صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۴  ، 
کد خبر : ۳۷۲۰۲۷

یادداشت روزنامه‌های دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳

کدام خطر آینده انقلاب را تهدید می‌کند؟!، پیروزی غزه یک وجبی بر امریکا تحقق امر محال بود، نظام سلطه و قدرت «نه» گفتن ملت ایران؛ یادداشت برخی از روزنامه‌های امروز می‌باشد.

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز دوشنبه ۱۵ بهمن

کدام خطر آينده انقلاب را تهدید می‌کند؟! 

حسن رشوند
«کرین برینتون» یک نظریه‌پرداز آمریکایی در حوزه انقلاب است. او بر این اعتقاد بود که در بررسی‌های خود پس از دوران گذار اولیه انقلاب‌ها‌، دوره «ترمیدور» چرخش یا بازگشت وجود دارد. دورانی که می‌توان آن را دوران نقاهت پس از فرو نشستن تب انقلاب دانست.البته برینتون تصریح می‌کند که با این تعبیر، قصد نوعی تمجید از واکنش «ترمیدوری» را ندارد و نباید از این تعبیر او، برداشت ستایش‌آمیزی داشت.
با همین نگاه است که نمی‌توان نظریه «برینتون» را برای همه انقلاب‌ها تعمیم داد چرا که خود او هم این اطمینان را ندارد که نظریه‌اش قابلیت تعمیم به همه انقلاب‌ها از جمله انقلاب اسلامی ایران را دارد. شاید با همین رویکرد است که رهبرمعظم انقلاب پيرامون امكان تطبيق نظريه برينتون بر انقلاب اسلامي و امكان استحاله انقلاب اسلامي و وقوع ترميدور منتفي می‌دانند. ايشان در تحليل ترميدوری از انقلاب اسلامی‌، در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) مي‌فرمايند: «در قوانین علوم اجتماعی درباره انقلاب‌ها، می‌گویند انقلاب‌ها همچنانی که يک فرازی دارند، اوجی دارند، یک فرودی هم دارند. مثل سنگی که شما پرتاب می‌کنید تا وقتی که قدرت بازوی شما پشت سر این سنگ است، بر خلاف جهت جاذبه زمین حرکت می‌کند. اما وقتی این قدرت از جاذبه زمین کمتر شد، این سنگ به سمت جاذبه طبیعی زمین بر می‌گردد. 
آن قوانین می‌گویند تا وقتی شور و انگیزه انقلابی در مردم هست، انقلاب‌ها به سمت جلو حرکت می‌کند، اوج می‌گیرند، بعد هم به تدریج این شور و هيجان و این عامل حرکت به پیش، کم می‌شود و در مواردی تبدیل به ضد خود می‌شود. انقلاب‌ها سقوط می‌کنند و بر می‌گردند پایين..... انقلاب اسلامی شکست خوردنی نیست. این انقلاب فرود آمدنی نیست. این انقلاب از سیر و حرکت خود باز نمی‌ایستد؛ چون جامعه ما یک جامعه مؤمن و دینی است و دین و ایمان اسلامی در اعماق دل مردم، از همه قشرها، نفوذ دارد. مردم به معنای حقیقی کلمه به دین معتقدند.»
 نظرية ترميدور و ساير نظريات مربوط به انقلاب‌ها همچون نظريات مارکسيستي که از آنها نوعي جبر و حتميت در روند انقلاب استفاده مي‌شود، به هيچ وجه قابل پذيرش نيست؛ چراکه نقش و اراده افراد را در تحولات اجتماعي ناديده انگاشته‌اند. در واقع، هيچ چرخش و ترميدوري در انقلاب‌ها رخ نخواهد داد، مگر آنکه در افراد جامعه شاهد نوعي چرخش باشيم. انسان‌ها با اراده خود مي‌توانند با در نظر گرفتن آسيب‌ها و آفت‌هاي متوجه يک انقلاب، راهکارهاي مناسبي براي مقابله با آن آسيب‌ها و آفت‌ها بيابند و ارزش‌هاي انقلاب را همچنان حفظ کنند و یا مي‌توانند با ناديده انگاشتن آسيب‌ها و آفت‌ها، زمينة چرخش انقلاب را فراهم کنند. بنابراين، هر تغيير و تحولي در انقلاب‌ها به اراده و عملکرد افراد و کارگزاران آن بستگي دارد. 
 رهبر معظم انقلاب همواره تلاش داشته‌اند پاسخ کساني که انقلاب اسلامي ايران را با همين طرز تفکر دنبال می‌کنند و ادعا مي‌کنند که امروز در انقلاب ايران چرخش و بازگشتی واقع شده است بدهند و می‌فرمایند:
«انقلاب‌های بزرگ دنیا که در تاریخ 200 سال اخیر ما اینها را می‌شناسیم‌، بنابر همین تحلیل‌، همه با آن نظریه قابل انطباق هستند. اما انقلاب اسلامی از این تحلیل جامعه شناختی به کلی مستثنی است. بارها عرض کرده‌ایم که تجسم انقلاب در جمهوری اسلامی و در قانون اساسی جمهوری اسلامی است.نویسندگان قانون اساسی که از نظر امام و مکتب امام درس گرفته بودند‌، در خود این قانون عامل تداوم بخش انقلاب را گذاشته‌اند.»
آنچه رهبر حکیم انقلاب از آن با عنوان یک آفت یاد می‌کنند، ترمیدور و بازگشت به گذشته نیست‌، بلکه «استحاله توطئه‌محور» است. 
سناریوی استحاله قدرت‌محور و توطئه‌گرایانه بر این پیش فرض مستقر شده است که در نزاع بین دو قدرت سیاسی یعنی جمهوری اسلامی و غرب‌، طرف مقابل سعی می‌کند با استفاده از توانمندی‌های خود چنان به ساختار و پنداشته‌های مردم و نخبگان جامعه تسلط پیدا کند که منجر به تغییر در ساختار‌، رفتار یا گفتار جمهوری اسلامی گردد. «نفوذ» کلمه‌ای است که در چند سال اخیر و به ویژه از دوران مذاکرات هسته‌ای وارد قاموس سیاسی ما شده است که شاید آن را بتوان به عنوان معادل «استحاله  توطئه محور» تلقی گردد. 
رهبرحکیم انقلاب‌، هدف اولیه نفوذ را ورود عناصر ضعیف النفس به ساختار حاکمیت نظام‌، هدف متوسط را استحاله انقلاب و هدف نهائی دشمن از نفوذ را براندازی جمهوری اسلامی می‌دانند. فارغ از سنخ شناسی شیوه نفوذ در جمهوری اسلامی‌، براساس بيانات رهبرمعظم انقلاب، دشمن برای رسیدن به هدف خود يعني«استحاله توطئه محور» در سه حوزه ورود و اقدام می‌کند:
1-تغيير ذائقه فرهنگي يكي از راه‌هاي مؤثر جهت پيشبرد هدف دشمن است چنين تجربه‌هايی نه صرفا نسبت به انقلاب اسلامي، بلكه نسبت به ساير كشورها و تمدن‌هاي ديگر نيز وجود داشته است. رهبر معظم انقلاب نسبت به چنين امري در انقلاب اسلامي بارها هشدار داده و مي فرمايند: «غربي‌ها تلاش مي‌كنند كه افراد را جذب کنند، دور هم جمع کنند، یک هدف جعلی و دروغین مطرح کنند و افراد مؤثر را، افرادی که می‌توانند در جامعه اثرگذار باشند، بکشانند به آن سمت مورد نظر خودشان. آن سمت مورد نظر عبارت است از تغییر در باورها، آرمان‌ها، نگاه‌ها، سبک زندگی؛ کاری کنند که این شخصی که مورد نفوذ قرار گرفته است، تحت تأثیر نفوذ قرار گرفته، همان چیزی را فکر کند که آن آمریکایی فکر می‌کند؛ یعنی کاری کنند که شما همان جوری نگاه کنی به مسئله که یک آمریکایی نگاه می‌کند... هدف این است. هدف نفوذ این است.»
بر همين اساس است «مارک گلن» نویسنده و تحلیلگر آمریکایی در مصاحبه‌ای با اشاره به تلاش نفوذ فرهنگی برای تغییر در فکر، اندیشه و باور جوانان ایرانی می‌گوید:
«داستان اسب تراوا را به یاد بیاورید. آمریکایی‌ها دقیقا قصد دارند این مسئله را در قبال ایران اجرا کنند. از طریق رسانه‌ها آنها می‌خواهند ‌هالیوود را به درون خانه‌های ایرانی بیاورند تا از این طریق جوانان شما را نسخه ایرانی فرهنگ مدنظر خودشان کنند.»
با همين نگاه است که رهبر معظم انقلاب معتقدند «دشمن برای نفوذ فرهنگی سعی می‌کند باورهایی را که جامعه را سرپا نگه داشته دگرگون، مخدوش و در آنها رخنه کند؛ یکی از راه‌های ورود و نفوذ، ایجاد خلل در باورها است؛ باور انقلابی، باور دینی در معرفت‌های انقلابی و دینی اختلال ایجاد می‌کنند؛ رخنه کردن در اینها است و از همه طرق هم استفاده می‌کنند و آدمهای گوناگونی هم دارند؛ استاد دانشگاه هم دارند، فعال دانشجویی هم دارند، نخبه فکری و علمی هم دارند؛ همه جور آدمی برای ایجاد این رخنه‌ها هستند». 
2-تغییر در دستگاه محاسباتی نظام یکی دیگر اقدامات دشمن برای سلطه فکری بر انقلاب اسلامی است.آنچه موجب تصميم‌گيري افراد مي‌شود دستگاه محاسباتي آنهاست. تفاوت در دستگاههاي محاسباتي افراد باعث تصميم‌گيري افراد مختلف در شرايط يكسان مي‌گردد. بخشي از علت رفتار انقلابي نظام اسلامي به‌ خاطر سيستم محاسباتي است كه انقلاب اسلامي ايجاد كرده است. بر اين اساس به اعتقاد رهبر معظم انقلاب دشمن سعي مي‌كند كه اين سيستم محاسباتي را تغيير دهد. ايشان معتقدند كه «هدف این است که محاسبات مسئولان را عوض کنند و تغییر بدهند؛ یعنی مسئول جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که با ملاحظه‌ هزینه و فایده احساس کند که باید این اقدام را بکند، این اقدام را نکند؛ نفوذ برای این است به این نتیجه برسد که فلان رابطه را قطع کند، فلان رابطه را ایجاد کند؛ نفوذ برای این است که این محاسبات در ذهن مسئولین عوض بشود. آن‌وقت، وقتی نتیجه این بشود که فکر مسئولین و اراده‌ مسئولین در مشت دشمن قرار بگیرد، دیگر لازم نیست دشمن بیاید دخالت مستقیم بکند؛ نه، مسئول کشور همان تصمیمی را می‌گیرد که او می‌خواهد. وقتی محاسبه‌ این حقیر عوض شد، تصمیمی را می‌گیرم که او می‌خواهد؛ من همان کاری را که او می‌خواهد مفت و مجانی انجام می‌دهم؛ گاهی بدون اینکه خودم بدانم -یعنی اغلب بدون اینکه خودم بدانم- این کار را انجام می‌دهم. [بنابراین] سعی می‌کنند محاسبات مسئولین را عوض کنند. پس آماج اوّل مسئولینند.» آنچه دولت‌های یازدهم و دوازدهم در بحث مذاکرات هسته‌ای انجام دادند و یک دهه سرنوشت اقتصاد و معیشت مردم را به مذاکرات هسته‌ای و مراوده مالی با آمریکا و کشورهای اروپایی در قالب «ساز وکار و کانال ویژه مالی با اهداف خاص(spv)» یا «ابزار پشتیبانی مبادلات تجاری(اینستکس)» انجام دادند همان تغییر در دستگاه محاسباتی مسئولان جمهوری اسلامی بود که در آن مقطع انجام گرفت.
3-تقویت شبکه حامیان غرب در داخل یکی دیگر از تاکتیک‌های غرب و در راس آنها آمریکا برای نفوذ سیاسی در ایران است. ایجاد یک جریان سیاسی غربگرا زمینه را برای اعمال سياست‌هاي آنها آماده كند. رهبر معظم انقلاب در اين زمينه معتقدند كه «آنها دوست نمی‌دارند که یک نفر از خودشان را بر یک کشوری مسلط بکنند، مثل آن چیزی که در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ در هند این کار را کردند؛ از خودشان آنجا مأمور داشتند؛ یک نفر از انگلیس رئیس هند بود. امروز این امکان‌پذیر نیست؛ برای آنها بهتر این است که از خود آن ملت کسانی در رأس آن کشور باشند که مثل آنها فکر کنند، مثل آنها اراده کنند، مثل آنها و بر طبق مصالح آنها تصمیم بگیرند؛ این نفوذ سیاسی است. هدف این است که در مراکز تصمیم‌گیری نفوذ کنند.... اینها کارهایی است که دشمن انجام می‌دهد.» ايشان نتيجه نفوذ و تقويت شبكه حاميان غرب در انقلاب اسلامي را اين گونه تفسير مي‌كنند كه «وقتی دستگاه‌های سیاسی و دستگاه‌های مدیریتی یک کشور تحت تأثیر دشمنان مستکبر قرار گرفت، آن وقت همه تصمیم‌گیری‌ها در این کشور بر طبق خواست و میل و اراده مستکبرین انجام خواهد گرفت.»
بنابراین امروز نباید تصور شود که «ترمیدور» و بازگشت به قبل از انقلاب اسلامی در بستر یک نظریه سیاسی و در یک سیکل زمانی خاص قابل وقوع است‌، بلکه آنچه برای آینده انقلاب اسلامی خطرناک است جریان نفوذ در دستگاه تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر نظام و تغییر در دستگاه محاسباتی نظام و تقویت شبکه حامیان غرب در داخل است که متاسفانه امروز رگه‌هایی از آن در بخش‌هایی از کشور دیده می‌شود و اگر از گسترش آن جلوگیری نشود‌، هزینه‌های گزافی را در آینده برای زدودن آن باید بپردازیم. 

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز دوشنبه ۱۵ بهمن

پیروزی غزه یک وجبی بر امریکا تحقق امر محال بود

اگر گفته می‌شد مردم منطقه کوچک غزه با قدرت بزرگی مثل امریکا می‌جنگند و بر آن پیروز می‌شوند، هیچ کس باور نمی‌کرد، اما این امر محال به اذن پروردگار محقق شد. 
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار استادان، قاریان، و حافظان برتر شرکت‌کننده در چهل و یکمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن و قشر‌هایی از مردم، قرآن را معجزه جاودانه نبی مکرم اسلام خواندند و تأکید کردند: توکل حقیقی به پروردگار، هر امر محالی را هم محقق می‌کند. 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تبریک میلاد اباعبدالله الحسین (ع)، استمرار اعجاز قرآنی و نبوی را برکت عظیمی برای انسان و عالم وجود برشمردند و گفتند: هنگام مراجعه و تلاوت قرآن باید توجه کامل داشت که با معجزه رسول خاتم روبه‌رو هستیم. 
ایشان لفظ، نظم، مفاهیم، بیان سنت‌های الهی و همه چیز قرآن را معجزه خواندند و گفتند: اگر از این معجزه عظیم بهره‌گیری شود، همه مشکلات بشر برطرف می‌شود و زندگی جوامع بشری سامان می‌یابد. 

رهبر انقلاب با اشاره به دسترسی اولیا و علما و بزرگان به معارف بلند قرآنی، گفتند: برای آحاد بشر نیز همین تعابیر ظاهری و درس‌های مشهود قرآن راهگشاست. 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تبیین مفهوم قرآنی «توکل» گفتند: به فرموده کلام‌الله مجید، هرکس به خدا توکل کند خدا برای او کافی است؛ بنابراین اگر شروط توکل رعایت شود، این وعده الهی حتماً تحقق می‌یابد. 
ایشان، اعتماد و یقین به وعده‌های صادق الهی را شرط ذهنی توکل خواندند و افزودند: باید بدون هیچ گونه سوءظن، یقین داشت که به اذن پروردگار، هر امر محالی ممکن خواهد شد. 
پیروزی غزه امر محالی بود که محقق شد
رهبر انقلاب پیروزی مردم غزه بر رژیم صهیونیستی و رژیم امریکا را نمونه‌ای از تحقق امر محال دانستند و گفتند: اگر گفته می‌شد مردم منطقه کوچک غزه با قدرت بزرگی مثل امریکا می‌جنگند و بر آن پیروز می‌شوند، هیچ کس باور نمی‌کرد، اما این امر محال به اذن پروردگار محقق شد. 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای شرط دوم برای تحقق آیه «مَن یتَوَکل عَلی الله فَهُوَ حَسبُه» را حضور در میدان عمل برشمردند و گفتند: خداوند در هر کاری، بخشی را بر عهده انسان گذاشته است و اگر علاوه بر یقین ذهنی به وعده‌های پروردگار، این وظایف هم انجام شود، بدون تردید هر کاری حتی اگر محال باشد، ممکن خواهد شد. 
تفاوت ملت ایران با دیگران
ایشان با اشاره به رویارویی استکبار با بسیاری از ملت‌های دنیا و نه فقط ملت ایران، گفتند: فرق ملت ایران با دیگران این است که جرئت گفتن این واقعیت را دارد که امریکا متجاوز، دروغگو، فریبکار و استعمارگر است و به هیچ اصلی از اصول انسانی پایبند نیست؛ بنابراین، «مرگ بر امریکا» می‌گوید، اما دیگران جرئت بیان این حقایق و ایستادگی در مقابل امریکا و ادای سهم خود در مبارزه با استکبار را ندارند، بنابراین به نتیجه‌ای هم نمی‌رسند. 
رهبر انقلاب با تأکید بر ضرورت صبر و مجاهدت برای حصول نتیجه، صبر و تلاش ۴۶ ساله ملت ایران در مقابل صف‌آرایی همه مستکبرین جهان را باعث رشد همه‌جانبه کشور خواندند و افزودند: ملت ایران نه تنها در این رویارویی ضربه ندید بلکه در همه زمینه‌ها رشد و پیشرفت کرد. 
ایشان تربیت هزاران جوان و نوجوان قاری و حافظ قرآن در سراسر کشور را نمونه‌ای از پیشرفت‌های معنوی کشور برشمردند و افزودند: در جهات مادی نیز کشور رشد کرده و کار‌های گوناگون و بزرگی به دست جوانان انجام شده که این پیشرفت‌ها با توکل به پروردگار تا رسیدن ملت به نقطه اوج و مطلوب خود ادامه خواهد یافت. 
در ابتدای این دیدار رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه، گزارشی از برگزاری چهل و یکمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن کریم با حضور قاریانی از ۲۶ کشور اسلامی در مشهد مقدس بیان کرد. 
برپایی دوره‌های حفظ و تلاوت، تفسیر و آموزش، مدیریت دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم و فعالیت‌های متنوع در زمینه ترویج معارف و فرهنگ قرآنی در کشور از محور‌های گزارش حجت‌الاسلام خاموشی بود. 
در این مراسم همچنین برخی شرکت‌کنندگان برتر مسابقات بین‌المللی اخیر قرآن کریم در مشهد مقدس، آقایان: سید محمد حسینی‌پور، نفر اول رشته قرائت - استاد محمد علی جابین، داور بین‌المللی از کشور مصر - محمد خاکپور، نفر اول رشته حفظ کل - محمد حسین محمد، نفر دوم رشته قرائت از کشور مصر - هاشم روغنی، قاری ممتاز بین‌المللی و جمعی از نوجوانان ممتاز قرآنی به قرائت فراز‌هایی از کلام‌الله مجید و اجرای ابتهال پرداختند.
عناوین اخبار روزنامه جام جم در روز دوشنبه ۱۵ بهمن

نظام سلطه و قدرت «نه» گفتن ملت ایران

عباس مقتدایی

ملت ایران در طول چند دهه گذشته، بلکه در بیش از یک سده گذشته در حال رشد و مبارزه برای دستیابی به استقلال در ابعاد مختلف بوده است. کشوری که در آن تلاش فراگیر برای ملی‌شدن صنعت نفت و پایان سلطه استعماری بر منابع انجام شده در کنار همه پیروزی‌ها، ناکامی‌هایی هم در ادوار گذشته داشته است یا موضوع دستیابی به مشروطه و رها شدن از استبداد داخلی.

البته در کنار همه اینها تحولاتی در درون، در افکار، در اندیشه‌ها، در دستیابی به بخش‌هایی از رشد و پیشرفت، همگی یک ملت رو به جلو و دارای جهش در دستیابی به آرزو‌های ملی را متبلور ساخته است. ملت ایران جهش‌های زیادی را از ابتدای جمهوری اسلامی ایران تجربه کرده است. جمهوری اسلامی ایران برآمده از انقلابی است که با پرداخت هزینه‌های قابل توجه مادی و معنوی توانسته است در دنیایی متلاطم راه خود را در پیش گیرد. آنچه امروز رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید کردند نشان‌دهنده واقعیتی ملموس و قابل توجه است که در برابر چشمان سایر ملل قرار دارد و ملت ایران این حقیقت را با گوشت و پوست و استخوان خود درک واحساس کرده است. ما بهای زیادی برای استقلال سیاسی ودستیابی به قله‌های پیشرفت پرداخت کرده‌ایم. دراوج محدودسازی‌ها و مانع‌تراشی‌هایی که نظام سلطه در مسیر پیشرفت ایران انجام داد، جمهوری اسلامی ایران و ملت رشید کشورمان موفق شدند که از نظر علمی به بالاترین سرعت رشد علمی جهان دست‌یابند. موسسات علم‌سنجی جهانی بر دستاورد‌های ملت ایران صحه می‌گذارند. دانشمندان کشورمان در زمینه دستیابی به علوم و فناوری‌هایی که امکان تسخیر فضا و فرستادن موجود زنده به فضا را برای ایران فراهم کرد، همچنین درپیشرفت‌های فناورانه درحوزه‌های پزشکی وده‌ها علم دیگر، ازجمله انرژی هسته‌ای، پیشرفت‌های قابل توجهی را به نمایش گذاشته‌اند. یکی دیگر از دستاورد‌های مردم ایران، نانوتکنولوژی و فناوری‌های زیستی در زمینه تکنولوژی‌های نوین است. آنچه که اکنون در قالب مجموعه‌های دانش‌بنیان، یکی پس از دیگری در راستای خلق ثروت و دانش به دست آمده و به دستاورد‌های فناورانه در ابعاد مختلف منجر شده، حاصل تلاش فرزندان ایران است. رهبر معظم انقلاب به نکته‌ای ظریف و قابل‌فهم برای همه ملت‌ها و دولت‌ها اشاره کردند. ایشان تاکید فرمودند که نظام سلطه، امیال و رویکرد و رهنمود‌های خود را بر سایر ملت‌ها دیکته می‌کند و ایران و ملت کشورمان، هم از روند قرارگرفتن در زیر تمشیت نظام سلطه رها شده و هم به جهت درونمایه‌های خود از این قابلیت برخوردار است که دربرابر آنان سرخم نکند. این‌که ملت ایران «مرگ بر آمریکا» گوید نشانه آن است که ما از سلطه کسانی که می‌خواهند یک ملت اسیرشده ذلیل و یا یک کشور بله‌قربان‌گو ایجاد کنند، رها شده‌ایم و آن‌گونه عمل نمی‌کنیم. چیزی که انقلاب اسلامی به ما یاد داد این است که درابعاد سیاسی، برگزاری انتخابات‌هایی راداشته باشیم که بر درونمایه‌های ملی اتکا داردبر اثرهمین رویکرد، قدرت «نه» گفتن به نظام سلطه را پیدا کرده‌ایم. امروز ایرانیان آنچه که در اساطیر مکتوب خود به‌عنوان آرزو‌های ملت بیان می‌کردند را دراختیار دارند. ما روزگاری بخش قابل توجهی از جهان را اداره می‌کردیم و اکنون به‌عنوان یک کشوربافرهنگ باتمدن چندهزارساله روی پای خودمان ایستاده‌ایم. البته دراین مسیرآسیب‌ها، رنج‌ها، محرومیت‌ها و تحریم‌هایی را هم مجبور بودیم تحمل کنیم تا اسیر چنبره نظام سلطه نشویم. تاکیدات رهبر معظم انقلاب یادآور یک حرکت تاریخی ماندگار واثرگذار درآینده است. اکنون مردم ایران ازنظروسعت جغرافیایی، اندیشه وخرد، در جایگاه قابل توجهی قرار دارند. فردوسی و ابوعلی سینا، نظامی گنجوی، ابوسعید ابوالخیر و ناصر خسرو قبادیانی در پهنه تاریخ متعلق به همین تفکرند. ما امروز ملتی، متحد و قوی هستیم که باید مشکلات مدیریتی خود را حل کنیم و آینده‌ای روشن برای ملت ایران را با سرعت بیشتری محقق سازیم.

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز دوشنبه ۱۵ بهمن

قصه یک تظاهرات بی‌سابقه

صلاح الدین خدیو

در کشوری که هر گونه تجمع و راه پیمایی اکیدا ممنوع و با شدت عمل سرکوب می شود، هزاران مصری در گذرگاه رفح علیه طرح ترامپ برای انتقال فلسطینیان به مصر و اردن تظاهرات کردند!
ترامپ چندی قبل از مصر و اردن خواسته بود که میزبان ساکنان بیجا شده‌ی غزه شوند.
پس از آنکه قاهره و امان قاطعانه این طرح را رد کردند، ترامپ این بار آلبانی را برای پذیرش اهالی غزه کاندیدا کرد!
تظاهرات دولتی مصر نشان داد که مصری ها هنوز نگرانند و ترسشان از پرت و پلاگویی های رئیس جمهور آمریکا برطرف نشده است.
در این زمینه اظهارات مقامات سازمان ملل پس از دیدار از غزه بار دیگر زنگ خطر را در قاهره به صدا در آورده است.
بازدیدکنندگان جملگی گفتند که آواربرداری از ویرانه ها سالها طول خواهد کشید و دستکم ده سال زمان لازم است که این منطقه دوباره قابل سکونت شود.
معنای این اظهارات جز این نیست که ساکنان این منطقه و حداقل مناطق شمالی آن ناگزیر باید تن به پناهندگی در تنها کشور همسایه دهند.
این خواسته‌ی ترامپ که ناخواسته هدف راهبردی و ژئوپولتیک اسرائیل هم هست، مصر را در موقعیت دشواری قرار می دهد.
ترامپ کسی است که از تاریخ و جغرافیا و عمق تحلیلی مسائل چندان سر در نمی آورد و با زورگویی در پی تحمیل منویات خویش است.
از این رو سیسی چاره را در پیش انداختن مردم و بهره بردن از اهرم مخالفت افکار عمومی دیده است.
ابزاری که البته می تواند خطرساز باشد و بالقوه به‌  حکومت نظامی اعلام نشده‌اش خدشه‌ وارد نماید.
درباره‌ی ترس حاکمیت های استبدادی از تجمعات مستقل ذکر یک نکته خالی از لطف نیست.
در سال ۱۹۷۸ مارینا موروزوا نوجوان سیزده ساله‌ روس همراه چهار نفر از دوستانش برای اعتراض به گسترش سلاح هسته‌ای آمریکا جلو سفارت این کشور در مسکو گرد آمدند.
این کنش با سوظن شدید مقامات مواجه شد. پس از آنکه دختران به سمت میدان سرخ راه پیمایی کردند، توسط ک.گ.ب بازداشت و بازجویی شدند: مارینا: ولی ما علیه آمریکا تظاهرات می کردیم!
بازجو: صحیح! ولی ممکن است فردا علیه ما هم تظاهرات کنید!
این داستان تلخ در مورد مصر هم صادق است. حتی در یک تظاهرات دولتی هم ممکن است برخی لیدرها بعدا بازجویی شوند، تا فکر نکنند واقعا خبری شده است!
هرچه باشد اما ترامپ با استراتژی دیوانه نمایی، عملا مجوز نخستین تظاهرات دولتی/مردمی در مصر سیسی را صادر کرد!

عناوین اخبار روزنامه شرق در روز دوشنبه ۱۵ بهمن

در حاشیه نفرت‌پراکنی در مسابقات فوتبال و والیبال

مسئولیت‌های وزارت ورزش، وزارت کشور و فدراسیون‌ها در‌این‌باره چیست؟

احسان هوشمند
 

هفته گذشته فوتبال کشور باز هم شاهد حاشیه‌های زننده و زشتی بود. در جریان مسابقه میان تراکتورسازی تبریز و پرسپولیس تهران، با برنامه‌ریزی قبلی، گروهی صحنه‌های بسیار ناخوشایندی به وجود آوردند. فحاشی‌های رکیک، توهین خانوادگی، تحقیر و نیز بی‌احترامی به پرچم کشور از‌جمله حواشی پیش‌آمده بود که صحنه‌های شرم‌آوری را در ورزشگاه ساخت.

 

تصاویر ویدئویی فراوانی از این حوادث بسیار زشت و شرم‌آور در فضای مجازی منتشر شد. پس از این رویدادهای غیراخلاقی و هشداردهنده، برخی از مسئولان ورزشی کشور فقط به بررسی موضوع و جریمه احتمالی تیم‌های خاطی اکتفا کردند. شاید اگر سال‌ها پیش درباره چنین اقدامات نفرت‌برانگیزی در فوتبال تصمیم‌گیری می‌شد و قوانین سخت‌گیرانه فیفا در‌باره چنین تخلفاتی اعمال می‌شد و زد‌و‌بندهای خارج از محیط ورزشی و سیاسی اجازه می‌داد، شاهد این رویدادهای تیره‌وتار ضد‌ ورزشی در ورزشگاه‌های کشور نبودیم.

1- اخلاق‌گریزی در فوتبال، تاریخی هم‌پای ظهور این رشته ورزشی دارد. مقابله با بی اخلاقی در فوتبال نیز دارای مقررات و قوانین سخت‌گیرانه‌ای است. متأسفانه در‌این‌باره فدراسیون فوتبال در 14 سال گذشته به وظایف خود به درستی و با دقت و وسواس عمل نکرده است. اما نوع دیگری از  اخلاق‌گریزی در فوتبال ظهور کرده که حاوی مباحث ناخوشایند نژادی، تباری و قومی است که مخاطرات بسیار بیشتری دارد و می‌تواند هزینه‌هایی دوچندان در پی داشته باشد. مثلا در این زمینه در سطح بین‌المللی می‌توان به مسابقه فوتبال بین دو تیم «دینامو زاگرب» و «ستاره سرخ بلگراد» (۱۳ می‌۱۹۹۰) اشاره کرد که حواشی بازی در نهایت آغاز جنگ‌های خونین داخلی یوگسلاوی را رقم زد.

 

بی‌تفاوتی نظام حاکم بر یوگسلاوی و چشم‌بستن تعمدی بر حواشی بازی‌های ورزشی با رویکرد قوم‌گرایانه در نهایت به جنگ داخلی بسیار خونینی ختم شد که یکی از بزرگ‌ترین نسل‌کشی‌های تاریخ معاصر در بوسنی‌و‌هرزگوین را رقم زد. نمونه دیگری از این رفتارهای نامطلوب قوم‌گرایانه، در جریان مسابقه دو تیم بزرگ آفریقای جنوبی، اورلاندو پایرتس (Orlando Pirates) و کایزر چیفس (Kaizer Chiefs)، روی داد که ده‌ها نفر تلفات در پی داشت و سرآغاز تنش دیگری در این کشور مهم آفریقایی شد. نمونه‌های دیگری از این درگیری‌ها و تنش‌ها در عراق ‌یا در اسکاتلند روی داده است. بد نیست اشاره شود که در آبان‌ 1398 یک پارچه‌نوشته در ورزشگاه یادگار امام تبریز که به یوگسلاوی اشاره داشت، برافراشته شد که متأسفانه تا امروز مسئولان امر استانی و کشوری و فدراسیون فوتبال و ورزش کشور درباره اینکه چه کسانی این اقدام را سازماندهی کرده بودند، سکوت کرده و هویت و مشخصات این افراد را اعلام نکردند و مشخص نشد آیا چنین اقدام ناخوشایندی سازمان‌دهی‌شده بود یا خیر و آیا برخوردی با آنها انجام شد‌؟

2- اگر رفتار‌های قوم‌گرایانه ‌مهار نشود، در قالب‌های دیگری ‌خود را نمایان می‌کند و به دیگر مناطق نیز سرایت می‌کند. ابتدا باید با یک بررسی عمیق و همه‌جانبه، به شناسایی ریشه‌های رفتارهای منفی قوم‌گرایانه در فوتبال پرداخت و سپس ابعاد، جوانب و عوامل مؤثر در بروز این پدیده و سازمان‌دهندگان آن را شناخت. سرآغاز ظهور افراطی‌گری قومی در فوتبال کشور به سال 1388 بر‌می‌گردد. در آن دوره برخی بر آن بودند تا با گسترش قوم‌گرایی در فضاهای ورزشی، به اهداف سیاسی خود برسند. اینکه در آن دوره مالکان و مدیران باشگاه تراکتورسازی چه مواجهه‌ای با اخلاق‌‌گریزی‌های قوم‌گرایانه در حاشیه مسابقات این تیم داشتند، نیازمند بررسی عمیق و همه‌جانبه‌‌ است. در سال‌های بعد، این پدیده دوباره گاه‌و‌بیگاه در حاشیه مسابقات فوتبال این تیم روی داد، اما مشخص نیست چرا فدراسیون فوتبال و مسئولان کشوری و استانی درباره این رویدادهای حساسیت‌برانگیز، با بررسی عمیق و چند‌جانبه، چاره‌جویی نکردند و به بررسی ریشه‌ای نپرداختند و از مقررات موجود برای مواجهه با موضوع طفره رفتند. اگر هم مقررات موجود جوابگو نبود، چرا با تدوین مقررات جدید به مقابله با این پدیده مخاطره‌انگیز نپرداختند؟

آیا این دوره طولانی، یعنی از سال 1388، بررسی شد تا مشخص شود چه کسانی سازمان‌دهنده این تحرکات هستند؟ نقش برخی نمایندگان مجلس و شورا و نیز رسانه‌های محلی از‌جمله صداو‌سیمای محلی، در تحریک هیجانات محلی چیست؟ نقش مسئولان تیم در جلب همکاری گروهی برای لیدری تیم بدون آموزش‌های لازم یا طراحی شعارهای جذاب اما هم‌گرایانه چیست؟ نقش و سهم مسئولان محلی در رده‌های مختلف در‌این‌باره چیست؟ در این زمینه پیشنهاد می‌کنم یک نظرسنجی در سطح شهر تبریز انجام شود و از شهروندان تبریزی پرسیده ‌شود‌ چه کسانی طراح چنین فعالیت‌های مخرب قوم‌گرایانه‌ای هستند؟ احتمالا نتایج خیلی‌ها را شگفت‌زده خواهد کرد! در بررسی‌های میدانی راقم این سطور در تبریز و در گفت‌وگو با بسیاری از شهروندان در نقاط مختلف شهر، بسیاری معتقدند دست‌هایی در فضای رسمی در کار است. این فرضیه، جدا‌ از آنکه دقیق و درست است یا خیر، حاوی یک نکته اساسی است؛ اینکه تلقی افکار عمومی آن است که دولت به معنای عام کلمه، به وظایف خود در‌این‌باره به درستی عمل نکرده است. حتی برخی از شهروندان تبریزی می‌گفتند کار تحریک هر دو سوی میدان از یک جا سرچشمه می‌گیرد؛ یعنی گروهی سازمان‌یافته ابتدا در قالب هواداری تیم رقیب اقدام تحریک‌آمیزی یا شعار‌ و توهینی را سازمان‌دهی می‌کنند و سپس برای مقابله ظاهری با آن توهین، همین گروه سازمان‌یافته از طریق هواداری تیم به‌ظاهر خودی اقدام به واکنش می‌کنند؛ یعنی هر دو گروه تحریک‌کننده از یک سرچشمه آب می‌خورند. اگر چنین ادعایی ‌درست باشد، نشان از سازمان‌یافتگی جدی ماجرا دارد. چند سال قبل با رئیس فدراسیون فوتبال، آقای تاج، در‌این‌باره صحبت مفصلی داشتم. جدا از بی‌انگیزه‌بودن او برای مواجهه با این پدیده زشت، تاج از فشارهای برخی نیروهای سیاسی در حمایت از این تیم سخن گفت. 

در جلسه‌ای هم در کمیته ملی المپیک و نیز در وزارت ورزش، در‌این‌باره با مسئولان عالی‌رتبه مشاوره داشتم. با مدیران سابق باشگاه تراکتور نیز بارها گفت‌وگو کرده‌ام. در این گفت‌وگوها به این نتیجه رسیدم که گویا اراده‌ای در نظام اجرایی و مدیریت ورزشی برای مواجهه با این پدیده مخرب وجود ندارد. یکی از افرادی که در این جلسات بود، مدعی بود وقتی پای رانت کلان در میان باشد و بدهکاران بزرگ بانکی در فوتبال سرمایه‌گذاری ‌‌ و آن را مدیریت می‌کنند و با زد‌و‌بندهای عجیب و غریب از تعقیب قانونی معاف و حاشیه امنی برای خود دست و پا کرده‌اند، از فوتبال و هیجان جوانان نه برای اهداف ورزشی، بلکه برای اعمال فشار و پیشبرد منافع استفاده می‌کنند. در نتیجه نه‌تنها از تعقیب قانونی این افراد خبری نیست، بلکه همیشه طلبکار‌ند و با طلبکاری در حال فضا‌سازی و جنجال هستند. در این جلسات حتی گفته می‌شود برخی مدیران استان و نیز برخی مسئولان اجرایی کشور، نه‌تنها مانع برخورد نهادهای قانونی مانند فدراسیون فوتبال با این موضوع هستند، بلکه خود نقشی در این فضا‌سازی‌ها بر عهده دارند. آیا کمیته تحقیق و تفحصی درباره ریشه‌یابی و بررسی ابعاد این موضوعات شکل می‌گیرد و به ملت ایران در این خصوص گزارش می‌دهد؟ همچنین در این گزارش باید مشخص شود باشگاه‌ها و دست‌اندرکاران آنها چه نقشی در این موضوع دارند؟ چه وظایفی دارند و آیا از آموزش‌های لازم و حتی صلاحیت لازم برای مدیریت این‌دست از موضوعات برخوردارند یا خیر ؟

3- بی‌اخلاقی سازمان‌یافته در ورزش کشور روز به روز ابعاد مخاطره‌انگیزی به خود می‌گیرد. هفته گذشته هم در حاشیه مسابقه فوتبال پرسپولیس و تراکتورسازی توسط هواداران هر دو تیم و هم در حاشیه مسابقه والیبال در ارومیه، پرده‌هایی از این نوع اقدامات ناخوشایند ظهور و بروز کرد. بی‌هیچ توجیهی مسئولان فدراسیون فوتبال و نیز فدراسیون والیبال باید ضمن بررسی دقیق تمام جزئیات پیش‌آمده در جریان این مسابقات‌، برای برخورد با این رفتارهای نافی انسجام ملی و همبستگی تاریخی ایرانیان اقدام کنند. استفاده از تمام ظرفیت‌های حقوقی و قانونی برای برخورد اساسی با موضوع و نیز تعیین کمیته‌ای از طرف نهادهای مسئول برای شناسایی ریشه‌ها و برخورد با قانون‌شکنان در هر لباس و رده‌ای، ضرورتی فوری است. همچنان نظاره‌گر هستیم تا ببینیم این بار مسئولان امر چه می‌کنند؟ مسئولیت‌های وزارت ورزش، وزارت کشور و فدراسیون‌ها و باشگاه‌ها در‌این‌باره چیست؟ آیا تنها با چند جریمه مالی و محرومیت تماشاگر در مسابقات بعدی، اقدام صوری می‌شود یا اینکه این بار عزمی برای ریشه‌یابی و برخورد اساسی شکل گرفته است؟

روزنامه خراسان

درس هایی از روز سیاه  فوتبال

رضا غیاث آبادی 

بازی فوتبال بین دو تیم پرسپولیس و تراکتورسازی در هفته گذشته  اگرچه برای هواداران اهمیت زیادی داشت اما این بازی با حواشی هولناکش بیش از یک بازی فوتبال بود. رقابت تاریخی دو تیم ،اهمیت به دست آوردن  امتیاز بازی  و حوادث پیش از بازی موجب حساسیت ویژه این رقابت بود که  با انتشار تصاویر بازی مشخص شد درگیری ، فحاشی و توهین های مستمر برخی تماشاگران ، مشاهده آن را در گوشی همراه نیازمند برچسب بزرگ‌سال کرده است.
 برخی معتقدند این روز یک استثنا در تاریخ ورزش  است و برخی اقدامات  به ویژه انتقال دروازه بان سابق به تیم حریف موجب تحریک تماشاگران شده است. فضای زشت و سیاهی که حریم خانواده و به ویژه جایگاه مقدس مادر را خدشه دار کرده است .
با این حال گروهی دیگر به سایر مسابقات اشاره می کنند و فحاشی ها را در همان فضا و بستر نامناسب همیشگی می بینند و گرچه تلخی و  غیراخلاقی بودن آن را صحه می گذارند ولی به  صورت تاریخی  محیط ورزشگاه را آلوده توصیف می کنند.در مقام آسیب شناسی وضعیت موجود  و در بیان برخی از کارشناسان ،  نظریه سوپاپ اجتماعی بیشتر طرح شده است.بر این اساس ،رفتار غیراخلاقی و فحاشی‌ها نوعی تخلیه خشم و هیجانات طبقه ای است که در زندگی جاری خود دچار انواع فشارهای  اجتماعی هستند و محیط ورزشگاه را  فرصتی برای تخلیه این عواطف و هیجانات می دانند و به طور غیرمستقیم وجود چنین  امکانی را ضرورت قلمداد می کنند.
گرچه رفتار برخی بانوان تماشاگر بازی نیز مانند آقایان زشت و غیراخلاقی بود اما تقلیل علت فضای به وجود آمده به حضور زنان  دقیق نیست  به شکلی که  کافی است نگاهی به سایر عرصه‌های کنش متقابل اجتماعی بیندازیم.به طور مثال مطالب و پیام های منتشرشده در برخی از فضاهای مجازی مانند توئیتر یا اینستاگرام نشان می‌دهد این پدیده در میان برخی کاربران به ویژه نسل جوان رواج دارد و یک جست وجوی ساده در سایر عرصه ها و در قالب  یک تصویر بزرگ تر،آسیب یادشده قابل رصد است و تنها به فضاهای ورزشی اختصاص ندارد.
در روی دیگر سکه و حتی در میان  برخی کنشگران عرصه سیاسی نیز رویکرد حذفی ، تهاجمی ، تخریبی و گاه تکفیری که با ادبیات نامناسب و نامتجانس با فضای فرهنگی جامعه همراه است، نشان می دهد مسئله فراتر از زمین فوتبال است .
براین اساس  آسیب‌شناسی جدی فضای ارتباطی  به ویژه در نسل جوان ضرورتی غیرقابل انکار است. به شکلی سست شدن ارزش ها و هنجارها در میان برخی از طبقات را که موجب بازتولید فضای غیراخلاقی می شود،می توان به جامعه آنومیک تعبیر کرد . بر این اساس  نهادهای هنجارساز مانند خانواده، قانون، سنت و در یک معنای کلی نظام آموزش و پرورش دچار اخلال  و جامعیت در کارکردهای خود هستند و نمی توانند ارزش های اخلاقی را از نسلی به نسل دیگر منتقل  کنند.  
بنابراین در گام اول با شناخت دقیق موضوع  و تقبیح اخلاقی آن می بایست  تلاش مضاعفی برای حل و بهبود این آسیب  که جزو وظایف اساسی نظام آموزش و پرورش در معنای موسع آن است، انجام داد . سکوت رسانه ها، صاحبان نفوذ اجتماعی و چهره های مرجع قابل توجیه نیست و نهادهای مرتبط به ویژه باشگاه های ورزشی که عنوان فرهنگی را نیز یدک می کشند، نمی بایست نسبت به این مسائل ساکت و بی توجه باشند و با حساسیت بیشتر در فرایند توسعه روحیه اخلاقی و مدارا ، نسبت به کاهش آسیب های این پدیده مذموم اهتمام بیشتری بورزند.
 
روزنامه رسالت

آغاز دیالکتیک تجارت آزاد و حمایت گرایی

حنیف غفاری 
ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا رسما جنگ تجاری با پکن، اتاوا، مکزیک و دیگر کشورها را کلید زده است. هرچند آغاز این منازعه قابل پیش‌بینی بوده اما ابعاد آن به‌مراتب نسبت به دور نخست ریاست جمهوری ترامپ گسترده‌تر است. ایلان ماسک بلافاصله پس از پیروزی ترامپ، از اصلی‌ترین مأموریت خود مبنی بر دفرمه سازی منطقه یورو و اتحادیه اروپا پرده برداشت. ایلان ماسک معتقد است در راستای ترویج ساختار مالی و اعتباری جهانی بر اساس ارزهای دیجیتال و فناوری‌های فضایی، باید نظم موجود در حوزه اقتصاد بین‌الملل را به‌صورت اساسی به چالش کشید و آن را با ساختارهای نوین ( بر اساس ملی‌گرایی در نقاط گوناگون دنیا ) جایگزین سازد. بر همین اساس، هراندازه زمان سپری می‌شود، اروپائیان هراس بیشتری از موضع‌گیری‌های مداخله گرایانه ایلان ماسک پیدا می‌کنند. ژرمن‌ها و انگلیسی‌ها طی روزهای اخیر از این موضع‌گیری‌ها در امان نبوده و امانوئل ماکرون به‌عنوان رئیس‌جمهور فرانسه نیز می‌داند که به‌زودی هدف انتقادات و تخریبگری‌های هدفمند ماسک قرار خواهد گرفت. ایلان ماسک تمامی این هجمه‌ها و حملات را ناظر بر نقشه راه اقتصادی کلان خود در حوزه روابط بین‌الملل صورت می‌دهد:جایی که منظومه‌های اقتصادی نه بر اساس چندجانبه گرایی، بلکه بر اساس یک‌جانبه‌گرایی مدنظر واشنگتن شکل می‌گیرند . 

ایلان ماسک  و ترامپ معتقدند  جهت گذار از ساختارتجارت جهانی و به چالش کشیدن هر چه گسترده‌تر قواعد و قوانین تجارت آزاد ، باید دولت‌های سنتی ( محافظه‌کار و سوسیال‌دموکرات) در اروپا را از بین برد و جریان‌های ملی‌گرای افراطی را جایگزین آن‌ها کرد. حتی انگلیس به‌عنوان کشوری که از اروپای واحد خارج‌شده و اصلی‌ترین متحد سنتی واشنگتن در نظام بین‌الملل محسوب می‌شود، از گزند این طرز تفکر مصون نمانده است.  ماسک را می‌توان فرمانده جنگ اقتصادی آمریکا در عرصه بین‌الملل تلقی کرد. تلاش برای اعمال تعرفه‌های گمرکی کلان بر برخی محصولات خارجی و حمایت از نیروی کار آمریکایی و انتقال کارخانه‌های آمریکاییِ آن‌سوی مرزها به داخل  این کشور، ازجمله مؤلفه‌های اصلی این منازعه محسوب می‌شود.
بنابراین، شدت و عمق منازعات اقتصادی نوین درحوزه روابط بین‌الملل، نسبت به دور نخست ریاست جمهوری ترامپ به‌مراتب پررنگ‌تر خواهد بود. حضور زوج ترامپ-ماسک  در کاخ سفید، مولد نوعی دیالکتیک فکری ـ عملی در مناسبات اقتصادی ایالات‌متحده آمریکا و دیگر بازیگران بین‌المللی خواهد بود که نمی‌توان فعلا برای آن نقطه پایانی متصور بود. بااین‌حال اگر آمریکا نتواند در رسیدن به اهداف خود موفقیتی به دست آورد، ایلان ماسک تبدیل به اصلی‌ترین متهم شکست واشنگتن در عرصه اقتصاد جهانی تبدیل خواهد شد. هدایت منازعه «حمایت گرایی یک‌جانبه اقتصادی» و «تجارت آزاد»  از بیستم ژانویه ۲۰۲۵، با حضور رسمی ترامپ و ماسک در مسند قدرت کلید خورده است. ایلان ماسک معتقد است باید این منازعه را از فضای انتزاعی  و تئوریک خارج کرد و جنبه‌ای عملیاتی به آن داد. بدون شک در آینده‌ای نزدیک، ماسک ورود بی‌پرواتری به صحنه این منازعه بین‌المللی خواهد داشت و اجازه فروکش کردن آن را حداقل در سال ۲۰۲۵ میلادی ( سال جاری میلادی) نخواهد داد.
روزنامه وطن امروز
 
برخورد اتمی با هوش مصنوعی
مصطفی نصری
چند روزی است هوش مصنوعی چینی DeepSeek مورد توجه جهانی قرار گرفته و در همین مدت کوتاه، کشورهای مختلف، از جمله آمریکا، محدودیت‌هایی را علیه آن اعمال کرده‌اند. این اقدام تأییدکننده آن هشدار است که اگر در توسعه هوش مصنوعی عقب بمانیم، کشورهای غربی همانند انرژی اتمی، این فناوری را نیز محدود خواهند کرد و تنها به کشورهایی که خودشان می‌خواهند، اجازه دسترسی خواهند داد. رهبر انقلاب در نخستین دیدار اعضای هیات دولت چهاردهم چنین سو‌ءاستفاده‌ای را اینگونه گوشزد کرده بودند: «اگر کشور ما نتواند به لایه‌های زیرساختی هوش مصنوعی دست یابد، ممکن است در آینده، سازمانی مشابه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای نظارت بر هوش مصنوعی تشکیل شود که مانع از پیشرفت کشورهای مستقل شود». این هشدار، اکنون با توجه به محدودیت‌هایی که علیه DeepSeek اعمال شده، بیش از پیش اهمیت یافته است. اقدام هماهنگ کشورهای غربی در اعمال محدودیت علیه هوش مصنوعی چینی، تشکیل یک سازمان غیر رسمی غربی برای مهار رشد کشورهای جهان در حوزه هوش مصنوعی را علنی می‌کند؛ سازمانی که با گسترش حضور فناوری‌های غیرغربی احتمالا بزودی رسمیت می‌یابد. این مساله در کنار تهدیدات دونالد ترامپ علیه کشورهای عضو بریکس درباره ایجاد ارز جایگزین دلار، نشان‌دهنده تلاش‌ قدرت‌های غربی برای حفظ برتری خود در حوزه‌های اقتصادی و فناوری است. از آنجا‌ که رقابت در حوزه‌های فناوری و اقتصاد جهانی بشدت افزایش یافته است، کشورهای غربی تلاش می‌کنند با محدودسازی فناوری‌های پیشرفته مانند هوش مصنوعی، از پیشرفت سایر کشورها جلوگیری کنند. در همین راستا، اقدامات آنها برای جلوگیری از ایجاد ارز بریکس نیز نشان‌دهنده نگرانی از کاهش نفوذ دلار در تجارت جهانی است. این دو موضوع بخوبی نشان می‌دهد اگر کشورها نتوانند در حوزه‌های کلیدی فناوری و اقتصاد پیشرفت کنند، در آینده با محدودیت‌ها و فشارهای بین‌المللی بیشتری مواجه خواهند شد. از این رو، سرمایه‌گذاری در توسعه هوش مصنوعی و استقلال اقتصادی بیش از پیش اهمیت یافته است.
* هوش مصنوعی خوب است اما فقط از نوع آمریکایی‌اش!
پس از ورود DeepSeek به بازار، چندین کشور آن را ممنوع کرده یا محدودیت‌هایی برای استفاده از آن وضع کرده‌اند. رگولاتور ملی ایتالیا DeepSeek را به دلیل نگرانی‌های مربوط به حفاظت از اطلاعات کاربران ممنوع کرده است. این هوش مصنوعی با توجیه خطرات امنیتی برای سازمان‌های دولتی تایوان در این جزیره نیز غیرمجاز اعلام شده است. وزارتخانه‌های مختلف آمریکا از جمله پنتاگون، نیروی دریایی و ستاد کنگره، استفاده از این چت‌بات را برای کارمندان خود ممنوع کرده‌اند. بزرگ‌ترین شرکت امنیت سایبری استرالیا نیز از سازمان‌های مهم این کشور خواسته است استفاده از محصولات DeepSeek را متوقف کنند. علاوه بر این، برخی کشورها اگرچه هنوز تصمیمی مبنی بر ممنوعیت آن اتخاذ نکرده‌اند اما همچنان در حال بررسی آن هستند. مقامات بریتانیا در حال بررسی خطرات امنیتی احتمالی این چت‌بات هستند. ایرلند نیز از DeepSeek درخواست کرده درباره نحوه جمع‌آوری داده‌های کاربران شفاف‌سازی کند.
* اعمال فشار برای حفظ امپراتوری دلار
علاوه بر موضوع هوش مصنوعی، آمریکا نگرانی‌هایی جدی درباره برنامه کشورهای عضو بریکس برای ایجاد یک ارز جایگزین دلار دارد. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور جدید آمریکا مستقیماً کشورهای بریکس را تهدید کرده و گفته است: «نه اقدام به ایجاد ارز بریکس کنید و نه از هیچ ارز دیگری برای جایگزین شدن به جای دلار حمایت کنید. هر کشوری چنین کند، با تعرفه ۱۰۰ درصدی مواجه شده و باید منتظر خداحافظی با تجارت در اقتصاد شگفت‌انگیز آمریکا باشد».
این تهدید نشان می‌دهد آمریکا بشدت نگران کاهش نفوذ اقتصادی خود در جهان است. دلار آمریکا سال‌ها به عنوان ارز ذخیره جهانی استفاده شده و جایگزینی آن می‌تواند ضربه بزرگی به اقتصاد این کشور وارد کند. بریکس که شامل قدرت‌های نوظهور اقتصادی مانند چین، روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی است، در تلاش است یک نظام مالی مستقل از سلطه دلار ایجاد کند. این اقدام، در صورت موفقیت، می‌تواند قدرت آمریکا در اقتصاد جهانی را تضعیف کند.
ترامپ نفس تیک‌تاک را به ثانیه کشاند
پس از آنکه تیک‌تاک به طور موقت از دسترس کاربران آمریکایی خارج شد، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرد به این شرکت مهلت می‌دهد ۵۰ درصد از مالکیت خود را به ایالات متحده واگذار کند و به این ترتیب، به فعالیت خود در آمریکا ادامه دهد.
ترامپ تأکید کرد این اقدام برای حفظ امنیت ملی و منافع اقتصادی آمریکا ضروری است. به دنبال این اعلام، فعالیت‌های تیک‌تاک در آمریکا از سر گرفته شد.
ترامپ در ادامه با امضای یک فرمان اجرایی، مهلت تیک‌تاک برای فروش سهام خود را تمدید کرد و به سرویس‌دهندگان آمریکایی دستور داد دسترسی به این پلتفرم را مجدداً ممکن کنند. وی همچنین اعلام کرد شرکت‌هایی که از این دستور پیروی کنند، با جریمه‌ای مواجه نخواهند شد. ترامپ در بیانیه خود اشاره کرد این تصمیم به کاربران اجازه می‌دهد در جریان اخبار مراسم تحلیف رئیس‌جمهور جدید قرار بگیرند و از محتوای تیک‌تاک استفاده کنند.
ترامپ همچنین در پلتفرم تیک‌تاک برنامه خود برای نجات این اپلیکیشن در آمریکا را تشریح کرد. او یادآوری کرد این نخستین‌بار است که یک کاندیدای جمهوری‌خواه توانسته نظر رأی‌دهندگان جوان را جلب کند و بسیاری از این کاربران در تیک‌تاک فعال هستند. به همین دلیل، او تلاش می‌کند این شبکه اجتماعی را حفظ و از ممنوعیت کامل آن جلوگیری کند.
بر اساس پیشنهاد ترامپ، تیک‌تاک باید تحت یک شرکت مشارکتی (Joint Venture) به فعالیت خود ادامه دهد تا از ممنوعیت در امان بماند و ارزش آن به صفر نرسد. در این طرح، ۵۰ درصد سهام تیک‌تاک در اختیار ایالات متحده قرار خواهد گرفت. ترامپ تأکید کرد این طرح هیچ ریسکی برای آمریکا ندارد و هیچ هزینه‌ای نیز برای دولت به همراه نخواهد داشت. به گفته او، این اقدام تنها به آمریکا اجازه می‌دهد نیمی از مالکیت تیک‌تاک را در اختیار بگیرد و به این پلتفرم اجازه دهد به فعالیت خود در آمریکا ادامه دهد.
آمریکا در حالی هرگونه نفوذ پلتفرم‌های خارجی در خاک خود را بلافاصله محدود کرده و برای آن شروط تعیین می‌کند که کاخ سفید به واسطه همین ابزار در حال توسعه نفوذ نرم خود در کشورهای جهان بوده و قوی‌ترین بیگ‌دیتاهای جاسوسی را نیز تشکیل داده است.  
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات