(روزنامه ايران ـ 1394/06/26 ـ شماره 6030 ـ صفحه 21)
تفاوت فاحش تعامل دیپلماتهای هستهای
عمق چالش هستهای ایران و غرب و ویژگیهای جلیلی موجب شد مذاکرات طرفین نتواند به مرحله درک متقابل و انگیزه مشترک برای گشودن گره گور هستهای نزدیک شود. نوع تعامل جلیلی و مذاکرهکنندگان غربی را میتوان از خلال خاطرات یک عضو تیم هستهای ایران در دوره ریاست جلیلی بر تیم مذاکره بخوبی درک کرد. مصطفی دولتیار، در گفتوگویی که «تابناک» 16 اسفند 92 منتشر کرد، گفته بود: «خانم اشتون در یکی از جلسات پس از گزافهگوییهایی گفت این شماره تلفن من، اگر دوست داشتید تماس بگیرید؛ طرف ایرانی هم شماره تلفنش را گذاشت و گفت اگر کاری داشتید تماس بگیرید. بنابراین، مدتی مذاکرات برگزار نشد. طرف مقابل دید که ایران هر روز از دستاوردهای هستهای خود رونمایی میکند و باوجود همه تحریمها مسیر خود را در حال طی کردن است». بدیهی است در چنین فضایی، اشتیاق و رغبتی برای برنامهریزی و برپایی مذاکرات وجود نداشت و شمار اندک نشستها، ساعات ناچیز رایزنی و فاصلههای طولانی میان پایان یک مذاکره و آغاز نشست بعدی به روند غالب، تبدیل شده بود.
71ماه سکانداری، 9 دوره مذاکره بیسرانجام
71 ماه تلاش نافرجام همه آن چیزی بود که جلیلی در دوران پذیرش مسئولیت خود طی عمر هشت ساله دولت نهم و دهم از سرگذراند. او زمانی عهده دار مسئولیت تیم هستهای شد که ایران و غرب وارد یک فضای تقابلی شده بودند و جلیلی با رویکردی که هنگام ورودش به چرخه تصمیمگیری مذاکرات هستهای در پیش گرفت به این سیاست تخاصمی دامن زد. وی طی 9 دوره گفتوگویی که در حد فاصل سالهای 1387 تا 1392 با اعضای «1+5» داشت در مجموع گفتوگوهایی کوتاه مدت (یک الی دو روزه) را از سرگذراند که آخرین آنها در «آلماتی ٢» در روزهای 16 و 17 فروردین ١٣٩٢ برگزار شد. مجموع روزهای مذاکراتی جلیلی 16 روز در 71 ماه بوده است. به عبارت دیگر، او طی 2146 روز مدت مسئولیتش؛ به طور میانگین، هر 238 روز، در یک مذاکره حضور یافته است. این در حالی است که در مدت زمان مسئولیت وی مذاکرات با وقفههای طولانی رو به رو شد. بیشترین وقفه در برگزاری گفتوگوها با 450 روز در حد فاصل بهمن 1389 تا فروردین 1391 بوده است. کمترین وقفه هم به حد فاصل مذاکرات «آلماتی 1» (اسفند 1391) و«آلماتی 2» (16 فروردین 1392) برمیگردد که به عنوان آخرین دور مذاکراتی طرفین با فاصلهای 37 روزه برگزار شد و 158 روز پس از اتمام «آلماتی 2» و در 21شهریور 1392 جلیلی به خط پایان مأموریت خود رسید (جدول 1)
شکل نگرفتن مذاکره به معنای واقعی
حمید بعیدینژاد، عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان با محاسبه مدت زمانی که ایران و کشورهای طرف مذاکره زمانی واقعی را به مذاکره اختصاص دادند؛ میگوید: «در9 دوره مذاکرهای که آقای جلیلی با 1+5 به گفتوگو نشست، مذاکرات ظرف مدت بسیار کوتاهی به پایان میرسید و با یک شمارش ساده میتوان در نظر گرفت که جمع دوره مذاکرات تیم آقای جلیلی در کل دورههای گفتوگوها به 16 روز میرسد که اگر در نظر بگیریم که جلسات در آن مقطع زمانی از طریق مترجم صورت میپذیرفت و لذا با مترجم زمان گفتوگوها دو برابر میشود زمان کل گفتوگوها در مقیاس مذاکرات دور اخیر به حدود 8 روز میرسد و باز اگر در نظر بگیریم که حداقل نیمی از وقت گفتوگوها با توجه به ماهیت بحثها به گفتوگوهای خیلی کلان و راهبردی و زمانی هم به انجام ملاقاتهای دو جانبه اختصاص مییافت، میتوان گفت که اگر منصفانه هم بخواهیم گفته باشیم، زمان کل این گفتوگوها در قیاس با نوع گفتوگوهای دور جدید حداکثر 4 روز خواهد بود.» به گفته بعیدینژاد با محاسبات این مدت زمان مذاکره میتوان متصور شد که دو طرف اصلاً وارد مرحله مذاکره هم نشدند چه برسد به آنکه به تفاهمات مهمی از جمله پذیرش حق غنیسازی ایران از سوی غرب هم رسیده باشند.
رکوردشکنیهای پی در پی در مذاکرات 2 ساله
پس از واگذاری مسئولیت پیگیری و انجام مذاکرات به ظریف و تیم او، به دلیل انعطاف بیشتر غرب در پی انتخابات خرداد 92؛ جدیت مذاکرهکنندگان کشورمان و برخورد حرفهای آنان در جریان مذاکرات؛ این مذاکرات شتاب گرفت؛ بدبینیهای ریشهدار غرب به ایران و دیپلماتهای کشورمان، اندک اندک، روند نزولی یافت و اشتیاق به مذاکرات نفسگیر و جنگیدن بر سر کلمات و ویرگولها؛ در افزایش آمار تعداد و ساعات مذاکره نمود یافت. مذاکرات دور جدید؛ حدود 22 ماه طول کشید و روزها و ساعات طولانی صرف رایزنیهای تاریخی شد و در نهایت؛ اعلام رسمی توافق هستهای در 23 تیرماه (14ژوئیه) و صدور قطعنامه 2231، مهر تأییدی بر خروجی موفقیتآمیز مذاکرات زد. در جریان این دور از مذاکرات؛ رکوردهای تازهای هم در تاریخ مذاکرات دیپلماسی ثبت شد. در برهه سکانداری هستهای ظریف از 14 شهریور 1392، 52 دور مذاکره طی 189 روز به صورت جمعی و جداگانه با کشورهای گروه 1+5 برگزار شد. (جداول 2و 3) همچنین در این مدت طرفین در برگزاری برخی ادوار مذاکرات هم رکوردهای جالب توجهی برجای گذاشتند. از جمله اینکه؛ هر دو وزیر خارجه ایران و امریکا رکورد طولانیترین حضور بیوقفه در خارج از پایتخت و کشورهایشان را شکستند.
کری در دور پایانی مذاکرات که به دستیابی طرفین به توافق منتهی شد، 18 روز برای مذاکره با ظریف در وین اقامت کرد. رکوردی که با رکورد جرج شولتز وزیر خارجه دولت ریگان در سالهای 1982 تا 1989 برابری کرد. به گزارش آسوشیتدپرس، رکورد طولانیتر بعدی در زمینه اقامت یک وزیر خارجه ایالات متحده در خارج از کشور برای گفتوگو بر سر یک موضوع مشخص، به سفر 34 روزه هنری کیسینجر به خاورمیانه در سال 1974 میلادی به منظور پیگیری مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل اختصاص دارد. اما تفاوت در این است که کیسینجر در آن سفر، بین بیتالمقدس، دمشق، امان و برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه در تردد بود و در طول این گفتوگوها در یک شهر و محل خاص اقامت نداشت، در حالی که کری طی مذاکرات پایانی در تیرماه سالجاری، به طور دائم در وین بوده است. همچنین رکورد طولانیترین مذاکره بیوقفه یک وزیر امور خارجه امریکا پس از جنگ جهانی دوم را در شب تفاهم لوزان که به دستیابی به چارچوب اصلی توافق منتهی شد، شکسته شد. مذاکرات لوزان سوئیس، از نیمه شب آغاز و تا صبح روز بعد که تفاهم لوزان اعلام شد، ادامه پیدا کرد.
شبکه امریکایی «فاکس نیوز» مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 را «طولانیترین مذاکرات» توصیف کرده که در جریان آن، حداقل طی 37 سال اخیر، دیپلماتهای ارشد امریکایی، چنین مدت زمان طولانیای با تمرکز روی یک موضوع ویژه، پشت میز مذاکره ننشستهاند». نتیجه چانه زنی ظریف با همتای امریکایی خود و دیپلماتهای طرفین آن شد که به گزارش «بی بیسی»، «برای نخستین بار، قرار شد تا همه تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای و حتی برخی تحریمهای پیشین نظیر ممانعت از فروش هواپیماهای مسافربری، لغو شود». همچنین در تاریخ سازمان ملل،ایران نخستین کشوری شد که توانست بدون جنگ و درگیری و با باطل کردن قطعنامههای قبلی به اعتبار آرای اعضای شورا امنیت، از ذیل بند 7 منشور سازمان ملل خارج شود.
http://iran-newspaper.com/newspaper/page/6030/21/85878/0
ش.د9402759