«صبح بدون داعش/ مقاومت نتیجه داد نه مذاکره»؛ این عبارت تیتر یک کیهان در اولین روز از ماه سوم پاییز بود که خبر از زمستان گروههای تروریستی تکفیری میداد؛ تیتری که کیهان در ذیل آن مینویسد: «حاجقاسم سلیمانی و یارانش نماد کسانی هستند که به حق شناخت صحیحی از امنیت ملی کشور دارند و رمز پیشرفت را با اتخاذ راهکار صحیح مقاومت به دیگران نیز آموختهاند و امروز به برکت خون شهدای مدافع حرم و فتحالفتوح رزمندگان مقاومت اسلامی، ملتهای مظلوم منطقه نابودی داعش در عراق و سوریه را جشن میگیرند. حاجقاسم سلیمانی بیشک از معدود شخصیتهایی در منطقه و کل دنیاست که فقط از آینده سخن نمیگوید؛ بلکه آینده را میسازد و روزی که چنین وعدهای داد، بیشک میدانست برای تحقق آن چه باید بکند؛ فتحالفتوح و کار کارستانی که سرلشکر سلیمانی و همرزمان گمنام او از افغانستان و عراق تا سوریه و لبنان کردند، بسیج قدرتمندانه ظرفیتهای مقاومت و پیروزی در منطقه بود و این بسیجگری هنرمندانه چنان ابهت داشت که حتی روسیه را نیز پس از سفر مهم حاجقاسم به مسکو، پای کار جنگ سوریه آورد. این روحیه انقلابی مؤثر کجا و آن منطق عقیم شکستطلبانه و تسلیمطلبی که به دنبال تئوریزهکردن سازش با کدخدا و قربانی کردن حوزههای اقتدار ایران اسلامی است، کجا؟» موضوعی که در روزنامههایی، چون «جوان»، «صبح نو» و... نیز تکرار میشود؛ اما در این میان روزنامه «وطن امروز» در کنار تیتر یک «پیروزی بدون مرز» و پرداختن به پایان داعش، در یادداشتی به قلم ماشاءالله ذراتی با عنوان «چشم طمع به فتحالمبین مقاومت!» یک هشدار مهم میدهد و مینویسد: «با نگاهی تیزبینانه و منصفانه و رصد تحولات اخیر منطقه و به ویژه اقدامات و اظهارات اخیر مقامات آمریکایی، صهیونیستی و سعودی میتوان تا حدودی به ابعاد و اهمیت پیروزیهای اخیر مقاومت پی برد؛ اما این هشدار را باید جدی گرفت که در عین ناامیدی دشمن از اقدامات بیرونی، آنها در داخل ایران اما امیدوارند در شرایطی دستاوردهای اخیر را پای میز مذاکره به معامله بنشینند. نباید این درس بزرگ را فراموش کرد که دستاوردهای امروز حاصل تفکر و گفتمان مقاومت و بیاعتمادی به آمریکاست و آنچه ادامه این مسیر و کسب دستاوردهای آتی را تضمین میکند، ادامه این راه و مقاومت مبتنی بر تدبیر و شجاعت است.» هشداری که البته برای روشن شدن نشانههای آن به زمان زیادی نیاز نیست و فقط کافی است در میان بیتفاوتی روزنامههای اصلاحطلب به شکست داعش و فروپاشی حکومت این گروه تروریستی و تکفیری آمریکاساخته به روزنامه همدلی و اعتماد نگاهی بیندازیم؛ زیرا «اعتماد» که جزء معدود روزنامههای اصلاحطلب است، از یک سو با تیتر «الوعده وفا» و تصویری از سردار سلیمانی بر صفحه اول خود، به ظاهر با موج حمایت از پیروزیهای جبهه مقاومت همراهی را نمایش میدهد؛ اما از سوی دیگر سعی میکند با بزک آمریکا با وجود اظهارات مقاماتی، چون هیلاری کلینتون درباره نقش قطعی آمریکا در تشکیل داعش، آن را تقلیل دهد: «این درست است که آمریکا به عنوان یکی از قدرتهای حامی داعش معرفی میشود و قراین و شواهدی هم وجود دارد که آمریکا از داعش در مقاطع خاصی حمایت کرده است؛ اما تحلیل و تبیین منشأ پیدایی داعش و منابع قدرت این جریان با نسبت دادن به آمریکا در واقع ساده کردن مسئله و نادیده گرفتن عوامل مختلف اصلی دخیل در این ماجرا و خلاصه کردن همه آن در یک عامل فرعی است؛ اما روزنامه همدلی در تکمیل این خط در مطلب عجیبی خواستار مذاکره بر سر مسئله سوریه شده و مینویسد: «تجربه مذاکرات برجام پیشرویمان است؛ آن زمان که با انتقال پرونده هستهای به وزارت خارجه، دولت روحانی «اختیار تام» یافت تا با آمریکاییها در باب پرونده هستهای مذاکره کند که دیواری به بلندای 60 سال دشمنی و بیاعتمادی میان آنها بود. نتیجه آن تصمیم این شد که دیپلماتهای وزارت خارجه ایران توانستند کالای اورانیوم 20 درصدی که دانشمندان هستهای ایران تولید کرده بودند، به میلیاردها دلار فروش نفت، برقراری روابط تجاری میان ایران و جهان، میلیونها دلار پول نقد، هواپیما، سرمایهگذاری خارجی در ایران و... تبدیل کنند. آیا همان تجربه را نمیتوان اینبار در منطقه تکرار کرد؟ گرچه یکی از پیشنیازهای چنین راهبردی وجود اراده حل مسائل نزد دو طرف است و به نظر نمیرسد با وجود رهبران جوان و ماجراجو در عربستان فعلاً چنین پیشنیازی مهیا باشد؛ اما آیا میتوان امیدوار بود که پرونده سیاستهای منطقهای ایران حالا و بر حسب ضرورتهای تازه از نیروی قدس سپاه پاسداران به وزارت خارجه منتقل شود تا محمدجواد ظریف و همکارانش کالای پیروزیهای میدانی ایران در منطقه را به کالای روابط حسنه ایران با «تمام» همسایگانش بدل کنند؟»
منبع: صبح صادق/ سید فخرالدین موسوی