تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۹  ، 
کد خبر : ۲۹۸۶۰۳

عادل الجبیر؛ دیپلماتی دردسرآفرین

پایگاه بصیرت / محمدعلی عسگری
(روزنامه شرق - 1395/10/18 - شماره 2770 - صفحه 9)

بعضی او را دیپلماتی مردد می‌دانند و می‌گویند طرز لباس‌پوشیدنش این مسئله را کاملا نشان می‌دهد. او نمی‌داند مانند برادرانش (مازن، نایل و ماهر که در واشنگتن زندگی می‌کنند) لباس‌های غربی بپوشد یا به سبک‌و‌سیاق سعودی‌ها لباس عربی بر تن کند؛ از‌این‌رو شخصیت ضعیفی دارد و نمی‌داند به دستورات اربابان سعودی خود گوش بدهد یا به سابقه و سکونت خود توجه کند که همه در غرب شکل گرفته است. رسانه‌های ایران پر است از خبرهای منفی درباره این وزیر خارجه عربستان. دلیل آن هم روشن است. عادل الجبیر همواره به ایران حمله کرده و با بدترین الفاظ و تعابیر سیاست‌های ایران را به باد انتقاد گرفته است.

برخی جریان ترور او را عامل این کینه و دشمنی بی‌پروا و گستاخانه نسبت به ایران می‌دانند، اما برخی دیگر رویکرد او را نسبت به ایران بازتاب‌دهنده رویکرد کلی عربستان در دوران جدید خود و به‌ویژه بعد از روی‌کارآمدن سلمان بن عبدالعزیز می‌دانند. رویکردی که عربستان را از آن لاک محافظه‌کارانه همیشگی‌اش خارج کرده و با توهم اینکه قدرت برتر منطقه بوده و کل کشورهای عرب را نمایندگی می‌کند، بر آن شده تا به گفته خودش جلوی «توسعه‌طلبی‌های ایران» را گرفته و قدرت تحلیل‌رفته اعراب را احیا کند. این قدرت‌نمایی و قدرت‌طلبی، نیازمند یک دیپلماسی تهاجمی است؛ چیزی که عادل الجبیر آن را نمایندگی می‌کند.

کارشناسان معتبر جهانی این رویکرد را در ادامه و در مسیر تقویت یک نوع «جنگ سرد منطقه‌ای» بین عربستان و ایران می‌دانند و می‌گویند موجب خصومت‌های بیشتر و بی‌ثباتی در منطقه خواهد شد. تحولات سوریه، یمن، عراق، مصر، لبنان و... گواه این جنگ سرد منطقه‌ای است. جنگی که تا عربستان دست از سیاست تهاجمی خود برندارد، نمی‌توان پایانی بر آن متصور شد. تا این معادله برقرار باشد عادل الجبیر نیز وزیر خارجه عربستان خواهد بود، مگر اینکه این رویکرد تغییر کند که در آن صورت می‌توان انتظار تغییر در لحن و گفتار یا حتی جایگاه و مکان این وزیر خارجه قد‌کوتاه سعودی با آن چشمان نافذش را داشت. درباره او بسیار گفته‌اند و می‌گویند و به‌خصوص رسانه‌های ایران پر است از اظهارات جنجالی او یا شایعاتی درباره شخصیت و حتی زندگی خصوصی‌اش. مروری بر همه اینها می‌تواند چهره روشن‌تری را از او ارائه کند.

زندگی و شخصیت

«عادل بن احمد بن محمد بن عثمان الجبیر»، متولد سال ١٩٦٢ (٥٤‌ساله) است. او در روستای «حرمه» در منطقه «سدیر» عربستان و در منزلی بدون آب و برق متولد شد. پدرش «احمد بن جبیر» است که به عنوان «وابسته فرهنگی» عربستان در آلمان فعالیت داشت. جایی که عادل و شش خواهرش نیز در آنجا تحصیل کردند. عمویش محمد بن ابراهیم بن جبیر در پست‌های عالی در داخل عربستان، از جمله رئيس دیوان عالی و وزیر دادگستری و رئيس شورای عربستان حضور داشت. عادل به همراه مادر و خواهر و برادرانش ساکن آمریکا بودند و بسیار کم به کشورشان سفر می‌کردند. پدر او ١٥ سال پیش بازنشسته شد و به عربستان بازگشت، اما همسر و فرزندان او در آمریکا ماندند. پدر در ریاض با فرد دیگری ازدواج کرد و خانواده جدیدی تشکیل داد.

الجبیر تحصیلات ابتدایی خود را در آلمان و زمانی که پدرش وابسته فرهنگی عربستان در این کشور بود، آغاز کرد. پس از آن تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاهی در شمال تگزاس آمریکا ادامه داد و سال ١٩٨٢ در رشته اقتصاد و علوم سیاسی لیسانس گرفت. او در سال ١٩٨٤ در رشته روابط بین‌الملل از دانشگاه «جورج تاون» در واشنگتن مدرک فوق‌لیسانس خود را دریافت کرد. او در مسیر کاری خود دکترای افتخاری نیز از دانشگاه تگزاس دریافت کرد. الجبیر در کنار زبان مادری خود، بر دو زبان انگلیسی و آلمانی کاملا مسلط است و بر زبان فرانسه نیز تسلط نسبی دارد.

تسلط الجبیر بر روابط بین‌المللی از حضورش در دانشگاه جورج‌تاون کلید خورد. ابتدا از طریق بندر بن سلطان شاهزاده معروف سعودی که در آمریکا نفوذی گسترده داشت، به خدمت درآمد. او ابتدا مترجم و سپس مشاور او شد. اما نزدیک‌شدن او به ملک عبدالله که در آن زمان ولیعهد بوده و به دلیل بیماری ملک فهد و ناتوانی در انجام کارها، حاکم واقعی کشور به شمار می‌رفت، موجب شد با توصیه آمریکایی‌ها و بندر بن سلطان در سال ۲۰۰۴ به سمت مشاور دیوان پادشاهی با رتبه وزیر برسد. با وخیم‌شدن جایگاه بندر بن سلطان در آمریکا، الجبیر در سال ۲۰۰۶ به عنوان سفیر عربستان در واشنگتن تعیین شد. گفته می‌شود ملک عبدالله می‌دانست که او شناخت خوبی نسبت به آمریکا دارد. به همین خاطر هنوز چند ماه از انتقال ترکی الفیصل از سفارت عربستان در انگلستان به آمریکا نگذشته بود که او را فراخواند و عادل الجبیر را به عنوان سفیر جدید این کشور در واشنگتن معرفی کرد.

در سال ٢٠٠٧ این خبر پیچید که ایران می‌خواسته الجبیر را ترور کند. عامل این ترور نیز یک تاجر مواد مخدر آمریکایی ایرانی‌الاصل به نام «منصور ارباب سیر» معرفی شد که در همکاری با فرد دیگری به نام علی‌غلام شکوری (یک افسر سپاه) اقدام به ترور او کرده بودند. منابع آمریکایی مدعی شدند ارباب‌سیر در برابر این کار یک‌میلیون‌و ٥٠٠ هزار دلار دریافت کرده بود. اما ایران هرگونه دست‌داشتن دراین قضیه را رد کرد و آن را کاملا ساختگی دانست. این سناریوی ساختگی مدت‌ها موجی تبلیغاتی را علیه جمهوری اسلامی ایران در غرب به راه انداخت. اما در تلاش‌ها برای محکوم‌کردن ایران در مجامع بین‌المللی به‌خصوص سازمان ملل متحد راه به جایی نرسید و عملا سناریوی ترور عادل الجبیر به فراموشی سپرده شد.

گفته می‌شود الجبیر در سن بالا و حدود ۴۹ سالگی با یک بیوه اردنی کم‌سن‌وسال به نام فرح الفایز ازدواج کرد که صاحب دو فرزند بود. همسر الفایز در انفجار مرکز «البلیهد» در ریاض کشته شد و پدرش نیز کارمند سفارت عربستان در واشنگتن بود. الجبیر از این زن سه فرزند دارد. او با زیرکی و هوش خود توانست از شرایط و نقص و کاستی‌های حکومت آل‌سعود به‌نفع خود استفاده کند و در مدت کمتر از ٢٠ سال به سمت‌هاي ارشد دست یابد. الجبیر را باید یکی از نخبگان تحصیل‌کرده سعودی در غرب دانست که اکنون در کسوت وزیر خارجه عمل می‌کند. به نظر می‌رسد به‌لحاظ فکری، عادل الجبیر نیز مانند بقیه این نخبگان تفکراتی سکولار داشته باشد. دولت عربستان خلاف ظاهر مذهبی و سنتی‌اش دارای دو پایه مهم دینی و سیاسی است که نماد یکی را باید در روحانیون قدرتمند وهابی این کشور دید و دیگری را در همین تکنوکرات‌های غرب‌دیده و عمل‌گرا که بخش اعظم حکومت‌داری، سیاست‌مداری و رتق‌وفتق امور این کشور را بر دوش می‌کشند.

به‌لحاظ شخصی درباره الجبیر گفته‌اند: عادل در میان آمریکایی‌ها شخصیتی پذیرفته‌شده است. باوجود اینکه نشریه «تایم» آمریکا یک‌بار به عادل لقب «مرد هفته» را داد، اما مخالفان او معتقدند که او بیشتر دوست دارد یک آمریکایی باشد تا یک عربستانی! از جمله اقدامات عادل الجبیر که در ذهن اعراب، مسلمانان و عربستانی‌ها باقی مانده، نقش پررنگ او برای انحلال مؤسسه خیریه «الحرمین» و تحریک برای برکناري صدها خطیب و امام‌جماعت عربستانی بود، به‌علاوه تلاش او در مسئله تجدیدنظر درباره روش‌های اسلامی و لغو برخی از آیات قرآن در کتاب‌های درسی و آموزشی ازجمله اقدامات تحریک‌آمیز او توصیف شده است. درهمین‌راستا برخی این گفته را منتسب به او می‌دانند که گفته است: «اگر به عهد جدید و قدیم ایمان نداشته باشی نمی‌توانی مسلمان باشی و اگر به یهودیت و مسیحیت ایمان نداشته باشی، مسلمان نیستی».

هرچند تفکرات سکولاریستی امثال الجبیر قاعدتا باید با بخش سنتی جامعه عربستان در تضاد بوده و به‌خصوص با روحانیون سلفی چالش داشته باشد، اما چنان‌که گفته شد، حکومت آل‌سعود با یک تقسیم کار مشخص به هرکدام از این اقشار وظایفی معین واگذار کرده است. ازهمین‌روست که برای مثال الجبیر وقتی در مقام وزارت خارجه و سخنگوی دولت آل‌سعود قرار می‌گیرد، باوجود تفکرات شخصی‌اش، وقتی به موضوع رانندگی زنان می‌رسد، می‌گوید: «رانندگی زنان در عربستان، نیازمند کمی گذشت زمان است. این مسئله، یک مسئله دینی نیست، بلکه مسئله‌ای اجتماعی است». او سپس با انتقاد از مطرح‌کردن این مسئله از سوی منتقدان عربستان گفت: «منتقدان، تنها موضوع ممنوعیت رانندگی زنان در عربستان را می‌بینند و به پیشرفت‌هایی که در آموزش زنان در عربستان حاصل شده است، توجهی ندارند»!

تجارب کاری

اولین حضور رسمی و بارز عادل الجبیر در سیاست عربستان به آغاز بحران خلیج فارس (١٩٩١-١٩٩٠) برمی‌گردد که به‌عنوان سخنگوی رسمی عربستان در واشنگتن صحبت کرد. در سال ١٩٩٩ به‌عنوان مدیر دفتر رسانه‌ای عربستان در واشنگتن و یک سال بعد به‌عنوان مشاور ویژه سیاست خارجی «عبدالله بن عبدالعزیز»، پادشاه سابق که در آن زمان ولیعهد بود تعیین شد. سایت وزارت خارجه عربستان درباره سوابق کاری او می‌گوید: در سال‌های ١٩٩١ – ١٩٩٠ دفتر اطلاعات مشترک را در شهر ظهران در جریان عملیات توفان صحرا و سپر صحرا تأسیس کرد. در سال ١٩٩١ عضو هيئت اعزامی سعودی به مذاکرات چندجانبه مادرید برای صلح بود. در سال ١٩٩٢ عضو هيئت اعزامی سعودی در مذاکرات چندجانبه به‌منظور جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای در واشنگتن شد.

در دسامبر سال ١٩٩٢ با نیروهای سعودی به سومالی اعزام شد و در سال‌های ١٩٩٥- ١٩٩٤ در شورای روابط خارجی در نیویورک به‌عنوان دیپلمات میهمان حضور داشت. در همین اوان به هيئت نمایندگی عربستان‌سعودی در مقر دائم سازمان ملل متحد در نیویورک انتقال یافت و در سال ۱۹۹۹ دوباره به سفارت عربستان در ایالات متحده آمریکا برگشت و در سال ٢٠٠٠ به‌عنوان مدیر دفتر رسانه‌ها و امور کنگره در سفارت عربستان تعیین شد. در همان سال به‌عنوان مشاور خارجی در دیوان ولیعهد نیز ایفای نقش کرد. عبدالله بن عبدالعزیز، ولیعهد وقت و پادشاه بعدی سعودی، نسبت به او نظر خاصی داشت و همین امر ارتقای او را در سلسله‌مراتب قدرت عربستان سرعت بخشید.

در پی حوادث ۱۱ سپتامبر که عربستان به‌شدت در معرض اتهام بود، الجبیر مأمور آن شد تا به همه اتهامات علیه سعودی‌ها پاسخ دهد. در سال ٢٠٠٢ هنگامی که غربی‌ها شاهزادگان عربستانی را متهم می‌کردند که به گروه‌های تروریستی و جهادی کمک‌های مالی می‌کنند، جبیر در یک مصاحبه تلویزیونی حاضر ‌شد و ضمن رد این اتهام‌ها ‌گفت: «مگر عربستان دیوانه است كه به افرادی کمک مالی کند که تلاش دارند ما را بکشند». در جریان این حوادث، عربستان‌سعودی به‌شدت زیر فشار سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا بود و عادل الجبیر باید در این راه همکاری‌های گسترده‌ای با این سازمان‌ها می‌داشت.

یک‌بار الجبیر در شبکه‌های «سی‌ان‌ان» حاضر شد تا عربستان را از آنچه درباره ارتباط «اسامه بن لادن»، رهبر القاعده، با این کشور منتشر شده بود، مبرا کند. او با مهارت دیپلماتیکی‌اي که در سال‌های گذشته کسب کرده و به‌خصوص با توجه به شناخت عمیقی که از آمریکا داشت، توانست تا حدودی خاندان آل‌سعود را ازدست‌داشتن در ترورهای ١١ سپتامبر و عواقب آن مصون داشته و بکوشد تا لطماتی را که به روابط دو کشور در پی این حوادث خورده بود جبران کند. یک‌بار روزنامه «جروزالم پست» درباره او نوشت: «عادل از آغاز دهه ٩٠ در ارتباط و هماهنگی همیشگی با گروه‌های یهودی از جمله قوی‌ترین لابی صهیونیسم در آمریکا، یعنی «ایپک» بوده است» که با توجه به نقش او در آمریکا چندان بعید به نظر نمی‌رسد.

در سال ٢٠٠٧ ملک عبدالله او را به عنوان سفیر عربستان در آمریکا تعیین کرد و اعتبارنامه‌اش را در ٢٧ فوریه همان سال تحویل جورج بوش داد. این در زمانی بود که آمریکایی‌ها نسبت به بندر بن سلطان بدبین شده بودند و عربستان سعودی مجبور شد ترکی‌الفیصل سفیر خود در انگلستان را مأمور سفارت در آمریکا کند؛ وقتی عادل الجبیر جایگزین «ترکی‌الفیصل» شد، «علی عبدالعال» یک نویسنده عرب نوشت: «چه‌بسا ارتقای شغلی عادل الجبیر به دلیل آشنایی قبلی او با بندر بن سلطان باشد. او موفق شده اعتماد بندر را تا حدی جلب کند که او را به عنوان معاون خاص خود انتخاب کرده است و عادل بسیار به بندر نزدیک است».

دیدگاه‌ها

همه دیدگاه‌های عادل الجبیر قابل‌نقد است. اظهارات او درباره ایران بسیار کینه‌توزانه بوده و هیچ بویی از مصالحه یا آشتی نمی‌دهد. او همین دیدگاه‌ها را به‌خصوص درباره سوریه، عراق و حزب‌الله لبنان هم دارد که متحدان ایران در منطقه به شمار می‌روند. الجبیر خلاف سعود الفیصل، وزیر خارجه پیشین عربستان که نگرشی کاملا محتاطانه و محافظه‌کارانه داشت، تلاش می‌کند همه کشورها و ملت‌ها را علیه ایران تحریک کند و بر طبل «ایران‌هراسی» تا آخرین حد ممکن بكوبد. مقامات سیاسی در عربستان ابدی‌اند؛ به‌خصوص اگر فرد موردنظر کفایت لازم را داشته باشد. سعود الفیصل اندکی کمتر از ٤٠ سال بر مسند وزارت خارجه آل‌سعود تکیه زد و یکی از ستون‌های خاندان سلطنتی عربستان سعودی به شمار می‌رفت. او در چهار دهه توانست کشورش را از بحران‌ها و توفان‌های خاورمیانه به سلامت عبور دهد. اما عادل الجبیر خلاف او زبانی تند و برخوردهایی تحریک‌آمیز دارد.

در دو سال گذشته، بسیاری از اظهارنظرهای او نادرست یا غلط و نسنجیده بوده است. حتی بعد از سال‌ها وقتی او سفیری برای عراق تعیین کرد، فردی را برای این مأموریت گماشت که با اظهارات تحریک‌آمیزش همه عراقی‌ها را برآشفت. به گونه‌ای که خواستار اخراج او از این کشور شدند. یکی دیگر از نمونه برخوردهای تند و شتاب‌زده او بستن سفارت عربستان در ایران بود که به دنبال حمله گروهی به این سفارتخانه فورا دستور خروج پرسنل این سفارت از خاک ایران را داد. مقایسه اعمال و گفتار عادل الجبیر با سعود الفیصل به روشنی تفاوت دو رویکرد مهم در سیاست عربستان در سال‌های اخیر را نشان می‌دهد.

در میان اظهارات الجبیر به‌ندرت سخنانی سنجیده و توأم با آرامش و اطمینان درباره ایران به گوش می‌رسد. اظهارات ضدایرانی او آن‌چنان تکراری و نخ‌نما شده است که در موارد بسیاری مقامات ایرانی نیازی به پاسخ‌گویی به آنها نمی‌بینند. با این همه او در سایر موارد نیز تقریبا اظهاراتی نسنجیده از این قبیل دارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

ایران:

«توافق هسته‌ای ایران همه مسائل را حل نمی‌کند و چالش‌هایی مانند تداوم درگیری اسرائیل و فلسطین، مسئله سوریه، رخدادهای یمن و عراق، تروریسم و مداخلات ایران در امور منطقه که همچنان ادامه خواهد داشت».

«سپاه ایران با مردم سوریه و در عراق می‌جنگند و در سراسر جهان، عملیات خرابکارانه انجام می‌دهند. اقدامات سلیمانی و سپاه در عراق نزد عربستان پذیرفتنی نیست!»

«درگیری‌های کنونی در یمن، جنگ در سوریه، بحران لبنان، مشکلات بین گروه‌های فلسطینی در غزه، اختلافات در کابینه افغانستان، بحران بحرین بین شیعه و اهل تسنن، مشکل طالبان در پاکستان و کل مسئله یمن با ایران مرتبط است و ایران باید این مسائل را حل کند».

«مادامی‌که ایران تغییر رفتار نشان ندهد، هیچ میانجیگری در کار نخواهد بود».

عراق:

«اگر بخواهیم کشور عراق به یک کشور متحد تبدیل شود، باید نیروهای الحشد الشعبی را از بین ببریم. نیروهای الحشد الشعبی شبه‌نظامی هستند». اما «ریاض غریب» از نمایندگان پارلمان عراق در پاسخ به سخنان تحریک‌آمیز الجبیر گفت: هدف از ابراز این سخنان، پوشش‌دادن جنایات سعودی‌ها علیه ملت یمن است. حیدر العبادی نیز در واکنش به اظهارات اخیر عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان که نیروهای حشد شعبی را «شبه‌نظامیان طایفه‌ای و فرقه‌ای» خوانده بود، گفت: عربستان مشکلاتش را با ایران بدون کشاندن پای عراق به وسط و دخالت‌نکردن علنی در امور داخلی کشور ما حل کند. او با رد اظهارات عادل الجبیر درباره حشد شعبی تأکید کرد، نیروهای حشد شعبی بعد از تصویب قانون دائمی حشد تبدیل به یک سازمان رسمی وابسته به دولت عراق شده‌اند.

سوریه:

«بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه رفتنی است. بشار اسد ضعیف شده است. به عقیده من کار اسد تمام شده است. دیگر اسدی نخواهد بود. این امر اجتناب‌ناپذیر است. این موضوع نیازمند گذر زمان است».

«اسد همین امروز برود، بهتر از فرداست».

روسیه:

«ما حاضریم در قبال دست‌کشیدن روسیه از اسد، سهمی در خاورمیانه به روسیه بدهیم که این کشور را بسیار نیرومندتر از دوران اتحاد جماهیر شوروی سابق کند. اختلاف ما با روسیه درباره سوریه در مورد نتیجه بازی نیست بلکه درباره راه رسیدن به نتیجه است».

آمریکای ترامپ:

«انتخاب ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا را تبریک می‌گوییم و امیدواریم این انتخاب منجر به تقویت روابط تاریخی عربستان و آمریکا شده و در راستای منافع یکدیگر باشد».

یمن:

«سلمان بن عبدالعزیز تلاش کرده سیاست متعادل و ثابتی را که حاصل میراث این کشور در تعامل با چالش‌های امنیتی، رشد تروریسم و دخالت‌های خارجی با هدف متزلزل‌کردن امنیت عربستان است، اتخاذ کند. عملیات «توفان قاطع» با هدف ترجمه این سیاست و تلاش برای بازگرداندن امید به این کشور و حفظ ثبات، امنیت و استقلال سیاسی یمن و جلوگیری از دخالت‌های خارجی و تجزیه داخلی اجرا شده است».

پاسخ‌ها به الجبير

«سيدحسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله لبنان یک بار در سخنانش او را «دیوانه» خطاب کرد؛ باری دیگر با اشاره به رفتارهای تمسخربرانگیز عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان، گفت: «وزیر خارجه عربستان خود را حاکم ملت سوریه می‌داند و در همین خصوص، پیشنهادی مضحک درباره سوریه به روس‌ها داده بود. عربستان به ادامه جنگ در همه زمینه‌ها و نپذیرفتن کمک دیگران اصرار دارد. این کشور از یمن می‌خواهد که تسلیم شود، به بحرین می‌گوید نابود شو و برای سوریه هم شرط می‌گذارد و به‌این‌ترتیب، همه پیشنهادهای گفت‌وگو را رد می‌کند». «بهرام قاسمی» سخنگوی وزارت خارجه ایران گفت: «عادل الجبیر ظاهرا هر موقع دچار سرخوردگی می‌شود سخنان مضحکی را درباره ایران به زبان می‌آورد که به او توصیه می‌شود در چنین مواقعی از اظهارنظر اجتناب ورزد و به عواقب سخنان خود کمی بیشتر بیندیشد».

شایعات

درباره عادل الجبیر به‌خصوص در رسانه‌های ایران هرروزه شایعات متعددی پخش می‌شد که نمی‌توان چندان به آنها اعتنایی داشت. عمده این شایعات پیرامون شخصیت الجبیر یا نقل خبرهایی مبنی بر شکست و برکناری اوست. یک بار رسانه‌های ایران به نقل از منبع مجهولی به نام «جیل الحریه و التنویر» نوشتند: محمد بن‌نایف، ولیعهد عربستان، در نامه‌ای غیررسمی به ملک سلمان بن‌عبدالعزیز، پادشاه این کشور، خواستار برکناری عادل الجبیر از مسند وزارت امور خارجه شده است. این اتفاق هرچند بعید نیست اما هنوز رخ نداده و خبرهای رسیده از عربستان سعودی نیز حکایت از وقوع چنین اتفاقی ندارد. عادل الجبیر روابط خوبی با محمد بن‌سلمان دارد. او کسی است که به خانواده حاکم بر ریاض سنجاق شده است و پادشاهی بیمار عربستان سعودی نیز جایگزین بهتری دراین شرایط برای او ندارد.

یک بار دیگر در جایی به نقل از روزنامه کویتی القبس نوشتند: «فرح الفائز» (٢٧ساله) همسر وزیر خارجه آل‌سعود مدعی شد به دلیل همجنس‌بازبودن همسرش، خواستار طلاق از او شده و روند طلاق خود را در دادگاهی در بریتانیا آغاز کرده است. این روزنامه کویتی در ادامه خبر خود نوشت: «عادل الجبیر» دیپلمات ۵۰ساله عربستانی (که در نوع خود یکی از جوان‌ترین سیاست‌مداران این کشور محسوب می‌شود) علاوه بر درگیرشدن در موضوع طلاق خود و همسرش، با رسوایی دیگری نیز دست‌وپنجه نرم می‌کند و آن انتشار اخباری مبنی بر حضور او در یک پارتی شرم‌آور مردانه در کشور تایلند است؛ اما این خبرها در هیچ‌یک از منابع معتبر عربی نیامده است و تأیید یا تکذیب آنها به آسانی ممکن نیست.

نکته پایانی

شاید این موضوع را هم بتوان یکی از بدشانسی‌های حسن روحانی، رئيس‌جمهور ایران و محمدجواد ظریف، وزیر خارجه‌اش دانست که اتفاقا در دورانی بر سر کار آمده‌اند که در عربستان گروهی کاملا متناقض بر سر کار آمده‌اند. این بدشانسی قطعا با روی‌کارآمدن دونالد ترامپ و تیمش در آمریکا تکمیل خواهد شد. خلاف لحن تحریک‌آمیز و جنگ‌طلبانه عادل الجبیر، محمدجواد ظریف همواره سعی کرده است لحنی مؤدبانه و محترمانه در رابطه با عربستان سعودی داشته باشد؛ حتی پیش‌ازاین، برخی کشورها ازجمله عمان و روسیه و بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، خواستار میانجیگری بین ایران و عربستان شدند؛ اما چنانکه در اظهارات عادل الجبیر مشاهده شد او در شرایط کنونی هیچ دلیلی برای «میانجی» نمی‌بیند. این نوع برخورد را هم باید یکی دیگر از ناپختگی‌های الجبیر دانست.

شاید تجربه شکست در یمن، شکست و ناکامی در سوریه، شکست در ارتباط با کشورهای مهم عرب ازجمله مصر، شکست در تشکیل یک ائتلاف قوی عربی (به طوری که پاکستان، عمان، مراکش و... از آن انصراف دادند یا به آن نپیوستند)، را بتوان به شکست و ناکامی‌های عربستان در حوزه نفت و انرژی، سیاست داخلی و پیشبرد اصلاحات اضافه کرد و نتیجه گرفت که شاهزادگان تازه به‌قدرت‌رسیده عربستان روزهای خوش و آرامی را پیش‌روی خود ندارند. دراین‌میان بی‌تردید نقش عادل الجبیر، وزیر خارجه تازه به‌قدرت‌رسیده این کشور نقشی تعیین‌کننده بوده است. برخی از کارشناسان خارجی با توجه به ناکامی‌های گسترده عربستان در سال گذشته میلادی، سال ٢٠١٧ را برای عربستان سالی تعیین‌کننده می‌دانند. آیا این سال برای وزیر خارجه جنجالی عربستان نیز سالی تعیین‌کننده خواهد بود؟

http://www.sharghdaily.ir/News/111804

ش.د9503413

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات