شانزدهم آذر سرآغاز تثبيت حرکت جنبش دانشجويي در ريل انقلابيگري و مبارزه با استعمار و استبداد است. درست در فردای پيروزي کودتاي انگليسيـ آمريکايي 28 مرداد 1332 که فصل حاکميت مطلق استبداد و سرکوبي مبارزان و انقلابيون و آزاديخواهان فرا رسيده بود[...]
یادداشت: شانزدهم
آذر سرآغاز تثبيت حرکت جنبش دانشجويي در ريل انقلابيگري و مبارزه با
استعمار و استبداد است. درست در فردای پيروزي کودتاي انگليسيـ آمريکايي 28
مرداد 1332 که فصل حاکميت مطلق استبداد و سرکوبي مبارزان و انقلابيون و
آزاديخواهان فرا رسيده بود، اين دانشگاه و جنبش دانشجويي بود که پرچم
مبارزه با استبداد و استعمار را در دست گرفت و براي احقاق حقوق ملت ايستاد و
ريخته شدن خون سه دانشجو، خط سرخي بود که جنبش دانشجويي را در در دوران
ستمشاهي در خط استکبارستيزي قرار داد.
جنبش دانشجويي پس از پيروزي
انقلاب اسلامي با تحول و تعالي عميقي مواجه شد و انقلاب اسلامي آرمانها و
فرصتهايي را پيش روي اين جريان قرار داد که پيش از آن فرصت ظهور و بروز آن
فراهم نبود. سرآغاز حرکت جديد جنبش دانشجويي را ميتوان در ماجراي تسخير
لانه جاسوسي مشاهده کرد که رهبر بزرگ نهضت ملت ايران آن را «انقلاب دوم؛
انقلابي بزرگتر از انقلاب اول» ناميد!
در عصر حاضر و در پايان دهه
چهارم انقلاب اسلامي، عنصر مقوم و حياتبخش هويت دانشجويي، عنصر
«انقلابيگري» است. انقلابيگري قرار نيست تنها در سطح شعار دادن تقليل
يابد؛ بلکه تحقق عيني و عملي آمال انقلابيون واقعيتي است که تنها از طريق
تشکيل حکومت اسلامي ممکن خواهد شد و نظام اسلامي ساختاري است که از تعين
روحيه انقلابي حاصل آمده است. با اين نگاه تلاش براي حفظ نظام اسلامي
مادامي که هدف آن اقامه همه آرمانهاي الهيـ انساني است، خود عين
انقلابيگري و مهمترين آن است.
پرچم انقلابيگري در نظام اسلامي در
اختيار راهبر و حکيمي است که هم با شاخصههاي انقلابيگري آشنا است و هم با
حکمت و مصلحت امور را در طول سه دهه اخير تدبير کرده است. اگر يکي از
شاخصههاي انقلابيگري فسادستيزي و مطالبه عدالت باشد، رهبر حکيم انقلاب به
خوبي ميدانند که اين مهم با توجه به چه اقتضائاتي ممکن خواهد شد و
افراطيگري در اين مسير بستر را براي بهرهبرداري چه کساني فراهم خواهد
آورد.
از این رو جنبش دانشجويي که آرمانخواهي و انقلابيگري را سرلوحه
فعاليتهاي خود قرار داده است، بايد بداند بدون تبعيت از رهبر معظم انقلاب
در مسير انحراف و انحطاط قرار خواهد گرفت، هرچند در دستانش پرچم
عدالتخواهي را برافراشته باشد؛ «الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ،
وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ».