رسانه از چنان چیرگی و قدرتی برخوردار است که به راحتی میتواند مظاهر قدرت و افتخار یک ملت را در نگاه عموم جامعه به مظاهر ذلت و سرشکستگی آنها تبدیل کرده و عناصر عزتآفرین و منزلتافزا را در بین آنها به عوامل عقبماندگی و حقارت یک ملت مبدل کند.
سیاهنمایی و تخریبی که امروز در رسانههای بیگانه علیه صنعت دفاعی کشور، از جمله ساخت موشک، پهپاد و... صورت میگیرد، دقیقاً بر این مبناست یا تبلیغات سوء و پروپاگاندا علیه اقدامات افتخارآفرین و تحریمشکن سپاه در حوزههای دانشمحوری، همچون ساخت پالایشگاه، نیروگاه، سد، بندر و اسکله، مخازن نفت و گاز و... که موجب خودکفایی کشور در حوزههای گوناگون شده، در این حوزه تفسیر میشود.
خاخام «راشورون» میگوید: «اگر طلا نخستین ابزار ما در سیطره و حکومت بر جهان است، بیتردید مطبوعات و روزنامهنگاری دومین ابزار ما خواهد بود.» نتیجه چنین تفکری، سیطره صهیونیسم بر غولهای رسانهای، چون «رویترز»، «آسوشیتدپرس»، «یونایتدپرس»، «نیویورکتایمز»، «واشنگتنپست» و صدها نهاد دیگر است.
رسانه به راحتی قادر است با تکنیک «وارونهنمایی حقیقت» جایگاه بد و خوب و قاتل و مقتول را در افکار عمومی تغییر دهد که نمونه بارز آن را امروز در انعکاس اخبار حملات ددمنشانه رژیم صهیونی به غزه شاهد هستیم.
پس از عملیات «طوفانالاقصی»، رسانههای وابسته به صهیونیستها سعی کردند با انواع تکنیکهای رسانهای، مردم دنیا را با خود همراه کنند و بر کشتارهای بیرحمانه خود در غزه سرپوش بگذارند. این رسانهها با تکنیک «انحراف از واقعیت» سعی کردند هیچ ذهنیتی در افکار عمومی نسبت به نقض حقوق بشر در غزه باقی نگذارند.
کشتار بیش از ۱۷۰ خبرنگار و عکاس در غزه راهکاری بود که رژیم صهیونیستی در این راستا در پیش گرفت تا از انعکاس واقعیتها در کشتار بیش از ۴۰ هزار مرد و زن و کودک و پیر جلوگیری کند و با سانسور حقایق مانع نفرت بیش از پیش خود در اذهان ملتها شود. در این بین، حتی خود رژیم صهیونی نیز سربازان خود را از آوردن تلفن همراه به قلمرو نزاع منع کرد. حتی سکوهای متعلق به «متا» از ارائه هرگونه سرویسدهی به افرادی که با حماس در ارتباط بودند، جلوگیری کرد.
از ابتدای حملات اخیر صهیونیستها به غزه، رسانههای وابسته به آنها سعی داشتند وقوع طوفانالاقصی در ۷ اکتبر را سرمنشأ این نبرد جلوه دهند و حماس را مسبب این جنگ بدانند. این در حالی بود که این زخم کهنه، در تجاوزات و شهرکسازیهای صهیونیستها از سال ۱۹۴۸ ریشه داشت و حتی طبق آخرین تحلیلها و برآوردها، رژیم غاصب پیش از طوفانالاقصی در تدارک حملهای جدید به غزه بود که حماس با اطلاع از آن به صورت پیشدستانه آنها را غافلگیر کرد.
رسانههای وابسته به رژیم صهیونی با تکنیک «برچسبزنی» و جعل تصاویر و فیلمها، حماس را به کودکسوزی، سربریدن شهرکنشینان و قتل عام ۱۲۰۰ نفر صهیونیست متهم کردند. ادعایی که دروغ بودن آن پس از چند ماه بعد از شروع جنگ برملا شد. این تکنیک به تئوری توطئه «پرچم دروغین» نیز شهرت دارد.
«اهریمنسازی» و ارائه تصویری خشن و بیرحم از نیروهای حماس نیز از دیگر تکنیکهایی بود که رژیم صهیونیستی سعی داشت با استفاده از آن، حملات گسترده و بیامان خود را توجیه و این جنگ را نبرد بین خیر و شر معرفی کند.
غولهای رسانهای دنیا با تکنیک «برجستهسازی و کمرنگنمایی» همواره سعی میکنند با پنهان کردن آمار کشتههای رژیم صهیونی و با تأکید بر آمار کشتههای غزه، خود را پیروز این نبرد نشان دهند. به تعبیر خود یهودیان، مرگ برای پیروان این قوم، امری سنگین و خسرانی بزرگ و جبرانناپذیر است و خداوند نیز در قرآن بارها به این موضوع تحت عبارت «لن یتمنّوه أبدا» اشاره کرده است. آنچه در جنگ غزه شاهد آن هستیم که رژیم صهیونی حاضر به ارائه آمار دقیقی از تلفات خود در رسانهها نیست، از این امر نشئت میگیرد و در این مسیر نیز از قدرت رسانه برای سرپوشی بر شکستهای خود استفاده میکند.
اکنون که بیش از یک سال از عملیات طوفانالاقصی و نبرد گذشته است، رژیم صهیونی به موجودی در حال احتضار شبیه است که سعی دارد شانسهای دیگر خود برای ادامه حیات را بیازماید. او از یک سو خود را عمیقاً گرفتار در باتلاق جنگ یک ساله با میلیاردها دلار هزینه و خسارت میبیند و از سوی دیگر ایران را مینگرد که در آسایش و آرامش، مسیر حیات اجتماعی خود را طی میکند.
در پایان باید گفت، دشمن به خوبی توانسته از علوم روز دنیا در نبردهای خود استفاده کند و در این بین رسانه از ابزارهای قدرتمندی است که آنها تا حد زیادی از ظرفیت آن برای رسیدن به مقاصد خود بهره بردهاند.
حال شاید با اشاره به گوشهای از سیطره رسانهای غرب در دنیای امروز به تأکیدات رهبر معظم انقلاب در استفاده از این ابزار و نقشآفرینی در دنیای کنونی بیشتر پی ببریم، آنجا که میفرمایند: «امروز بیش از آنچه که موشک و پهپاد و هواپیما و ابزارهای جنگی و اینها تأثیر بگذارند در عقبراندن دشمن، رسانهها هستند که تأثیر میگذارند و دلها را تحت تأثیر قرار میدهند، ذهنها را تحت تأثیر قرار میدهند. جنگ، جنگ رسانهای است.»