(روزنامه بهار – 1394/09/15 – شماره 63 – صفحه 2)
هشتسال از هر کلیدی که داشتهاند برای گشایش دربهای بسته به رویشان استفاده کردهاند تا آنها را باز کنند. اکنون که برای گذر از درب انتخابات مجالس خبرگان و شورای اسلامی دیگر کلیدهایشان به قفل این درب نمیخورد، نوبت به شاهکلیدشان رسیده است. گمان میکنند که اسم رمز موفقیتشان برای جلوگیری از شکست در انتخابات اسفندماه استفاده نامناسب از کلیدواژه «نفوذ» است. انگزدن به اصلاحطلبان با این کلید واژه امید به آنها میدهد. اصلاحطلبان را نفوذی معرفی میکنند. کار را بهجایی رساندهاند که در صحبتها و گفتوگوهایشان پا را از گلیمشان نیز بیشتر دراز میکنند و به مسئولان و چهرههای نظام هم بهبهانه نفوذ، توهین و جسارت میکنند. حتی میگویند که آیتالله هاشمیرفسنجانی نیز درگیر نفوذیها شده است و راه را میخواهد برای ورود دشمن به کشور باز کند.
دراین میان اصلاحطلبان هم مرغ عزا و عروسی شدهاند. از یکطرف اصولگرایان دم از وحدت و مشارکت حداکثری در انتخابات میزنند و از طرف دیگر وقتی مشارکت و فعالیت احزاب و چهرههای اصلاحطلب را برای انتخابات میبینند، شروع میکنند به تهمت و انگزدن به اصلاحطلبان. در همین رابطه دیروز حسین فدایی، دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، در نشست خبری با خبرنگاران ادعا کرد که «دشمن با مربع اکبر هاشمیرفسنجانی، حسن خمینی، حسن روحانی و محمد خاتمیدرصدد فریب است.» او در صحبتهایش ادعاهایی را مطرح کرد؛ ادعاهایی که رنگوبوی توهین داشت.
گفت که دشمن قصد دارد ازطریق هاشمی، حسن خمینی، روحانی و خاتمی، مقابل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای ورود در انتخابات خبرگان رهبری فهرست بدهد و مردم را فریب دهد. او دو قطبیسازی را راهبرد جریان نفوذ در کشور اعلام کرد. گویا عرصه سیاست مدنظر فدایی، عرصهای است که تنها باید یک قطب باشد و مانند رئیس دولتهای نهم و دهم یعنی محمود احمدینژاد میخواهد که نظام تکحزبی را مدنظرش قرار دهد. فدایی گویا نمیداند که دو قطبیسازی برای عرصه سیاست کشور مفید است و در بین گروهها و احزاب سیاسی رقابت ایجاد میکند؛ چراکه در صحبتهایش بیان میکند که دوقطبیسازی یکی از راهبردهای جریان نفوذ در کشور است.
فدایی حتی برای مصداقدادن به صحبتهایش نیز ادعا میکند که دوقطبیسازی در کشورمان پیشینه تاریخی دارد. او معتقد است که «در اوایل انقلاب در درون انقلاب میخواستند رهبرسازی بکنند؛ چنانچه درمقابل مرجعیت امام نیز میخواستند مرجعسازی کنند. این یعنی ایجاد خط اختلاف و دو قطبیسازیکردن؛ ازاینرو دوقطبیکردن در کشور ما گذشته تاریخی دارد و چیز جدیدی نیست اما روزبهروز پیچیده میشود.» او گویا معنا و مفهوم دوقطبیسازی را خوب متوجه نشده است؛ چراکه دوقطبیسازی را کنار ایجاد اختلاف در عرصه سیاست مطرح میکند. از طرفی فضای تک قطبی مدنظر فدایی، فضایی است که تنها یک گزینه برای انتخاب وجود داشته باشد و گزینههای دیگری برای انتخاب ازسوی مردم وجود نداشته باشد.
دراین صورت این سوال مطرح میشود که دیگر انتخابات چه معنایی دارد وقتی از نظر دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی تنها جامعه مدرسین باید برای انتخابات خبرگان فهرست ارائه دهند و مابقی افرادی که میخواهند دراین عرصه قدم بگذارند یا عامل دشمن هستند، یا فریب خوردهاند یا نفوذیها در بینشان رخنه کردهاند که دست بهاین اقدام زدهاند. صحبتهای فدایی گمانهزنیهای زیادی را در ذهن خاطرنشان میکند، اما بیشترین عامل این صحبتها ترس از شکست است؛ چراکه میداند اگر افراد و چهرههای دیگری حضور داشته باشند مردم حق انتخابهای بیشتری دارند.
حالا که نزدیک به ۸۰ روز به انتخابات مجالس شورای اسلامی و خبرگان باقی مانده و باید عرصه مشارکت و حضور حداکثری را برای شهروندان فراهم کرد، حسین فدایی از آنچه او آن را نظام سلطه میخواند مدعی میشود که میخواهند مجلس خبرگان و شورای اسلامی را دراختیار غربگرایان قرار بدهند. لحن و ادبیات فدایی نشان از آن دارد که او استراتژی شکست در اسفندماه را بهخوبی درک کرده است و الان میخواهد با مطرحکردن این ادعاها که جز اختلاف افکنی فایدهای ندارد آخرین تلاشها را برای نجات انجام دهد. جالب آنجاست که در صحبتهایش مطرح میکند که وحدت حداکثری را درست میداند و با تفرقهافکنی که وحدت را با مشکل مواجه کند مخالف است، اما ادعاها و صحبتهایش گواه امر دیگری است.
او میداند که در انتخابات اسفندماه ممکن است جریان فکری او نزد مردم جایگاهی نداشته باشند و از همین روی با بهانه قراردادن واژه نفوذ در صحبتهایش شروع به انگزنی به اصلاحطلبان و البته مسئولان نظام چون رئیس مجمع تشخیصمصلحت نظام کرده است. فدایی معتقد است که نظام سلطه از جریان نفوذ برای دوقطبیسازی جامعه استفاده میکند و میخواهد که دراین فضای دو قطبی یک عده افراطی و یک عده معتدل باشند. معتقد است که معتدلان تامینکننده منافع آمریکا هستند و افراطیون مقابل منافع آمریکا ایستادهاند.
او تلویحا به سناریوی رابطه با آمریکا نیز اشاره میکند و خیلی غیرشفاف پاسخ مسئولان و مقاماتی را که گفتهاند اگر آمریکا از رفتار گذشتهاش عذرخواهی کند، در آن صورت میتوانیم با او رابطه داشته باشیم داده است. فدایی معتقد است که این صحبتها تلاش نظام سلطه در بین خواص است که بگویند ظلم و جنایات آمریکاییها مربوط به گذشته است و باید به دست فراموشی سپرده شود و ثانیا آمریکا تغییر کرده است و ثالثا آمریکا با ما دشمن نیست.
فدایی درباره بحث جوانگرایی در مجلس خبرگان تیروکمان خود را بهسمت نظام سلطه نشانه میرود و اینطور تحلیل میکند که «نظام سلطه معتقد است این خبرگان، خبرگان آخر جمهوریاسلامی ایران است و اگر بتوانیم مراحل آخر تغییر را در جمهوریاسلامی طی کنیم باید کاری کرد که مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی در آینده دراختیار افراد همسو با غرب قرار گیرد.» او حتی ادعا میکند که نظام سلطه میخواهد از جبهه هاشمیرفسنجانی و روحانی حمایت کند تا موفق شود اما مگر آیتالله هاشمیرفسنجانی که جزو سران نظام جمهوریاسلامی است فعال سیاسی بیتجربهای است که فریب نظام سلطهای را که فدایی از آن نام میبرد، بخورد؟ اگر اینطور که فدایی ادعا میکند باشد، چگونه است که هاشمی چندین سال است که رئیس مجمع تشخیصمصلحت نظام است، آن هم مجمعی که اعضای آن ازسوی مقام معظم رهبری تعیین میشوند.
مردم را باید آزاد گذاشت تا خودشان انتخاب کنندمحسن غرویان- استاد حوزه علمیه قمدر عرصه سیاست کشور برخی از شخصیتها مانند آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی حضور دارند که یک دستگاه فکری و از طرفی جایگاهی در عرصه سیاسی و اجتماعی دارند که میتوانند خودشان فهرستی را برای انتخابات مطرح کنند و طبیعتا مردم هم از آن استقبال میکنند. اتفاقا باید از جامعه چند صدایی استقبال هم کرد و اشکالی ندارد که افراد یا گروههای سیاسی که خود را توانمند میدانند فهرستهای جداگانه ارائه دهند.
بنده ایرادی در اینکه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای انتخابات مجلس خبرگان فهرست جدا بدهد و افرادی مانند آیتالله هاشمیرفسنجانی هم فهرست دیگری ارائه بدهند نمیبینم، چراکه معتقدم انتخاب نهایی با مردم است و باید مردم را در جامعه برای انتخابکردن آزاد گذاشت و نباید برایشان تعیینتکلیف کرد. اما اینکه گفته میشود نظام سلطه قصد دارد با نفوذ در بین شخصیتها در مجلس خبرگان نفوذ کند و از این دست صحبتها، بنده درباره این موضوع بارها گفتهام که افرادی که با استفاده از کلمه نفوذ میخواهند اختلاف و شکاف در جامعه و میان گروههای سیاسی ایجاد و حتی شکافها را بیشتر کنند؛ اینها در راستای اهداف نظام سلطه است. همانطور که مقام معظم رهبری نفوذ را تضعیف نظام تعریف کردند، معتقدم تفرقه ایجادکردن و محرومکردن مردم از شخصیتهای تاثیرگذاری مانند آیتالله هاشمیرفسنجانی و سید حسن خمینی در راستای اهداف نفوذ است و باید مراقب باشیم که موضعگیریهای ما براساس تفرقه افکنی نباشد، زیرا اینگونه اظهارنظرها باعث تضعیف قدرت نظام و ملت میشود.
باید بهاین نکته هم اشاره کنم که هر انتخاباتی در ذات خودش رقابت دارد و دوقطبی بودن یا سهقطبی بودن فضای سیاسی کشور بستگی بهاین دارد که قطبها چه افراد و جناحهایی باشند، هرچند معتقدم انتخابات اسفندماه دوقطبی نخواهد بود و چندقطبی خواهد بود که این امر باعث میشود نهایتا مردم قدرت انتخاب داشته باشد و پیروز هم آن کسی است که به خواستههای مردم توجه داشته باشد، اما در کل باید صداهای مختلفی در عرصه سیاست کشور شنیدهشود.
http://bahardaily.ir/fa/Main/Detail/6909
ش.د9404713