طی روزهای گذشته موضوع فروش برخی از فیلمهای سینمایی، یکی از مهمترین بحثهای میدان فرهنگ و هنر کشور بوده است. برخی معتقدند فروش مطلوب فیلم و یا حتی پرتماشاگر بودنش معیار خوب یا بد بودن فیلم نیست. منتقدهای این وضعیت میگویند نباید چندان به فروش برخی از فیلمها دلخوش کرد و این وضعیت کمک چندانی به کلیت سینمای کشور نمیکند. با این همه برخی دیگر فروش و جذب مخاطب را مهمترین موضوع سینمای امروز میدانند و تا سرحد ممکن از این رویکرد دفاع میکنند.
*70 درصد فروش فقط برای یک فیلم
به طور مثال وقتی موضوع فروش آثار سینمایی در سه ماه گذشته را بررسی میکنیم حدود هفتاد درصد درآمد، از آن یک فیلم و سی درصد از آن دیگر فیلمها بوده است. منتقدان معتقدند که فیلمهای سینمایی باید کیفت داشته باشند و از زیبایی شناسی برخوردار باشند تا بتوانند سلیقه بسازند. آنها فیلم را در کنار ویژگی سرگرم کنندگی، ساحتی از اندیشیدن میدانند. صورتی از تولید مفاهیم که میتواند خلاقانه و آفرینشگر باشد. در کنار این رویکرد، عدهای دیگر هستند که چندان به کیفیت و موضوعاتی مثل ساختار و زیبایی شناسی توجهای ندارند و فقط معتقدند فیلم باید به هر طریقی بفروشد و مخاطبان را به سینما بکشاند. از این رو است که از آثار طنز و کمدی که کیفیت هنری چندانی ندارند دفاع میکنند. به این دلیل که این فیلمها کمک میکنند که سینما زنده بماند و به بقای خود ادامه دهد.
*سرگرمی وجه مهم سینما است
در این بین یکی از منتقدان شناخته شده سینما نظر و نگاه دقیق و روشنگرانهای به موضوع دارد. محمد تقی فهیم بین دو گونه فیلم، اول فیلمهایی که توسط ارگانهای دولتی ساخته میشوند و از حمایت مالی برخوردارند، دوم فیلمهای طنز که توسط بخش خصوصی معطوف به فروش و برای گیشه ساخته میشوند. فهیم طیف دوم را به روح سینما نزدیکتر میداند چرا که این فیلمها مبحث سرگرمی را در نظر میگیرند و تلاش میکنند برای مخاطب جذابیت داشته باشند. از نظر فهیم مشکل اصلی فیلمهایی که طی سالهای اخیر با حمایت دولتی ساخته شدهاند این است که مخاطب را پس میزنند و بیشتر تبدیل به بیانه و مقاله میشوند و از روح سینما فاصله میگیرند. شاید از همین رو است که عموم این فیلمها در گیشه شکست میخورند و یا حتی به اکران نمیرسند.
*گلایه از اکران، میرکریمی تا فرحبخش
جدا از بحث فروش آثار طنز عدالت در اکران نیز یکی از دیگر موضوعاتی است که بسیار مورد بحث بوده است، به طور مثال میرکریمی کارگردان فیلم «نگهبان شب» از سانسهای نامرغوب فیلمش در سینماها گله کرده بود. از سوی دیگر حسین فرحبخش تهیهکننده فیلم در حال اکران «شهر هرت» با انتقاد از شرایط نابرابر اکران، گفت: «اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است که نمونه آن را در چهل سال فعالیت گذشته خود ندیدهام و آنچه شاهدش هستیم یک جور مهندسی اکران به نفع یک فیلم خاص است که در عید بدون رقیب جدی به نمایش درآمد و امروز بعد از سه ماه اکران و با اضافه شدن فیلمهای قابل توجهی که از هفته پیش اضافه شدند همچنان مانند روز اول میفروشد.»
محمد تقی فهیم در دوشنبه نوشتههای خود که هر هفته عموما معطوف به مباحث روز سینما و فرهنگ و هنر کشور نوشته میشوند با عبور از بحثهای کلیشه ای و پرتکرار تلاش کرده است با طرح موضوع مهمی مانند تمایز رونق گیشه سالن سینما و پرتماشاگر شدن فیلمها نگاهی دیگر به لایههای پنهان موضوع مورد بحث داشته باشد.
*جنجالهای اکران مبتذل شده است
فهیم نوشت: «احتمالا در جریان جنجالهای چند روز گذشته فضای سینما پیرامون فیلمهای درحال اکران هستید، اگر هم نیستید حتما با آن برخورد کردهاید ولی بی تفاوت از کنار آن گذشتهاید چونکه این کشمکشها دیگر از فرط تکرار مکرارات، پیشپا افتاده و مبتذل شده است. قرار نیست به خبر این قضایا بپردازم، بلکه مقصود طرح موضوع مهمی مانند تمایز رونق گیشه سالن سینما و پرتماشاگر شدن فیلمها است.
اینکه اطلاق فیلم گیشهای ناپسند و نوعی توهین است، ولی پرتماشاگر شدن یک فیلم، اعتبار و سرمایه تلقی میشود، مربوط به این سالها نیست و اتفاقا از طول تاریخ سینما میآید و دلیلش هم برخی باندبازیها و دور زدنها تا گرفتن اکران و سپس دست به اقدامات ناپسند در مقطع اکران از سوئی است و تقابل و جنجال ازسوی دیگر که مثلا تبلیغی برای فیلمها بشود و غیره.
هیچ وقت هم این به اصطلاح افشاگریها و به هم پریدنها در نهادهای صنفی و قانونی مورد رسیدگی و منتج به نتیجه نشده است وگرنه وقتی به آسانی میشود ادعای خرید فلهای بلیط سالنها برای نگه داشتن فیلم روی پرده را ثابت کرد یا برعکس اگر اتهام است، گوینده را بازخواست کرد، چرا انجام نمیشود خود موضوع قابل بررسی است.
*گیشهای که مایه مباهات نیست
همواره در مذمت گیشه و فیلم گیشهای گفته و نوشته شده است. حتی استفاده از فیلم گیشهای وارد ادبیات محاورهای تماشاگران انبوه هم شده است. یعنی آثاری که برای مخاطبان انبوه ساخته شده است بعضا از سوی آنان با عنوان گیشهای مورد نقد قرار گرفته و سازندگانشان مورد عتاب و سرزنش قرار گرفتهاند. چرا؟ گیشه داشتن و فروش بالای فیلم قاعدتا باید مایه مباهات و خوش حالی باشد، اما دراین فقره فرق میکند چون که دقیقا وقتی فیلمی نازل در اجرا و بیمایه در محتوا است از آن تحت عنوان فیلم گیشهای یاد میشده و میشود.
وجود آدمهایی نه از جنس سینما (و قبلتر ازآن نه از جنس هنر) در عرصه تولید فیلم، شعبهای ایجاد کرده بودند(وهستند) که همانند دیگر بنگاههای اقتصادی مبتنی سود به هر قیمتی، فقط به فکر جیبشان بودند و لذا در بدنه فیلمفارسی برای فروشبیشتر، از مقطع تولید تا اکران دست به هر جنگولک بازی میزدند مثلا برای فروش فیلمهای وارداتی بنجلشان در موقع پخش صحنههای رقص کافهای مونتاژ میکردند و یا در میانه فیلمهای ساخته خودشان که ضعیف بود صحنههای رقص عربی وصله میکردند و ازاین دست اقدامات تا نفوذ در جریان شبکه نمایش، صله دادن و رشوه گرفتن، طراحی پوستر مبالغهآمیز، آنونسهای غیرواقعی، شایعه سازی و پشت هم اندازی تا بلکه بااین تمهیدات فیلمهایشان فروش کند که بعضا موفق هم میشدند خصوصا اگر جریانات روشنفکری در کنارشان قرار میگرفتند مثلا برایشان فیلمنامه مینوشتد، پیشنهاد ابتذال بیشتر در گرایش محتوایی میدادند، تیتر و موضوع سخنرانی جنجالی و مصاحبه میساختد و ...
*گیشهای سازان با خلاقیت فاصله دارند
بی تردید فیلمهم مانند هرکالای دیگری در جهان متکثر کنونی نیازمند تبلیغات است. هر نوع معرفی خلاقانه و ترغیب کننده مخاطب برای فیلم قابل تایید و حمایت است ولی در روندی معمول، پشت فیلمهای گیشهای افراد (تهیهکنندگان)ی بودند و هستند که با اندیشه و خلاقیت فاصله داشته و حتی به لحاظ ریخت شناسی و بیان، اساسا متعلق به محیط فرهنگی نبوده و نیستند، برای همین فیلم را «نون دونی» میدانند و فرقی میان فروش خودرو و فیلم قائل نیستند.
محمد خزاعی، ریس سازمان سینمایی، چند روز قبل در هرمزگان بدرستی از شعار اخلاق و هویت سینمای ایران گفت. اخلاق تنها در محتوا و گرایش مضمونی فیلمها تجلی نمییابد بلکه یک روی سکه آن در پشت صحنه و مراودات فیمابین اهمیت پیدا میکند. تردید نکنید که بیاخلاقیهای اکران عنصری قابل تعمیم به مضامین آثار است چون سرچشمه نشر آنها یکی است. هفته آینده درباره هویت خواهم نوشت.»
منبع: فارس