همه نظامهاي سياسي برآمده از انقلابهاي سياسي در ادامه مسير و راه خود با پديدهاي به نام ريزشها و رويشها مواجه ميشوند. پيري، انحراف يا تجديدنظرطلبي نسل اول انقلابيون موجب نگراني هر نظام سياسي است. جمهوري اسلامي ايران در چند دهه اخير، با موجي از تبليغات دشمنان و رسانههاي بيگانه مواجه شده و آن القاي نااميدي از نسل جديد و ريزشهاي انقلابيوني است كه در آينده نظام موجود را از وجود افراد كارآمد و متعهد تهي ميكند. يافتن ملاك براي سنجش اين ريزشها و رويشها بسيار مهم است. با كدام معيار و سنجش بايد نيروهايي را كه حذف شده يا بازتوليد شدهاند ارزيابي كرد؟ بدون شك «هويت انقلاب اسلامي» معيار بسيار مستحكمي خواهد بود؛ زيرا سنخيت انقلاب اسلامي ايران با ساير انقلابهاي جديد از نظر ماهيتي شباهت بيشتري دارد. نيروهاي اصلي موجد انقلاب 22 بهمن 1357، توده مردم مسلمان به رهبري امام خميني(ره) بودند و همانها با اكثريت 98 درصدي نظام جمهوري اسلامي را جايگزين رژيم سلطنتي كردند؛ پس انقلاب اسلامي بر پايههاي «اسلام» و «مردم» به رهبري امام خميني(ره) شكل گرفت و هويت يافت و پس از رحلت حضرت امام(ره)، به رهبري رهبر معظم انقلاب تثبيت شد و تداوم يافت؛ بنابراين، اين هويت، معيار سنجش ريزش و رويش نيروها انقلاب و جريانهاي سياسي خواهد بود. آنهايي كه ريزش كردهاند، به درجات مختلف از اين معيارها و ستونها دور شده يا حتي به تخريب آنها پرداختهاند و آنها كه پايدار مانده و بازتوليد شدهاند، به اين معيارها و ستونهاي مستحكم تكيه زده و آنها را تقويت كردهاند.
اين تبليغات و تلاشهاي آنها براي ترويج اين مهم در افكار عمومي، از سوي رهبر معظم انقلاب در بيانيه گام دوم انقلاب اسلامي پاسخ داده شده است.
با توجه به ديدگاه معظمله، در اين يادداشت دو پرسش اصلي مدنظر نگارنده در مورد ريزشها و رويشهاي انقلاب اسلامي قرار ميگيرد. پرسش اول علت و چگونگي ريزشهاي انقلاب اسلامي و پرسش دوم وضعيت رويشهاي انقلاب اسلامي در چند دهه اخير و آينده است.
واقعيت اين است كه ريزشهاي انقلاب اسلامي كه رسانههاي بيگانه از آن ياد ميكنند، بيش از آنكه ريزش انقلابيون اصيل و پاكدست باشد، ريزش افراد و جريانهاي سياسي است كه با ظاهري نفاقگونه و بدلي غيرواقعي خود را در چهره اصلي انقلابيون بزك كردهاند. از همان اوايل انقلاب اسلامي جريانهايي مانند منافقين و مليگرايان غربگرا كه خود را همراه انقلاب اسلامي و عامل پيروزيبخش انقلاب اسلامي ميدانستند، به تدريج و در اولين دورههاي انتخابات و بروز بحرانهايي مانند جنگ تحميلي سريعتر از ديگر افراد و گروههاي ديگر، چهره خود را نمايان كردند و از ساختار نظام سياسي حذف شدند. بعد از دهه شصت و در وقايعي مثل فتنههاي سال 1378 و 1388 عدهاي ديگر از انقلابينماها از ساختار سياسي كشور حذف شدند. مسئله مهم اين است كه اولاً اين افراد و جريانهاي سياسي به شكلي كاملاً قانونمند و با فشار مردم حذف شدند و ثانياً ماهيت اصلي آنها انقلابي نبوده است كه جمهوري اسلامي نگران ريزشهاي نسل اول باشد. تنها اتفاق مهم اين است كه حوادث و بحرانهايي مثل جنگ، كودتا، فتنهها، تحريم و... مانند باراني عمل كردهاند كه چهره آرايش شده و بزك شده اين افراد و جريانهاي سياسي را برملا ساخته و مردم را نسبت به حذف آنها ترغيب كرده است.
بنابراين ريزش چنين افراد و گروههايي نه به معني تهي شدن نظام جمهوري اسلامي از افراد متعهد و انقلابي، بلكه به معني پاك شدن از كساني است كه چهره دروغين خود را آراستهاند و با نفوذ در دستگاههاي مختلف حكومتي به عنوان ستون پنجم دشمن عمل ميكنند؛ از اينرو اهميت رويشهاي بعد از انقلاب اسلامي دوچندان ميشود. ريزش اين افراد از يكسو ناشي از افزايش درك و شعور اجتماعي و سياسي مردم است. از سوي ديگر پيامد چنين ريزشهايي، رويش جوانان انقلابي است كه هم سو با امر ولايت به ياري جمهوري اسلامي ايران ميشتابند. اتفاقاً در عرصههاي مختلف ورزشي، نظامي، فرهنگي، علمي و پزشكي جايگاه و اعتبار جمهوري اسلامي ايران در مقايسه با گذشته نشان از رويشهاي گسترده جواناني دارند كه حاصل عملكرد چهل ساله انقلاب اسلامي هستند و تنها عرصهاي كه جوانان و رويشهاي جديد جمهوري اسلامي ايران كمتر به آن ورود كرده يا كمتر به كار گرفته شدهاند همان عرصه سياسي است؛ عرصهاي كه همان جريانهايي كه به سرعت در حال ريزش هستند تسخير كرده بودند و با نام تجربه و تعهد مانع از ورود رويشهاي جديد انقلاب اسلامي ميشدند.
عملكرد رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالي) هم در مقام گفتار و هم در عمل به آنها نشان داده است يكهتاز توجه به رويشهاي جديد انقلاب اسلامي در عرصه سياست است و اگر ديگر نهادها و دستگاهها، به ويژه سازمانهايي اجرايي در اين زمينه پيرو فرمايشهاي ايشان باشند، نشان داده خواهد شد در عرصه سياسي نيز رويشهاي انقلاب اسلامي بسي بيشتر از ريزشهايي است كه با چهرهاي فريبنده همواره كارشكني ميكردند. در نهايت به نظر ميرسد ميتوان هر دو پديده ريزشها و رويشها در جمهوري اسلامي را به فال نيك گرفت. ريزش افراد ناكارآمد، نفوذي، تجديدنظرطلب و... و رويش افراد و جريانهاي جوان و حزبالهي كه ميتوانند چهل سال دوم انقلاب اسلامي را تضمين كنند.