(روزنامه آرمان – 1396/09/07 – شماره 3477 – صفحه 3)
این روزها فضای سیاسی کشور از آرامش نسبی برخوردار است و مانند گذشته نیست که اتهام زنیهای رنگارنگ به رقیب تنها راه رسیدن به قدرت باشد. اکنون هم هر دو گروه اصلاحطلب و اصولگرا خواهان حضور در پستهای مدیریتی هستند که البته امری طبیعی است و نمیتوان خردهای بر آن گرفت اما در کنار این آرامش سیاسی برخی موضوعات به مثابه علامت سوالی بزرگ در اذهان بدون پاسخ مانده است و آن هم سکوت مردان خاک خورده سیاست است، همانهایی که در برهههای تاریخی و سرنوشت ساز کشور نقش برجستهای داشتند و تصور میشد در روزهای آرامش بار دیگر در عرصه حضور خواهند داشت تا با تدابیر خود در جهت تقویت این فضا بکوشند، مردانی مانند آیتا... موسوی خوئینیها یا بهزاد نبوی که نام هر دو در تاریخ سیاسی ایران ثبت شده است. بهزاد نبوی به «چریک پیر» معروف شده است؛ صفتی که خودش چندان پذیرای آن نیست.
عمادالدین باقی چندی پیش در یادداشتی آورده بود: «مهندس بهزاد نبوی هیچوقت چریک نبوده و خودش هم چند بار این لقب را تکذیب کرده است. او یک سیاستمدار حرفهای و مدیر است و شاید لقب سیاستمدار پیر یا مدیر، تناسب بیشتری با کارنامهاش داشته باشد اما سالهاست همه طوطیوار این عنوان چریک پیر را تکرار کرده و یک سیاستمدار و مدیر را بدون هیچ دلیل موجهی معادل چگوارا معرفی میکنند. گویی این لقب برای او برچسبی شده است و لحظهای در درستی یا نادرستی انتساب آن درنگ نکرده و تکرارش میکنند.» اما هر چه باشد او دیگر میلی برای حضور در سیاست علنی ندارد و به نوعی خود را بازنشسته کرده است، چرا که سکوت او معنایی جز بازنشستگی ندارد و شوخی است اگر اصرار شود که او در پشت پرده به نقشآفرینی خواهد پرداخت که اگر چنین بود تا به امروز واکنشی به موضوعات سیاسی نشان میداد.
چرا بازنشسته؟
شاید برخی دلیل بازنشستگی او را آسوده خاطر بودنش از آرام بودن فضای سیاسی ذکر کنند که ادعای نادرستی است، زیرا خاک خوردههای سیاست بهخوبی واقف هستند که صحنه سیاست ثبات ندارد و بهراحتی قابل تغییر است، بهویژه در ایران که این تغییر در زمان کوتاهی صورت میگیرد به نحوی که بارها تجربه شده قدرت در بازه زمانی کوتاهی از اختیار یک جریان خارج و به رقیب سپرده شده است. سیاستمداران تا آخرین روزهای حیات خود نقش آفرین هستند، مانند آیتا... هاشمی رفسنجانی که نقشش نه تنها هیچگاه کمرنگ نشد بلکه هر روز پررنگتر هم میشد. نبوی بهایسنا گفته بود که «بیشتر وقتش را برای رسیدگی به فضای سبزی که در بالکن منزلش دارد میگذراند و به زندگی شخصی و خانوادگی خود مشغول است».
البته در کنار آن تاکید هم میکند که دولت مشورتی از او نخواسته است، هر چند بهخوبی واقف است، حامیان دولت و دلسوزان نباید منتظر درخواست کمک یا مشورت باشند، بلکه باید مانند آیتا... هاشمی حتی هجمهها را تحمل کنند اما آنچه را که تصور میکنند به نفع دولت و کشور است بیان کنند. اگر چه در سال 92 به روحانی نامه نوشت و تاکید کرد که « دولت باید تمام وقت خود را برای سیاست خارجی و اقتصاد بگذارد» اما شاید نوع واکنش رئیس جمهور در مواجهه با توضیح نبوی سبب شد تا او احساس مسئولیتی برای تداوم ارسال نامههای مشورتی به دولت نداشته باشد. به هر حال بهزاد نبوی سیاستمدار قهار دهههای گذشته اکنون ترجیح میدهد نقشی در تحولات سیاسی نداشته باشد اما هر چه او اصرار کند که به پرورش گل اهتمام میورزد نمیتوان منکر تدابیری برای سیاست شد که در ذهنش شکل میگیرد.
ترجیح به ماندن در گذشته
صادق زیباکلام در این مورد میگوید: «آیتا... موسوی خوئینیها به همراه جحتالاسلام محتشمیپور از جمله افراد چپی بودند که از روحانیت مبارز خارج شدند و روحانیون مبارز را تاسیس کردند اما من فکر میکنم که آقای موسوی خوئینیها هیچ وقت نمیتواند جایگاه آقای هاشمی رفسنجانی بهدست آورد. اقبالی که از آیتا... هاشمی رفسنجانی در دوران اصلاحات شکل گرفت، نسبت به آقای موسوی خوئینیها وجود ندارد.» او تاکید کرد: «بنده در چند سال اخیر ندیدهام که آقای موسوی خوئینیها از دموکراسی، آزادی مطبوعات، انتخابات آزاد و همچنین دیگر مسائل با اهمیت و مورد دغدغه سخن بگوید، من چنین موضعگیریهایی از ایشان ندیدهام.»
موسوی خوئینیها از سوی مخالفان به مرد خاکستری معروف شده است اما مواضع او چنان نبوده که بتوان تناقض آشکاری در اظهارات و عملکرد او در طی سالها فعالتیش یافت. بنابراین این لقب تنها به دلیل تدابیر موسوی خوئینی در عرصه سیاستورزیاش است که بهطور طبیعی سبب ناکامی رقیب میشد؛ همان سیاستورزیهایی که مدتهاست خبری از آن نیست و موسوی خوئینیها ترجیح میدهد از گذشته عبور نکند و در آن باقی بماند چنان که زیباکلام هم بهاین ویژگی او چنین اشاره کرده است: «آیتا... موسوی خوئینیها هنوز درگیر گذشته است و از سوی دیگر باید نسبت به خواستهها و مطالبات جدید جامعه که آن را دموکراسیخواهی مینامم، موضعگیری کند.» البته بهزاد نبوی هم در مرور گذشته با موسوی خوئینیها شباهتهایی دارد و نمیتوان این خصلت را به یکی از این دو شخصیت بدون بررسی وضعیت دیگری نسبت داد.
http://www.armandaily.ir/fa/news/main/205205
ش.د9603692