برخي جايگاهها در ادبيات كشور از اهميت بالايي برخوردار هستند كه سرداري از جمله آنهاست. اين درجه به سادگي به اشخاص تعلق نميگيرد، بلكه پس از اثبات توانايي در زمينههاي مختلف، به ویژه حراست از كشور و مشاركت در طرحهايي كه متضمن پيشرفت است به افراد اعطا ميشود. اگر در موتورهاي جستوجوگر واژه سردار نقش ببندد، نتايجي ارائه ميشود كه ايثار از مهمترين ويژگيهاي آن است. به عنوان مثال سردار قاسم سليماني نامي آشنا براي مردم ايران است. او بيدليل سردار لقب نگرفت و مرور فعاليتهاي او بهخوبي دليل سردار خوانده شدن او را هويدا ميكند. در موضوعاتي غير از دفاع از كشور در برابر تهاجمات خارجي و كمكرساني به كشورهاي مظلوم، واژه سردار در برخي موارد به شخصيتها و مسئولان كشور هم اطلاق ميشود، مانند آيتا...هاشمي كه از او به عنوان سردار سازندگي ياد ميكنند. او كه فرمانده جنگ بود، در دوران پس از آن براي رفع خرابيهاي ناشي از ۸ سال جنگ تحميلي از هیچ تلاشي فروگذار نكرد و با اقدامات خود در دولت سازندگي آرامش را به مردمي هديه كرد كه تصور نميكردند با تدابير آيتا...هاشمي وضعيت كشور بهتر از روزهاي قبل از جنگ تحميلي خواهد شد.
واژه «سردار» براي نيل به اهداف سياسي؟
چند صباحی است كه واژه «سردار» اسباب سياسي يك گروه سياسي شده كه تا پيش از اين خود را داعيهدارحفظ ارزشها معرفي كرده بودند، اما ظاهرا سياست جناحی آنها را مجاب كرده تا آرمانهاي نخستين خود را گاه طور دیگر تفسیر کنند و واژهها را هديهاي به شخصيتهاي همفكر خود كنند كه البته تفاوتهاي رفتاري و عملكردي زيادي با سرداران ايثارگر دارند. مانند «سردار قلم» ناميدن مدير مسئول يكي از روزنامهها كه انتقادات زيادي به عملكرد او ميشود، اما برخي اين واژه را درخدمت اهداف سياسي خود بهکار میگیرند. همين بيتوجهيها بود كه سبب انتقادات دلسوزان شد، از جمله وزير بهداشت كه چندي پيش گفت:«خودشيفتگي مسئولان كار دست مردم ميدهد. در كشور ما هر كسي اظهارنظري دارد. مثلا يكي سردارعلم بوده نوحه ميخواند و رئيسجمهور و مسئولان را زير سوال ميبرد. يكي سردار قلم بوده و در همه حوزهها حرفي دارد.»
واكنشها به اين اظهارات دکترحسن قاضیزادههاشمي دور از انتظار نبود و دلواپسان او را مورد انتقاد قرار دادند. مثلا كيهان پاسخي به اظهارات وزیر بهداشت داد كه ارتباطي با اظهارات او نداشت. اين روزنامه نوشت:«قاضيزادههاشمي همزمان كه به خودشيفتگي برخي مسئولان اعتراض ميكند در اظهاراتي خودپسندانه ادعا كرده است كه تا قبل از دولت يازدهم جامعه بهشدت دچار تشويش و به همريختگي ذهني بوده و با روي كار آمدن دولت يازدهم آرامش رواني به جامعه هبه شده است!» و در ادامه موضوعاتي را به عنوان واكنش مردم به اظهارات وزير بهداشت منتشر كرد كه نشاني از رعایت حرمت مسئولان در برخي از آنها نبود.
مجتبی ذوالنور چه گفت؟
موضوع قابل تامل اظهارات نماينده قم است كه انتقادات تندي را متوجه وزير بهداشت كرده است. پيش از اين نامه تقدير قاضیزادههاشمی از سردار سليماني منتشر شده بود و نشان ميداد كه وزير بهداشت بهخوبي سردار واقعي را كه با ايثارگري در راستاي خدمت به مظلومان فعاليت ميكند میشناسد و اين موضوع قابل كتماني نيست اما ديروز حجتالاسلام ذوالنور كه اتفاقا تفکر نزدیک به جبهه پايداري دارد، گفت:«وزير بهداشت در حوزه خارج از حوزه مربوطه خودش دخالت كرده است و حق ورود به حوزه ائمه جمعه را ندارد. پيشنهاد ميكنيم سرداران آمپول و الكل در كار سرداران علم و قلم دخالت نكنند. هر كسي بايد حوزه خود را بشناسند. رضاخان هم جرات چنين حرفها و اراجيفي را نداشت كه ما الان شاهدش هستيم، لذا بايد حساب شده حرف بزنند و هر كسي به حيطه كاري خودش ورود كند.» آيا پايين آوردن سطح واژه ارزشي «سردار» به «آمپول و الكل» پذيرفتني است؟ نماينده مجلس كه بايد بيش از ساير اقشار كشور رعایت کند چه هدفي از این لحن وکلام علني در موضوعاتي دارد كه در ذهن مردم معناي با ارزشی دارد؟
ذوالنور، مشایی و احمدینژاد را لاله و لادن خوانده بود!
البته اين اظهارات مجتبی ذوالنور را ميتوان به ناكاميهاي جرياني نسبت داد كه او از همفکران آنهاست و نامش جبهه پايداري است. ذوالنور و همفكرانش بهخوبي واقف هستند كه در ارديبهشت ۹۶ مردم با راي اكثريت به روحاني سومين ناكامي را در پرونده اين تشكل ثبت خواهندکرد. پس از هماكنون با انتقادات عجيب به وزراي روحاني درصدد آرامش بخشيدن به خود قبل از ناكامي ارديبهشت ۹۶هستند. البته اگر مواضع ذوالنور بررسي شود چنين اظهاراتي از او چندان عجيب به نظر نخواهد آمد. در سالهای گذشته ذوالنور پس از افزايش انتقادات به محمود احمدينژاد، براي نخستينبار واژه لاله و لادن را براي او و مشايي به كار برد:«احمدينژاد و مشايي مانند لاله و لادن دوقلوهاي به هم چسبيده هستند...»
اما در تير ۹۵ قبل از نهي احمدينژاد برای حضور در انتخابات، ذوالنورگفت:«اصولگرايان بايد به گزينهاي برسند، ممكن است آن گزينه كسي باشد همانند احمدينژاد يا گزينهاي غير از احمدينژاد باشد.» فارغ از ديدگاه ذوالنور درباره احمدينژاد، بيترديد موضع اخير او درباره سرداران که به نوعی كاستن از حرمت اين واژه به اذهان متبادر میکند، از یاد نخواهد رفت.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/167446
ش.د9502447