب کرده است. همچنین تمام کشورهای اروپایی امروزه از افزایش نرخ باروری حمایت میکنند و سیاستگذاریهای لازم برای افزایش جمعیت را انجام میدهند. پس اینکه مدرنیته عامل کاهش جمعیت بوده استدلال کاملی نیست؛ چرا که دولتهای مدرن نیز همواره در پی افزایش جمعیت هستند، اما برای کشورهای اسلامی شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» را ترویج میکنند؛ چرا که به دنبال افزایش تسلط برای همه منابع زمین هستند.
جنگ تمامعیار جمعیتی
کارشناسان بر این امر تأکید دارند که در جهان، جنگی تمامعیار در مسئله جمعیت وجود دارد. این نظر را شاید برخی توهم توطئه در نظر بگیرند؛ اما توهم چیزی است که اسناد و مدارکی برای اثبات آن وجود نداشته باشد. آمریکا از دهه ۴۰ یا ۵۰ برای کشورهای دارای منابع زیرزمینی غنی برنامهریزی کرده است. مسئله جمعیت از دید آمریکاییها، یک جنگ تلقی میشود. در جنگ، دشمن تلاش میکند با کشتن افراد بر منابع کشور مسلط شود. در جنگ جمعیتی به جای کشتن افراد از تولد آنها جلوگیری میکنند.
در طول کل جنگ تحمیلی، ۳۰۰ هزار نفر به شهادت رسیدند؛ اما با اجرای سیاستهای تنظیم خانواده سالانه از تولد ۵۰۰ هزار نفر جلوگیری شده و هنوز هم ادامه دارد. آمریکاییها حتی برای اروپا هم برنامه داشته و این برنامه را از طریق دانشگاه جان هاپکینز شروع کردهاند. اسناد این اقدام را خود ایالات متحده منتشر کرده است. آنها معتقدند جمعیت کمتر را راحتتر میتوان کنترل کرد. برای نمونه، ایران ۴۰ میلیونی را در مقایسه با ایران ۱۵۰ میلیونی که امام راحل تأکید داشتند، آسانتر میتوان کنترل کرد؛ سیاستی که سالهاست در حال اجرای آن هستند و توانستند موفقیتهای چشمگیری هم در آن کسب کنند.