پس از حوادث اخیر در اردوگاه جنین و عملیات انتحاری در قلب تلآویو، نشانههایی از تغییر وضعیت در داخل سرزمینهای اشغالی به چشم میخورد که ضعف داخلی شدید این رژیم را نشان میدهد.
علت رقم خوردن عملیاتهای هوشمندانه اخیر جبهه مقاومت، در داخل خاک تلآویو این بوده است که مردم فلسطین معتقدند، اگر رژیم صهیونیستی به مرزهای ما احترام نمیگذارد، ما هم مرزهای 1947 را زیر پا میگذاریم و ناامن میکنیم. بنابراین، عملیات دایزگونف در مرکز تلآویو امنیتیترین بخش رژیم صهیونیستی صورت گرفت که به شدت ضعف اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را زیر سؤال برد و با وجود مداخله نیروهای «سایبرت متکال»ـ که فقط در زمان حساس و بحرانی حاضر میشوندـ شناسایی عامل عملیات 9 ساعت طول کشید و جالبتر از همه آنجا بود که به دلیل ضعف اطلاعاتی بسیار شدید، نیروهای امنیتی مجبور شدند نیمکتی را که عامل عملیات بر روی آن نشسته بود، برای انگشتنگاری ببرند تا بتوانند وی را شناسایی کنند.
در حال حاضر، متزلزلترین کابینه دولت رژیم صهیونیستی، کابینه نفتالی بنت است؛ کابینهای که در پی استعفای خانم«عیدیت سیلمن» از حزب «یمینا» به دلیل استفاده از نان جو در بیمارستانها در روز عید پسح، از اکثریت افتاد و به چالش کشیده شد.
امروزه، به اعتراف بسیاری از اندیشکدههای داخل رژیم صهیونیستی مهمترین عامل تهدید برای این کشور تزلزل درونی و شکاف درونی به دلیل حجم بسیار گسترده شکاف طبقاتی و فساد درون حزبی است.
حملات سایبری گروه «عصای موسی» نیز هیمنه امنیتی رژیم صهیونیستی را شکست و دسترسی به اطلاعات حیاتی این رژیم زنگ خطر را بیش از پیش برای این رژیم به صدا درآورد.
این روزهای رژیم صهیونیستی، کمتر تکرار شده است. رژیم صهیونیستی میداند که برای حضور در نظم نوین بینالملل باید از درون دچار اقتدار باشد که گویا این مؤلفه مهم را ندارد. حرکتهای آزادیبخش و فراخوانهای گروههای بسیج مردمی در جنین و الخلیل نیز کار را بسیار سختتر کرده است. روند معکوس مهاجرت از رژیم صهیونیستی به سایر کشورها آغاز شده است. بحرانهای داخلی با اعتراضات نتانیاهو و احزاب مخالف بنت تشدید یافته است.
جالبتر از همه آنجا بود که وزیر جنگ رژیم صهیونیستی که تاکنون با ادبیات بسیار تندی علیه مردم فلسطین سخن میگفت، گفته است باید راهی برای همزیستی مسالمتآمیز با فلسطینیها یافت.
از سوی دیگر، قبر عباس افندی ملقب به عبدالبهاء در سایه سکوت سنگین رسانهای در آتش سوخت. قبر یک صد میلیون دلاری او در مرکز فرقه بهائیت، دقیقاً در بحبوحه بحرانهای امنیتی، به دلایل نامعلومی تقریباً به صورت کامل نابود شد که نشانه دیگری از ضعف امنیتی رژیم صهیونیستی است و به شدت در رسانههای جهان سانسور شد و فقط در جروزالم پست با عنوان یک آتشسوزی مختصر در خیابان شالوم حاقالی عکا ذکر شد.
تخریب آرامگاه حضرت یوسف در نابلس نیز که از مهمترین مکانهای یهودیان است، حرکت تکاندهنده و ناامیدکننده برای رژیم صهیونیستی به شمار میآید.
عملیات رعد جنین در کرانه باختری رود اردن نیز بسیار تکاندهنده بوده است. هرساله در طول ماه مبارک رمضان تحرکات فلسطینیان علیه رژیم صهیونیستی تشدید میشود؛ اما امسال فلسطین چهره دیگری را از خود نشان داد.
سال گذشته تقریباً در همین ایام، رژیم صهیونیستی مردم مسجدالاقصی و محله شیخ جراح را تهدید کرد؛ اما در اقدامی عجیب مردم غزه به حمایت از منطقهای دیگر به پا خاستند که نشان میدهد راهبرد فلسطین خود را تغییر داده است. این تغییر راهبرد امسال بسیار چشمگیرتر بود تا آنجا که در نوع عملیات نیروهای حماس و جهاد اسلامی به شدت مشهود است.
حقیقت آشکار این است که در طول جنگ 11 روزه در سال قبل 13 صهیونیستی کشته شدند؛ اما در طول عملیاتی که در 20 روز گذشته اتفاق افتاد، در مدت 18 روز 14 صهیونیستی کشته شدند و این نشان میدهد، نیروهای مقاومت اسلامی در فلسطین وارد مرحله جدیدی از عملیات شدهاند.
اینها همه نشان میدهد، به دلیل ضعف داخلی رژیم صهیونیستی از این پس نمیتواند نقش مؤثری در منطقه داشته باشد، با توجه به ضعف آمریکا در منطقه به عنوان حامی اصلی رژیم صهیونیستی به دلیل خروج از افغانستان و درگیری در جنگ نیابتی یمن بعید به نظر نمیرسد، رژیم صهیونیستی نقش مؤثری را در تحولات منطقهای داشته باشد.
البته رژیم صهیونیستی بارها و بارها تلاش خواهد کرد که ضعف داخلی خود را پنهان کند و حتی برای نشان دادن حضور خود دست به دوئل بزند و اجلاسهایی، نظیر اجلاس نقب را برگزار کند.
مهمتر از آن تأثیر این ضعف بر توافقات منطقهای رژیم صهیونیستی است. دولتهای منطقهای وقتی درک کنند که رژیم صهیونیستی از تأمین امنیت خود ناتوان است، به سمت کشورهای جایگزین، مانند ایران و روسیه و چین حرکت رو خواهند آورد. حتی در اجلاس ضد ایرانی نقب شاهد بودیم که عمان از شرکت در اجلاس امتناع کردند و حتی مصر با وجود شرکت در این اجلاس خود را از مخالفت با ایران تبرئه کرد.
در نهایت میتوان گفت، در صورت تداوم چنین وضعیتی از یک سو ضعف داخلی رژیم صهیونیستی تشدید خواهد شد و از سوی دیگر توافقاتی چشم پرکن، مانند «طرح صلح ابراهیم» و «معامله قرن» تشدید خواهد شد تا رژیم صهیونیستی بتواند ضعف خود را در پس این توافقات پنهان کند؛ اما عمیق بودن این توافقات و استمرار آن جای تأمل جدی است.
شکاف درونی در میان احزاب رژیم صهیونیستی نیز بسیار جدی خواهد بود مگر آنکه رژیم صهیونیستی در ساختار سیاسی خود به تغییرات جدی دست بزند و اشکالات خود را ترمیم کند.
حکام کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز در تغییر موضعی آشکارـ در نظم نوین بینالمللیـ از لزوم تعامل با ایران و روسیه سخن گفتهاند که میتواند نشانهای بر شکننده شدن روابط آنها با رژیم صهیونیستی باشد. حکام منطقهای متوجه شدهاند که با وجود ادعاهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در حمایت از اوکراین، آنها این کشور را در جنگ تنها گذاشتهاند و فقط به عملیات روانی و رسانهای علیه روسیه اکتفا کردهاند و میتوان چنین برداشت کرد که در صورت وقوع جنگ علیه کشورهای همپیمان آمریکا و رژیم صهیونیستی، آنها به سرنوشت اوکراین دچار خواهند شد.
ورود چین به مقوله امنیت صهیونیست ها نیز بسیار حائز اهمیت است. جروزالم پست مدعی شد، با کشف قطعات مشکوک به دستگاه شنود بر روی ماگهای اهدایی سفارت چین به دفاتر دولتی رژیم صهیونیستی دستور جمعآوری این ماگها و انجام بررسیهای دقیق اطلاعاتی از سوی نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی صادر شد. چین این ادعا را رد کرد؛ اما رسوایی تا آنجا پیش رفت که شاباک در بیانیهای، ضمن رد کردن ادعاها در مورد ماگهای اهدایی، مدعی شد قطعه مشکوک فقط با هدف حفظ دمای ماگ طراحی شده است.
رژیم صهیونیستی میداند که باید در شرایط افول آمریکا در منطقه، روابط خود را چین استحکام بخشد و این گونه مسائل روابط با چین را مخدوش خواهد کرد.
از طرفی از نقش محوری «ایران» در بر هم زدن امنیت رژیم صهیونیستی چه به طور مستقیم چه به طور غیر مستقیم نباید غافل شد. مرکز صهیونیستی مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی، آی ان اس اس، در ارزیابی خود ایران را «وخیمترین تهدید» برای رژیم صهیونیستی تلقی کرده و معتقد است، تغییر رویکرد آمریکا در «برجام» در مواجهه با ایران، احتمال خطرات امنیتی و تضعیف رژیم صهیونیستی در قبال ایران را به همراه خواهد داشت. مرکز مطالعات امنیتی رژیم صهیونیستی در گزارش سال 2021 اذعان داشت، بر اساس ارزیابی این مرکز، رژیم صهیونیستی با دو سناریوی احتمالی در زمینه آمریکاـ ایران مواجه است؛ تجدید گفتوگوهای آمریکا با ایران بر سر برجام یا ادامه گامهای ایران برای دستیابی به توان هستهای.
این نهاد اعلام کرده است، در خصوص هر دو سناریو، رژیم صهیونیستی باید آمریکا را به «اقدام مشترک» با خود بکشاند تا توافقی متفاوت از برجام سال 1394 به دست آید. چندی پیش نیز یکی از وزرای رژیم صهیونیستی از بازگشت آمریکا به برجام با عنوان «جنگ اسرائیل با ایران» سخن گفته بود.
اینها همگی نشان از تهدید بالقوه رژیم صهیونیستی از داخل و خارج علیه امنیت رژیم صهیونیستی و کاهش اثرگذاری این رژیم در اثر بخشی در نظم نوین بینالمللی است.
روابط روسیه و رژیم صهیونیستی هم بسیار متزلزل بوده است؛ هر چند این رژیم سالهاست میزبان یهودیان روسیه بوده است و روابط محکمی سالیان سال بین تلآویوـ مسکو برقرار بوده است؛ اما در بحران اخیر اوکراین شاهد بودیم که رژیم صهیونیستی حمایتهای خود را از اوکراین اعلام و درهای خود را به روی یهودیان اوکراینی باز کرد و در مجمع عمومی نیز رژیم صهیونیستی به محکومیت روسیه رأی مثبت داد و حمله روسیه به اوکراین را محکوم کرد و این گونه شکاف عمیق در روابط استراتژیک این رژیم و روسیه اتفاق افتاد. رأی منفی علیه عضویت روسیه در شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز مسئلهای بسیار مهم برای روسیه است که به سردی روابط با رژیم صهیونیستی خواهد انجامید.
در نهایت، شاهد آن بودهایم که از سویی تحولات جدید در منطقه موجب تغییر جایگاه رژیم صهیونیستی در منطقه شده است و از سوی دیگر توانمندیهای جبهه مقاومت فلسطین روز به روز افزایش مییابد وخروجی این چالشها آن شده که رژیم صهیونیستی حصارهای دور خود را تنگ و تنگتر کرده است. در روزهای اخیر با تشدید تنشها، رژیم صهیونیستی اعلام کرده است، دیوار 40 کیلومتری را برای حفاظت بیش از پیش از خود خواهد ساخت تا امنیت خود را حفظ کند؛ اما به نظر میرسد این حصار قرون وسطایی، بر انزوای بیش از پیش رژیم صهیونیستی خواهد افزود و عامل امنیتبخش نخواهد بود.