علی حیدری طی یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: مرحله اول انتخابات ریاست جمهوری ترکیه روز یکشنبه 24 اردیبهشتماه برگزار شد که در نتیجه رجب طیب اردوغان نامزد ائتلاف جمهور و رئیسجمهور کنونی، 27 میلیون و 133 هزار رأی، معادل 49.52 درصد و کمال قلیچداراوغلو نامزد ائتلاف ملت 24 میلیون و 595 هزار رأی و 44.88 درصد آرا را کسب کردند. در نتیجه با توجه به اینکه هیچکدام از دو نامزد نتوانستند بیش از 50 درصد آرا را احراز کنند، انتخابات به دور دوم کشیده شد و قرار است یکشنبه آینده 28 مه (7 خرداد) دو نامزد انتخابات بار دیگر با هم وارد کارزار انتخاباتی شوند. اما باید گفت که دو رقیب در خصوص نتایج انتخابات دیدگاه کاملاً متفاوتی دارند و شاید دور دوم را بتوان برای اردوغان یک پیروزی اولیه و برای قلیچداراوغلو یک شکست نامید.
قلیچداراوغلو از ماهها قبل با تشکیل ائتلاف 6 گانه به صورت آشکار و حضور یک حزب قدرتمند کردی به نام حزب دموکرات خلقها به صورت غیررسمی، به همراه جریان رسانهای که عمدتاً از خارج از ترکیه شکل گرفته بود، شبکههای اجتماعی و رسانههای محدودی که در داخل ترکیه در اختیار داشت، کارزاری به راه انداخت که در هفتههای پایانی شاید کمتر کسی عدم پیروزی برای او را متصور بود.
شرایط اقتصادی سخت 3 سال گذشته در ترکیه که تورمهای وحشتناک بیش از 80 درصد به صورت رسمی و تا 150 درصد به صورت غیررسمی را به ثبت رسانده، باعث شده بود که تصور عمومی بر کنار رفتن اردوغان برای دمیدن هوایی تازه در سپهر سیاسی ترکیه را شکل دهد.
زلزله هولناک 7.5 ریشتری در 10 استان جنوبی این کشور که منجر به خسارات عظیم انسانی و مادی به میزان بیش از 50 هزار کشته و 120 میلیارد دلار شده بود، این زمزمه را هر چه بیشتر در راهروهای ساختمانهای سیاسی و رسانهها به گوش میرساند که گویا زمان کنار رفتن اردوغان فرا رسیده است.
در کنار این موارد، باید به نتایج شرکتهای نظرسنجی در ترکیه نیز اشاره کرد که بیش از 10 شرکت به صورت هفتگی خبر از پیشرو بودن قلیچداراوغلو در آرای مردمی میدادند و این تصور شکل گرفته بود که در همان دور اول باید شاهد کنار رفتن اردوغان بعد از 2 دهه باشیم.
همه موارد ذکر شده اعتماد به نفس فوقالعادهای به کمال قلیچداراوغلو و 5 عضو دیگر میز 6 گانه داده بود، اما با اعلام نتایج در ساعت 12 نیمهشب 24 اردیبهشتماه مشخص شد که وی نه تنها پیروز میدان نشده بلکه با 5 درصد آرای کمتر باید در رقابتی دیگر با اردوغان شرکت کند. نتیجه حاصله باعث تعجب جریانات سیاسی و رسانهها از یکسو و سرخوردگی بخشی از بدنه طرفدار ائتلاف مخالفان از سوی دیگر شده است، زیرا با انتظارات آنها سازگاری ندارد.
فهرست طولانی اشتباههای قلیچداراوغلو و همراهانش
با نگاهی به اقدامات قلیچداراوغلو در طول یک ماه گذشته و بررسی روند اتفاقات شاید بتوان تا حدودی به این سؤال پاسخ داد که چگونه ائتلاف 6 گانه نتوانست حداقل در دور اول پیروزی را کسب کند و حزب حاکم بهرغم همه انتقادات به عملکردش هنوز بر مسند امور است.
در ابتدا باید به ائتلاف شکل گرفته حول حزب جمهوری خلق و رهبر آن اشاره کرد. در این ائتلاف از حزب ملیگرای «خوب» تا حزب اسلامگرای اخوانی «آینده» و نیز از حزب لیبرال«دموکراسی و جهش» تا حزب محافظهکار«سعادت» حضور داشتند و حزب «دموکرات» نیز نقشی در این بین داشت. این ائتلاف ناهمگون اگرچه از یکسو ائتلافی فراگیر را شامل میشد، اما شکنندگی آن بهخصوص اگر پیروز میدان میشد در افق پیش رو قرار داشت. تنها نقطه مشترک این ائتلاف ناهمگون را باید تلاش برای کنار زدن اردوغان نامید.
رویکرد ائتلاف اپوزیسیون را باید نکته منفی دیگری در پرونده آن دانست. در حالی که حزب حاکم در تبلیغات انتخاباتی خود بر نمایش کارهای انجام گرفته طی دو دهه گذشته تأکید داشت، ائتلاف 6 گانه تنها بر تبلیغات سلبی متمرکز شده بود و به صورت عینی و مشخص، برنامهای برای دوران پس از اردوغان و بهبود وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی موجود نداشت. حتی علی بابا جان که یکی از معماران اقتصادی ترکیه جدید است و در ابتدای دولت عدالت و توسعه به عنوان وزیر اقتصاد نقشآفرین بود، در تبلیغات انتخاباتی تنها به وضعیت بد فعلی پرداخته بود و اینکه اگر بیایند شرایط عوض خواهد شد.
شعارهای مطرح شده از دیگر موارد منفی در کارنامه تبلیغاتی ائتلاف 6 گانه است. یکی از مهمترین این شعارها، اخراج پناهجویان سوری از کشور ظرف مدت 6 ماه بود که بعدها به دو سال افزایش یافت. این موضوع اگرچه در جامعه ترکیه میتوانست مؤثر باشد اما سبب نگرانی بخشی از جامعه نیز شد. در حال حاضر به صورت رسمی حدود 4 میلیون پناهجوی سوری در ترکیه حضور دارند و به صورت غیررسمی شاید بتوان 500 هزار تا یک میلیون نفر را نیز به این رقم اضافه کرد. این افراد عموماً در جامعه ترکیه مشغول به کار با مزدی بسیار پایینتر از حقوق کارگران ترکیهای برای کارفرمایان خود هستند که این شعارها نه فقط سبب نگرانی صدها هزار پناهجوی کارت اقامت گرفته و صاحب رأی شد که کارفرمایان آنها را نیز که آینده کاری خود را بهخاطر چنین چشماندازی در خطر میدیدند، از ائتلاف اپوزیسیون ناامید میساخت.
تندروی مخالفان در شعارهای خود و نگرانیای که این شعارها در کارمندان فعلی دولتی عضو حزب عدالت ایجاد کرده بود از جمله اشتباهات دیگر اپوزیسیون بود. در حالی که حزب حاکم طی 2 دهه گذشته اقدام به کادرسازی منظم در همه سطوح سیاسی و اجتماعی ترکیه کرده، برخی شعارها سبب نگرانی آنها مبنی بر از دست رفتن شغل یا موقعیتشان و فاصله گرفتن آنها از مخالفان شد و آنها را واداشت از وضع موجود حمایت کنند.
علاوه بر ترکیب ناهمگون ائتلاف، پیوستن حزب دموکراتیک خلقها به آن در روزهای پایانی -که در جامعه ترکیه به شاخه سیاسی گروه تروریستی پکک معروف است- نیز باعث ریزش بخشی از آرای ملیگرایان شد. هر چند تصور میشد این ریزش با رأی 12 درصدی این حزب جبران شود، اما مشخص شد که حزب جایگزین آن در انتخابات یعنی حزب چپ سبز تنها 8 درصد رأی کسب کرده است.
اتحاد پنهان جریان فتحالله گولن با قلیچداراوغلو که از سوی محرم اینجه افشا شد، ضربه دیگری به این ائتلاف وارد کرد. در فاصله چند روز مانده به انتخابات مشخص شد که نام اعضای جریان فتحالله گولن در لیست کاندیداهای نمایندگان مجلس شهرهای مختلف وجود دارد که این موضوع نیز بر تردید رأیدهندگان نسبت به صداقت این ائتلاف افزود.
تمایل بیش از اندازه به غرب و چیدن همه تخممرغها در سبد امریکا هم موضوعی بود که به مذاق جامعه ترکیه خوش نیامد. مردم ترکیه به واسطه خاطرات تلخ گذشته و فروپاشی امپراطوری عثمانی از غرب دل خوشی ندارند و اگر اجبار اقتصادی در کار نباشد، تمایل چندانی به ارتباط با این کشورها ندارند. اگرچه قلیچداراوغلو در میانه راه، متوجه اشتباه خود شد و از توازن در روابط خارجی و لزوم تداوم ارتباط با روسیه و چین سخن گفت، اما نگاه جامعه به او بر مبنای یک طرفدار غرب شکل گرفت که نتیجه خوشایندی برایش به همراه نداشت.
تقسیم مناصب و پستها بین اعضای ائتلاف و نیز قول اعطای کرسی به احزابی که در حالت معمولی شاید هیچ کرسیای در مجلس کسب نمیکردند از جمله دیگر عوامل اثرگذار در تردید عمومی بود. قلیچداراوغلو به 5 رهبر حزب قول معاونت ریاست جمهوری و به هر حزب نیز بیش از 6 تا 14 کرسی در پارلمان داد. همین امر باعث شد تا احزابی همچون آینده، دموکراسی و جهش، دموکرات و نیز سعادت که مجموعاً 35 کرسی در پارلمان به دست آورده بودند، انگیزه لازم برای کمک به وی را در انتخابات ریاست جمهوری نداشته باشند زیرا به صورت نسبی به آنچه میخواستند، رسیده بودند.
کوچک شمردن موفقیتهای حزب حاکم در تولیدات صنایع نظامی از سوی قلیچداراوغلو و حملاتی که به سازندگان پهپادهای بایراکتار (بیرقدار) کرد نیز در جامعه ترکیه بازتاب خوبی نداشت، بخصوص در حوزه آناتولی که از این صنایع به عنوان افتخاراتی بزرگ یاد میکنند.
کلیدهای موفقیت اردوغان و تیمش
این اشتباهات در حالی رقم خورد که از سوی دیگر، حزب حاکم نیز دست روی دست نگذاشت و علاوه بر فهرست کردن اقدامات خود طی 2 دهه گذشته که منجر به انقلابی اقتصادی، صنعتی، سیاسی و نظامی در این کشور شده، تخریب رقیب را هم فراموش نکرد که البته اثرگذار نیز بود.
اردوغان، دینداری این ائتلاف را زیر سؤال برد، اگرچه قلیچداراوغلو برای دفع این حمله اقدام به معرفی خود به عنوان یک علوی کرد و از حزب سعادت نیز در همین راستا بهره برد، اما بخش اعظمی از جامعه محافظهکار و سنتی ترکیه نگران رفتن حزب عدالت و بازگشت دوران سخت مقابله با حجاب در جامعه بودند که نگارنده در گفتوگو با بسیاری از آنها متوجه شد، این نگرانی در بین مسلمانان سنتی ترکیه جدی بوده و حاضر به تغییر شرایط موجود نیستند.
سایر عوامل دخیل در شکست و پیروزی دو رقیب
از مجموعه عوامل ذکر شده میتوان به نبود کاریزمای لازم در قلیچداراوغلو برای پیروزی بر اردوغان اشاره کرد که بهرغم نظر بسیاری از کارشناسان و حتی اعضای ائتلاف نظیر مرال آکشنر رهبر حزب خوب، اجازه نداد اکرم اماماوغلو، شهردار استانبول یا منصور یاواش، شهردار آنکارا که شانس بیشتری برای پیروزی داشتند، نامزد این رقابت شوند.
در مجموع میتوان گفت که مخالفان حزب حاکم بعد از 2 دهه این شانس را داشتند که با یک برنامه منسجم و ایجابی و انتخاب فردی مناسبتر به پیروزی برسند، اما خودمحوری قلیچداراوغلو و شتاب او برای چشیدن طعم پیروزی بعد از 2 دهه، باعث رقم خوردن اشتباهات فراوان از سوی او و ائتلافش شده و در مقابل، زیرکی و کاردانی حزب حاکم بهخصوص اردوغان سبب شد که بهرغم داشتن بدترین وضعیت ممکن در 2 دهه گذشته در دور اول این رقابت، از رقیب خود جلوتر قرار گرفته و شانس بیشتری برای پیروزی داشته باشد.
منبع: تسنيم