یک واقعیت نهفته در پشت پرده آشوبهای موجود در کشور آن است که اساس این آشوبها معطوف به تشدید فشارها بر دولت و ملت ایران، بویژه در بعد اقتصادی آن، میباشد. درواقع، ضدانقلاب و دشمنان خارجی بخوبی واقف هستند که نه توان براندازی جمهوری اسلامی ایران را دارند و نمیتوانند ایران را تجزیه کنند، بنابراین آنها با به آشوب کشاندن فضای داخلی ایران بیش از هر چیزی درصدد هستند تا مانع از به بار نشستن بارقههای امید و جوانههایی شوند که برای حل مشکلات این کشور روئیدن گرفته است.
در توضیح باید گفت که با توجه به نمایان شدن رویکرد تحولی دولت سیزدهم، علیرغم فشارهای خارجی و تداوم تحریمها، آنها با آشوب درصدد هستند تا مانع از تداوم و به بار نشستن رویکردی شوند که دولت سیزدهم در اداره کشور در پیش گرفته است. دولت سیزدهم نیز بطور کلی درصدد است تا کشور را معطل گشایشهای خارجی نگذارد. برای این منظور نیز این دولت ضمن فعالسازی گزینههای جایگزین برجام در روابط و سیاست خارجی که نمونههای موفق آن را علاوه بر پیگیری راهبرد نگاه به شرق، میتوان در توسعه مناسبات با همسایگان دید، در سطح داخلی نیز به منظور کنترل تورم، بر جبران کسری بودجه و کنترل نقدینگی متمرکز است که تاکنون در این زمینهها، علیرغم دشواری، آهنگ حرکت دولت در مجموع مثبت و روبهرشد بوده است.
به عنوان مثال، دولت برای جبران کسری بودجه بر افزایش درآمدها متمرکز شده و در این زمینه به اقداماتی چون تبدیل کردن ایران به هاب ترانزیتی منطقه، از طریق تکمیل و فعالسازی دو کردیدور شمال – جنوب و شرق – غرب دست زده است. تخمین زده شده که دولت فقط از ناحیه فعالسازی این ظرفیتهای کریدوری، حدود 20 میلیارد دلار درآمد خواهد داشت که احتمالاً تا سقف 30 میلیارد دلار هم قابل افزایش باشد. دربارهی کنترل نقدینگی نیز دولت اگرچه هماکنون نتوانسته شاخ غول نقدینگی را بشکند، اما در کنترل آن موفق عمل کرده است؛ بدین ترتیب که توانسته سرعت رشد آن را در مقایسه با دولت قبل، کم کند.
برآیند این روند و رویکرد تحولی دولت سیزدهم آن است که در صورت تداوم، قادر خواهد بود وضعیت درآمدی کشور را به یک وضعیت باثبات برساند؛ وضعیتی که در آن بودجه متعادل بسته شده و فاقد کسری خواهد بود. در این صورت، دولت قادر خواهد بود تا بدون اینکه مذاکرهای صورت گرفته باشد و امتیازی داده باشد، موفق به بهبود اوضاع اقتصادی در داخل کشور خواهد شد.
با توجه به آنچه گفته شد، شکلگیری و تداوم آشوب در ایران درست در این زمینه و بستر قابل فهم و تحلیل است؛ بدین ترتیب که هم اکنون که جوانههایی برای حل مشکلات کشور روئیدن گرفته، دشمن درصدد است تا با ایجاد آشوب مانع رقم خوردن این اتفاق مهم شود. در واقع، دشمن درصدد است تا همچنان با دادن آدرس غلط به مردم، راهحل مشکلات ایران را در مذاکره و توافق قلمداد کند؛ زیرا با ایجاد آشوب درصدد است تا ضمن عقیم گذاشتن رویکرد تحولی دولت سیزدهم، مانع از بهرهبرداری جمهوری اسلامی ایران از مزیتهایی شبیه آنچه در حوزه ترانزیت ایجاد شده، شود و همچنین، بر سر راه ارتباط ایران با کشورهای شرقی و همسایه، مانعآفرینی کند تا همچنان خود را در مقام راهحل مشکلات ملت ایران قرار داده و بتواند از همین ناحیه، امتیازات مورد نظر خود را از دولت و ملت ایران کسب کند.
نکته مهم در این زمینه آن است که همانگونه که تجربه نیز اثبات کرده است، روی آوردن به دنیای خارج بویژه غرب نه تنها ضامن حل مشکلات ایران نیست، بلکه میتواند منجر به آسیبزایی مضاعف شود. بنابراین، ضمن تلاش برای ادامه پرقدرت و پرشتاب مسیری که دولت سیزدهم در اداره کشور در پیش گرفته است، آحاد ملت باید بدانند که حضور در عرصه آشوبهای خیابانی، قطعاً کمک به تحقق نقشه دشمن برای تشدید فشارها بر ایران و لاینحل باقی گذاشتن مشکلات مردم ایران است. از اینرو، برادر یا خواهری که به هر طریقی با آشوبگران همراهی میکند، باید بداند که او با این اقدام خود، ناخواسته، مکمل بخشی از پروژه دشمن برای تشدید فشارها بر هموطنان است.