(روزنامه آسمانآبی - 1396/10/20 - شماره 156 - صفحه 12)
شکست داعش در سوریه و عراق ظاهرا مهمترین چالش امنیتی و نظامی پرتنشترین منطقه جهان را در سالهای اخیر برطرف کردهاست. اما تبعات شکست داعش و در کنار آن، نبرد قدرت و جبههبندیها در خاورمیانه سایه تقابل و درگیری را همچنان در این منطقه حفظ کردهاست. داعش در حالی مناطق تحت کنترل خود در عراق و سوریه را از دست داد که ائتلافهایی را در کنار و در برابر خود داشت. از یک سو عربستان و برخی متحدانش قرار داشتند که با حمایت نظامی و مالی از این گروه در پی کاستن از نفوذ ایران و متحدانش در منطقه بودند و از سوی دیگر ایران، سوریه و حزبالله لبنان بهعنوان محور مقاومت قرار داشتند که برای از دست نرفتن نفوذ و برتری خود در منطقه تلاش میکردند. ورود روسیه به جبهه حامیان بشار اسد و انفعال آمریکا و حامیانش در سوریه و عراق باعث شد تا ورق به سود جبهه مقاومت برگردد و در نهایت با همکاری ایران، سوریه و روسیه آخرین پایگاه داعش در رقه سوریه سقوط کند. در عراق نیز همکاری ایران، دولت بغداد و اقلیم کردستان باعث شد تا داعش موصل، اصلیترین پایگاه خود در این کشور، را ازدسترفته ببیند.
به این ترتیب تحولات سال گذشته در خاورمیانه را که منجر به سقوط داعش در عراق و سوریه شد از جهاتی میتوان شکست سیاستهای عربستان در منطقه دانست. چرا که ریاض با اقدامات خود در پی کاستن از نفوذ ایران و حامیانش در منطقه بود اما نقش ایران در شکست داعش نهتنها نفوذ این کشور در خاورمیانه را بیشتر کرد، بلکه با انفعال ایالات متحده اصلیترین متحد ریاض، روسیه توانست جای پای خود را در خاورمیانه مستحکمتر کند. بهنظر میرسد شکست داعش در سوریه و عراق نفوذ ایران در این دو کشور را افزایش خواهد داد و اغلب تحلیلگران هم این استدلال را تایید میکنند.
الیوت ابرام، تحلیلگر سیاست خارجی که در دولت جورج بوش پسر یکی از مشاوران رئیسجمهوری آمریکا بود ایران را پیروز بزرگ در عملیات شکست داعش میداند و به «واشنگتن پست» میگوید: «شکست داعش در سوریه و عراق دو سوال اساسی را پیش روی ایالات متحده و جامعه بینالملل قرار میدهد. با سقوط این گروه، جبهه پیروز میتوانند خلأ ایجادشده در این کشورها را پر کنند و بر نفوذ خود بیفزایند. ایران در صدر کشورهای منتفع از شکست داعش قرار دارد. بهوضوح مشخص است که ائتلاف ایران و حزبالله لبنان که اکنون روسیه را هم در کنار خود میبینند دست بالاتر را در تحولات آینده عراق و سوریه خواهند داشت و تصمیمگیرنده اصلی در مورد آینده این کشورها خواهند بود.
از سوی دیگر هم بیبرنامگی و سردرگمی ایالات متحده و حمایتهای پیدا و پنهان ریاض از داعش باعث خواهد شد که جو ضدآمریکایی در خاورمیانه تشدید شود و بر همین اساس، اردن و رژیمصهیونیستی بهعنوان دو متحد مهم آمریکا در خاورمیانه با تهدیدهای جدیتری روبهرو خواهند شد. در چنین شرایطی اگر ایالات متحده میخواهد نفوذ خود را در منطقه ازدسترفته نبیند باید منافع مشترکی با روسیه در خاورمیانه بازتعریف کند. البته این توافق تنها زمانی حاصل خواهد شد که مسکو و ولادیمیر پوتین هم به این نتیجه برسند که مصالحه با واشنگتن همچنان منافع آنها را تامین خواهد کرد. اما در این میان نمیتوان نقش تهران را بهعنوان مهمترین و اثرگذارترین بازیگر منطقه نادیده گرفت. این کشور دست بالا را در سوریه و عراق در اختیار داشت و اکنون با شکست داعش این نفوذ افزایش یافته است.
افزایش قدرت منطقهای تهران منافع واشنگتن را بیش از پیش تهدید خواهد کرد و ایالات متحده نمیتواند با وجود افزایش اقتدار منطقهای تهران، حضور خود را در این منطقه مهم و استراتژیک جهان کاهش دهد. بنابراین انتظار میرود در ماههای آینده تقابل ایالات متحده و تهران در منطقه و دیگر نقاط جهان افزایش یابد. موضوع توافق هستهای یکی از مهمترین موارد احتمالی چالش میان واشنگتن و تهران است. در صورتی که آمریکا با وجود تعهد ایران به این توافق، تصمیم به خروج از آن بگیرد نهتنها موقعیت ایران تضعیف نخواهد شد بلکه شکست دیپلماتیک دیگری برای واشنگتن و ترامپ رقم خواهد خورد.»
اشتباهاتی به سود ایران
شکست داعش تنها تحولی نبود که باعث ناکامی عربستان و تفوق ایران در منطقه شد. ورود محمد بن سلمان به بالاترین رده قدرت در عربستان و سیاستهای ماجراجویانه و جنجالی او ناکامیهای دیگری هم برای خاندان سعودی به ارمغان آورد. ائتلاف تحت رهبری عربستان در سال گذشته عملیات نظامی خود در یمن را برای سومین سال ادامه داد تا براساس ادعای خود «شیعیان حوثی مورد حمایت ایران» را شکست دهد.
اما نهتنها موفقیتی نصیب عربستان و حامیانش در این جنگ نشد بلکه افزایش قربانیان غیرنظامی در جنگ یمن صدای اعتراض جامعه بینالملل و نهادهای حقوق بشری را بلندتر کرد. اصرارهای عربستان بر ادعای حمایت موشکی تهران از حوثیهای یمن با همراهیهای ناپخته و ناشیانه دولت دونالد ترامپ در آمریکا همراه بود. این امید در ریاض وجود داشت که با این اقدامات از یک سو فشارهای بینالمللی بر تهران را تشدید و از سوی دیگر شکست در عراق و سوریه را جبران کند. این سیاست با عدم همراهی کشورهای دیگر روبهرو شد تا باز هم ضربهای دیگر به سیاستهای ریاض برای به انزوا کشاندن تهران وارد شود.
لبنان دیگر سوژهای بود که محمد بن سلمان، ولیعهد جوان عربستان دست روی آن گذاشت. سلمان با تحت فشار قرار دادن سعد حریری، نخستوزیر لبنان که به ر یاض سفر کرده بود او را مجبور به استعفا کرد تا از این طریق اتحاد ایران و حزبالله لبنان را در این کشور با چالش جدی روبهرو کند. ریاض انتظار داشت که استعفای حریری، جامعه بینالملل را علیه ایران و حزبالله و در کنار عربستان قرار دهد. با این حال نهتنها از این اقدام عجیب و غیردیپلماتیک سودی نصیب خاندان سلمان نشد بلکه جامعه بینالملل را در برابر عربستان قرار داد. میانجیگری امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه باعث شد تا حریری به کشورش بازگردد و در اولین اقدام استعفای خود را پس بگیرد. به این ترتیب نهتنها ایران و حزبالله لبنان منزوی نشدند بلکه با اقدامات غیردیپلماتیک عربستان، برتری منطقهای تهران افزایش یافت.
سهگانه اتحاد علیه تهران
سقوط داعش یکی از مهمترین تهدیدها علیه ایران و دیگر کشورهای منطقه را از میان برداشت اما تهدیدهایی از نوع دیگر باعث شده تا احتمال رویارویی ایران با عربستان و ایالات متحده در منطقه افزایش یابد. در ماههای گذشته ریاض برای جبران ناکامیهای منطقهای خود ائتلافی با ایالات متحده و رژیم صهیونیستی تشکیل داده که نخستین و مهمترین هدف آن مقابله با افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه است. تحلیلگران اعمال فشار ریاض در ماجرای استعفای سعد حریری را نیز نخستین اقدام این اتحاد سهگانه برای مقابله با تهران میدانند که با شکست روبهرو شد.
رابرت مولی که پیش از این ریاست گروه بینالمللی بحران را در اختیار داشت و در دولت باراک اوباما هم یکی از مشاوران کاخ سفید در تحولات حوزه خاورمیانه بود با نگاهی به تحولات سالگذشته در خاورمیانه، اصلیترین چالش این منطقه را رویارویی احتمالی ریاض و تهران و تشدید رقابت این دو کشور میداند و در «هافینگتون پست» اینگونه مینویسد: «حضور داعش در عراق و سوریه هیچگاه دغدغه و نگرانی اصلی واشنگتن نبود. تهدید جدی دانستن داعش را نه در دولت اوباما شاهد بودیم و نه در دولت ترامپ. این موضوع را از اقدامات این دو دولت به وضوح میتوان دریافت. برای متحدان آمریکا هم در پس مبارزه با داعش، انگیزههای دیگری نهفته بود. ترکیه، کردهای شمال سوریه و عراق را بزرگترین تهدید علیه خود میداند و ورود این کشور به جنگ سوریه با هدف تضعیف قدرت کردها صورت گرفت. عربستان نیز هر اقدام منطقهای خود را در راستای مقابله با ایران و خنثیسازی سیاستهای این کشور انجام میدهد.
در ریاض گروهی قدرت را در دست دارند که برای آنها تقابل با تهران مهمتر از تامین منافع عربستان است. حال با شکست داعش در سوریه و عراق، واقعیتها و نیتها روشنتر شدهاست. دولت ترامپ با خاورمیانهای متشنجتر و آماده انفجار روبهرو شده و با اقدامات خود به تنشها دامن زدهاست. ترامپ با امارات، عربستانسعودی و رژیم صهیونیستی علیه ایران همراه شدهاست. در بحران میان قطر و عربستان به جای میانجیگری و تلاش برای حل بحران، در ابتدا به سود عربستان وارد میدان شد تا شانس میانجیگری را از بین ببرد. این اقدام هم با شکست همراه بود. ترامپ و دیپلماتهای آمریکایی باید به این واقعیت اشراف داشته باشند که تشدید اختلافات و اقدامات ناپخته سیاسی نهتنها منافع واشنگتن را تامین نخواهد کرد بلکه به درگیریهای مذهبی و فرقهای در منطقه خواهد افزود. در این میان و با وجود سیاستمدارانی کمتجربه در ریاض و واشنگتن و نیز خشم نتانیاهو از موفقیتهای اخیر ایران در منطقه احتمال بروز رویارویی مستقیم میان ایران و عربستان بیش از گذشته وجود دارد.»
https://asemandaily.ir/post/11686
ش.د9604834