آلمان که به طور رسمی در سال ۱۸۷۱ میلادی اعلام وجود کرده بود، قصد داشت تا جای پایی در آفریقا داشته باشد. به همین سبب هم نشست برلین را در سال 1884 تشکیل داد. هدف اعلام شده نشست چنین بود: «نشست بشردوستانه برای بررسی رفاه مردم محلی!» در واقع، شاید این گردهمایی را بتوان به ظاهر بزرگترین گردهمایی «حقوق بشری» دانست که تا آن زمان از طرف کشورهای غربی برگزار میشد که برای بهبود اوضاع آفریقا طراحی شده بود.
حقیقت امر آن بود که آفریقا از نگاه استعمارگران جایی بود خالی از تمدن و مملو از ثروت! که باید برای غارت کامل آن نقشه میکشیدند. نشست برلین آن چنان بیرحمانه و خودخواهانه بود که نشریه «لاگوس آبزِروِر» یک هفته قبل از پایان یافتن آن اعلام کرد: «شاید جهان هیچ وقت شاهد سرقتی به این مقیاس نبوده است.» «تئودور هالی»، اولین اسقف سیاهپوست پروتستان در آمریکا هم این نشست را «تبدیل غارت، دزدی و قتل به قانون» توصیف کرد که سعی داشت به چپاول و کشتار غیر اروپاییان رسمیت ببخشد.
استعمارگران اروپایی قصد داشتند با رسمیت بخشیدن به استعمار آفریقا تنها از هر گونه زد و خورد میان خود جلوگیری کنند. به زبانی سادهتر، نشست برلین چیزی شبیه جلسه میان گروههای تبهکار برای تقسیم محلههای گوناگون بود تا بتوانند زورگیری کنند، با یک تفاوت که این گروهها، تبهکاران کوچک نبودند و کشورهایی بودند که ادعای ابرقدرتی داشتند و محله مورد تقسیم هم یکی از بزرگترین و ثروتمندترین قارههای جهان بود.
تا آن زمان مناطق مرکزی و داخلی آفریقا در دست اروپاییان نبود و اغلب مناطق ساحلی را تحت سلطه خود داشتند؛ اما حالا قرار شد تا روند تغییر کند. کشورهای اروپایی نمیتوانستند حرص و طمع خود برای بلعیدن کل قاره آفریقا را فراموش کنند، اما در عین حال نمیخواستند با یکدیگر هم در این مسابقه درگیر شوند.
در نشست برلین قرار بر این شد تا هر کس در هرجای آفریقا جا پایی برای خود باز کرده است، این اختیار را داشته باشد تا در عمق خشکی به پیش رود و دیگر استعمارگران این اشغالگری را به رسمیت بشمارند. ضمن آنکه مناطق مورد مناقشه نیز حل و فصل شد و آلمان نیز که تا آن زمان از قافله استعمارگری جا مانده بود، در آفریقا صاحب مستعمراتی چون نامیبیا، کامرون، توگو و... شد. و به این شکل در پایان قرن یکم میلادی همه آفریقا به اشغالگران اروپایی رسید.