فتحالله پریشان/ دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا بار دیگر برخلاف میل باطنی خود و به گفته مقامات آمریکا برای آخرین بار تعلیق تحریمها علیه ایران را تمدید کرد. وی با اعلام ضربالاجلی چهار ماهه به کنگره و متحدان اروپاییاش شرط کرد که اگر آمریکا و اروپا در این بازه زمانی نتوانند به توافقی برای بهبود برجام دست یابند، آمریکا در خروج از برجام درنگ نخواهد کرد.
آرامآرام جهان در حال عادت کردن به بلوفهای ترامپ است. وی در اکتبر سال گذشته نیز گفته بود که اگر به راهحلی با متحدان و کنگره نرسد از برجام خارج خواهد شد، اما در لحظه آخر قادر به تصمیمگیری نبود و با شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت امضای تمدید تعلیق تحریمهای ایران، تصمیمگیری درباره آن را به کنگره احاله کرد که با سکوت دو ماهه کنگره در این باره، مجدد توپ به زمین ترامپ برگشت.
این رفت و برگشت طرح لغو برجام یا تمدید تعلیق تحریمها و نوسان موضع ترامپ در شل و سفت کردن موضوع، در بطن خود واجد یک پیام مهم است؛ آمریکا قادر به پیشبرد سیاستها و اهداف خود در این باره نیست؛ چرا که اگر آمریکاییها توان فیصله دادن به این موضوع را داشتند، لختی درنگ نمیکردند. اما این موضوع باید به گونهای در دشواریهای دیپلماتیک و اعلان و تحلیلهای غامض و پیچیده با استعارههای رسانهای بیان شود که هم ردی از این ضعف دیده نشود و هم محاسبات مبتنی بر پرستیژ قدرت آمریکا با حفظ نقش پلیس بد از سوی واشنگتن در کنار پررنگ کردن نقش پلیس خوب، یعنی اروپاییها همچنان در اذهان جهانیان و البته ایرانیها مصون باشد.
واقعیت این است که ترامپ بهرغم اجرای سناریوهای خردگریزانه و به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب «نمایش دیوانهبازیها»یی که در حوادث ناآرامیهای اخیر ایران داشت، نتوانست مشاوران و هیئت حاکمه آمریکا را قانع کند که میتواند بدون هزینه خود به این مسئله فیصله بدهد. لذا ثقل وزن پیامدهای نابودسازی برجام به دست غیرسیاسیترین رئیسجمهور آمریکا، هیئت حاکمه این کشور را دست به دامن اروپاییها میکند تا آمریکا را محترمانه از باتلاق انتزاعی دوگانه ذهن علیل ترامپ مبنی بر «خروج از برجام یا اصلاح آن با نگاه اروپایی» که بطن و متنش همان خواسته آمریکاست، بیرون بیاورد. با توجه به این بازی از این مرحله جدیتر میشود و ادامه «بازی برجام» به هوشمندی و تیزبینی بیشتری در سمت مسئولان ایرانی نیاز دارد. نوع صورتبندی گفتمانی که ما با اروپاییها داریم و نحوه مواجهه ما با ادامه برجام با نگاه اروپایی که در بطن خود نقش نیابتی آمریکا برای افزودن محدودیت بر مؤلفههای جدیدی از قدرت و اقتدار ملی و منطقهای جمهوری اسلامی در خود دارد، بسیار تعیینکننده است و البته نگرانکننده؛ چرا که گاهی در بخشهایی از قوای حاکمیتی و مسئولان اجرایی سیگنالهایی ارسال میشود که حاکی از امیدواری به برجام اروپایی است. در حالی که موضع اصلی نظام این است که مذاکره مجدد در حوزه هستهای کاری عبث، بیهوده، غیر لازم و غیر سازنده است و مذاکره در دیگر حوزهها و سویههای قدرت و اقتدار ملی اعم از توانمندی بومی بازدارنده موشکی تا نفوذ قوی منطقهای مکانیزم خودش را دارد و شورای عالی امنیت ملی و در نهایت تصمیم عالیه نظام است که میتواند در این حوزه تعیینکننده باشد، نه طرح و بسط موضوع در فلان نشریه و مقاله که با نگاه دگراندیشانه و متمایل به غرب پیشنهاد دهد که مانند الگوی برجام هستهای میتوانیم آوردههای منطقهای و موشکی خود را وجهالمصالحه و معامله با آمریکا و اروپا قرار دهیم و امتیازاتی اخذ کنیم، در حالی که وضعیت احتضار برجام، سابقه سوء آمریکاییها در بیعملی به آن و اتخاذ مشی و ممشای دوگانه در حفظ برجام و اعمال تحریمهای یکجانبه، دوجانبه و چندجانبه از سوی آمریکا و در برخی موارد اروپاییها هیچ امید و اعتمادی در مردم ایران به جا نگذاشته است.