تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۷:۰۸  ، 
کد خبر : ۲۴۲۴۶۰

نگاهی اجمالی به موقعیت سیاسی ترکیه و نقش آن در تحولات خاورمیانه

محمدعلی دستمالی اشاره: حضور مداوم ترکیه در عرصه سیاست گزاری کلان اتحادیه عرب در حوزه سوریه به حدی رسیده که سر و صدای فعالان سیاسی ترکیه را نیز درآورده است.رفتار‌های اخیر نشان داده که دولت اردوغان برای توسعه و رسیدن به قدرت در حوزه سیاست خارجی، به منافع و مطرح شدن جهانی بیشتر تمایل دارد تا کنش‌ها و واکنش‌های استراتژیک و اصول محور.

رفتارشناسی حرکات اخیر ترکیه این پیام روشن را صادر می کند که این کشور در حال گام برداشتن در مسیری است که پیروزی خارجی و داخلی و رسیدن به رفاه و توسعه را در تقویت روابط خود با آمریکا، اروپا و ناتو دیده و بعید نیست اگر در حوزه معضلات داخلی خود پیروزی به دست بیاورد در آینده نه تنها در برابر سوریه بلکه در مقابل دیگر همسایگان و دیگر ممالک اسلامی نیز تغییر موضع دهد.
حرکت ترکیه به سوی هدفی به نام ترکیه ۲۰۲۳ و تلاش برای رسیدن به سطح یک کشور قدرتمند جهانی در یکصدمین سالگرد تاسیس جمهوری ترکیه، در سال جاری روند شتابانی داشت. ترکیه نشان داد که در سپری نمودن این مسیر دور و دشوار، برای حمایت‌‌ها و ستایش‌های غرب اهمیت ویژه‌ای قائل است اما در عین حال نمی خواهد که ارتباط با همسایگان، اعراب، کشور‌های آفریقایی و آسیای میانه را نیز از دست دهد. با وجود آن که ترکیه در این مدت در عرصه سیاست خارجی پیروزی‌های بزرگی به دست آورده اما چالش‌ها، تناقضات و موانع نیز، جدی تر از آن هستند که این کشور با آسودگی خاطر به هدف خود برسد.
سال ۲۰۱۱ میلادی رفته رفته به پایان می رسد. ترکیه در این یک سال هم در داخل و هم در حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل، مراحل مهمی را پشت سر گذاشت.
شاید در حال حاضر مهم ترین نکته‌ای که در مورد ترکیه و حرکت سیاسی این کشور ذهن هر تحلیل گر سیاسی را به خود مشغول می کند، فعالیت گسترده حکومت این کشور در حوزه مبارزه با سوریه و ساقط کردن دولت بشار اسد است. واقعیت این است که این موضوع تنها بخشی از آن برنامه ای است که ترکیه اگر آن را به درستی اجرا نکند در دیگر زمینه‌ها نیز شانس چندانی برای موفقیت نخواهد داشت. چرا که ترکیه اساسا در حوزه سیاست خارجی خود به گونه ای عمل کرده که همواره نتیجه را مهم تر از چندوچون طی مسیر دانسته است.
ترکیه جدا از نگرش خاصی که به سوریه داشته در دیگر عرصه ‌ها نیز دارای موقعیت و معضلات ویژه ای است که شاید مطالعه اجمالی آن‌ها بتواند ما را در مسیر شناخت مواضع فعلی آنکارا بیشتر یاری رساند.
سرفصل مشکلات داخلی
هر چند در سال جاری ترکیه با معضلات بزرگی روبرو شد اما به اذعان دولت‌مردان ترکیه و بنا به گفته عبدالله گل رییس جمهور این کشور در سفر به انگلیس، معضل کُرد‌ها هنوز هم اصلی ترین سرفصل مشکلات ترکیه به شمار می آید.
حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک) اگر چه تلاش کرد تا با تغییر نام و استفاده از عبارت دموکراتیک نمای KCK (اتحادیه جوامع کردستان) رفتار سیاسی و حزبی خود را تغییر دهد اما مدتی پس از پایان آخرین انتخابات سراسری ترکیه، شرایط خاصی ایجاد شد و پ.ک.ک تصمیم گرفت که یک بار دیگر حملات نظامی خود را از سر بگیرد.
قضیه از آن جا شروع شد که رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه تصمیم گرفت با همفکری چند تن از وزرا و مشاوران کُرد خود پروژه ای را به نام گشایش دموکراتیک رو کند. اردوغان بر آن بود تا در این پروژه معضلات مناطق کردنشین را در قالب چند ماده و تبصره حل کند. اما چندین مشکل کوچک و بزرگ راه را بر پیشبرد این برنامه سد کرد. مشکل به قدری پیچیده شد که اردوغان خشمگین در یک سخنرانی گفت: ” در ترکیه مشکلی به نام مشکل کُرد‌ها وجود ندارد.”
اظهارات اردوغان حزب صلح و دموکراسی و نمایندگان راه یافته این حزب به مجلس ملی ترکیه را خشمگین کرد.
اما به راستی مشکل کجا بود؟ چرا اردوغان به یک باره تصمیم گرفت که در آغاز بزرگراه پا روی پدال ترمز گذاشته و عزم بازگشت کند؟ واقعیت این است که ساختار فکری و مدیریتی حزب عدالت و توسعه، چنین می طلبید که اردوغان و اعضای تیم او معضل کُرد را با روش ‌های خاص خود حل کنند و دیگران را به بازی راه ندهند. آنان اعتمادی به اعضای حزب صلح و دموکراسی ندارند و این گروه را زیر مجموعه پ.ک.ک می خوانند. از دیگر سو اعضای این حزب نیز تحت فشار‌های سیاسی و روانی پ.ک.ک بوده و مدام از آن‌ها خواسته می شود تا در برابر حکومت ترکیه مواضع رادیکال بگیرند و اگر از اجرای این تصمیم خودداری بورزند، پ.ک.ک تهدید می کند که بین مردم مناطق کردنشین ترکیه علیه آنان دست به تبلیغ می زند. از دیگر سو اردوغان نیز حرکات شمال عراق و حکومت اقلیم کردستان عراق را به خوبی پیگیری کرده و حاضر نیست دست به کاری بزند که فرجام آن به وجود آمدن دولتی موازی در ترکیه شود.
حزب صلح و دموکراسی در یک اقدام اشتباه که مقبولیت سیاسی این حزب را بین نیرو‌های دمکرات حوزه سیاست و رسانه‌های ترکیه زیر سوال برد، دست به اعلام موجودیت مدیریت خودگردان کردستان کرد. به عبارتی، چیزی شبیه حکومت فدرالی و نیمه مستقل. این دقیقا همان چیزی بود که اوجالان در کتاب‌های خود خواسته بود. جالب اینجاست که این شبه حکومت خودگردان بیش از دو هفته عمر نکرد و سران حزب صلح و دموکراسی نیز از آن سخنی به میان نیاوردند. اما همین حرکت اشتباه کافی بود تا دولت اردوغان این اقدام را به عنوان تلاش برای ایجاد دولت موازی به شمار آورده و بیش از سه هزار نفر را بازداشت کند. در میان بازداشت شدگان از شهردار و استاد دانشگاه گرفته تا ناشر و روزنامه نگار به چشم می خورد و علاوه بر این ۴۳ نفر از وکلای رهبر زندانی پ.ک.ک عبدالله اوجالان نیز روانه زندان شدند.
پ.ک.ک طی سال جاری حملات خود را علیه نیرو‌های پلیس و ژاندارمری و پاسگاه ‌های شهری و روستایی تشدید کرد و در چند حمله اشتباهی نیز چندین غیر نظامی کشته شدند. همچنین در حمله سنگین چوکورجا، ۲۴ نظامی ترکیه کشته شدند و این کشور تهدید کرد که از راه هوا و زمین قندیل و قرارگاه مرکزی پ.ک.ک را فتح می کند. حمله پ.ک.ک با وجود آن که طی چند بمباران هوایی پاسخ داده شد اما هرگز نتوانست خواسته دولت اردوغان مبنی بر حل کامل این معضل را به جای بیاورد. از دیگر سو روابط گسترده و گفتگو‌های مسعود بارزانی و جلال طالبانی با سران پ.ک.ک و میانجی گری آنان تاکنون نتوانسته امیدی به آتش بس و صلح به وجود بیاورد.
در هر صورت حملات دوجانبه پ.ک.ک و ترکیه همچنان ادامه دارد و بی اعتمادی به یکدیگر از مهم ترین مشکلاتی است که بر سر راه آنان وجود دارد. نه پ.ک.ک حاضر است حزب صلح و دموکراسی را به عنوان نمایندگان کُرد‌ها به عنوان نیروی مذاکره کننده با دولت به رسمیت بشناسد و نه ترکیه حاضر است پ.ک.ک را به عنوان حزبی با قابلیت گفتگو و مذاکره قبول کند. حتی افشای دیالوگ ‌های پنهانی سران سرویس اطلاعاتی میت ترکیه با رهبران پ.ک.ک در نروژ نیز نتوانست امیدی برای تداوم گفتگو‌ها به وجود بیاورد.
در این شرایط اگر حزب صلح و دموکراسی توان و جسارت بیشتری برای چانه زدن با پ.ک.ک داشته باشد و بر مجادله پارلمانی اصرار بیشتری کند، می تواند حمایت‌های منطقه ای و جهانی برای تداوم فعالیت سیاسی خود پیدا کند.
سایه ژنرال‌ها
رجب طیب اردوغان و سیاست ‌های اجرایی و مدیریتی اردوغان در حوزه‌های گوناگونی پیروزی به دست آوردند اما شاید هیچ کدام از این پیروزی ‌ها برای اردوغان طعم ساکن کردن دریای خروشان نیرو‌های مسلح ترکیه را ندارد.
به خاطر بیاوریم که در دوران نجم الدین اربکان، چیلر، یلماز و اجویت، ژنرال‌های ترکیه همه کاره حکومت و سیاست بودند و در برابر تمایلات دین گرایانه اربکان، تانک‌های خود را به میدان فرستادند. اما اردوغان با تعقیب هوشمندانه همه افت و خیز‌های قدرت طلبی ژنرال ‌های ترکیه، با تشکیل دو پرونده مهم، نزدیک ۳۰ژنرال و چند سرهنگ را روانه زندان کرد، اسرار فوق سری آنان را به دست آورد، اسناد اطلاعاتی و نظامی و مخفیگاه‌های سلاح و مهمات آنان را ضبط کرد و توانست جلوی کودتا را بگیرد. ژنرال‌های معترض استعفا دادند و ژنرال نجدت اُزل آرام و وظیفه شناس فرمانده کل نیرو‌های مسلح ترکیه شد و به موازات این موضوع تحولاتی در این نیرو‌ها به وجود آمد که خیال دولت اردوغان را از بابت کودتا آسوده کرده است. آن چنان که بلنت آرینچ معاون وی چند روز پیش در یک سخنرانی گفت: ” اگرکسی جرات دارد حتی فکر کودتا را از سر بگذراند به میدان بیاید. آن دوران گذشت.”
اقتصاد و دو کار مهم اردوغان
دولت اردوغان در عرصه اقتصاد معجزه نکرده است اما دست به دو کار مهم زده که توانسته رضایت عمومی را به دنبال بیاورد. نخست آن که در برابر فساد مالی مبارزه موفقیت آمیزی داشته و دست رانت‌ها را از درآمدهای ملی این کشور کوتاه کرده است و دوم اینکه با جذب سرمایه گزاری خارجی و افزایش ۱۱ درصدی حجم صادرات، زمینه آن را فراهم کرده که آمار بیکاری در ترکیه اندک اندک پایین بیاید و با افتتاح پروژه ‌های عمرانی بزرگ، همه نگاه ‌ها را به سوی خود جلب کند.
سیاست خارجی و شتاب ترک‌ها
ترکیه در سال ۲۰۱۱ روی سیاست خارجی و به کارگیری ظرفیت‌های دیپلماتیک سرمایه گذاری کلانی کرد. گاهی حجم سفر‌های خارجی، دیدار‌ها و روابط خارجی و ترافیک دیپلماتیک این کشور چنان بالا می‌رود که لعابی از شتاب زدگی، رقابت، فرصت طلبی و خودنمایی نیز در آن مشاهده می شود.
به عنوان مثال حضور مداوم ترکیه در عرصه سیاست گزاری کلان اتحادیه عرب در حوزه سوریه به حدی رسیده که سر و صدای فعالان سیاسی ترکیه را نیز درآورده است.
رفتار‌های اخیر نشان داده که دولت اردوغان برای توسعه و رسیدن به قدرت در حوزه سیاست خارجی، به منافع و مطرح شدن جهانی بیشتر تمایل دارد تا کنش‌ها و واکنش‌های استراتژیک و اصول محور.
پاشنه آشیل انرژی
انرژی و تامین منابع سوخت و برق برای ترکیه حکم پاشنه آشیل را دارد. با این وجود امسال وزارت انرژی و منابع طبیعی ترکیه گام‌هایی برداشت که ممکن است به تغییر معادلات خرید سوخت و انرژی از سوی آنکارا منجر شود. ترکیه کشف، استخراج و توزیع نفت در مناطق جنوب غربی خود را به دو کمپانی خارجی و داخلی سپرد. اکتشافات نفتی منطقه کردنشین باتمان خبر از وجود چند میدان نفتی مرغوب می دهد و سرمایه گذاری ۱۵ شرکت آمریکایی و اروپایی در حوزه انرژی بادی و خورشیدی در این کشور نشان می دهد که ترکیه قصد دارد برای جبران ناتوانی خود در حوزه انرژی بیشتر تلاش کند. با این حال تلاش ترکیه برای دستیابی به منابع نفتی دریای سفید، دولت اردوغان را با قبرس جنوبی وارد یک جنگ و جدال سخت کرده است. یونان و اسراییل در این زمینه از قبرس جنوبی حمایت می کنند و عبدالله گل رییس جمهور ترکیه چنان از این موضوع نگران است که در سفر به انگلیس، قبرس جنوبی را یک کشور نصفه و نیمه خواند که اگر رییس اتحادیه اروپا شود، نتیجه مصیبت باری خواهد داشت.
معضلی به نام اسراییل
امسال در تاریخ روابط سیاسی ترکیه و اسراییل سال مهمی است، چرا که از زمان اقامت یهودیان رانده شده اسپانیا در قلمرو حکومت عثمانی و رشد آنان در دربار و صرافی ‌های عثمانی تاکنون،هیچگاه روابط ترکیه و اسراییل تا این حد دچار تنش نشده است. اخراج سفیر اسراییل از ترکیه و پافشاری بر ضرورت عذرخواهی اسراییل و پرداخت دیه و غرامت به خاطر حمله به کاروان دریایی ماوی مارمارا، از اهدافی است که ترکیه برای از سرگیری رابطه با اسراییل بر آن اصرار می کند. اما نه تنها پالس مثبتی در این خصوص از سوی اسراییل صادر نشده بلکه تل آویو ۵ فروند هواپیمای بدون سرنشین ترکیه را نیز که برای تعمیر به این کشور فرستاده، نزد خود نگاه داشته است.
از سرگیری روابط ترکیه و اسراییل برای آمریکا اهمیت ویژه‌ای دارد و تاکنون در پشت پرده روابط آنکارا و واشنگتن در این زمینه گفتگو‌های فراوانی صورت گرفته است چرا که آمریکا بیم آن دارد که در صورت عدم تعمیر این پل قدیمی، موازنه قدرت و تعادل امنیتی منطقه دچار مشکلات بیشتری شود.
ترکیه و آمریکا
در روز‌های اخیر دو سفر به ترکیه صورت گرفت که تا حد زیادی مبین چندوچون روابط سیاسی ترکیه و آمریکاست. نخست سفر جوبایدن معاون رییس جمهور آمریکا به ترکیه و دوم سفر کریگ کندی رییس بنیاد جرمن مارشال آمریکا.
بایدن در این سفر به طرز اغراق آمیزی درباره توان و ظرفیت ترکیه در سطح منطقه‌ای سخن گفت و اعلام کرد که استیو جابز دوم از ترکیه سر برخواهد آورد. او در منزل اردوغان با وی دیدار دو ساعته‌ای داشت و اردوغان که هنوز در حال طی دوران نقاهت بعد از عمل جراحی است، خشنودی خود را از شنیدن این نکته اعلام کرد که بایدن پیام داده آمریکا در مبارزه با پ.ک.ک در کنار ترکیه است.
اما کریگ کندی استراتژیسین نامدار و رییس بنیاد جرمن مارشال آمریکا گفت: نگران وضعیت آزادی بیان و دموکراسی در ترکیه هستم و امیدوارم در مبارزه ترکیه با پ.ک.ک، آزادی صدمه نبیند.
علاوه بر این دو سفر مهم، تا چند روز دیگر لئون پانتا وزیر دفاع آمریکا نیز به ترکیه خواهد آمد. وزیری که شاید بی جا نباشد اگر او را به نام آقای نگران بشناسیم. چرا که وی تاکنون چندین بار درباره تنهایی و انزوای اسراییل اعلام نگرانی کرده و دیروز هم در میزگردی در واشنگتن بر این نکته صحه گذاشت که ارتباط اسراییل و ترکیه به نفع آمریکا نیز خواهد بود. او چنان خشمگین شد که خطاب به اسراییل گفت: ” روی آن صندلی لعنتی بنشینند و به مذاکره با فلسطینیان ادامه دهند و با ترکیه و اردن و مصر رابطه برقرار کنند.”
در سال جاری باراک اوباما، هیلاری کلینتون و بسیاری دیگر از سیاستمداران آمریکایی بر اهمیت روابط ترکیه و آمریکا و نقش مهم ترکیه در معادلات سیاسی خاورمیانه اشاره کرده‌اند و بی جهت نیست که ترکیه در حوزه لیبی، مصر، تونس، فلسطین و به ویژه سوریه، چنین مایه می گذارد.
ترکیه و تحولات سوریه
هم رجب طیب اردوغان نخست وزیر و هم احمد داودواوغلو وزیر امور خارجه ترکیه مدام در گفتگو‌های خود بر این مساله تاکید دارند که سوریه با آنان مرز مشترک دارد و حق طبیعی خود می دانند که در برابر تحولات سوریه ساکت ننشینند. اما رفتار سیاسی ترکیه در دو ماه اخیر نشان داده که هدف بزرگ تری در ذهن دولتمردان ترکیه وجود ندارد و اصولا حفظ مرز نمی تواند وزات خارجه یک کشور را وادار کند که در طول یک ماه چندین بار به قاهره و پایتخت‌های عربی دیگر سفر ترتیب دهد و برای تحریم سوریه چنین جسورانه مایه بگذارد.
علی باباجان وزیر سابق امورخارجه ترکیه و معاون کنونی اردوغان بدون هیچ ممیزی و تعارفی گفت: ” اگر ما نبودیم اتحادیه عرب نمی توانست برای تحریم سوریه تصمیم بگیرد.” از این گذشته ۲۰۰فرمانده و افسر عالی‌رتبه گروه موسوم به ارتش سوریه آزاد در ترکیه و در شهر ‌هاتی تحت حمایت ترکیه هستند و شورای ملی غلیون، محمود عثمان و دیگر مخالفان، به راحتی در ترکیه فعالیت می کنند. همه این شواهد به ما نشان می دهد که در تداوم برنامه‌های غرب برای مدیریت تحولات خاورمیانه ترکیه ماموریت دارد و این ماموریت آن چنان جدی است که جای هیچ تعلل و تامل دوباره‌ای را برای آنکارا باقی نگذاشته است و اساسا دولت ترکیه مکانیسم سیاست خارجی و استراتژی دفاعی و امنیتی خود را به گونه ای تنظیم کرده که نباید خاورمیانه و تحولات آن را از دریچه مستقلی بنگرد.
از این ‌ها گذشته ماهیت روابط سیاسی و نظامی ترکیه با ناتو و آمریکا به گونه ای است که بالاخره در نقاط ویژه ای منجر به اصطکاک و چالش منطقه ای نیز می شود. مانند موضوع سپر رادارای و موشکی ناتو در ترکیه که واکنش ایران، سوریه و روسیه را به دنبال داشته است.
در یک کلام رفتارشناسی حرکات اخیر ترکیه این پیام روشن را صادر می کند که این کشور در حال گام برداشتن در مسیری است که پیروزی خارجی و داخلی و رسیدن به رفاه و توسعه را در تقویت روابط خود با آمریکا، اروپا و ناتو دیده و بعید نیست اگر در حوزه معضلات داخلی خود پیروزی به دست بیاورد در آینده نه تنها در برابر سوریه بلکه در مقابل دیگر همسایگان و دیگر ممالک اسلامی نیز تغییر موضع دهد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات