سيام خرداد ماه سالروز حوادثي تلخ در تاريخ انقلاب اسلامي در دو دهه متفاوت است که بازخواني آن ميتواند درسهايي براي ملت ايران به همراه داشته باشد. در سال 1360، در اين روز گروهک منافقين که در ائتلافي آشکار با بنيصدر و جريان ليبراليسم نفاق قرار داشت، شورش مسلحانه خود عليه انقلاب اسلامي و ملت ايران را آغاز کرد[...]
یادداشت: سيام
خرداد ماه سالروز حوادثي تلخ در تاريخ انقلاب اسلامي در دو دهه متفاوت است
که بازخواني آن ميتواند درسهايي براي ملت ايران به همراه داشته باشد. در
سال 1360، در اين روز گروهک منافقين که در ائتلافي آشکار با بنيصدر و
جريان ليبراليسم نفاق قرار داشت، شورش مسلحانه خود عليه انقلاب اسلامي و
ملت ايران را آغاز کرد که از آن ميتوان به روز آغاز روند تروريسم در ايران
ياد کرد. اين روز، روز بررسي طرح نداشتن کفايت سياسي بنيصدر در مجلس بود
که در آن 15 نفر از نمايندگان مجلس از اعضاي نهضت آزادي و جريان ليبرال که
خود را حامي بنيصدر ميديدند، از شركت در جلسه استيضاح خودداري كردند! عصر
همين روز در تهران و چند شهر بزرگ ديگر هواداران و وابستگان مسلح سازمان
منافقين به ظاهر در حمايت از بنيصدر حرکتي را شروع کردند که این خط ترور
در روزهاي بعد به شهادت صدها نفر از مردم حزبالله و بزرگاني، چون شهيد
بهشتي، شهيد رجايي، شهيد باهنر و... انجاميد.
در سال 1388 نيز روز 30
خرداد ماه به روز فتنهاي بزرگ در تاريخ انقلاب بدل شد که آن را جريان
اصلاحطلب حامي موسوي به راه انداخته بود. مجمع روحانیون در روز 26 خرداد
درخواست راهپيمايي را براي روز شنبه 30 خرداد از ميدان انقلاب تا ميدان
آزادي به فرمانداري تهران ارسال کردند. اين در حالي بود که روز پیش از آن
خبرگزاريها از برگزاري نماز جمعه تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامي
خبر داده بودند.
انتظار میرفت گروهها و جريانهاي سياسي نيز همسو با
ملت به استقبال رهنمودهاي حکيمانه رهبر معظم انقلاب بروند و تا برگزاري
نماز جمعه و شنيدن سخنان ايشان از هرگونه اقدام نسنجيدهای دوري کنند؛ اما
مجمع روحانيون مبارز در اقدامي مشکوک و پرابهام، پيشاپيش براي روز شنبهـ
فرداي برگزاري نماز جمعهـ درخواست راهپيمايي کرد. اين امر موجب شد
خيابانهاي مرکزي پايتخت در اين روز به فرصتي براي جولان ضد انقلاب بدل شود
و حرکتهاي فتنهگران با شدت زياد به خشونت کشيده شود و چندين نفر از مردم
کشته شوند!
وجه مشترک اين دو اقدام، ايستادگي در برابر نظام اسلامي،
تقابل با رهبري و فصلالخطاب جامعه اسلامي و در نهايت ايستادگي در برابر
مردم بود که به انزوای هر دو جريان انجاميد(!) و ملت ايران با هوشياری و
بصيرت خود بر هر دو جريان انحرافي غلبه کرد.