میتوان چکیده آنچه این دوره بر جشنواره کن گذشت، در این سخن «ژان لوک گدار» دانست که در مصاحبهای گفت جشنواره کن به یک سلاح تبلیغاتی تبدیل شده است[...]
میتوان چکیده آنچه این دوره بر جشنواره کن گذشت، در این سخن «ژان لوک گدار» دانست که در مصاحبهای گفت جشنواره کن به یک سلاح تبلیغاتی تبدیل شده است. واقعیت این است که جشنواره فیلم کن که در دهههای گذشته معتبرترین رویداد سینمایی جهان شناخته میشد، امروز به مرحلهای از افول رسیده که ژان لوک گدار از آن به اسلحه تبلیغاتی یاد میکند. جشنوارهای که تا دو دهه قبل، محل تجلی سینمای هنری و فیلمهای مستقل به حساب میآمد و آن دسته از سینماگران که حوصلهشان از فضای سطحی هالیوود به تنگ آمده بود و در پی کشف نگاهها و ایدههای متفاوتی بودند، به کن مراجعه میکردند، اما از دو دهه قبل، رفته رفته جشنواره کن هم دچار استحاله و سیاستزدگی شد. از یک طرف، سواحل کن هم محل موجسواری هالیوودیها شد و از طرفی هم غلظت شعارها و رفتار سیاسی آن هم به نفع سلطهگران و دولت فرانسه و همچنین اتحادیه اروپا پررنگتر و پررنگتر شد. شاید بتوان حضور آرنولد و راکی با زرهپوش بر فرش قرمز شصتوهفتمین جشنواره کن را نماد و نمود این تغییر ماهیت، از جشنوارهای هنری و مستقل به رویدادی تبلیغاتی و وابسته دانست. در افتتاحیه جشنواره امسال کن، وقتی پیام زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین به نمایش درآمد و ورود فیلمسازان و خبرنگاران روس به کن ممنوع شد، بر همه آشکار شد که اساسا این گردهمایی، در واقع دنبال چه پروپاگاندای اتحادیه اروپاست. جشنواره کن ۲۰۲۲ ظاهراً در اعتراض به جنگ، به استقبال رئیسجمهور اوکراین رفت و هنرمندان و اهالی رسانه روسیه را تحریم کرد، اما فراموش نمیکنیم که این جشنواره در تمام ادوار برگزاریاش نه تنها کوچکترین اعتراضی به جنایات رژیم صهیونیستی علیه ملتهای مسلمان نکرده که در اوج جنایات رژیم آپارتاید و اشغالگر صهیونیستی، پذیرای وزیر فرهنگ آن رژیم بود و محلی برای تبلیغ صهیونیستها فراهم کرد.
با این مقدمات، شاید نوع مواجهه هفتادوپنجمین جشنواره فیلم کن با ایران و سینمای کشورمان چندان دور از انتظار نباشد. این جشنواره در ادوار دورتر خودش، به سمت انتخاب فیلمها و فیلمسازان خنثی و صرفاً هنری از ایران، مثل عباس کیارستمی میرفت. حتی فیلمهای هنری که جنبه انتقادی به غرب داشتند هم از راهیابی به کن باز میماندند. برای نمونه، عزتالله ضرغامی در خاطراتش از دوران معاونت سینمایی وزارت ارشاد یاد میکند که جشنواره کن یکی از فیلمهای امیر نادری را به دلیل محتوای ضدآمریکایی نپذیرفت؛ اما جشنواره کن از حدود ۱۵ سال قبل، رویکرد سیاسی ضد ایرانی را در پذیرش آثار و سینماگران ایرانی در پیش گرفت. این رویکرد، امسال و در هفتادوپنجمین دوره کن فوران کرد! از همان ابتدا که اعلام شد فیلمهای ممنوعه یا تولیدات غیرقانونی به اسم نمایندگان سینمای ایران به بخش مسابقه این جشنواره راه یافته است، باید حدس میزدیم که چه خوابهایی برای ما دیدهاند.
طراحی جشنوارههایی چون کن به گونهای است که سینماگران را نسبت به جوایز خودش شرطی میکند. این نوع جشنوارهها با تقدیرها و انتخابهایشان این ذهنیت را برای سینماگر ما ایجاد کردهاند که هرچقدر بیشتر شعار سیاسی علیه وطنشان بدهند و هر قدر به فرهنگ و ارزشهای سرزمینشان بیشتر دهنکجی کنند، در سکوی برندگان و در رسانههای غربی بهتر دیده میشوند. آنها این شرطیسازی را با تعیین صندلی خالی و حمایت از جعفر پناهی پس از اطوارهای شبه اپوزیسیونی و همچنین اهدای جوایز پی در پی به اصغر فرهادی بعد از رفتارهای دور از شأن فرهنگ سرزمین مادریاش به وجود آوردند. در نتیجه اظهارات تند و غیرواقعی ترانه علیدوستی یا رفتار سخیف و غیراخلاقی نوید محمدزاده و همسرش و همچنین نوع لباسهای بازیگران زن ایرانی، همه نوعی تلاش و تمنا برای دیده شدن و جایزه گرفتن به حساب میآیند! تلاشی که البته در این دوره از جشنواره کن ناکام ماند و به جز جایزه برای بازیگر مهاجر از ایران آن هم به خاطر خالی نماندن دست فیلم ضداسلامی عنکبوت مقدس، دستاورد دیگری برای مسافران ایرانی کن نداشت. نه اظهارات کذب و ضدملی و لباسهای مضحک ترانه علیدوستی جایزهای برایش دست و پا کرد و نه رفتار نوید محمدزاده و فرشته حسینی و نه تصویرسازی زشت و چرک فیلم برادران لیلا! حتی فیلم منحوس عنکبوت مقدس نیز با همه شرارتش، به دلیل ضعف مفرط جایزه نگرفت. تنها کاری که داوران برای این اثر موهن میتوانستند انجام دهند، جایزه به بازیگر زن این فیلم بود که آن هم به حواشی این بازیگر و رفتارش بر فرش قرمز کن مربوط است و نه توانمندیاش در نقشآفرینی.
دلیل توجه کن به فیلم عنکبوت مقدس و فراهم کردن فرصت تبلیغ برای آن، به اهداف امروز جریانهای صهیونیستی و براندازان جمهوری اسلامی برمیگردد. واقعیت این است که عنکبوت مقدس فقط محصول نگاه فردی فیلمساز نیست؛ بلکه از سوی جریانی علیه ایران و اسلام هدایت و خلق شده است. چنین فیلمی قطعاً نمایش عقدهگشایی فیلمساز آن نسبت به ایران و اسلام هم هست، اما فراتر از این مسئله با جریانی مواجهیم که قصد دارد دین و مذهب را به منزله زیرساخت اصلی و اساسی جامعه ایرانی را که موجب تقویت، غنیسازی جامعه و اتحاد گروهها و اقوام مختلف در کشورمان میشود، تخریب کند. فراموش نکنیم ما در کشوری زندگی میکنیم که اقوام و طیفهای فرهنگی مختلف درحال همزیستی هستند و اصلیترین عامل پیوند این گروهها و حفظ آنها به عنوان یک ملت مستحکم و مقاوم، دین اسلام و ارزشهایی ازجمله وجود مقدس حرم امام رضا(ع) است. به همین دلیل هم مدتی است که دشمنان ایران، این مقدسات را هدف ترور قرار دادهاند. «عنکبوت مقدس» هم بخشی از این جورچین است و به مثابه کار تبلیغاتی علیه مقدسات ساخته شده است. غربیها و صهیونیستها به صورت مستقیم وارد فرآیند تولید چنین آثاری نمیشوند؛ چون استفاده از عوامل ایرانی معاند برای آنها ثمربخشتر است و تصور میکنند به این وسیله توجه مردم را بیشتر جلب میکنند، اما در عمل به نتیجه معکوس رسیدند و عنکبوت مقدس و جشنواره کن موجب افزایش علاقه و احترام ایرانیان به امام هشتم و نفرت بیشتر به سازندگان این فیلم و جشنواره فیلم کن فرانسه شد. قطعاً تار تنیدن برای هدف قرار دادن مقدسات مردم جز سستتر شدن خانه عنکبوتی خودشان نتیجهای در پی نداشت و نخواهد داشت.
باز هم به حرف ژان لوک گدار میرسیم که گفت جشنواره کن یک سلاح تبلیغاتی است و ایران و اسلام باز هم هدف این اسلحه قرار گرفتند.