تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۳۸۹ - ۰۹:۰۳  ، 
کد خبر : ۱۶۲۵۷۳
گفت‌وگوی غیابی با استاد شهید مرتضی مطهری

پاسخ شهید مطهری به دو شبهه

تنظیم: رضا حمیدی مقدمه: به مناسبت 17 ربیع‌الاول سالروز میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) و نیز 12 اردیبهشت سالروز شهادت استاد مطهری توفیقی دست داد تا در محضر آثار ماندگار و گرانسنگ معلم شهید سوالاتی را طرح و پاسخ آن را از لابه‌لای این آثار بجوییم. آنچه می‌خوانید گفت‌وگوی غیابی ما با استاد شهید مرتضی مطهری است.

* استاد مساله گسترش سریع اسلام یکی از مسایل مهم تاریخی جهان است که درباره علل آن بحث و گفت‌وگو می‌شود، البته مسیحیت در جهان گسترش یافته است ولی بسیار کند، علت گسترش اسلام در سراسر جهان و در مدت زمان کوتاه چه بوده و رمز موفقیت پیامبر اسلام در این گسترش چیست؟
** در اسلام یک خصوصیتی هست از نظر گسترش که در مسیحیت نیست و آن مساله سرعت گسترش اسلام است. مسیحیت خیلی کند پیشروی کرده است ولی اسلام فوق‌العاده سریع پیشروی کرده است، ‌چه در سرزمین عربستان و چه در خارج عربستان، چه در آسیا، چه در آفریقا و چه در جاهای دیگر. راجع به علل پیشرفت سریع اسلام، ما به تناسب بحث خودمان که بحث در سیره نبوی است سخن می‌گوییم. قرآن این مطلب را توضیح داده است و تاریخ هم همین‌ مطلب را به وضوح تایید می‌کند که یکی از آن علل و عوامل «سیره نبوی» و روش پیغمبر اکرم(ص) یعنی خلق‌وخوی و رفتار و طرز دعوت و تبلیغ پیغمبر اکرم است. البته علل دیگری هم در کار است. خود قرآن که معجزه پیغمبر است، آن زیبایی قرآن، آن عمق قرآن، آن شورانگیزی قرآن، آن جاذبه قرآن، بدون شک عامل اول است. عامل اول برای نفوذ و توسعه اسلام در هر جا خود قرآن و محتوای قرآن است. ولی بعد از قرآن، شخصیت رسول اکرم، خلق‌وخوی رسول اکرم، سیره رسول اکرم، طرز رفتار رسول اکرم، نوع رهبری و مدیریت رسول اکرم عامل دوم نفوذ و توسعه اسلام است. خدا به پیغمبرش خطاب می‌کند: ای پیامبر گرامی! به موجب رحمت الهی به تو، در پرتو لطف خدا تو نسبت به مسلمین اخلاق لیّن و نرم و بسیار ملایمی داری، ... اگر این خلق‌وخوی تو نبود،‌ اگر به جای این اخلاق نرم و ملایم، اخلاق خشن و درشتی داشتی، مسلمانان از دور تو پراکنده می‌شدند.
* با توجه به فرماش شما شاید برخی (البته مغرضانه) چنین برداشت کنند که برخی مطرح کرده‌اند دین پیامبر و سلوک ایشان نرم و ملایم بود و تساهل و تسامح در شیوه رسالتش و برخوردش موج می‌زند و ما نباید در برابر هر موضوعی شدت و خشونت از خویش نشان دهیم. به این شبهه و دیدگاه مغرضانه نیز بپردازید.
** نه، مقصود این است که پیغمبر در مسایل فردی و شخصی نرم و ملایم بود نه در مسایل اصولی و کلی. در آنجا پیغمبر صد در صد صلابت داشت یعنی انعطاف‌ناپذیر بود. یک وقت کسی رفتار بدی راجع به شخص پیغمبر می‌کرد، مثلا به شخص پیغمبر اهانت می‌کرد. این، مساله‌ای بود مربوط به شخص خودش و یک وقت کسی قانون اسلام را نقض می‌کرد، مثلا دزدی می‌کرد. آیا این که می‌گوییم پیغمبر نرم بود مقصود چیست؟ آیا یعنی اگر کسی شرب خمر می‌کرد پیغمبر می‌گفت مهم نیست، تازیانه به او نزنید، مجازاتش نکنید؟! آن، دیگر مربوط به شخص پیامبر نبود، مربوط به قانون اسلام بود. پیغمبر در سلوک فردی و در امور شخصی نرم و ملایم بود ولی در تعهدها و مسوولیت‌های اجتماعی نهایت درجه صلابت داشت. و در این زمینه داستان‌های فراوانی نقل شده است. پس پیغمبر در مسایل اصولی هرگز نرمش نشان نمی‌داد در حالی که در مسایل شخصی فوق‌العاده نرم و مهربان بود و فوق‌العاده عفو داشت و با گذشت بود. پس اینها را با یکدیگر نباید اشتباه کرد.
* برخی چنین مطرح می‌کنند که اسلام به وسیله دو عامل پیشرفت کرد و آن، یکی مال و ثروت خدیجه و دیگری شمشیر علی(ع) یعنی «زر» و «زور» عوامل گسترش اسلام در منطقه و سپس جهان بوده است، به این موضوع نیز مختصری اشاره فرمایید.
** این را به شما عرض می‌کنم، گاهی خود ما مسلمانان حرف‌هایی می‌زنیم که نه با تاریخ منطبق است و نه با قرآن، با حرف‌های دشمن‌ها منطبق است، یعنی حرفی را که یک جنبه‌اش درست است به گونه‌ای تعبیر می‌کنیم که اسلحه به دست دشمن می‌دهیم، اگر دینی با زر و زور پیش برود، آن چه دینی می‌تواند باشد؟! آیا قرآن در یک جا دارد که دین اسلام با زر و زور پیش رفت؟ آیا علی(ع) یک جا گفت که دین اسلام با زر و زور پیش رفت؟ شک ندارد که مال خدیجه به درد مسلمین خورد اما آیا مال خدیجه صرف دعوت اسلام شد، یعنی خدیجه پول زیادی داشت، پول خدیجه را به کسی دادند و گفتند بیا مسلمان شو؟ آیا یک جا انسان در تاریخ چنین چیزی پیدا می‌کند؟ در شرایطی که مسلمین و پیغمبر اکرم در نهایت درجه سختی و تحت فشار بودند خدیجه مال و ثروت خودش را در اختیار پیغمبر گذاشت ولی نه برای این که پیغمبر – العیاذبالله – به کسی رشوه بدهد و تاریخ نیز هیچگاه چنین چیزی نشان نمی‌دهد ... اگر مال خدیجه نبود شاید فقر و تنگدستی مسلمین را از پا درمی‌آورد. مال خدیجه خدمت کرد اما نه خدمت رشوه دادن که کسی با پول مسلمان کرده باشد، بلکه خدمت به این معنی که مسلمانان گرسنه را نجات داد و مسلمانان با پول خدیجه توانستند سد رمقی کنند. شمشیر علی بدون شک به اسلام خدمت کرد و اگر شمشیر علی نبود سرنوشت اسلام سرنوشت دیگری بود، اما نه این که شمشیر علی رفت بالای سر کسی ایستاد و گفت:‌ یا باید مسلمان بشوی یا گردنت را می‌زنم، بلکه در شرایطی که شمشیر دشمن آمده بود ریشه اسلام را بکند، علی بود که در مقابل دشمن ایستاد. کافی است ما «بدر»، «احد» و یا «خندق» را در نظر بگیریم که شمشیر علی در همین موارد به کار رفته است. پس وقتی می‌گوییم اگر شمشیر علی نبود اسلامی نبود، معنایش این است که اگر شمشیر علی در دفاع از اسلام نبود دشمن ریشه اسلام را کنده بود، همچنان که اگر مال خدیجه نبود فقر، مسلمین را از پا درآورده بود. این کجا و آن حرف مفت کجا؟!

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات