در گزارش پیش رو خبری را خواهید خواند که دیگر موضوع آن برای همه ما تکراری است و بارها و بارها در رسانههای مختلف به چاپ رسیده است و به اتفاقی عادی و پیشبینی پذیر و همچنین قابل انتظار بدل شده است، خبری که حتی رسانههای رسمی و غیر رسمی هم به یک تیتر کوتاه از آن کفایت میکنند[...]
یادداشت: در
گزارش پیش رو خبری را خواهید خواند که دیگر موضوع آن برای همه ما تکراری
است و بارها و بارها در رسانههای مختلف به چاپ رسیده است و به اتفاقی عادی
و پیشبینی پذیر و همچنین قابل انتظار بدل شده است، خبری که حتی رسانههای
رسمی و غیر رسمی هم به یک تیتر کوتاه از آن کفایت میکنند و از کنارش
میگذرند. خبر مذکور، خبری است که در روزهای پایانی هفته گذشته منتشر شد
مبنی بر اینکه اتحادیه اروپا تحریمهای حقوق بشری علیه ایران را به بهانه
«نقض جدی حقوق بشر» یک سال دیگر تمدید کرد. این تحریمها افزون بر ممنوعیت
صادرات تجهیزاتی که ممکن است برای سرکوب داخلی و نظارت بر وسایل ارتباطی
استفاده شود، شامل مسدود کردن دارایی ۸۲ فرد و یک نهاد میشود. در اینجا
عبارت مشهور حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، در نامهشان خطاب به
رئیسجمهوری پس از توافق هستهای به ذهن متبادر میشود که نوشتند: «در
سراسر دوره هشت ساله، وضع هر گونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از
جمله بهانههای تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از
کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳
مصوّبه مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را
متوقّف کند.»
عباراتی که نشستن چندین و چندباره آنها کنار هم این
پرسشهای بیپاسخ مانده را بار دیگر مطرح میکند که دستگاه دیپلماسی کشور
جز محکوم کردن گذرا آن هم از زبان سخنگوی وزارت امور خارجه چه واکنشی داشته
است؟! یا تیمی که با افتخار از برجام سخن میگفتند، در زمان نقضهای آشکار
آن دقیقاً کجایند و چرا به طرف مقابل اعتراض نمیکنند؟ پرسشهایی که با
توجه به نزدیکی پایان عمر دولت یازدهم و روی کار آمدن دولت بعدی شاید برای
همیشه بیپاسخ بمانند.