الزامات و ضرورتهاي بازگشت به دوران خودكفايي صنعت الياف در گفتوگو با «ابراهيم هزارجريبي»
تا سال ۸۰ زمینهای زراعی پنبه به ۲۰۰ هزار هکتار رسیده بود که بعد از آن این میزان تا ۱۳۹۳ به ۸۴۸۰۰ هکتار و در سال ۹۴ به ۷۱ هزار هکتار رسید. در دولت کنونی نیز چندین سال روی این موضوع اقدام خاصی انجام نشد تا این که وزارت جهاد کشاورزی در سال ۱۳۹۵ برای حفظ وضعیت فعلی کشت پنبه در کشور چاره جویی کرد.
طی یک سال اخیر با افزایش نرخ ارز در کشور و به عبارت دیگر با افت چند برابری ارزش پول ملی، تقریباً تمامی محصولات وارداتی و محصولات تولید داخل وابسته به مواد اولیه وارداتی، افزایش قیمتی قابل توجه داشتهاند. این وضعیت در حوزه صنعت کشور نیز جاری بوده است و در فاصله یک ساله شاهد افزایش گاهاً چهار برابری برخی پوشاک در کشور هستیم.
بدلیل وابستگی این صنعت به ماده اولیهای به نام الیاف و نخ پنبه که بخش قابل توجهی از آن وارداتی است، گزارش این شماره را به وضعیت پنبه تولیدی کشور اختصاص دادهایم تا جویای برنامههای دولت برای خودکفایی در این محصول استراتژیک شویم. در ادامه گفتگوی ما با مهندس ابراهیم هزار جریبی، مجری طرح پنبه کشور را از نظر میگذرانید:
لطفا به عنوان سوال اول بفرمایید، چه دلایلی باعث شده است که ایران خودکفا، طی سالیان اخیر به یک وارد کننده عمده پنبه تبدیل شود؟
اگر بخواهیم نگاهی کلی به وضعیت کشت پنبه در کشور بیندازیم، باید بگویم در سال ۱۳۷۵ ما اوج تولید پنبه در کشور را شاهد بودیم که در این سال ۳۲۰ هزار هکتار از زمینهای زراعی کشور به زیر کشت این محصول رفت و حدود ۶۰۰ هزار تن وِش پنبه تأمین شد – وِش محصول مزرعه پنبه است که شامل الیاف و تخم پنبه میشود که جداسازی این دو در صنایع پنبه پاک کنی و نساجی انجام میشود - که از این میزان، ۱۸۰ هزار تن الیاف پنبه تولید شد. این رقم در حالی است که ما قبل از انقلاب و در سال ۱۳۵۰ حدود ۳۰۰ هزار هکتار سطح زیر کشت پنبه در کشور داشتیم و عملاً به ثباتی رسیده بودیم که نیاز داخلی را تأمین میکردیم. در برخی سالهای بعد از انقلاب تولید کشور بیش از نیاز داخل هم میشد که در مقاطعی شاهد صادرات این محصول به خارج از کشور بودیم. بنابر این وضعیت ثبات تولید پنبه، به میزان نیاز داخلی، در بعد از انقلاب نیز ادامه داشت و ما تا حدود سال ۱۳۸۰ شاهد ادامه این روند، البته با مقداری شیب کاهشی در کشور بودیم. بعد از دهه ۸۰ نگاه برون گرا و واردات پنبه بر کشور غالب شد و به تناسب آن، کشت پنبه در کشور رو به کاهش گذاشت.
اگر نگاهی به وضعیت کشت پنبه در کشور بیندازیم، تا سال ۸۰ زمینهای زراعی پنبه به ۲۰۰ هزار هکتار رسیده بود که بعد از آن این میزان تا ۱۳۹۳ به ۸۴۸۰۰ هکتار و در سال ۹۴ به ۷۱ هزار هکتار رسید. در دولت کنونی نیز چندین سال روی این موضوع اقدام خاصی انجام نشد تا این که وزارت جهاد کشاورزی در سال ۱۳۹۵ برای حفظ وضعیت فعلی کشت پنبه در کشور چاره جویی کرد.
در مدت سه سال اخیر کاری که در این زمینه ما انجام داده ایم، جلوگیری از تداوم سیر نزولی در کشت این محصول در کشور بوده است. به عبارت دیگر جلوی پایین آمدن سطح زیر کشت مزارع از ۷۰ هزار هکتار به پایینتر گرفته شد و کشور به ثبات در تولید رسید.
در خصوص دلایل افت کشت پنبه طی دهه ۸۰ و نیمه دهه ۹۰ بیشتر توضیح دهید.
اولین دلیل، مزیت اقتصادی زراعتهای رقیب در داخل کشور بود. این وضعیت را بخصوص در استان گلستان شاهد بودیم که به سرزمین طلای سفید معروف بود؛ در این استان بسیاری از زمینهای زراعی پنبه به مزارع کشت برنج تبدیل شد. پنبه جزو زراعتهای کارگری پرهزینه محسوب میشد که دوره کشت آن نیز طولانی بود و نتوانست در رقابت با محصولی مثل برنج مزیت اقتصادی بالاتری نشان دهد، به همین دلیل کشاورزان روی به کشت برنج آوردند.
این وضعیت کاهشی کشت پنبه یک دلیل خارجی هم داشت. در کشورهای تولید کننده این محصول، کشت پنبه مورد حمایت دولت هاست. دولتها حمایتهای یارانهای از پنبه کاران میکنند و در صنایع بالادستی یعنی در حوزه اشتغال و ارزش افزوده محصولات تولیدی بالادستی، هزینههای ناشی از این یارانهها جبران شود. لیکن در کشور ما دولت طی این بازه بیش از ۱۵ ساله، این حمایت را از تولید کننده داخلی پنبه نکرد و، چون همزمان با آن حق گمرکی پنبه وارداتی نیز به اندازهای بود که قیمت نهایی پنبه وارداتی از پنبه تولید داخل ارزانتر میشد، صنایع نساجی روی به خرید محصول وارداتی آوردند.
در سه سال اخیر، دولت برای جلوگیری از کاهش کشت پنبه در کشور چه اقدامات حمایتی از کشاورزان انجام داده است؟
در این مدت ما قدمهای خوبی در خرید تضمینی پنبه برداشتیم. دولت در این مدت محصول کشاورز را بالاتر از قیمت بازار آزاد داخلی خریداری کرد. همچنین یکی از موانع توسعه کشت پنبه، دوره رشد آن در کشور بود، ما این مشکل و نقیصه را با استفاده از رقمهای زود بازده پنبه کوتاهتر کردیم و مصرف آب را در آن کاهش دادیم. علاوه بر این، زمینهای زراعی که قابلیت دو کشت در سال را داشتند، مثل زمینهای کشاورزی گلستان، برای کشت پنبه در نظر گرفته شدند. اقدام دیگر، واردات بذر مرغوب به کشور بود که جزو بذرهای پرپتانسیل و با ظرفیت محسوب میشوند که این امر نیز به ما کمک کرد تا جلوی سقوط تولید پنبه در کشور را بگیریم، ولی با این وجود، هنوز در این مدت کار بزرگی انجام ندادهایم که بگوییم ما کشت پنبه را به دوران درخشان گذشته خود برگرداندیم.
در طول سه سال اخیر این اقدامات زیربنایی در کنار واقعی شدن قیمت ارز و افزایش بارندگی در کشور موجب شده است که امسال شاهد شروع رو به رشد کشت پنبه باشیم. پیش بینی ما این است که در سال جاری سطح زیر کشت مزارع پنبه کشور به حدود ۸۲ هزار هکتار برسد که این رقم، دستیابی به سقف پیش بینی شده تا پایان برنامه ششم است. پیش بینی ما این است که این سیر صعودی در سالهای آتی به صورت شیب ملایم ۵ تا ۶ درصدی در هرسال ادامه یابد. پیش بینی برنامهای تا پایان سال ۱۴۰۴، ۱۰۰ هزار هکتار میباشد که در صورت تحقق برنامه، نیاز داخل تأمین خواهد شد.
نیاز داخل به الیاف پنبه چه میزان است و چند درصد از آن وارد میشود؟
بر اساس آمار و ارقام رسمی کشور، میزان مصرف داخل ما حدود ۱۲۰ هزار تن است که پیش بینی میکنیم این نیاز در سال ۱۴۰۴ رقمی حدود ۱۳۰ هزار تن شود که با میزان رشد تولید پنبه داخل و رسیدن سطح زیر کشت پنبه به ۱۰۰ هزار هکتار، در سال ۱۴۰۴ شاهد خودکفایی در این محصول خواهیم بود.
امسال از ۸۲ هزار هکتار زمینهای کشت پنبه حدود ۲۲۸ هزار تن وِش پنبه بدست میآید که از آن حدود ۷۰ هزار تن الیاف پنبه تولید خواهد شد و حدود ۵۰ هزار تن نیاز الباقی وارد خواهد شد.
استانهای فعال در کشت پنبه کدام استانها هستند و برنامه دولت برای توسعه کشت پنبه، بیشتر در کدام استانها متمرکز است؟
استانهای اصلی تولید کننده پنبه کشور شامل؛ خراسان رضوی، گلستان، فارس، خراسان جنوبی، استان خراسان شمالی و اردبیل هستند که مازندران نیز در دورههای گذشته جزو استانهای برتر تولید پنبه کشور بود که الآن اینچنین نیست. برنامه توسعهای دولت نیز بیشتر در استان گلستان متمرکز است، زیرا کشت پنبه در این استان باید جایگزین زراعت برنج شود. در استانهای دیگر برای افزایش کشت پنبه با مشکلات کمبود آب مواجه هستیم.
واقعیتهای میدانی استان گلستان نشان میدهد که با افزایش نزولات آسمانی طی اواخر سال ۹۷ و سال جاری، برخی کشاورزان پنبه کار در استان روی به کاشت برنج آورده اند، این رفتار کشاورزان در تضاد با برنامه دولت برای توسعه کشت پنبه در این استان محسوب نمیشود؟
شاید در برخی مناطق استان گلستان این وضعیت وجود داشته باشد، ولی آماری که ما از کشت پنبه استان در سال جاری داریم، افزایش دو برابری کشت پنبه نسبت به سال اخیر زراعی را نشان میدهد. در واقع به تناسب افزایش سطح زیر کشت برنج در این استان، کشت پنبه و سایر محصولات زراعی نیز افزایش داشته است.
دولت چه اقداماتی برای تغییر رفتار کشاورزان و روی آوری آنها به کشت پنبه انجام میدهد؟
بخشی از برنامههای حمایتی دولت در حوزه زراعت است که ما متولی انجام آن هستیم. در این حوزه به کشاورزان یارانه بذر، کود و مبارزه با آفات داده میشود و در برداشت محصول نیز تا حدودی به کشاورزان کمک میکنیم و تسهیلات بانکی در حوزه توسعه مکانیزاسیون به آنها میدهیم. درخواست ما به عنوان متولیان این بخش این است که دولت حمایت هایش را در این حوزه بیشتر کند تا هزینه تولید پنبه در کشور را برای کشاورزان کاهش دهیم و رغبت برای کاشت را به تناسب آن افزایش دهیم.
در حوزه بازرگانی نیز به تناسب اقداماتی که اکثر کشورهای برتر تولید کننده پنبه انجام میدهند، ما نیز خواستار افزایش کمکهای دولت هستیم که اصلاح قوانین تعرفه ای، افزایش یارانه خرید تضمینی محصول داخلی از جمله آن هاست. در دنیا نیز مرسوم است که کشورهای غنی و حتی کشورهای فقیر تولید کننده پنبه، به این محصول یارانه خوبی میدهند. امریکا، اروپا، آفریقا و پاکستان و چین همگی یارانه خوبی به پنبه میدهند؛ ما نیز در حوزه بازرگانی باید برای خرید و حمایت از تولید داخل یارانه مستقیم بدهیم که این کار را نمیکنیم. طی سال اخیر فقط با واقعی شدن قیمت ارز در داخل، مقداری به تولید کننده داخلی کمک شده است.
در حال حاضر قیمت پنبه وارداتی و پنبه تولید داخل در کشور چقدر است؟
واردات الیاف پنبه به کشور با ارز نیمایی و ارز آزاد انجام میشود و قیمت هر کیلو الیاف وارداتی در بازار کشور حدود ۲ دلار است که اگر هر دلار را ۱۰ هزار تومان در نظر بگیریم، قیمت یک کیلو الیاف وارادتی حدود ۲۰ هزار تومان میشود. البته این مبلغ به شرطی است که ما هیچ محدودیت وارداتی نداشته باشیم، ولی در عمل ما محدودیتهای زیاد از ناحیه تحریمها و دسترسی به بازار و انتقال ارز داریم که این عوامل خود به خود در افزایش قیمت محصول وارداتی پنبه دخیل هستند و این امر به تولید کننده داخلی کمک میکند. با این حال، اکنون بدلیل قرار گرفتن در ماههای پایانی سال زراعی پنبه، قیمت هر کیلو الیاف پنبه داخلی در بازار کشور بین ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان است، ولی در فصل برداشت که از مهر ماه شروع میشود، قیمت داخل با قیمتهای وارداتی برابری میکند و عملاً قیمت محصول وارداتی تعیین کننده قیمت محصول داخلی خواهد بود.
گفته میشود واردات بذر خارجی – بخصوص بذر امریکایی- موجب از بین رفتن بذرهای داخلی و وابستگی کشور به بذرهای خارجی شده است و از سوی دیگر، این بذرهای وارداتی در سالهای اولیه کشت، محصول بالایی میدهند، ولی در سالهای بعدی، محصول این نوع بذرها به شدت کاهش مییابد، طوری که استفاده از این بذرها کاملاً غیر اقتصادی شده است و عمده کاهش تولید داخل کشور طی سالهای گذشته نیز ناشی از ترویج این بذرها در کشور بوده است. جنابعالی در این زمینه چه توضیحی دارید؟وابستگی کشور به بذر خارجی صحیح نیست، چون عملاً سه سال است که بذر خارجی در کشت پنبه داخلی به کار گرفته میشود و این میزان نیز در نسبت سنجی با کل کشت پنبه کشور، حدود ۲۰ درصد از مزارع پنبه کشور را تشکیل میدهد. منتهی بذر برای ما کالای مصرفی نیست، بلکه بذر نهادهای است که در تولید کشور اثرگذار است. اگر بذر خوب باشد، تولید افزایش مییابد و بالعکس. ضمن این که ما در کشور مؤسسه تحقیقات پنبه داریم و برای افزایش مرغوبیت بذرهای داخلی به این مؤسسه یارانه میدهیم و به کشاورزان نیز یارانه خرید بذرهای داخلی میپردازیم. در کنار این حمایتها، بذر خارجی نیز وارد میکنیم که کشاورزان را از تکنولوژی روز جهانی در حوزه بذر محروم نکنیم، ضمن این که مراقب هستیم وابستگی در حوزه بذر به وجود نیاید. بنابر این بذر یک ماده ژنتیکی است که در تولید داخل اثر مثبت میگذارد. افزایش تولید شکر کشور نیز مرهون استفاده از بذرهای با پتانسیل بالای وارداتی است که موجب افزایش تولید چغندر قند در واحد سطح شد.آیا این بذرهای وارداتی بعد از چند دوره کشت، کیفیتشان را از دست میدهند؟کشاورزان معمولاً در سالهای بعدی کشت مجدداً بذر را از منبع اصلی خودش خریداری نمیکنند و از همان محصولشان به عنوان بذر استفاده میکنند که، چون این بذر تولیدی تحت کنترل و نظارت نیست و ممکن است طی سالها این بذر دست به دست شده، تضعیف شود و موجب افت تولید شود. اما اگر کشاورز به منشأ اولیه بذر وصل باشد، این اتفاقات نمیافتد، ضمن اینکه ما واردات بذر پنبه را به تازگی شروع کردهایم و دیدگاه ما واردات تکنولوژی خارجی تولید بذر به داخل کشور است و گرنه ما بازار داخل را به هیچ وجه طولانیمدت در اختیار شرکتهای خارجی تولید کننده بذر قرار نخواهیم داد. بنابر این ما هم به دنبال این هستیم که تولید بذرهای خارجی را در داخل انجام دهیم و هم به واسطه واردات تکنولوژی، در بهبود آموزش و تکنولوژی داخلی قدم مؤثری برداریم. بیتعارف باید بگویم که وضعیت ما در تکنولوژی بذر داخلی ضعیف است.در پنبه، سه عامل، میزان محصول، بازدهی زود هنگام و کیفیت محصول مهم است. بذرهای داخلی همانند بذرهای وارداتی، ممکن است در یکی دو مورد از این عاملها قوتهایی داشته باشند و در برخی موارد نیز ضعفهایی دارند و این به معنای ضعیف بودن بذرهای داخل کشور نیست و ما برای ارتقاء کیفیت آنها تلاش میکنیم.کارخانههای پنبه پاک کنی، ریسندگی، پارچه بافی، پوشاک و مشاغل مد لباس، رنگرزی، تولیدیهای پوشاک تا خیاطیهای خرد و ... برای چرخیدن چرخ ماشینآلات و چرخ زندگیشان وابسته به این محصول مهم هستند. به هر میزان نوسان قیمتی در ماده اولیهای به نام پنبه، موجب نوسان در کل زنجیره خواهد شد و در نهایت دود این نوسان افزایشی قیمتها به چشم مصرف کننده نهایی یعنی ملت خواهد رفت. بنابر این خودکفایی در تولید این محصول و ثبات تولید آن در کشور امکان برنامهریزی پایدار اقتصادی در بخشهای مختلف کشاورزی، تولیدی و خدماتی دخیل در این محصول را که شامل ۳۰ هزار کشاورز و هزاران و میلیونها نیروی کار و نان خور میشود را فراهم میکند.
خبرنگار: اکبر کریمی