یادداشت: با بررسی روند خروج ایالات متحده آمریکا از برجام و رفتار اروپاییها پس از آن، میتوان گفت بین کاخ سفید و تروئیکای اروپا به نوعی تقسیم کار صورت گرفته است.
بر اساس این راهبرد، آمریکا با خروج از برجام عملاً تحریمهای سابق را با شدت بیشتری ادامه میدهد و اروپاییها نیز با سیاست تعللی خود، همچنان ایران را در برجام نگه میدارند. حال که ایران تصمیم به اقدام متقابل گرفته است، غرب با یک تقسیم کار بسیار خطرناکتر سعی دارد ایران را دچار یک خطای محاسباتی کند. به این معنا که این بار فرانسه نقش «پلیس خوب» و آمریکا نقش «پلیس بد» را بازی کند. بنابراین جامعه غربی نه تنها به اجرای تعهدات برجامی خود تمایلی ندارد؛ بلکه به دنبال امتیازگیری بیشتر است.
در این راستا، فرانسویها طرح خطرناک مرحله به مرحله را به ایران پیشنهاد دادهاند که در این طرح از کشورمان خواسته شده فوراً همه اقدامات خود در زمینه کاهش تعهدات به توافق هستهای را متوقف کرده و به پیش از اقداماتش بازگردد.
فرانسویها همچنین از ایران میخواهند تا در زمینه نقش خود در غرب آسیا تغییراتی ایجاد کند تا آنچه تحرک آمریکاییها در این منطقه خوانده میشود نیز متوقف شود. در مقابل نیز آمریکا به هشت کشور معافیت تحریمی صادر کند. کاخ سفید به این نتیجه رسیده است که با سیاست فشار حداکثری ایران هیچگاه به سمت مذاکره نخواهد رفت، بنابراین با پوشش اروپا به سمت سیاست به اصطلاح تعامل و مذاکره رفته است تا بتواند ایران را به خیال خود مدیریت کند.
اما ایران که تجربه توافقنامه هستهای را دارد، دیگر به سمت مذاکره با غرب نخواهد رفت. بیاثر بودن سیاست فشار که با زدن پهپاد آمریکایی نماد واقعیتری به خود گرفت، سبب شد رفتار غرب در قبال جمهوری اسلامی ایران ابهامآلود شود؛ به گونهای که ایالات متحده آمریکا در یک طرف تحریم را مطرح کند و در طرف دیگر صحبت از مذاکره کند. اتحادیه اروپا نیز از سویی نفتکش ایرانی را به گروگان بگیرد و در طرف دیگر نقش میانجی را بازی کند. در یک جمله غرب همه توان خود را برای متوقف کردن ایران بهکار گرفته که البته نتیجهای جز شکست برای غرب نخواهد داشت.