عادی انگاری اشتباهات مسئولان بزرگترین خطر برای امنیت یک کشور و عزت یک نظام است. مسئولان قضایی ما نباید فقط به هشدار و تذکر بسنده کنند، باید با اصلاح رویهها و قوانین یک مسئول را محصور کنند و نگذارند هر رفتاری که میخواهد انجام دهد و با یک استعفا کارش را تمام کند.
با گذشت یکسال از شروع بیماری کرونا هنوز حال همه مردم جهان بد است. کرونا چهره جهان را برای مدتی دگرگون کرده و انسانها را با سوالات زیادی مواجه نموده است. سوال اساسی این است که در حین و بعد از کرونا چطور باید زندگی کنیم؟ انسانها با سوالات متعدد، چالشهای گوناگون و سختیهای غیرمنتظره دست و پنجه نرم میکنند. ناامیدیها و رنجهای فراوان، تجارب جدید و نقشهای مختلف باعث شده همه ما به دنبال نگاهی نو به زندگی باشیم و آیندهای روشن ترسیم کنیم. کرونا مانند بسیاری از مسائل جهانی حاشیههای فراوانی دارد. هرکسی آن را به شکلی متفاوت میبیند. این پدیده، اما کاری بس مهم هم انجام داد؛ شکست را در اختلافات و تفرقهها نمایان کرد و بر پیروزی در اتحاد و اتفاق تاکید کرد.
در این بین مسئولان مختلف در کشورهای مختلف نیز برنده یا بازنده بازی کرونا شدند. تلاش مسئولان و مدیران گاهی برخواسته از امیال شخصیشان بود و گاهی با مراجعه به اهل فن کار خود را انجام دادند. مردم هم به واسطه این مدیریت توانستند از پس این بیماری بربیایند و گاهی هم نتوانستند. آنچه به نظر میآید مدیران و مسئولان در کشورهای مختلف جهان میتوانند با تصمیمات درست جان شهروندان خود را نجات دهند. در طول تاریخ هم مثل امروز شاهد این موفقیتها و شکستها بودیم، موفقیت در نجات جان انسانها با دور کردن جنگ، بیماری، قحطی، اختلافات درونی، بیفرهنگی، بینظمی و... و عدم موفقیت با از دست رفتن جان انسانها در کشاندن مصائب گوناگون به شهرها و خانههای مردم! به عبارتی سلامت و امنیت و حیات مردم هر کشور فقط در جنگ به خطر نمیافتد، بلکه میتواند در اتفاقات گوناگون و با تصمیمهای غلط هم از بین برود.
دعواهای مدیریتی
هفته گذشته و یک روز قبل از اجرای طرح دوم محدودیتهای کرونایی، دکتر ملکزاده معاون تحقیقات و فناوری وزیر بهداشت، در واکنش به سخنان دکتر نمکی، استعفا داد و در یادداشتی به مدیریت وزیر انتقاد کرد و آن را زیر سوال برد. ملک زاده با صراحت تمام بالا رفتن آمار مرگومیر هموطنان را مدیریت اشتباه وزیر بهداشت دانست. پس از این حمله، برخی از مسئولان وزارت بهداشت به دکتر ملکزاده حملهور شدند و خطا بودن تصمیمات او در مورد نظریه «فراگیری تودهای» را به باد انتقاد گرفتند.
وزیر بهداشت توقعی جز همکاری محققان در مهار کرونا نداشت و خود وی در این مورد پیگیریهای زیادی انجام داده است. اما تاکنون این پیگیریها نتوانست کرونا را کنترل کند. اگرچه به گفته مسئولان دانشگاهی و پژهشگران توفیقات زیادی در دارو و واکسن کرونا نصیبمان شده است؛ اما تا واکسن و دارو از راه برسد نمیتوان کرونا را رها کرد و در مقابل فراگیری آن نایستاد.
پس از این دعواها بود که تازه مردم فهمیدند علت تعلل دولت در تعطیلی و یا محدودیتهای شدید چه بود؟! ظاهراً مسئولان وزارت بهداشت به «ایمنی تودهای» قائل بودند و با تأخیر و تعلل در برخوردها و ایجاد محدودیتها فکر میکردند این بیماری میتواند به آرامی در بین مردم شیوع پیدا کند و ایمنی شهروندان خود به خود و بدون استفاده از واکسن بالا رود.
اگر این نظریه را بخواهیم به زبان عامیانه ترجمه کنیم، میشود «همه کرونا بگیرند، هر کسی مُرد که مرد، هر کسی هم که نمرد ایمن میشود»! خب این قاعدتاً غیرانسانیترین تصمیم است که در این وضعیت میشد به آن روی آورد و منتظر ساخت دارو و واکسن ماند.
در هر صورت این تصمیم گرفته شد و وضعیتی که اکنون شاهد آن هستیم بهوجود آمد. البته قبل از آنکه بخواهیم مسئولان را بازخواست کنیم، آنها دفاعیههایی صادر کردند. دکتر نمکی وزیر بهداشت اشتباهات در تصمیمگیری را حاصل پیش بینیهای اشتباه و تصورات غلط دانست و گفت: «درمورد کووید۱۹، یک مدل به بنده بدهید که پیشبینیها درست بوده باشد. حتی یکی از پیشبینیها هم درست نبوده است...» حال نمیدانیم منظور دکتر نمکی از عبارت اشتباه در پیشبینی، ناشناخته بودن کرونا است یا استدلالهای اشتباه مسئولان؟!
ظاهراً کرونا بدجور همه را ضربه فنی کرده و نفس مسئولان را گرفته است. اما سوال این است که چرا برخی کشورها توانستند این بیماری را کنترل و حتی مهار کنند، اما برخی دیگر نتوانستند. چرا ما به برخی دستورالعملهای سازمان بهداشت جهانی عمل نکردیم؟! چرا کشورهای قدرتمند و توسعه یافته البته به همراه ایران نتوانستند بر کرونا پیروز شوند، ولی برخی کشورهای فقیر و غیرتوسعه یافته توانستند؟ این سوال را میتوان به صورتهای مختلف جواب داد و دلایل مختلفی آورد که در این یادداشت نمیگنجد. فقط میتوان گفت این بیماری حریفی قدرتمند است و مسئولان به همین راحتی نمیتوانند خودخواهانه و خودمحورانه در مورد آن تصمیم بگیرند. به نظر میرسد مسئولان بهداشت کشورمان ظرفیتهای داخلی از جمله تأثیر داروهای طب سنتی بر درمان بیماری کرونا را به روی خود بسته بود و نظر عدهای از مسئولین بهداشتی حکم وحی منزل در سیستم بهداشتی کشور داشت. این بزرگترین خطای مسئولان بود.
ظاهرا مشکل کشور ما در تمام زمینهها «فرد محور» بودن مسئولیتهاست. بازی با جان مردم اصلا شوخی بردار نیست. گروه محور بودن و متخصص محور بودن به همراه استفاده از تجربه کشورهای دنیا و بهروز شدن لحظهای در مهار کرونا موثر است. دولت باید با بخشهای مختلف در داخل کشور و کشورهای موفق در این زمینه تعامل کند، الگوهای موفق را پیبگیرد و خودمحوری را کنار بگذارد تا در جنگ با کرونا پیروز میدان شود.
بازخواست مدیران و اصلاح رویهها
حجتالاسلام نصرالله پژمانفر رییس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی، در صفحه شخصی خود در توئیتر اعلام کرده که «تاکنون بیش از ۴۰ شکایت از شخص آقای ملکزاده معاون پژوهشی مستعفی وزارت بهداشت در ماههای گذشته به کمیسیون اصل ۹۰ واصل شده است و طبق قوانین کمیسیون اصل نود با استفاده افراد پیگیری شکایات متوقف نمیشود و فرد باید پاسخگوی عملکرد خود باشد.»
عادی انگاری اشتباهات مسئولان بزرگترین خطر برای امنیت یک کشور و عزت یک نظام است. مسئولان قضایی ما نباید فقط به هشدار و تذکر بسنده کنند، باید با اصلاح رویهها و قوانین یک مسئول را محصور کنند و نگذارند هر رفتاری که میخواهد انجام دهد و با یک استعفا کارش را تمام کند. اصلاح قانون نیز باید مدیران را مجاب کند تا هر تصمیمی که میگیرند، با تضمین و تعهد باشد و قبل از اجرای آن تصمیم، تعهدات لازم از مدیران گرفته شود و در صورت اشتباه بودن تصمیمات و ایجاد خسارت به هر نحوی، مدیر و مسئول تصمیم گیرنده خود را مسئول رفتار و تصمی خود و زیرمجموعهاش دانسته و پاسخگو و جبران کننده بداند.