صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۳۹۱ - ۱۷:۱۶  ، 
کد خبر : ۲۴۹۱۳۴

چشم انداز آینده روابط ایران و مصر/احد کریم خانی


مقدمه
سرانجام جریانهای اسلام گرا در مصر با محوریت اخوان المسلمین پس از سال ها مبارزه پنهان و آشکار با رژیم دیکتاتوری مبارک و بعد از سختی ها و گذراندن فراز و نشیب های فراوان توانستند قدرت را در این کشور به دست بگیرند. هرچند اخوانی ها در ابتدای رقابت های انتخاباتی پس از سرنگونی حسنی مبارک بسیار ناشیانه عمل کردند و در تعاملات خود با دیگر احزاب و گروههای سیاسی دچار تضاد و یا اختلاف شدند اما در دور دوم انتخابات جبهه اسلام گراها با یک اتحاد نسبی توانستند مجددا صحنه کارزار را از آن خود کنند.
مصر به عنوان پرجمعیت ترین کشور عربی، از چند دهه گذشته جزو تأثیرگذارترین بازیگران در خاورمیانه محسوب می شود. این کشور که در طول سی سال قبل تحت حاکمیت حسنی مبارک و سیاستمداران حزب دموکراتیک ملی بود، در عرصه داخلی شاهد سکون و ثبات نسبی : بخوانید خفقان : بود و مبارک تلاش کرد تا از هر گونه تغییر در ساختار قدرت ممانعت به عمل آورد. بر این اساس است که وی عمده مطالبات گروه های سیاسی مخالف برای ایجاد اصلاحات را رد نمود و سعی کرد تا روند و ساز و کارهای دموکراتیک و قانونی را برای ممانعت از تقویت و نقش آفرینی گروه های مخالف، محدود و کنترل نماید.
در عرصه سیاست خارجی و منطقه ای، به رغم رویکرد ضد اسرائیلی و ضد غربی مصر در دوره ای که به مشارکت این کشور در جنگ های مختلف علیه اسرائیل انجامید، قاهره رویکرد خود را به صورت اساسی تغییر داد. مصر در دوره مبارک یکی از متحدین اصلی آمریکا در خاورمیانه بود که بعد از رژیم صهیونیستی ، بیشترین کمک های نظامی و اقتصادی را از واشنگتن دریافت می کرد و تعاملات گسترده ای با آمریکا داشت. علاوه بر این و مهم تر آنکه مصر در دوره مبارک روابطی عادی و مسالمت آمیز با رژیم صهیونیستی را دنبال کرد و بازیگر عربی مهمی در تأمین امنیت این رژیم بود. حمایت جدی مصر از روند صلح خاورمیانه و ایفای نقش میانجی بین صهیونیست ها و تشکیلات خودگردان و مخالفت و ایجاد محدودیت برای فعالیت و نقش آفرینی گروه های مقاومت فلسطینی به ویژه حماس، از مهم ترین کار ویژه های مصر دوره مبارک، در این راستا بود.
تحولات داخلی کنونی در مصر و شکل گیری جنبش مخالف فراگیر در مقابل رژیم مبارک، که بعد از تحولات تونس و فرار بن علی رئیس جمهور این کشور آغاز شد و به کناره گیری مبارک از قدرت و روی کار آمدن اسلام گراها در این کشور منجر شد، نشانگر آغاز مرحله جدیدی در حیات سیاسی مصر است که ساختار و فضای سیاسی داخلی و احتمال جهت گیری های سیاست خارجی آن کشور را بخصوص در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران با دگرگونی هایی روبه روخواهد کرد.
عملکرد اسلام گراها
بعد از پیروزی محمد مرسی در انتخابات مصر، شاید ساده ترین تعبیری را که در مورد انقلاب 25 ژانویه این کشور بتوان به کار برد، این است که بگوییم سرانجام، مسیر دشوار میدان تحریر تا کاخ ریاست جمهوری، طی شد و مخالفانی که سالیان متمادی در رنج و سختی و زندان به سر می بردند اکنون دستی در قدرت دارند. عمده ترین مشخصه نقشه جدید عرصه سیاست در مصر آن است که چارچوب پیشین تقسیم بندی نیروهای سیاسی به شدت تغییر یافته است و این وضعیت، بیش از همه در مورد تقسیم بندی جریان ها صدق پیدا می کند:
1- اخوانی ها
2- بازماندگان رژیم سابق
3- جریان سومی ها (که نه از بازماندگان رژیم سابق و نه از اسلام گراها هستند)؛
4 - وسطی ها؛ آن دسته از اسلام گراهایی هستند که نه بازماندگان رژیم سابق را قبول دارند نه اخوان و نه جریان سومی ها را.
با این توصیف می توان گفت با روی کار آمدن مرسی و طیف اخوانی ها گرو ه های دیگر عرصه را برخود تنگ دیدند و شروع به جبهه گیری ها علیه مرسی و انتقاد از وی کردند.در این میان کشورهای غربی و در راس آنها امریکا با اعزام وزیر خارجه خود سعی کردند ارتباط خود را با مرسی و جبهه اخوان نزدیک تر سازند که همین امر باعث شد مخالفین مرسی و اخوان عنوان نمایند که اخوانی ها با مساعدت امریکایی ها توانستند در انتخابات پیروز شوند. برای پاسخ به این سوال که آیا مرسی توانسته رضایت همه گروهای سیاسی و سایر اقشار مردم را طی ایامی که در عرصه قدرت بوده جلب نماید یا خیر به بررسی مواردی در این باره می پردازیم.
الف) سیاست داخلی
1- انحلال مجلس شعب، متمم قانون اساسی و مجلس موسسان : محمد مرسی در ابتدای عهده داری ریاست جمهوری خود با مشکل انحلال پارلمان و موضوع متمم قانون اساسی و نیز مجلس موسسان روبه رو شد و پس از یک هفته از اعلام نتایج ریاست جمهور و پیروزی وی در این انتخابات بلافاصله طی حکمی اعلام کرد که باید مجلس شعب به کار قانونی خود ادامه دهد که به دنبال آن واکنش هایی را از جبهه های مخالف سیاسی به ویژه شورای نظامی به دنبال داشت. اما از سویی دیگر موجبات خوشحالی مردم و اسلام گراها را فراهم کرد و سبب شد که اسلام گراها و به ویژه طیفهای اخوانی هاو سلفی ها را در میدان تحریر برای حمایت از این حکم تاریخی بر ضد شورای نظامی و دادگاه عالی قانون اساسی شاهد باشیم. اما به یک باره و باتلاشهای پی در پی شورای نظامی و قضات و القای جبهه های سیاسی مخالف مرسی و اخوان این تصمیم گیری درباره این موضوع به دادگاه قضای اداری محول گردید سپس دادگاه قضائی اداری نیز طی یک جلسه با حضور شاکیان این پرونده عنوان کرد که رسیدگی به پرونده در حیطه کاری این دادگاه نمی باشد. این موضوع نشان می داد که مرسی و اخوان المسلمین شیوه برخورد مستقیم با شورای نظامی را که ابتدا در دستور کار خود قرار داده بودند عوض کرده و تصمیم دارند به صورت مذاکره و قانونی این مشکل را حل و فصل کنند و همین امر باعث گردید بسیاری از گروههای موافق و طرفدار اخوان و مرسی از برخورد ضعیف اخوان و مرسی نسبت به پرونده مذکور ناخرسند شوند.
2- تشکیل کابینه : مرسی قبلا طی نطقی اعلام کرده بود ،کابینه ای که تشکیل خواهد داد یک کابینه تکنوکرات و متخصص بوده و سعی خواهد کرد که از تمامی طیفهای سیاسی و جریانات موجود در مصر در کابینه خود استفاده کند. لذا وی طی حکمی فردی را به عنوان نخست وزیر کابینه معرفی کرد که دارای هیچ سابقه سیاسی و گرایش به جریان سیاسی خاصی ندارد. این امر باعث گردید واکنشهایی از سوی جریانهای مخالف و موافق مطرح شود :
- برخی از احزاب سیاسی جبهه مخالف معتقدند که انتخاب هشام قندیل به سمت نخست وزیری مخالف با وعده های داده شده مرسی بوده و بیانگر آرای طیف های سیاسی این کشور نمی باشد.
- برخی دیگر از جریانهای سیاسی و مخالف مرسی تاکید دارند که با انتخاب هشام قندیل به عنوان نخست وزیر جدید مصر قدرت در کشور به دست اخوان المسلمون افتاده است چرا که بر این باورند که آقای هشام قندیل دارای وزنه سیاسی، اقتصادی و اجرایی در مصر نمی باشد. لذا عملا کشور دست اخوان اداره می شود و نخست وزیر یک مقام تشریفاتی بیش نمی باشد.
انتصاب یکی از مسیحیان به نام سمیر مرقص، معاون سابق استاندار قاهره به سمت معاونت ریاست جمهوری مصر باعث شد تا جامعه مسیحیان مصرنسبت به این حکم استقبال خود را نشان دهند، چون برای اولین بار بود که یک مسیحی در این کشور به معاونت رئیس جمهوری این کشور منصوب می شود.
این اقدام مرسی باعث شد کمی از انتقادهای احزاب سیاسی مخالف به ویژه مسیحیان نسبت به وی کاسته شود، اما افراد منتقد این اقدام وی را زمینه ای برای جلب رضایت قبطی ها و امریکایی ها تلقی کردند آن ها می گویند در قانون اساسی اختیارات خاصی برای معاون رئیس در نظر گرفته نشده و حتی عنوان می کنند که اختیارات مشاوران رئیس جمهوری بالاتر از معاونان اوست.
ب ) سیاست خارجی
1- امریکا : امریکایی ها پس از انتخاب مرسی بلا فاصله عزم خود را جزم نمودند تا با تدارک سفر به مصر تلاش کنند که هم پیمان خود را در منطقه از دست ندهند. هیاتی عالی رتبه و در راس آن وزیر خارجه آمریکا را به مصر فرستاده شد تا هم اوضاع مصر را از نزدیک رصد و برآورد کند و هم بتواند مصر را مانند گذشته هم پیمان و در جهت خواست منافع آمریکا نگه دارد. این سفر نشان دادکه مصر، مصر سابق نیست که روسا و مسئولین آن تابع امریکا باشند چرا که رئیس جمهور مصر به صورت دیپلماتیک و رسمی با وزیر خارجه امریکا برخورد داشت و حتی برای استقبال رسمی خود به سمت فرودگاه نرفت بلکه وزیر خارجه مصر مراسم استقبال را در فرودگاه قاهره اجرا نمود. اما گذشته از اتفاقات و قول و قرارهایی که در این سفر میان طرفین امریکایی و مصری صورت پذیرفت تحلیلگران سیاسی مصر عنوان کردند که این سفر یک سفر از پیش تعیین شده بوده و اخوانی ها با امریکایی ها چه قبل از انتخاب مرسی و چه بعد از آن با امریکایی ها کاملا هماهنگ می باشند. اما اخوانی ها عنوان کردند این سفر دارای منافعی خواهد بود که سود آن به جیب مردم مصر خواهد رفت و با اشاره به بخشیدن و یا تخفیف بدهی یک میلیارد دلاری امریکا به مصر رابطه میان امریکا با مصر را مثبت ارزیابی کرده و نوید شکوفایی اقتصادی در مصر را دادند.
2- فلسطین : پس از انتخاب مرسی به عنوان رئیس جمهور مصر همگان چه در داخل و چه در خارج منتظر بودند ببینند روابط میان مصر و فلسطینی ها به کجا می انجامد و نیز با گذشت چند ماه از انتخاب مرسی شاهد اعزام گروههای فلسطینی به مصر درقالب رسمی نظیر سفر اسماعیل هنیه با چند تن از وزرای خود به مصر، سفر خالد مشعل (دبیر کل جبهه حماس) و ابو مازن (رئیس تشکیلات خودگردان به مصر ) بودیم. دیدارهای صورت گرفته میان طرفهای فلسطینی و مصری حول محورهای زیر بود:
- ضرورت تسریع در تحقق آشتی فلسطینیان به منظور یکی کردن صفوف و گروه ها برای یاری فلسطین.
- مطرح شدن قضیه فلسطین به عنوان یک قضیه محوری برای اخوان المسلمون از زمان تاسیس این جماعت.
- دستیابی ملت فلسطین به حقوق مشروع خود از جمله تشکیل کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس شریف.
- ارائه راهکارها برای برداشتن محاصره غزه و پایان دادن به درد و رنج مردم غزه، تسهیل تردد فلسطینیان در گذرگاه رفح بر اساس قوانین و ضوابط مربوط به ویزاها به منظور کاهش مشکلات شهروندان فلسطینی
- پرداختن به موضوع سوخت برای کاهش حجم بحران سوخت و برق غزه.
- کسب نتایج مثبت به ویژه در موضوع آزادی تردد مسافران نوار غزه از طریق گذرگاه رفح و ارائه تسهیلات جدید برای تردد مسافران.
همه این موارد حاکی از آن است که مرسی و اخوان المسلمین به دنبال نزدیک شدن هرچه بیشتر به فلسطینی ها و فاصله گرفتن از رژیم صهیونیستی می باشند. که البته این امر موجبات خشنودی اسلامی ها و انقلابی ها در داخل مصر و ناخرسندی جبهه های مخالف به ویژه کسانی که مخالف کمک مصر به فلسطین در داخل می باشند( ازجمله شورای نظامی و بازماندگان رژیم سابق می گردد و در خارج نیز رژیم صهیونیستی و همپیمانان او در منطقه به ویژه امریکا و غرب) را فراهم می سازد .
بررسی روابط خارجی مصر با ایران
پیروزی آقای محمد مرسی را می توان بعد از سقوط مبارک در ردیف اتفاقات بزرگی دانست که در تحولات داخلی و روابط خارجی این کشور تأثیرگذار است. ایران مشکلات زیادی را در روابط با مصر در زمان حسنی مبارک داشته است . ولی به نظر می رسد که روابط مصر با ایران در شرایط اخیر تغییر خواهد کرد و البته این تغییرات بستگی به مولفه های مختلفی دارد.
1- آمریکایی ها از طریق نظامی ها در تلاش هستند که همه ابزارها از دست شان خارج نشود و از این جهت آنها علاقه ای به عادی سازی روابط بین دو کشور ایران و مصر ندارند.
2- تعدادی از کشورهای عربی به دنبال این هستند که روابط ایران و مصر وضعیتی عادی پیدا نکند.
3 - رژیم صهیونیستی مانع دیگر است . این رژیم اگر نتواند تاثیر مستقیمی روی اخوانی ها بگذارد از طریق غیر مستقیم تلاش می کند.
4- مانع دیگر سلفی ها هستند که در داخل پارلمان مصر بعد از اخوانی ها دارای بیشترین نفوذ و آراء بوده و به شدت هم متاثر از عربستان سعودی هستند.
مجموعه موارد ذکر شده را باید مزاحمت هایی دانست که همواره بر سر راه بر قراری روابط ایران و مصر وجود دارد، البته عوامل مثبتی را هم برای بهبود روابط فی مابین می توان نام برد.
1- مردم کشور مصر را می توان یکی از عوامل مثبت مهم دانست که علاقه مند به برقراری روابط کشورشان با جمهوری اسلامی ایران هستند.
2- از سوی دیگر باید به بزرگان اخوان المسلمین اشاره کرد که البته دارای تفاوت دیدگاه بسیاری با سلفی ها هستند و اساسا اخوانی ها نگاهشان به روابط با ایران و روابط خارجی نگاه متعادلی است.سفر اخیر محمد مرسی به ایران و شرکت در اجلاس سران جنبش عدم تعهد نیز در این راستا قابل ارزیابی است.
مواضع شخصیتهای برجسته مصری در مورد رابطه با ایران :
¤ «جورج اسحاق«، رهبر جنبش کفایه مصر : دولت مصر باید با کشور ایران که جایگاه بزرگی در منطقه دارد و مرکز ثقل خاورمیانه به شمار می رود، رابطه برقرار کند.
¤ مهدی عاکف ، رهبر سابق اخوان المسلمون : رابطه مصر با کشورهای جهان از جمله ایران خوب و برابر است و رئیس جمهور مصر نیز از این روابط در راستای خدمت به منافع ملت و کشور استفاده می کند بدون اینکه هیچ کشوری حق دخالت در امور مصر را داشته باشد.
¤ «عبدالعزیز الحسینی» یکی از رهبران حزب کرامت مصر : تصمیم گیری درباره مسئله از سرگیری رابطه با ایران به سود مصر خواهد بود.
¤ دکتر «ناجح ابراهیم»، رهبر جماعت اسلامی مصر : اگر قرار باشد ما با کشورهای غیر اسلامی ارتباط داشته باشیم، اولویت ما ارتباط با کشورهای اسلامی است و مردم مصر دوستانی خوب و صمیمی برای مردم ایران هستند و نمی توان از ارتباط با ایران به خاطر شیعی بودن آن صرف نظر کرد .
¤ «محمود عزت» معاون رهبر گروه اخوان المسلمون مصر : اگر مصر نقش منطقه ای خود را احیا کند، توازن بزرگی به وجود خواهد آمد و در صورتی که روابط متوازنی میان مصر و ترکیه و ایران بوجود آید، این موضوع به نفع صلح جهانی خواهد بود.
¤ «عاطف المغاوری» نماینده مجلس ملی مصر : بدون شک ایران در صدر کشورهایی است که ما خواهان روابط با آن هستیم. نگاه ما بازگشت روابط سیاسی ایران و مصر به حالت عادی است.
¤ «جمال زهران» نماینده سابق پارلمان و رئیس گروه علوم سیاسی دانشگاه سوئز مصر : با پیروزی انقلاب و سرنگونی حسنی مبارک از سرگیری و تحکیم روابط بین ملت دوست و برادر ایران و مصر حتمی به نظر می ر سد. معتقدم که تحولات اخیر مصر تحکیم هر چه زودتر مناسبات با تهران را ایجاب می کنند زیرا چنین امری به نفع دو طرف و دو ملت است.
¤ «دکتر محمود شعبان، احمد حقوقدان مصری : مردم مصر خواهان برقراری رابطه با ایران هستند و سفر هیئت های مختلف مصری به تهران خود گواه این مطلب است. بدون شک برخی کشورهای غربی به ویژه آمریکا هرگز خواهان روابط حسنه میان ایران و مصر نیستند. چرا که وحدت 2 کشور را خطری بزرگ برای خود تلقی می کنند. لذا به هر شکل ممکن تلاش می کنند روابط تهران و قاهره در شرایطی نامطلوب قرار داشته باشد.
¤ دکتر «کمال توفیق هلباوی» سخنگوی سابق گروه اخوان المسلمون ، نویسنده و اندیشمند مصری ، رئیس موسسه «روابط اسلامی در انگلیس»، :طبیعی است که بگوییم برقراری روابط ایران و مصر ضروری است و تمامی عقلا و اندیشمندان از ایجاد روابط حسنه میان ایران و مصر حمایت می کنند . وی ابراز امیدواری کرد که دولت جدید روابط با تمامی کشورها به خصوص ایران را که در زمان رژیم مبارک قطع شده بود، برقرار کند .
¤ «اشرف فهمی موسی» عضو دبیرخانه حزب الوسط مصر : محمد مرسی خواستار ازسرگیری رابطه تهران قاهره است و ذهن و زبانش به رئیس جمهور ایران نزدیک است.
¤ عمرو موسی دبیر کل سابق اتحادیه عرب : از سفر مرسی به ایران حمایت کرد و معتقد بود که مرسی باید از فرصت اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها در ایران [در شهریورماه] برای باز کردن باب گفت وگو با ایران استفاده کند زیرا اینجا دیگر مسئله«کشور مصر» مطرح است نه اینکه او از اخوان المسلمون است یا از جریانی دیگر.
¤ موسی مصطفی موسی، رهبر حزب الغد مصر : ما خواهان ازسرگیری روابط مصر با ایران بر اساس احترام به مذاهب دو طرف هستیم وهمه ما مصری ها خواه مسلمان و مسیحی از این روابط استقبال می کنیم.
¤ قاضی محمود الخضیری؛ نایب رئیس سابق دیوان دادگستری مصر و رئیس کمیته قانونگذاری پارلمان : من اعتقاد دارم که مصر باید با همه کشورهای جهان رابطه داشته باشد و این رابطه رابطه ای خوب و تاثیرگذار باشد به جز رژیم صهونیستی که ما اصلاً با این رژیم رابطه ای نداریم، اما در خصوص ایران باید بگویم که مصر نباید به خواسته های آمریکا در این ارتباط تن دهد و ما از رابطه ایران و مصر حمایت می کنیم. ایران جزو کشورهایی است که در احیای مجدد اقتصاد مصر می تواند، نقش بزرگی ایفا کند.
¤ ابوالعزحسن علی الحریری،نامزد سابق انتخابات ریاست جمهوری مصر : روابط مصر و ایران باید قدرتمند، برابر و متوازن باشد و ما نباید فرصت داشتن رابطه با ایران را که در صف مبارزه با آمریکایی ها و اسرائیلی ها ایستاده است و کشوری قدرتمند و پیش آهنگ در منطقه است از دست بدهیم وگرنه ضرر می کنیم.
پیشینه رابطه ایران و مصر :
روابط ایران و مصر تا قبل از انقلاب ایران در سال 1357، در بالاترین سطح قرار داشت. اما پس از انقلاب ایران روابط میان دو کشور همواره دچار بحران و تشنج بوده است و هم اکنون این روابط در پایین ترین سطح (در سطح کاردارو یا حافظ منافع ایران ) قرار دارد.
دیدگاه کارشناسان:در خصوص آینده رابطه ایران و مصر سه دیدگاه وجود دارد ؛
1. برخی از کارشناسان معتقدند گرچه اخوان مصر بر خلاف اخوان اردن همواره نگاه و روابط خوبی با ایران داشته است؛ ولی اسلام گرایان برای تجدید رابطه و ارتقای روابط با ایران با فشارهای زیادی از سوی حامیان رژیم سابق، سکولارها، دولتهای عربی و کشورهای غربی مواجه هستند. در این بین عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی و حامیان آنها در سیاست مصر معتقدند تجدید و بهبود روابط با ایران می تواند فرصت های جدیدی را برای تهران برای بسط نفوذ خود در منطقه ایجاد نماید. از این رو تمام تلاش خود را برای ممانعت از برقراری روابط به کار می گیرند. (تلاش دولتمردان جدید مصر می بایستی در راستای بنیادگذاری یک سیاست خارجی مستقل ملی-اسلامی باشد.)
2. عده ای دیگر معتقدند چون حماس شاخه ای از اخوان المسلمین می باشد و حماس نیز با ایران رابطه بسیار خوبی دارد و می توان از این فاکتور برای نزدیک شدن به اخوان و در نتیجه تلاش برای برقراری هرچه بهتر رابطه با مصر گام نهاد.
3. گروه دیگری از کارشناسان معتقدند؛ مرسی چاره ای جز این ندارد که رابطه با ایران را به نحوی پیش ببرد که متفاوت از گذشته باشد. با این اوصاف می توان پس از این در انتظار شکل گیری روابط بهتری میان دو کشور بود اما این بدان معنا نیست که این اتفاق در زمانی نزدیک روی خواهد داد؛ بلکه شکل گیری روابط گسترده و مثبت میان ایران و مصر نیاز به گذر زمان دارد.البته باید یادآورشد که اقشار مختلف مردم مصر نگاه شان به روابط با ایران نگاه مثبتی است و خواستار برقراری رابطه هستند؛ همچنان که در ایران هم اغلب مردم نگاه مثبتی به تحولات مصر و رابطه با این کشور دارند.
با این اوصاف می توان از این پس در انتظار شکل گیری روابط بهتری میان دو کشوربود اما نه با شتابزدگی بلکه طرفین باید باواقع بینی و درایت به دنبال راهکاری مثبت برای تعمیق روابط باشند.کیهان

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات