تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۲  ، 
کد خبر : ۲۷۸۸۷۵
«ابتکار» لزوم حرکت به سوی تحزب واقعی در فضای سیاسی ایران را بررسی می‌کند؛

زمان آزمون احزاب


گروه سیاسی – اولین ردپای احزاب رسمی در ایران را می‌توان در دوران پس از انقلاب مشروطه سراغ گرفت. از دوران احزابی چون اعتدالیون و عامیون تا به امروز احزاب زیادی پا به عرصه سیاسی کشور گذاشته‌اند. در این میان برخی از این احزاب توانسته‌اند در تاریخ ایران اثرگذار باشند، بسیاری رفته‌اند و برخی نیز هنوز به فعالیت خود ادامه می‌دهند. با این حال و در مجموع در هیچ زمانی احزاب و تحزب هیچگاه آن چنان که از مفهوم واقعی آن انتظار می‌رود، در کشور شکل نگرفته است. در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران، در ابتدای امر، تفسیر برخی چهره‌های انقلابی این بود که جمهوری اسلامی میانه‌ای با تحزب ندارد. این موضوع به طور ویژه به مخالفت اولیه امام خمینی(ره) با تحزب بر می‌گشت. امام خمینی(ره) پیش از انقلاب با تشکیل حزب و کلاً پدیده تحزب مخالف بود. این دیدگاه ریشه در مخالفت ایشان با سه قسم از احزاب «تفرقه‌انگیز»، «بیگانه ساخته» و «فرمایشی و دولت ساخته» داشت.

ایشان به طور مشخص احزاب عصر مشروطیت به این سو را احزابی با ماهیت تفرقه‌انگیزانه می‌دانستند. هنگامی که طاهری خرم‌آبادی به عنوان پیک روحانیون ارشد انقلابی برای کسب نظر از امام خمینی(ره) جهت تشکیل حزب جمهوری اسلامی به نجف رفت، با پاسخ منفی برگشت. اما چند روزی پس از پیروزی انقلاب، آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی خدمت امام رفت تا در دوره‌ای که اعضای نهضت آزادی اکثر مناصب اجرایی دولت موقت را در دست داشتند به امام بگوید: «شما دیدید که یک حزب کوچک توفیق پیدا کرد دولت درست کند، اگر این‌ها نبودند شما حتماً مشکلتان بیشتر بود» و از امام بخواهد: «ما تشکیلات می‌خواهیم؛ ایشان پذیرفتند و گفتند که حزب تشکیل بدهید.»

هاشمی رفسنجانی می‌گفت: «امام از اول، نسبت به حزب بدبینی خاصی داشتند و آن را موجب تفرقه می‌دانستند.» اما روزهایی پس از پیروزی انقلاب، تائیدیه امام برای تشکیل حزب جمهوری اسلامی را همراه با چهار موسس روحانی مبارز ارشد دیگر (آقایان آیت‌الله خامنه‌ای، شهید بهشتی، شهید باهنر و موسوی اردبیلی) گرفت. بدین ترتیب اولین حزب عصر جمهوری اسلامی یک هفته پس از پیروزی انقلاب (۲۹ بهمن ۱۳۵۷) اعلام موجودیت کرد. با این حال در این دوران نیز از یک سو بیشتر گروه‌های سیاسی – و نه احزابی با ساختار حزبی واقعی – در ایران فعالیت می‌کردند و از سوی دیگر، احزاب موجود هم به روندهای تحزب پایبند نبودند. به عنوان مثال می‌توان از حرکت حزب موتلفه – به عنوان قدیمی‌ترین حزب فعال در کشور در حال حاضر – در دوران انتخابات دوم ریاست جمهوری این موضوع را دریافت. در حالی که در این دوره دو نفر از اعضای حزب موتلفه – مرحوم عسکراولادی و سیدعلی اکبر پرورش – در انتخابات حاضر بودند، این حزب از محمدعلی رجایی – نامزد حزب جمهوری‌اسلامی – اعلام حمایت کرد!

جناح به جای احزاب

انحلال حزب جمهوری اسلامی و انشعاب مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت مبارز، دو اتفاقی بود که فضای سیاسی کشور را عملا از شکل حزبی به شکل جناحی سوق داد. «راستگرایان و چپگرایان»، «اصولگرایان و اصلاح‌طلبان» و «محافظه‌کاران و تحول‌خواهان» از زوج نام‌هایی بود که از این دوران بر دو جناح سیاسی کشور نهاده شدند. اوج تقابل نگاه این دو جناح، در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 76 شکل گرفت؛ جایی که اصلاح‌طلبان با حمایت از وزیر ارشاد پیشین دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، دو دوره پیاپی دولت اصلاحات را تشکیل دادند. در این دوران، هر چند احزاب مختلفی در هر دو جناح سیاسی کشور شکل گرفت، اما باز هم رویکرد فضای سیاسی، رویکردی جناحی – و نه حزبی – بود. حزب مشارکت به عنوان حزبی که گسترده‌ترین تشکیلات را در کشور داشت، هرچند در دوره کوتاهی توانست تصویری از تحزب را ارائه کند، اما جدا شدن برخی اعضای آن از یک سو و انحلال آن پس از انتخابات سال 88 از سوی دیگر باعث شد این نمونه نیز به محاق برود. با این حال اتفاقاتی که در روند حمایت‌های جناحی در دوران پس از انتخابات 88 افتاده است، نشان می‌دهد که فضای سیاسی ایران دیگر تنها در قالب جناحی قابل توصیف نیست و وجود تشکیلات منظم حزبی قائل به تحزب و مسئولیت‌های آن به شدت احساس می‌شود.

در لزوم وجود حزب

در دوران دولت دهم، اصولگرایانی که محمود احمدی‌نژاد را به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود در انتخابات 88 برگزیده بودند، کم‌کم در جبهه مقابل و منتقد وی قرار گرفتند. این موضوع دلایل مختلفی داشت. نزدیک شدن احمدی‌نژاد به اسفندیار رحیم‌مشایی – که به گفته اصولگرایان سردسته جریان انحرافی در دولت بود -، تقابل احمدی‌نژاد با رای و نظر رهبر معظم انقلاب در ماجرای انتخاب رئیس دفترش، عزل وزیر اطلاعات و خانه‌نشینی رئیس دولت دهم، اظهارات احمدی‌نژاد درباره امام زمان(عج) و عملکرد پر انتقاد دولت‌های نهم و دهم در عرصه‌های مختلف باعث شد که گروه‌های اصولگرایی که پیشتر حامی دولت محسوب می‌شدند، از احمدی‌نژاد اعلام برائت کنند و حتی بگویند وی حتی اصولگرا هم نیست. این موضوع برخلاف یکی از اصول اساسی تحزب به شمار می‌رود که احزاب و گروه‌های سیاسی باید مسئولیت عملکرد اعضای خود و چهره‌هایی را که مورد حمایت قرار می‌دهند برعهده بگیرند؛ چرا که گاه همین حمایت‌های حزبی است که مردم را برای رای دادن به گزینه موردنظر حزب ترغیب می‌کند. این ماجرا بعدا ابعاد دیگری هم پیدا کرد.

با حضور کمرنگ اصلاح‌طلبان در عرصه سیاسی، اصولگرایان ناچار به رقابت با خود شدند که همین موضوع باعث به وجود آمدن جریان‌ها و نگاه‌های جدیدی در عرصه اصولگرایی شد. اتفاقی که نتیجه آن را در معضل پیش‌روی جناح اصولگرا برای رسیدن به وحدت و همگرایی در انتخابات مجلس دهم شاهد هستیم. اکنون در جناح اصولگرا، از چهره‌های شاخص معتدل تا گروه‌های تندرویی حاضر هستند که دیدگاهشان با یکدیگر تقابل دارد و جمع شدن آن‌ها زیر پرچم مشترک اتحاد و ائتلاف ممکن به نظر نمی‌رسد. چهره‌هایی مثل محمدباقر قالیباف و محسن رضایی نیز هستند که علی‌رغم سبقه اصولگرایی، راه مستقلی را می‌روند. در نتیجه به نظر می‌رسد در چنین فضایی، تنها وجود احزاب جدی است که می‌تواند فضای سیاسی کشور را با نظم و سامان مشخصی نمایان کند.

نگاه احزاب به تحزب

واقعیت این جاست که حتی در میان گروه‌های سیاسی کشور نیز نگاه درستی به مقوله جبهه، حزب و تحزب دیده نمی‌شود. این موضوع را می‌توان در تغییر موضع جبهه پایداری برخلاف مشی اولیه رهبر معنوی این جریان – آیت‌الله مصباح یزدی – در مورد تبدیل شدن به حزب مشاهده کرد. همچنین جبهه یکتا – که البته هنوز روند قانونی خود را برای تشکیل یک جبهه رسمی به انجام نرسانده – میان عمل کردن در حد یک جبهه و یا یک حزب سیاسی معلق است. محمدنبی حبیبی – دبیر کل حزب موتلفه که هم عنوان قدیمی‌ترین حزب فعال کشور را بر خود می‌بیند و هم گسترده‌ترین تشکیلات حزبی را دارد – نیز چندی پیش در نشستی خبری با اشاره به این که حزب موتلفه به تشکیل لیست مشترک اصولگرایان برای انتخابات مجلس دهم اعتقاد دارد و از آن حمایت می‌کند، در پاسخ به سوالی درباره تکلیف وظیفه احزاب در مورد اعضای خود و چهره‌هایی که به این شکل مورد حمایت حزب قرار می‌گیرند توضیح داد: «حمایت ما از افراد و دولت‌ها دائمی نیست».

این موضوع در حمایت حزب موتلفه از احمدی‌نژاد و تغییر موضع این حزب پس از دو سال قابل مشاهده است که نبوی در این باره نیز می‌گوید: «احمدی‌نژاد با شعارهای انقلاب وارد میدان شد و ما از او حمایت کردیم اما از برخی شعارها عبور کرد ما حمایت خود را از او قطع کردیم. ما همچنین وارد مناقشات و دعواهای سیاسی افراد نمی‌شویم. ما عقد اخوت با هیچ کس نبسته‌ایم». با وجود این که احزاب اصلاح‌طلب نیز بیش از آن که بر نگاه حزبی تاکید کنند، به نگاه جناحی عمل می‌کنند، اما عدم اختلاف شدید، مانند آن چه در جریان اصولگرا دیده می‌شود باعث شده است نتیجه نبود تحزب در این جناح کمتر قابل مشاهده باشد.

آفت‌ها و بایدهای تحزب

نبود تحزب واقعی در کشور باعث شده است که در درجه اول تکلیف مردم با عملکرد افراد مورد حمایت احزاب مشخص نباشد. احزاب در هنگام محبوبیت یک فرد ممکن است به حمایت از وی بپردازند و با افول ستاره او، به منتقد جدی‌اش تبدیل شوند. در این شرایط هیچ گروهی هم مسئولیت حمایت خود از آن فرد در صورت عملکرد قابل انتقاد نمی‌پذیرد. شاید به همین دلیل است که اغلب احزاب کشور، به جای شکل گرفتن بر تجمع مردمی با دیدگاه سیاسی یکسان، بر دیدگاه سیاسی یک یا چند چهره سیاسی شکل گرفته‌اند و عملا مردمی‌بودن در میان آن‌ها کمرنگ است. این موضوع عوارض دیگری نیز داشته است. به عنوان مثال در شرایطی که طرح استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی می‌توانست برخی از مسائل موجود در انتخاب نمایندگان مجلس – از قوم‌گرایی تا خردنگری نماینده – را برطرف کند، اما این طرح رد شد و یکی از دلایل آن نیز نبود تحزب واقعی در کشور ارزیابی می‌شود. به عنوان مثال غلام‌رضا تاجگردون رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی چندی پیش در این باره گفته بود: «یکی از دلایل اصلی طرح استانی شدن انتخابات نبود احزاب و ضعف تحزب در کشور بود. از مدت‌ها پیش طرح استانی شدن انتخابات در مجلس و شورای نگهبان مطرح شد که عاقبت این طرح را رد کردند».

نماینده مردم گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی افزود: «مسئولان به طرح استانی شدن انتخابات روی خوش نشان ندادند چرا که احزاب در کشور فعال نیستند و شاید به همین دلیل نتوانند مشارکت حداکثری ایجاد کنند». علاوه بر این موارد، بنا بر آن چه به ویژه پس از افشای ماجرای پرداخت پول به کاندیداهای انتخابات مجلس در دوره‌های پیشین از سوی محمدرضا رحیمی – معاون اول دولت احمدی‌نژاد که این روزها به دلیل فساد مالی در زندان به سر می‌برد – با موضوع شفافیت در دریافت‌های مالی نمایندگان و هزینه‌های انتخاباتی مطرح شد، تحزب می‌تواند به روشن شدن منابع مالی کاندیداهای انتخابات مختلف کمک کند.

برای تشکیل احزاب فراگیر تدبیر شود

نماینده مردم لاهیجان در مجلس شورای اسلامی فصلی بودن را بزرگترین مشکل احزاب در کشور عنوان کرد و گفت که در 36 سال بعد از انقلاب، حزبی فراگیر در کشور وجود نداشته و لازم است در این باره تدبیر شود. ایرج ندیمی اظهار کرد: همواره بزرگترین مشکل احزاب در ایران فصلی بودن است. در انتخابات گروه‌ها، افراد و جوامعی به یکدیگر پیوند می‌خورند و حزب تشکیل می‌دهند اما این محل بحث است که چنین تشکیلاتی می‌تواند ظرف مدت کوتاهی در روستاها و شهرهای کوچک رسوخ کند و حمایت همگانی را داشته باشد یا خیر. وی به ایسنا گفت: ایراد اول تشکیل چنین احزابی این است که چنین رویکردی به جامعیت نمی‌انجامد و نمی تواند گستره خود را در سطح کشور تعریف کند. این نماینده مجلس ادامه داد: احزاب در ایران متکی به اشخاص هستند و افراد شاخص و لیدرها معمولا سردمدار هستند، از این جهت احزاب امکان تجمع افراد را دارند چراکه شخصیت‌های مطرح به واسطه نامشان طرفدارانی دارند و امکان جمع‌آوری افراد را دارند.

بنابراین نمی‌توان انکار کرد که افراد شاخص از این جهت کارکردهایی دارند و موجب گرمای انتخابات هم می‌شوند زیرا اشخاص در محوریت هستند و بیشتر از افکار جایگاه دارند. ندیمی فعالیت‌های استانی، شهرستانی، مرامنامه،‌ اساسنامه،‌ تجمیع نظرات از بالا به پایین به اشتراک گذاشتن نظرات سیاسی را از جمله ملزومات کار حزبی عنوان کرد و یادآور شد: وقتی قرار است چنین فعالیت‌هایی وجود داشته باشد، نمی‌شود کرکره احزاب را تنها در زمان انتخابات بالا کشید بلکه باید از نقش اثرگذار احزاب بر مسئولین استفاده کرد. وی با بیان اینکه در 36 سال بعد از انقلاب حزب فراگیری وجود نداشته، تصریح کرد: باید در این باره تدبیری صورت گیرد. ما هم در زمان بررسی قانون احزاب نظراتمان را درباره کمبودها اعلام کردیم، اینکه جامعه مدنی به احزاب نیاز دارد و احزاب هم اجتماع افکار هستند. ما برای داشتن نظر جمعی، نیازمند کار جمعی هستیم که پرتو آن می‌توان به خروجی مقبولی از نظر همگان دست یافت.

دولت یازدهم، نقطه امید آغاز تحزب واقعی

این روزها همه از لزوم فعالیت احزاب و احیای تحزب در فضای سیاسی کشور حرف می‌زنند. با این حال به نظر می‌رسد این نیاز به تحرکی فراتر از تاکید شفاهی بر لزوم آن باشد. فضای سیاسی کشور نیازمند حرکت واقعی به سمت تحزب است. دوران دولت یازدهم با نگاه مثبتی که به بحث احزاب نشان داده است و نمود آن در بازگشایی خانه احزاب به عنوان محقق شدن یکی از وعده‌های انتخاباتی حسن روحانی بروز کرده است، فرصت مناسبی به شمار می‌رود که هم احزاب کشور به سوی عملکرد واقعی و ایفای نقش خود در تحزب گام بردارند و هم افرادی که مایل به نقش‌آفرینی در عرصه سیاسی هستند، دیدگاه سیاسی خود را در قالب احزاب به بوته آزمون بگذراند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات