صبح سهشنبه، ششم تیرماه بود که گشت پلیس فرانسه در شهر نانتر در حومه فرانسه خودرویی با سه سرنشین را متوقف کرده و یکی از افسران پلیس هنگام بازرسی از راننده خودرو، آن نوجوان 17 ساله را از نزدیک هدف گلوله قرار داده و او را در دم میکشد. این اولین حادثه خشونت پلیس در فرانسه نبوده است، حداقل در سال جاری میلادی پلیس فرانسه سه نفر دیگر را در ایست و بازرسی خودروها به قتل رسانده است! سال گذشته هم 13 نفر به همین شکل کشته شده بودند. این سومین موج اعتراضات خشونتآمیز است که مکرون از زمان انتخاب شدنش در مقام رئیسجمهور در سال ۲۰۱۷ با آن مواجه میشود. پیش از آن نیز مکرون با جنبش اعتراضی جلیقه زردها و تا همین چند ماه پیش نیز با جنبش اعتراضی بر سر تغییرات سن بازنشستگی روبهرو بود.
فرانسه مدتهاست به ویترینی از نابرابری، ظلم و نژادپرستی علیه رنگینپوستها تبدیل شده است و این اتفاق فتیله آغاز اعتراضات و درگیریهای جدیدی در فرانسه شده و چندین هفته است که مردم در شهرهای گوناگون خودروها را به آتش میکشند و با پلیس درگیر هستند. آتش اعتراضات جدید در فرانسه آنقدر بالاست که مقامات این کشور به فکر محدود کردن دسترسیهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی برای مردم افتادهاند.
«امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه در دیدار شهرداران شهرهایی که مردمشان در خیابانها به اعتراض دست زدهاند، اعلام میکند که لازم است اینترنت و شبکههای اجتماعی برای مردم محدود شود. او میگوید وقتی اوضاع از دست خارج میشود، باید اینترنت را محدود یا قطع کرد.
هرچند این سخنان مکرون را «الیویه وران» سخنگوی دولت فرانسه تصحیح کرد و گفت، منظور مکرون قطع اینترنت نیست ، بلکه برخی قابلیتهای شبکههای اجتماعی، مانند اشتراک موقعیت است که به جمعشدن افراد برای اعتراض کمک میکند؛ اما به هر حال فرانسهای که خود همیشه برای ما نسخه پیچیده و از آزاد گذاشتن آشوبگران و اغتشاشگران در کشورمان حمایت کرده است و مانند دیگر کشورهای غربی آزادی کامل شبکههای اجتماعی در ایران را خواستار بوده است، خود به فکر بستن شبکههای اجتماعی افتاده است!
تلگرام، تیکتاک، اسنپچت و... از جمله برنامههایی هستند که معترضان در فرانسه از آنها برای سازماندهی اعتراضات خود استفاده میکنند و طبق ادعای مقامات فرانسوی، آنها توانی بر مدیریت مردم معترض این کشور در این بسترها ندارند و این اوضاع امنیتی را از دست آنها خارج میکند. پیشتر «ژان نوئل باروت» وزیر مخابرات فرانسه پیشنهاد داده بود به منظور جلوگیری از شورش معترضان، کارگروهی برای بررسی اقدامات پیشگیرانه و کنترل شبکههای اجتماعی ایجاد شود. حتی در شبکههای اجتماعی پیامی منتسب به وزارت کشور فرانسه منتشر شد که از اعمال محدودیت و قطع اینترنت در برخی نقاط و زمانها خبر میداد، پیامی که بعدها تکذیب شد؛ اما برخی آن را واقعی و تکذیب آن را ترس فرانسه از گستردهتر شدن اعتراضها میدانند.
این اقدامات فرانسه در حالی است که این کشور در اردیبهشتماه امسال افزون بر طرح ممنوعیت دسترسی جوانان زیر ۱۵ سال به شبکههای اجتماعی در مجلس ملی فرانسه، لایحه محدود و ایمنسازی اینترنت را در دستور کار قرار داده بود. لایحهای که ادعا دارد هدف آن کمک به خانوادهها برای امنیت بیشتر در فضای مجازی است. رسانههای فرانسه مانند رادیوی این کشور، طرح حمایت دولتشان از خانوادهها در فضای مجازی را ستایش میکنند؛ اما همین رسانه در برخورد با طرح صیانت در ایران میگوید: «جمهوری اسلامی ایران، با روشهای مختلف از جمله مسدود نمودن برخی از صفحات، پایگاهها و شبکههای اجتماعی، همچنین قطع کامل شبکه اینترنت، برای اعمال محدودیتهای شدید اینترنتی تلاش میکند.» این استاندارد چندگانه همیشه بوده است، آلزایمر در روح و روان غربیها رسوخ کردهاست و آنها به اظهارنظرهای منفعتطلبانه عادت دارند. در حالی که شب و روز درباره ایران یا چین و حتی روسیه صحبت میکنند، آیا تا به حال شنیدهاید که فرانسه یا دیگر کشورهای غربی از محدودیتهای اینترنتی در امارات متحده عربی حرفی بزنند؟ کشوری که در آن تماسهای صوتی بر بستر اینترنت به سرویسهای داخلی محدود است و کاربران مجبور به خرید VPN هستند.
فرانسه تنها کشوری نیست که به فکر محدودکردن فضای مجازی و بستن شبکههای اجتماعی افتاده است، پیشتر آلمان هم برنامهای برای بستن تلگرام در این کشور داشته است. ماههای گذشته، پیامرسان تلگرام تحت فشار دولت آلمان، مجبور به مسدود کردن 64 کانال تلگرامی در این کشور شده بود. تلگرام در صورتی که این کار را انجام نمیداد، با خطر فیلترشدن در این کشور مواجه میشد. هنوز فیلتر شدن تلگرام در برزیل را فراموش نکردهایم که به دلیل بیتوجهی به دستورات مقامات قضایی این کشور، چند هفته فیلتر شده بود.
برخوردهای دولت فرانسه و کشورهای غربی در مواجهه با شکلگیری خیزشهای مردمی در فضای مجازی از آن جهت جالب توجه است که این موجهای مردمی در آن کشورها بدون دخالت عاملهای خارجی شکل میگیرد. در واقع، برای شکلدهی اعتراضات مردمی در فرانسه، کسی یا جایی پولی خرج نمیکند، این حرکتهای مردمی خودجوش و برخاسته از خشم چندین ساله بیرون میآید و به همین علت است که این اعتراضها در فرانسه خاموشنشدنی شده است و شاید مدتی فروکش کند؛ اما کمتر از چند ماه به یک بهانه جدید داغ میشود. در کشورمان ایران مشاهده میکنیم که همین غربیها از چندین جبهه مشغول مسموم کردن فضای مجازی ایرانیان هستند و مردم کشورمان را به آشوب و اغتشاش تشویق میکنند و هر روز لیدر جدید با یک کمپین جدید معرفی میکنند، اما باز هم در نهایت شکستخورده و گولخورده هستند و آشوبهای کشورمان به سرعت فروکش میکند. مردم کشور ما آزادی واقعی را در جامعه خود لمس کردهاند. جامعهای که تلاش میکند روز به روز برابرتر باشد، تفاوت دارد با جامعهای که روزبهروز گسستهتر و نژادپرستانهتر میشود. مردم فرانسه برای آزادی تلاش میکنند و برای آن به کف خیابانها آمدهاند، آزادیای که در آن سفیدپوست، سیاهپوست و رنگینپوست، مهاجر و بومی با هم فرقی ندارند و این همان آزادی واقعی است، آزادیای که مردم فرانسه برای آن تلاش میکنند، آزادیای است که ایرانیان سالهاست طعم آن را چشیدهاند و این آزادی واقعی است. مردم فرانسه از آزادیهای نمادین که سیاستمداران و سرمایهداران غربی آنها را سالها با آن گول زدهاند، خسته شدهاند، طرح ولنگاریهای جنسی و برهنه پوشی با عنوان جذاب آزادی، موضوعی است که دولتمردان غربی با آن سعی میکنند جوامع را از آزادیهای واقعی منحرف و محروم کنند.