منطق مقاومت به این مفهوم است که وقتی اقتصاد ما دچار شوک میشود و در تنگنا قرار میگیرد، نباید به آن کوچکترین آسیبی وارد شود؛ اگر آسیبی هم وارد میشود، بتواند سریع خود را در جای اولیه یا جایی که اخلالی در روند عادی فعالیتهای اقتصادی ایجاد نکند، برگرداند.
به نظر من میتوان مقاومت اقتصادی را به بوکسورهایی که در رینگ بوکس بازی میکنند تشبیه کرد. بوکسور موفق کسی است که بتواند جلوی ضربات حریف را بگیرد و در شرایط خاص به حریف خود ضربه بزند. اگر هم ضربهای به او وارد شد، بتواند بلافاصله خود را به زمین مسابقه برگرداند.
اقتصاد یعنی اگر ناگهان اعلام کردند از فردا نفت شما را نمیخریم یا به شما فلان کالا یا قطعات را نمیفروشیم، سبب نشود که در بازار ارز ما، نرخ دلار بیشتر شود و موجی از افزایش قیمتها را در اقتصاد دامن بزند. این مسئله مثل همان بوکسوری است که وسط رینگ ضربه میخورد و از بین میرود؛ یعنی وقتی نفت ما را نمیخرند، ناگهان بودجه ما با مشکل مواجه نشود و دولت حتی نتواند هزینههای جاری را تأمین کند؛ چون از محل درآمدهای نفتی است؛ بنابراین هر چقدر که حریف خود را بسازد و آمادگی و تجربه داشته باشد، مقاومتش بیشتر میشود که در اقتصاد هم به همین شکل است.
برخی ضعفهای اصلی در اقتصاد وجود دارد که در برابر آنها آن توانایی لازم را نداریم. حداقل این است که وقتی ضربه میخوریم تا وقتی که برگردیم و خود را بازیابی کنیم، زمان میبرد. از سال 1396 روند افزایش نرخ ارز آغاز شد؛ سال 1397 به اوج خود رسید و تاکنون روند کاهشی یافت. وضعیت کنونی به گونهای است که مردم با افزایش قیمتها در زندگی مواجه شدهاند و به خصوص مسکن چند برابر شده؛ اما حقوقها افزایش نیافته است.
این ضربهای است که به دلیل افزایش نرخ ارز سال قبل به معیشت مردم وارد نشده است. در حال حاضر اقتصاد ضعیف شده که همه اینها ناشی از همان ضربهای است که در اقتصاد خوردهایم و آثار آن در معیشت مردم مشخص است. مقاومتی که حضرت آقا میگویند این است که وقتی طرف خارجی گفت نفت تو را نمیخرم، شما باید همچنان روال عادی اقتصاد را اداره کنی و خللی در معیشت مردم وارد نشود. یا اگر گفت قطعهای به شما نمیفروشم، آن قطعه سبب اخلال در روند عرضه کالاها در اقتصاد نشود. وقتی ما بودجهای بدون نفت داشته باشیم یا سریع بودجهای از نفت را به درآمدهای غیر نفتی تبدیل کنیم، مثل این است که ضربه حریف را گرفتهایم و آمریکا دیگر خلع سلاح میشود.
چون خودمان بنزین تولید کردهایم و توانستهایم جلوی ضربه دشمن را بگیریم، آمریکا میگردد و ضعفها را پیدا میکند. در این میان برجام بزرگترین ضربهای بود که به اقتصاد خودمان زدیم؛ یعنی به جای اینکه خود را تقویت کنیم تا خودکفایی در بخشهای مختلف اقتصادی رخ دهد، اجازه دادیم سرمایهگذاران خارجی داخل بیایند و تمام اطلاعات آماری و ضعفهای ما را متوجه شوند. در فاز بعدی آمریکا از برجام خارج شد و توانست ضربه بعدی را وارد کند که اثر آن را در سال 1397 در اقتصاد مشاهده کردیم. سال گذشته ضربه دقیق آمریکا به اقتصاد ایران بود که مؤثر هم واقع شد. وقتی آمریکا از برجام خارج شد، کاملاً از اقتصاد ایران آگاه بود و نقاط ضربهگیر و ضعف ما را پیدا کرده بود. اقتصاد مقاومتی و مقاومت اقتصادی یعنی جلوی ضعفهای اقتصاد را بگیریم.
محصول مقاومت رفاه در زندگی مردم است. مقاومت در برابر زورگوییهای ابرقدرتها مثل آمریکا، افتخار و عزت و سرافرازی است؛ همان چیزی که ما برای آن انقلاب کردیم. محصول مقاومت این است که وقتی ما در مذاکرات بینالمللی میرویم، با قدرت ایستادگی و مذاکره میکنیم؛ یعنی اینکه ما هیچ ضعفی در دست دنیا نداریم؛ مثل بحثهایی که در مسائل نظامی و تسلیحات نظامی داشتیم.
اگر همان برنامهای را که در بحث نظامی اجرا کردیم، در بحث هستهای اجرا میکردیم و وارد این بازیهای برجام نمیشدیم، قطعاً پیشرفت ما چندین برابر، اقتدارمان در دنیا بیشتر و در این شرایط ضعفهایمان کمتر میشد و تحریمها خود به خود از بین میرفت. در دنیای امروز راه مقابله با تحریم، مذاکره نیست، بلکه مقاومت اقتصادی و از بین بردن ضعفهای اقتصادی است.