حمایت دولتی و تزریق بودجه به تن رنجور سینمای ایران، یک تیغ دو لبه است. از طرفی، این کمکها به زنده ماندن و در واقع، ایستادن سینما یاری میرساند و از طرفی، موجب وابستگی و تنبلی این عرصه شده است و بخش صنعتی سینما را با اخلال دچار کرده است. نمونه چنین مواردی، پرداخت بیش از ۵ میلیارد تومان تسهیلات بلاعوض به سینماگران برای جبران خسارات ناشی از کروناست. به گفته مدیرعامل صندوق اعتباری هنر، «به ۶۹ سالن سینمایی، ۱۶ فیلم سینمایی، ۲۳ مرکز پشتیبانی فنی در آمادهسازی آثار سینمایی و ۱۲ مؤسسه توزیع و پخش فیلم تسهیلات بلاعوض در نظر گرفته شده است.»
یکی از سیاستها و برنامههای دولت سیزدهم که به نام دولت مردمی معرفی شده، حمایت از فعالان صنوف مختلف است. دولت با این پرداخت، در حوزه سینما به بخشی از وعدههایش در تقویت اصناف و شاغلان این حرفه عمل کرده است. به هر حال شیوع ویروس کرونا، یک بحران پیشبینی نشده بود که موجب تعطیلی برخی کسبوکارها شد. در دوران اوجگیری گسترش این ویروس، سالنهای سینما نیز تعطیل شدند و فعالان این حرفه از نظر اقتصادی، آسیبی جدی دیدند. به همن دلیل هم حمایت دولت از خسارتدیدگان در این حوزه امری لازم و ضروری و مثبت به شمار میآید.
اما نکته مهم این است که حمایت دولت از سینما نباید فقط در واریز پول به حساب افراد محدود بماند، بلکه باید مشکلات این عرصه به طور ریشهای حل و فصل شود. کما اینکه میبینیم، حتی پس از کاهش شیوع کرونا و بازگشایی و فعالیت نامحدود سالنهای سینما،بحران مخاطب و بی رونقی گیشه سینما ادامه دارد. بدون شک، نمیتوان به طور دائم با پرداخت یارانه و کمک مالی سینما را پا برجا نگه داشت، چه اینکه این نوع کمک در صورت استمرار، فقط نقش مسکن را خواهد داشت؛ بلکه برای تنفس و رونقگیری سینما و برخورداری صاحبان حرف در این عرصه باید اولاً گرههای تولید، توزیع و عرضه آثار به طور اساسی باز شود و ثانیاً سینما صاحب یک نهاد صنفی قدرتمند و مستقل از دولت باشد؛ به این معنا که خود سینماگرها در یک تشکلِ سندیکا مانند و به دور از کشمکشهای سیاسی و قبیلهای، هوادار یکدیگر باشند؛ یعنی وجه صنعتی سینما باید زنده شود و سینما روی پای خودش بایستد و هزینهاش را از سوی خودش تأمین کند.
مسئله اعتیاد و وابستگی سینما به یارانه دولتی یکی از بیماریهای ریشهای سینمای ایران در چهار دهه گذشته بوده است؛ به گونهای که حتی سیدشهیدان اهل قلم مرتضی آوینی هم همواره به این وابستگی سینما به عنوان نشانهای از فاصله داشتن با مردم انتقاد میکرد. او چنین حمایتی را به یک «عصا» تشبیه میکرد که اگر از سینما دریغ شود، زمینگیر میشود.
البته این نکات به هیچ وجه نافی لزوم فعالیتهای حمایتی/ هدایتی دولت در سینما نیست؛ اما این امور باید به جای واریز به حساب افراد که احتمال وقوع فساد را هم در پی دارد، به سرمایهگذاری در زیرساختها و فرآیندهای اصلاحی منتقل شود.