فشار تحریمها که از نیمه دوم سال افزوده خواهد شد، این شرایط را سختتر خواهد کرد و ما را به این نکته واقف میکند که نجات ایران در گرو تصمیم امسال ماست، تصمیم سختی که 30 سال قبل توسط مسئولان کشور گرفته شد[...]
یادداشت: «فشار
تحریمها که از نیمه دوم سال افزوده خواهد شد، این شرایط را سختتر خواهد
کرد و ما را به این نکته واقف میکند که نجات ایران در گرو تصمیم امسال
ماست، تصمیم سختی که 30 سال قبل توسط مسئولان کشور گرفته شد و صلحی پایدار،
پرفایده و کمهزینه را برای ایران و نظام جمهوری اسلامی به ارمغان آورد.»
این عبارات، جملات محسن هاشمی است که به تیتر یک رسانههای اصلاحطلب بدل
شد! آن هم درست به فاصله کمتر از یک روز از ادعای دونالد ترامپ، رئیسجمهور
ایالات متحده آمریکا درباره آمادگی برای مذاکره بدون پیششرط با ایران!
ادعایی که اگرچه دیگر مقامات آمریکایی نیز آن را باور ندارند و همچنان پس
از اعلام ترامپ نیز بر شرطهای آمریکا تأکید دارند، اما انگار برخی در
ایران روی حرف دیوانهای، چون ترامپ حساب ویژهای باز کرده و نسخه مذاکره
میپیچند، آن هم تنها به فاصله چند ماه از خروج ایالات متحده آمریکا از
برجام! فراتر و جدای از آنکه ترامپ چه گفته است و چه مقاصدی را با بیان
این جملات دنبال میکند، آنچه نگرانکننده است و از آن میتوان به منزله یک
زنگ خطر برای کشور یاد کرد، وجود افراد و جریانهایی است در داخل کشور که
با توجه به ماجرای برجام که سرنوشت آن همچنان در هالهای از ابهام قرار
دارد و بدعهدیهایی که هنوز با آن درگیریم، از ضرورت مذاکره با آمریکا سخن
به میان میآورند و عملاً این امید را که برجام با وجود همه مشکلاتی که
داشت و علیرغم آنکه عایدی چندانی برای کشور نداشت، حداقل موجب شد
سرسختترین حامیان مذاکره و ارتباط با آمریکا به این نتیجه برسند که اعتماد
به امضا و قرارداد آمریکاییها غیر منطقی است و نباید برای حل مشکلات نگاه
به بیرون داشته باشیم نیز از بین رفته است، اما به نظر میرسد این جریان
خاص و این افراد خاص بیش از اینها خودباخته هستند و عملاً تنها دستاورد جدی
برجام را هم زیر سؤال بردند، تا خسارت محض بودن برجام بیش از پیش به اثبات
برسد.