تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۳۹۱ - ۰۸:۳۳  ، 
کد خبر : ۲۱۲۲۱۸

ضرورت آشنایی نسل جوان با فضایل حضرت زهرا(س)


حمید محبی
در ایام با سعادت میلاد دختر پیامبر اسلام(ص)، بانوی دو جهان، حضرت فاطمه زهرا(س)، این سؤال به نوعی در اذهان مطرح می‌گردد: که چرا علماء و دانشمندان درباره شخصیت حضرت زهرا(س) این مقدار قلم‌فرسایی کرده‌اند؟ و علت اینکه تاکید کرده‌اند درباره ابعاد زندگانی ایشان مطالعه کنیم، چیست؟
و اصولاً اگر درباره چنین شخصیت بزرگی بررسی کنیم چه مصالح و منافعی نصیب ما می‌گردد؟
در این نوشتار درصدد آن هستیم تا سرحد بضاعت و به اختصار جوابگوی سؤالاتی از این قبیل باشیم.
برخی از دلایل اینکه می‌بایست درباره زندگانی فردی و اجتماعی بانوی زنان دو جهان، صدیقه کبری(س) مطالعه کرد، موارد زیر است:
پایه و اساس دین اسلام که دین خاتم و جاودانه است بر دو رکن رکین جدا ناشدنی قرآن و عترت نهاده شده است.
دو رکنی که پیامبر(ص) در آویختن به آنها را موجبی برای عدم تخطی از راه راست می‌داند:
انی تارک فیکم ‌الثقلین «کتاب ‌الله» و «عترتی» «اهل‌ بیتی» ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا فانهما لن یفترقا حتی یردا علّی‌ الحوض.
من دو چیز سنگین و گرانقدر برای شما به یادگار گذاشتم: کتاب خدا و عترت و اهل بیتم، تا هنگامی که به آنها تمسک جویید هرگز گمراه نخواهید شد (ضمناً) این دو از یکدیگر جدا نمی‌گردند تا آن که (در قیامت) بر سر حوض (کوثر) بر من وارد شوند.(1)
با توجه به این فرموده پیامبر(ص) و سایر فرمایشات ایشان به وضوح می‌بینیم که مراد از عترت در این حدیث که امر به تمسک و اطاعت از آنها شده‌ایم وجود مبارک معصومین(ع) می‌باشد که سرآمد و اصل و اساس آنها زهرای اطهر(س) می‌باشد و در این هیچ شکی نیست.
بدیهی است که اولین گام در تمسک به ثقل عترت، شناخت این بزرگواران می‌باشد، چرا که بدون شناخت دلیل و راهنما، ره به سرمنزل مقصود بردن ناممکن است و اولین آنها بانوی گرامی، فاطمه زهرا(س) است.
هرچقدر شناخت و معرفت ما، نسبت به فضایل و مناقب ائمه معصومین(ع) بیشتر شود قهراً میزان تسلیم و خضوع و محبت ما در برابر عظمت آنها بیشتر خواهد شد و این اصلی است که هر اندیشه سلیمی بر آن مهر صحت زده است.
وقتی داستان ولادت مهین بانوی اسلام را می‌خوانیم که در طی آن جبرئیل طینت بهشتی آن جناب را در قالب سیبی از جنان برای رسول اکرم(ص) هدیه آورد و یا زمانی که ماجرای سخن گفتن آن حضرت را با مادر قبل از تولد می‌شنویم و یا فرموده پیامبر(ص) را به یاد می‌آوریم که او حوراء انسیه (فرشته‌ای انسان سرشت) است، یقیناً در برابر این فضائل، محبت ما نسبت به او بیشتر شده و همچنین هنگامیکه حدیث قدسی:
«یا احمد! لولاک لما خلقت الافلاک و لو لا علی لما خلقتک و لو لا فاطمة لما خلقتکما(2)
ای احمد! اگر تو نبودی افلاک را نمی‌آفریدم و اگر علی نمی‌بود تو را نمی‌آفریدم و اگر فاطمه نبود شما دو تن را نمی‌آفریدم»، را می‌بینیم و یا وقتی داستان حدیث «کسا»(3) را می‌خوانیم که اهل بیت پیامبر - صلوات الله علیهم اجمعین - یعنی محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین، در خانه وحی در زیر کساء پیامبر(ص) گرد هم آمده‌اند آنگاه جبرئیل نازل می‌شود و همراه آیه تطهیر(4) که گویای روشنی از عصمت اهل بیت می‌باشد، این فرموده الهی را می‌آورد که:
«به عزت و جلالم سوگند، خلق نکردم آسمان بنا شده، زمین کشیده شده، ماه روشنی ‌دهنده، خورشید درخشنده، فلک دور زننده، دریای روان و کشتی سیال را مگر به جهت دوستی این پنج تن که در زیر کساء آسوده‌اند».
به یقین در برابر این همه مقام و عظمت سر تعظیم بر آستان مقدس آنان، می‌ساییم.
و یا وقتی در سفارش رسول خدا(ص) تأمل می‌کنیم که:
فاطمة بضعة منی فمن اغضبها اغضبنی(5)
فاطمه جگرگوشه و پاره ‌تن من است هر کس او را خشمگین کند مرا خشمگین کرده است.
ناخودآگاه سرانگشت حیرت به دهان می‌گیریم و با خود زمزمه می‌کنیم: به راستی اگر فاطمه(س) اینچنین است پس چرا...؟ اگر پیامبر(ص) بر دستان فاطمه زهرا(س) و تنها بر دستان او بوسه زد پس چرا...؟(6)
در این حال با خود عهد می‌بندیم که در بزرگداشت حقوق این بانوی عزیز، کوتاهی نورزیم و گام در کسب خشنودی و رضای او برداریم.
و یا هنگامی که خطابه فدکیه این بانوی بزرگوار را که در نهایت فصاحت و بلاغت است را بررسی می‌کنیم حتی اگر فقط در حمد و ثنای اول خطبه ژرف بنگریم آن را پر از مضامین عالی توحیدی می‌یابیم.(7)
و یا وقتی از عظمت و شوکت فاطمه زهرا(س) در صحرای محشر خبردار می‌شویم و عرصه فرمانروایی او را در قیامت کبری می‌بینیم، به خود می‌آییم و سر تعظیم در برابر دخت نبی‌ اکرم(ص) فرود و در یاد می‌آوریم که حقاً در صحنه هولناک قیامت به شفاعت فاطمه مرضیه(س) نیاز داریم. از درون خود خبر داریم می‌دانیم که بارها و بارها معصیت خدا را انجام داده‌ایم، خدایی که این همه نعمت به ما داده است، خدایی که آن به آن ما را تدبیر می‌کند، لحظه لحظه‌های ما به دست اوست، خدایی که توسط رسولانش ما را به عبودیت خویش راهنمایی کرده است و از عواقب معصیتش بیم داده است.
راستی اگر خداوند مطابق عدلش با ما رفتار کند چه کنیم؟ تنها امید ما فضل بی‌کران اوست، رحمت بی‌انتهای اوست که از جمله در قالب شفاعت عزیزترین خلائقش در قیامت عظمی نمود یافته است، آنگاه که ندا بلند می‌شود:
هان ای اهل محشر! سرها به گریبان درکشید، دیدگان بپوشید، که همانا او به سمت رضوان است.
سوار بر شتری از ناقه‌های بهشت که جلال از دیباج، زین از مرجان و مهار از مروارید درفشان دارد در حالی که چندین هزار فرشته آن همه زیبایی و شکوه را بر بال حریرگون خویش نشانده‌اند و از یمین و یسار چندین هزار دیگر به همرهیش روانه‌اند، تا بر بهشت فرود آید.
اما فرزند محمد(ص) به هنگام ورود بر در بهشت می‌ایستد و با اینکه فرمان ورود است، درنگ می‌کند، تا از پروردگار بخواهد قدر او معروف گردد و منزلتش معلوم.
همین لحظه است که او را به بلندای مرتبه‌اش می‌خوانند که ای فاطمه(س) بنگر در دل هر کس و اگر یافتی چیزی از دوستی خود و فرزندانت دستش گیر و در بهشت مأوی ده.(8)          ادامه دارد...

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات