«ولایتپذیری» نقطه عطف مهمی در دوران فتنه از صدر اسلام تا به امروز است؛ از این رو بررسی تاریخ گویای این امر است که وضعیت و حوادث جامعه ایران پس از رحلت حضرت امام(ره) بیشباهت به اوضاع جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر(ص) نیست؛ چراکه در صدر اسلام پس از رحلت حضرت محمد(ص) سه آزمون مهم برای جامعه اسلامی رخ داد که به دنبال آن بسیاری از خواص ریزش کردند و به دنیاگرایی، مالاندوزی، بیمبالاتی دینی و تنآسایی روی آوردند و روحیه امر به معروف و نهی از منکر در ضمیرشان از بین رفت. آنها به دشمنان اسلام دست دوستی دادند و فرزانگان پایبند به ارزشها را خانهنشین کردند و از همین منظر نیز لغزش خواص دولت پایندهای برایشان به ارمغان نیاورد؛ زیرا به دنبال سهلانگاریهای آنها ارزشهای اسلامی در جامعه رنگ باخت و فرهنگ، اقتصاد و سیاست به دست منافقان و دشمنان نقابدار اسلام افتاد. این در حالی است که پس از رحلت حضرت امام(ره) نیز وقایعی نزدیک به حوادث صدر اسلام در جامعه ایران رخ داد که به فضل الهی و به یاری بصیرت ملت و رهبری هوشیارانه رهبر معظم انقلاب مدیریت شد و پروژه اسلامزدایی و نفوذ و استحاله انقلاب اسلامی به بنبست رسید.
نخستین فتنه در صدر اسلام
پس از رحلت پیامبر(ص) جامعه مسلمان آن زمان در مسئله خلافت و ولایت کوتاهی کردند؛ زیرا برای مردم آن دوران اهمیتی نداشت که حکومت به دست فردی شایسته اداره میشود یا خیر. آنها در تلاش بودند فردی را به خلافت برسانند که بیشترین بهره سیاسی را از حضورش ببرند. همین امر مهمترین دلیل بر بیتوجهی ملت مسلمان صدر اسلام در مسئله ولایت و جانشینی پیامبر(ص) است. این در حالی است که روشنگری و صراحت احادیث و ذکر شدن بسیاری از آنها در منابع حدیث اهل تسنن، صحت ادعای شیعه امامیه در موضوع امامت و خلافت را نشان میدهد؛ اما دنیاخواهی مانع از این شد که پس از رحلت پیامبر(ص) جامعه آن روزگار در به ولایت رساندن حضرت علی(ع) اهتمام ورزد. دراینباره آنطور که مورخان نوشتهاند، جریانهای سیاسی و سلیقههای حزبی در زمان پیامبر(ص) موجب غصب خلافت در صدر اسلام شدند و بسیاری از صحابه میل و گرایش شخصی را ملاک انتخاب خلفا قرار دادند.
در همین راستا، غصب جانشینی پیامبر نشان میدهد، جامعهای که ایشان برای تربیت آن 24 سال تلاش مداوم را بر خود هموار کرد، هنوز به شکل کامل و مطلوب متعالی نشده است. این در حالی است که در آن زمان ملت مسلمان به امامت حضرت علی(ع) نیاز داشت تا با علم و درایت مسیر صحیح را تشخیص دهد و با بستن راه نفاق مسیر اتحاد را هموار کند.
جانشینی پیامبر(ص)
مقایسه جانشینی پیامبر(ص) با جانشینی امام خمینی(ره) توجه به این نکته را ضروری میکند که برخی انحرافات در صدر اسلام به وقوع پیوست که در انقلاب اسلامی ایران رخ نداد و جانشینی حضرت امام خمینی(ره) با قوت صورت پذیرفت. برخلاف صدر اسلام، جناحبندیهای سیاسی و قدرتطلبی در مسئله جانشینی حضرت امام(ره) تأثیر منفی نداشت و ملت ایران در شناخت دشمن به بیراهه نرفتند و عملکرد خواص را با معیار حق سنجیدند. در این میان، اختلافی هم که درباره آیتالله منتظری ایجاد شد، با درایت و روشنگری امام و مجلس خبرگان در همان زمان حیات امام(ره) به پایان رسید. همچنین پس از رحلت امام(ره)، تعیین جانشین ایشان از سوی مجلس خبرگان که نماینده ملت در این امر بودند، در فرآیندی کاملاً قانونی انجام پذیرفت و مطابق قانون، مجلس خبرگان جانشین شایسته این مقام را انتخاب کردند؛ یعنی برعکس مسئله جانشینی پیامبر(ص) که خلاف شرع و رهنمودهای ایشان به انحراف کشیده شد، مسئله جانشینی امام در انقلاب اسلامی، مطابق قانونی که مورد تأیید امام و ملت بود، محقق شد.
بهره سخن
همواره توجه به پیشینه تاریخیـ سیاسی سبب آگاهی و بصیرت ملت ایران در بعد سیاسی شده و این ویژگی به میزان فراوانی موجب پیگیری مستمر اهداف انقلابی همچون ولایتمداری و عدالتخواهی است. همین ویژگی بارز سبب شد تا ملت مسلمان ایران همچون جامعه صدر اسلام پس از رحلت پیامبر(ص)، بازگشت به پیش از انقلاب نداشته باشند و بهصورت مستمر یکی پس از دیگری اهداف انقلاب را محقق کنند. مقایسه جامعه امروز با سالهای نخست اسلام، گویای این مهم است که ملت ایران موفّق شد همچون ملت صدر اسلام در صحنه تاریخ انقلابی خود، حماسهآفرینی کند و با پذیرش عمومی فرهنگ دینی و انقلابی نشان داد نسبت به ملت صدر اسلام در جایگاه متعالی قرار دارد. همچنین بهکارگیری سیاستهای متناسب با امور عامه و استفاده از قدرت در جهت رفع مشکلات عامه مردم و مقابله ملت با انحصار قدرت در دست برخی خواص و افراد دارای نفوذ از دیگر نکات قوت ملت مسلمان ایران نسبت به ملت صدر اسلام است.