رقابتهای انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی با تکثر لیستهای گوناگون در مرداد 1358 شکل گرفته بود؛ اما برخی گروههای سیاسی در اولین انتخابات کشور علم تحریم را برداشتند و به جای مشارکت در انتخابات، قهر با صندوق را پیشه خود کردند!
«چریکهای فدایی خلق» از جمله این گروهها بودند که خیلی زود به دنبال واگرایی و تحریم انتخابات رفتند و امام و انقلابیون را به اغواگری و مردمفریبی متهم کردند! آنان مدعی بودند: «با وجود این حاکمیت ارتجاعی کنونی تمام سازمانها و گروهها را دعوت نمود تا در انتخابات مجلس خبرگان شرکت کنند، زیرا که در این امر منافع سرشاری دارد، چرا که با دموکراتیک جلوه دادن انتخابات و در نتیجه فریب تودهها از نتیجه ناگزیر آن چماق دیگری برای سرکوب خلق و پیشاهنگش میسازد، چماقی که کارآیی آن به مراتب بیشتر از چماق رفراندوم است.» آنها حتی دیگر گروههای چپگرا را که به شرکت در انتخابات مایل بودند، به نقد کشیدند و با منطق آنان برای مشارکت در انتخابات مخالفت کردند. آنان به حزب توده حمله کرده و مینویسند: «تصمیم شما به شرکت در مجلس خبرگان ناشی از تمایل شما در کاهش فشار نیروهای ارتجاعی بر شماست و شما میخواهید با تسلیم شدن، این فشار را کاهش دهید.» و در ادامه در حالی که متوهمانه به سقوط رژیم جمهوری اسلامی امیدوار بودند، دلایل دهگانهای را برای ضرورت تحریم انتخابات بر میشمارد. روح استدلالهایشان آن بود که این گروهک به خوبی میدانست که از پیش شکست خورده است و جایگاهی نزد مردم ندارد، اما این محبوبیت نداشتن را پنهان کرده و «مهندسی انتخابات» را عامل شکست محتوم خود میخواند. آن هم در زمانی که جریان انقلابی از حداقل اقتدار محروم است و دولت در اختیار نهضت آزادی است و عملاً هنوز ساختار قدرتی شکل نگرفته که کسی بتواند اعمال حاکمیت کند. تنها قدرت جریان انقلابی منسوب بودن به حضرت امام(ره) و محبوبیت نزد مردم است. جالب آنکه حضرت امام(ره) نیز در این میان دخالتی نداشته و همه امور را به رقابت گروههای سیاسی واگذار کردهاند. با این توضیح در بند هشتم بیانیه طراحان خط تحریم میخوانیم: «شرکت مخالفین در این انتخابات و سپس شکست محتوم آنها تنها میتواند در خدمت ظاهرسازی «دموکراتیک» حاکمیت کنونی قرار گیرد.»
اما این همه ماجرای چریکهای فدایی خلق نبود و در چند روز مانده به انتخابات وارد میدان انتخابات شدند و در ارگان رسمی سازمان نام چند نفر از منسوبان خود را برای برخی از استانها معرفی کردند. حشمتالله رئیسی، رقیه دانشگری، مصطفی مدنی و مهدی حاج قاضیتهرانی، چهار نامزدی بودند که از جانب این سازمان در استان تهران نامزد شده و مورد حمایت قرار گرفتند. در استان آذربایجان شرقی و غربی، کردستان، خوزستان، گیلان و مازندران نیز افراد معرفی شده بودند که هیچ یک نتوانستند اعتماد اکثریت مردم را جلب کنند.
«محسن پزشکپور» دبیر حزب پان ایرانیست نیز در فاصله سه روز مانده تا برگزاری انتخابات مجلس خبرگان از تصمیم حزب متبوع خود برای تحریم انتخابات خبر داد و در بیانیهای اعلام کرد: «هرگز آنچه اکنون به عنوان مجلس خبرگان عنوان گردیده نمیتواند جایگزین مجلس مؤسسان باشد و چنین بدعتی برای بنیانگذاری نخستین پایه نظام انقلابی ایران که قانون اساسی آن باشد نخواهد توانست پیوند و ارتباط لازم را فی مابین تمامی ملت ایران با قانون اساسی به وجود آورد.»
در واکنش به ادعای جریانهای سیاسی ریز و درشتی که خود را در پشت عنوان خلق و مردم پنهان کرده و این نام را بهانه هجمه به نظام اسلامی و خط امام کرده بودند و معترضانه به انتخابات مینگریستند و برخی از تحریم دم میزدند، اظهارات آیتالله طالقانی روشنگرانه و تأملبرانگیز بود. مرحوم طالقانی که در این ایام به شدت مورد حمایت گروههای چپ و راست قرار داشت و نام او ابزاری برای حمله به امام(ره) و دیگر روحانیون انقلابی بود، در اولین نماز جمعه پس از پیروزی انقلاب اسلامی (که با دستور حضرت امام به امامت ایشان و با حضور بیش از یک میلیون نمازگزار برگزار شد) به ماجرای انتخابات اشاره کرد و چنین گفت:
«مسئله دیگری که جریان روز است، مسئله انتخاب مجلس خبرگان است. ما نمیخواهیم بگوییم این مجلس بیعیب و نقص است. به هر صورت باشد، مسلماً یک مجلس کامل و تامی نخواهد بود. اگر به صورت انتخابات بیشتر و گستردهتر و افراد بیشتری هم باشند، باز هم آنهایی که نق باید بزنند، نق میزنند. یک عده حرفشان و گروهشان منفیبافی است. کار مثبتی که ندارند؛ هی مشغول ایراد گرفتن هستند. البته باید همه اقشار و همه گروهها شرکت کنند. آزادند در شرکت کردن، من تعجب میکنم؛ بعضی گروهها میگویند آزادی نیست، پس معلوم میشود مفهوم آزادی هم مفهوم خاصی است که فقط مثل مفهوم قشر، طبقه و دیگر لغتها عده خاصی میفهمند. کسی مانع شده از اینکه کسی رأی بدهد؟! این هوچیگری که آزادی نیست؛ آیا کسی جلوی کسی را گرفته؟ سلب آزادی به وسیله پول است، ارتش است، قدرت است. اینها مردم هستند. همین خلقی که عدهای طرفدارش هستند اینها هستند که رأی میدهند. اینها هستند که دنبال رهبر هستند. ما نمیدانیم این خلق، این قشری که حقش تضییع شده و آزادیاش سلب شده، اینها کی هستند. اگر این مردمند که همه پشت سر رهبرند، همه وظیفه دینی و اسلامیشان را از ابتدای این حرکت، این جنبش و این انقلاب روی وظایف اسلامی و ملی و دینیشان انجام دادند. حالا همه دارند انجام میدهند.»
این سخنان رسواکننده نقش مؤثری در عدم اقبال جامعه به خط تحریم داشت و با وجود جوسازیهای صورت گرفته مردم بیتفاوت به آن به استقبال انتخابات رفتند.