گفتاری از حجت الاسلام و المسلمین دکتر حاجی صادقی درباره ویژگیهای منحصر به فرد امامین انقلاب
در آستانه نیمه خرداد در محضر نماینده ولی فقیه در سپاه «حجتالاسلام والمسلمین دکتر عبدالله حاجیصادقی» شرفیاب شدیم تا دقایقی در باره دو امام انقلاب مستمع آرا و نظرات ایشان باشیم. پرسش کلیدی ما تبیین ابعاد وجودی حضرت امام(ره) به عنوان آغازگر نهضت انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب به عنوان کسی که طولانیترین حاکمیت الهی تاریخ را در کارنامه دارند بود. در ادامه، خواننده خلاصهای از گفتار نماینده ولی فقیه در سپاه درباره این موضوع هستید.
در ابتدا باید از عزیزانی که این جلسه مصاحبه را ترتیب دادند، تشکر کنم؛ چرا که ما باید حق نعمت بزرگ الهی، یعنی نعمت ولی فقیه را ادا کنیم،و با تبیین شخصیت امام(ره)، آینده را از تحریف و دستبرد مصون نگهداریم.
اما درباره حضرت امام خمینی(ره)؛ ایشان حق حیات بر گردن ما دارند. قرآن میگوید دین کارکردهای فراوانی دارد، یکی از این کارکردها آن است که به انسان حیات طیبه میدهد. قرآن میفرماید: «مؤمنین اجابت خدا و رسول کنید، آنگاه که پیامبر شما را دعوت میکند تا شما را زنده کند.»
ارمغان بزرگ دین حیات است، حیاتی که فنا ندارد؛ به حق میتوان گفت، انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام(ره) تبلور جدید و حیات جدید اسلام بود، حقیقت دین حاکمیت خدا و تحقق ولایتالله است، اگر ولایت پیامبر و ولیالله هم هست، اینها از طرف خداست.
تا قبل از انقلاب این نبود، امام(ره) با این انقلاب همه آیات الهی را محقق کردند. خداوند در قرآن میفرماید هدف دعوت همه انبیا دو چیز بوده است. «رهبران و پیامبرانی برای همه امتها فرستادیم که دو چیز را محقق کنند؛ یکی اینکه به انسانها بگویند بندگی خدا کنید و دیگر اینکه در برابر همه طاغوتها و ستمگران بایستید و در ستیز باشید.»
ما هرچه داریم از این امام است.
امام انقلابی به پا کردند که مبنایش عرفان او بود و خروجی این انقلاب حاکمیت خدا.
یعنی امام سیاست و عرفانش مدغم در هم هستند، امام فقه، فلسفه، اخلاق و سیاستمداریشان همه با هم پیوند دارند؛ چون دین یک مجموعه به هم پیوسته است، نه اجزای به هم ضمیمه شده. او مبنای حرکتش فقط خدا بود، خداباوری فوقالعاده داشت و جز برای خدا و انگیزه الهی حرکت نکرد. در دعای کمیل میفرماید، خدا منتهی خواسته عارفین است.
میشود گفت بعد از انبیا وائمه معصوم(ع) که هیچ کسی به آنها نمیرسد، امام از برترین شخصیتها هستند؛ او که به معنای واقعی عبودیت میکرد.
عرفان امام او را برای تحقق حاکمیت الهی به صحنه قیام آورد. عرفان او مبنای این حرکت شد.
امام به معنای واقعی کلمه همه چیزش برای خدا بود. با ریاضتهای جوانی، پیوند با اهل بیت(ع) و... برای غیر خدا کار نکرد، غیر خدا ندید، غیر خدا نخواند و... لذا دیدید نه تعریفها و تمجیدها و نهتهمتها و افتراها در امام اثر نداشت. حاکمیت او فقط خدا محور بود، وقتی خدا هست، معامله با غیر خدا چرا؟
امام واقعاً غیر خدا نمیدید، همین امام که همه چیزش برای خدا بود و هیچ دلربایی دلش را نمیبرد، در عین خداباوری بینظیر به مردم اعتماد و باور داشت.
در مکتب امام، خدا و مردم در مقابل هم نیستند، در مکتب امام، کار برای خداست. به مردم خدمت میکرد و توقع نداشت. او میدانست بهترین و مؤثرترین راه تقرب الیالله خدمت به مردم است، این مردم باوری امام را در کمتر فرد دیگری قبل از امام دیدهایم؛ ماجرای دیدار و صحبتهای حضرت امام با آیتالله حکیم را در دوران تبعید بخوانید.
امام ۱۵ سال کادرسازی کرد، بزرگانی از علما، بزرگانی در بازار، بزرگانی در مجموعههای مختلف از جانب امام کادرسازی شدند.
همین جا تأکید کنم، هیچ کس خدمتگزارتر به مردم از کسانی که ذوب در خدا شدهاند نیست. شهادت آیتالله رئیسی گواه دیگری در این مسئله است.
فکر نکنیم دیگران بدون پشتوانه اعتقادی و الهی توان خدمت خالصانه به مردم را دارند. یا خدا با مردم برای فرهنگ غیر دینی است، تئوکراسی یا دموکراسی برای فرهنگ دینی ما نیست.
در مکتب امام هرکس الهیتر شد مردمیتر میشود. امامت و ولایت حضرت امیرالمؤمنین(ع) در قرآن کجا رسماً اعلام شده است؟
آنجایی که نشانههایی دادهاند که هیچ کس دیگری جز او ندارد. در رکوع زکات میدهد. بر این خصوصیت او تأکید میشود، خدمت به مردم در مسیر الهی، چون علی خود را نمیبیند در نماز تیر از پایش میکشند، در نماز خدا را میبیند و از این جهت از مردم غافل نیست.
انقلاب ابعاد مختلفی داشت، آزادی، استقلال، عزت، احیای دین و...، اما مبناییترین بعد انقلاب تحول انسانی بود، تحول در جان و روح انسانها، از جوانهایی که در دوران پهلوی قرار بود دنیاپرست و شهوتپرست تربیت شوند، جوانانی تربیت کرد که در مجاهدت و جهاد در مسیر دین از هم سبقت میگرفتند و معتقد بودند لذت در بندگی و فرمانبرداری خداست و هدیهای بالاتر از شهادت نیست.
عارف و شجاع
شاید مباحث سیاسی امام(ره) را شنیدهاید، اما کتابهای انسانسازی امام را هم بخوانید، اسرارالصلاة، چهل حدیث، آداب نماز، شرح دعای سحر و... را بخوانید. امام حقیقت انسانی را به خلافت الهی میداند.
در زندگی امام(ره) شجاعت امام شاخص است، نه فقط در مقابل دشمنان، بلکه از همان اولی شب در منزل امام میریزند میفرماید والله نترسیدم، تا بازگشت از پاریس که فرمودند هیچ حسی ندارم، در حالی که همه دلهره دارند. او همان آرامش را در مقابل آمریکا و شوروی هم داشت.
در بحث گروگانهای آمریکایی در لبنان دولت آمریکا تصمیم میگیرد تا چند نفر برای مذاکره به ایران بفرستد، در آن شرایط تصور میکردند که از آنها استقبال هم خواهد شد، جو جهان اینگونه بود، امام خلاف جو کل جهان فرمودند که برگردند و کسی حق مذاکره با اینها را ندارد، در آسمان بودند که اینها را راه ندادند، امام فرمودند: «آمریکا شیطان بزرگ است و آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.»
یادمان باشد تا قبل از انقلاب، آمریکا و رژیم صهیونیستی هر چه میتوانستند میکردند، پیشروی داشتند و حتی در مقابل ارتشهای عربی و دولتهای مختلف جلو آمدند و برای خود ابهت ایجاد کردند، این انقلاب اسلامی بود که با طلوع خود جلوی اینها را گرفت و یکی یکی سنگرهای آنها را به عقب راند.
امام(ره) در دوران جنگ شش روزه به رژیم صهیونیستی گفت غده سرطانی که باید نابود شود.
امام در برابر دشمن شجاعت داشت، اما شجاعت بزرگتر او شجاعت در برابر دوستان و مصلحتاندیشیهای داخلی بود.
مثالی دارم؛ شجاعت امیرالمؤمنین در برابر برادرش عقیل خیلی بزرگتر از شجاعت او در برابر عمروبنعبدود بود، برخی در میدان جنگ خیلی شجاعت دارند، اما در برابر گرسنگی برادرزدههایشان در شرایطی که پول بیتالمال است چه میکنند؟ اینجا شجاعت بزرگ لازم است، امام هم با احدی اهل رودربایستی نبود، گرفتار مصلحتاندیشیهایی نبود که او را از مسیر خارج کند، همین چیزی که در خلف صالح او میبینیم.
امام در اجرای حکمالله هم شجاعت داشت، همه اینها در تاریخ ثبت شده است.
توجه به محرومان
نکته دیگر زندگی امام(ره) توجه به محرومان است، خیلیها با او همراه بودند، امام تکیهاش به محرومان و مدافع محرومان بود. بارها فرمودند که یک موی کوخنشینها را به تمام کاخنشینها ترجیح نمیدهند.
خب نظام الهی چهل و پنج ساله شد، مکتب امام ماند، امام رفت، راه امام در پرتو آن خلوص و کار او برای مردم بود، هدف الهی امام و دفاع از مردم و پا برهنگان از ویژگیهای مهم اوست. کنار این امام، مردم هم مردم خوبی بودند.
امام شخصیت خیلی بالایی بودند
اینکه امام کاری کرد که امیرالمؤمنین(ع) یا امام صادق(ع) یا سایر ائمه نکردند، علتش چیست؟ امام که قطرهای از دریای اهل بیت(ع) است.
جوابش را خود اهل بیت گفتند «مردم و استقامت مردم زمان امام» مردم با امام همراه شدند، پشت سر او رفتند و انقلاب پیروز شد در مسیر امام ادامه دادند و استقامت کردند.
امیرالمؤمنین حدود چهل بار در نهجالبلاغه از آن مردمی که او را با هجوم مجبور به پذیرفتن خلافت کردند، به خاطر در صحنه نبودن گلایه کرد.
فرمود مشکل این نیست که من کار را بلد نیستم، مشکل از شما مردم است، علی را برای نماز جماعت و سخنرانی و... میخواهید اما فرمان علی را نمیبرید، امامی که فرمانش را نبرند نمیتواند کاری کند.
امام خمینی(ره) دهها هزار بسیجی و جان برکف داشت و دارد.
توجه کنید انقلاب نه فقط چهل و پنج ساله شده، بلکه چهل و پنج سال در حال پیشرفت و پیشروی هم بوده، یعنی امروز و دیروز با هم قابل قیاس نیست.
رکن امام و رهبری و رکن مردم باید در کنار هم باشند. امام بیامت نمیتواند حاکمیت را مستقر کند، امت بیامام چون حیات ندارد، برای دشمن خطر ندارد، امت متصل به امام و فرمانبر امام معجزه کرده و شکست ندارد، کنار بزرگی و عظمت امام عظمت امت را هم باید دید. امام فرمود مردم ولی نعمت ما هستند و مردم ایران این همراهی را در صحنههای مختلف اثبات کردند.
خطر تحریف امام(ره) و راه حل جلوگیری از آن
ولی باید مواظب بود امام تحریف نشود و بهترین معرف امام خلف صالح اوست که در عمل و روح تجسم امام است.
ایشان در سخنرانیهای ۱۴ خرداد هر سال امام را برای ما تبیین کردند. از طرفی وصیتنامه امام منشور ماندگاری انقلاب و تجسم مکتب امام است.
باید بدانیم که مکتب امام در رأس کار ما و البته ذیل مکتب ائمه است، مکتب امام مکتب رهبری و ولایت است، مکتب حاج قاسم، شهید رئیسی و امثال او مکتب سربازی و ولایتمداری و ولایتافزایی است.
شناخت امام، کار امام و زمان عملکرد و چگونگی عمل امام بسیار مهم است. اصلا شرط ولایتمداری امامشناسی است، قطعا شناخت امام خمینی(ره) مقدمه شناخت امام زمان و نهضت او زمینهساز نهضت ظهور است.
یک نکته که فقط کلیت آن را عرض میکنم، اینکه امام با انقلاب شرایط ظهور را تولی و تبری معرفی کردند.
البته از امام کوتاه گفتم که در شأن ایشان نبود، اما بعد از امام چه اتفاقی افتاد که مکتب امام نرفت؟
نهضتها و انقلابها با ارتجاع بعد از رهبر اول مواجه میشوند، اما انقلاب اسلامی اینچنین نشد، نه مانند انقلاب موسی و نه مانند انقلاب نبوی در تاریخ توحیدی بشر که دچار انحراف شد، که برای نمونه بعد از پیامبر نهضتشان گرفتار ارتجاع و لغزش شد، مسلمانان قاتل فرزندان پیامبر شدند و آن ماجراها اتفاق افتاد، بعد از پیامبر نگذاشتند آنکه از جنس او و نفس اوست، فرمانداری و حاکمیت را به دست بگیرد، اما در انقلاب اسلامی رمز ماندگاری این بود که بعد از امام کسی در رأس کار آمد از جنس امام، همان امام با پیکر جوانتر و وفادار به امام؛ او که اولین سخنانش این را تأیید کرد که راه و روش و منطق ما همان راه امام است.
این در شرایطی بود که قائم مقام نامناسبی برای امام انتخاب شده بود و عنایات الهی موجب عزل وی در زمان خود امام شد.
حضرت امام(ره) در اواخر عمر پر برکتشان سه کار بینظیر کردند؛ پذیرش قطعنامه، اصلاح قانون اساسی و کار بزرگتر عزل قائم مقام بود.
آنچه سبب شد انقلاب در حملهها و فتنهها و کارشکنیها و تمام عمل استکبار زنده و پایدار بماند، این بود که بعد از امام نفس امام رهبر شد.
این را هم از همان روز اول اعلام فرمودند راه و هدفشان همان است که امام فرمود.
هیچ کس به اندازه آقا در مسیر امام پافشاری نداشتند، نه شاگردان دیگر، نه فرزندان، نه حفظ و نشر آثار و نه هیچ کس دیگری، اینکه نه امام را به جامعیت ایشان فهمید و با همت و دقت به آن آره ایشان حفظ کرد.
اما باید به وضع موجود توجه کنیم، حضرت آقا سی و شش سال است دنیا را در تداوم حرکت حضرت امام متحول کردهاند، این را از قول شاگردان امام عرض میکنم که این جامعیت رهبر معظم انقلاب شبه معجزه است، آیتالله مشکینی، فاصل، مصباح و... را یاد دارم که به این امر پافشاری داشتند.
امام خودشان با عنایت الهی برای بعد از خودش کاری کردند که انقلاب باقی ماند.
غدیر هفتاد روز قبل از رحلت پیامبر در علن و منظر عمده مردم اتفاق افتاد، اما امام قبل از رحلت در جمع خصوصی با مرحوم احمدآقا آیتالله خامنهای را گزینه مناسب مطرح کردند و خبرگان هم در وظیفه خود عمل کردند.
خاطرهای دارم که تا به حال نقل نکردهام، در تشییع حضرت امام(ره) در مسیر مصلی تا بهشت زهرا در گرمای خرداد خیلی سخت هم بود، چون هم سختی و دوری مسیر و هم بدرقه امام را داشتیم، از پشت سر کسی چشم من را گرفت، در فضای حزنی که اصلا تصور چنین حرکتی را از کسی نداشتم، برگشتم دیدم مرحوم آیتالله محیالدین حائریشیرازی هستند، ایشان به من لطف داشتند دلداری دادند و ایشان آدم عارف و حکیمی بود.
در این میان به من گفتند مقام معظم رهبری را خدا انتخاب کردند، خودشان عضو خبرگان بودند، یکی دو روز از جلسه خبرنگان میگذشت، ایشان تأکید کرد همه در خبرگان تقریبا به جمعبندی برای شورای رهبری رسیده بودیم، اما یکی از آقایان خلاف شورا صحبت کرد و من نمیدانم چطور شد که انگار وقت رأیگیری برای شورایی شدن خدا آمد ما را روی صندلی نگه داشت و دوخت و نگذاشت بلند شویم رأی دهیم.
به مجرد اینکه شورا رأی نیاورد خدا آمد این سر ما را گرفت، چشمهای ما را به سمت آقای خامنهای متوجه کرد.
چرا خدا این کار را کرد؟ من معتقدم به خاطر امت خوب، امت هم وفاداری را ثابت کرد.
ویژگیهای امام خلف اوست، انگار خداست که او را اداره میکند، حقیقتا خدا را در چشم، زبان و دست و... او میتوان دید.
من بارها دیدم جایی که مسئولی در خدمتگزاری به مردم کوتاهی کند برای آقای خامنهای خیلی سنگین تمام میشود.
من سخنرانی عمومی را عرض نمیکنم، مطالبهگری ایشان در جلسات خصوصی فوقالعاده است. ایشان حتی با بنده هم همینطور هستند و با وجود لطفی که دارند، مطالبهگر هستند. در واقع، «مردم» برای ایشان اصل است.
باید بگویم خیلیها برای تحریف ایشان تلاش میکنند و به دنبال ترور شخصیت هستند.
تأکید میکنم مهربانتر از این رهبر نخواهیم داشت
بعد مهم دیگر رهبر معظم انقلاب نگاه راهبردی و نگاه به بعد جهانی انقلاب است. اینکه امروز بیداری انسانی شکل گرفته و مسئله اول جهان امروز فلسطین شده است. همه در برابر این حرف آقا ایستادند؛ اما امروز چه شد؟ در کشورهایشان مسئله اول خود آنها هم شده است.
رسانهها را ببینید...
قدرشناس این نعمت بزرگ باشیم، با ولایتمداری این مرد بزرگ...
در این سالها همه تهدیدها به فرصت تبدیل شد، همه جریانهای داخلی و خارجی تهدید را عبور کردیم و قدرتمندتر شدیم.
دشمن در این سالها چندین بار دنبال قطع ارتباط امت و ولایت بود، حتی در فتنه ۸۸ حلقه رابط امت و ولایت، یعنی خواص را زدند، اما امت و ولایت مستقیم وصل شدند، از ۲۹ خرداد تا ۹ دی آن فتنه با همت خود مردم جمع شد.
پس قدم اول ولایت و قدم دوم امتی که با ولایت همراهی کرده است.اینکه انقلاب اسلامی سنگرهای کلیدی جهان را فتح کرده است، به همین خاطر است.
شواهد آن خیلی مشخص است، تا دهه قبل ملتهای جهان به انقلاب گرایش داشتند، الان دولتها هم گرایش پیدا کردهاند، امروز زحمت فردی چون مرحوم شهید آیتالله رئیسی در این مسیر ولایتمداری خیلی شاخص است. او در ولایتمداری شاخص و خاص بود.
در عملیات «وعده صادق» ولایت یک تصمیم گرفت، البته هزینههای زیادی محتمل بود، یعنی حمله مستقیم از خاک کشور به رژیم صهیونیستی که سلاح هستهای دارد، ممکن بود پیامدهای بالایی داشته باشد، اما امام تصمیم گرفتند و مسئولان از جمله شهید رئیسی و فرماندهان نیروهای مسلح پشت سر امام انقلاب با همراهی مردم زدند و همه آن لایههای پدافندی غربیها و همپیمانان رژیم صهیونیستی شکافته شد و کسی هم جرئت پاسخ نداشت.
انقلاب اسلامی و ولایت فقیه به ما اثبات کرد تهاجم، فشار اقتصادی، جنگ رسانهای و... اینها مهم نیست، مهم ایستادگی ما در کنار امام جامعه است. عملکرد برجسته رهبر معظم انقلاب در این 35 سال باید بررسی شود. به صورت خلاصه عرض کنم، جامعیت ایشان مثل امام است؛ عرفان، مدیریت، فلسفه، فقه و... ایشان واقعاً قابل بررسی است.
برای نمونه، صنعت دفاعی ما مدیون ایشان است، انرژی هستهای همین طور، در عرصههای علمی همین طور، هر کجا فرمان ایشان را عمل کنیم، موفق بودیم. در اقتصاد هم اگر فرمانبر بودیم، موفق میشدیم. تأکید ایشان روی اقتصاد مقاومتی بود، حالا یا نخواستیم، یا بلد نبودیم یا دشمنان مانع زیادی ایجاد کردند. الآن هم راهکار این است که این هدیه خدا که همچون ولی فقیه است و هم به طور خاص شخص ایشان هدیه ویژه خدا به ماست، ایشان را در همه عرصهها تبعیت کنیم.
ویژگی دیگر ایشان پیوند عمیق خود با خداست. واقعا عبودیت و بندگی خدا در ایشان تبلور دارد، من از نزدیک میبینم، زبان و قلم ایشان زبان و قلم خداست، ویژگی مهم معظمله اعتماد به مردم است. ایشان باورمند به مردم هستند.