برجام با امضای هفت کشور (ایران و اعضای 1+5) و در شورای امنیت سازمان ملل متحد و در قالب یک قطعنامه به تصویب رسیده است و با اعلام عدم پایبندی یک طرف به عدم اجرای آن ابطال نمی شود. بنابراین، ابطال برجام در وهله اول، برای ترامپ و دولت جدید ایالات متحده آمریکا هزینه های حقوقی و بین المللی خواهد داشت.
انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید ایالات متحده آمریکا، مولد بحث های تازه ای در خصوص توافق هسته ای ایران و اعضای 1+5 بوده است. در جریان رقابت های انتخاباتی، ترامپ برجام را بدترین توافق تاریخ قلمداد کرد و حتی یک بار در نشست آیپک، تهدید کرد که در نخستین روز حضور خود در کاخ سفید برجام را پاره خواهد کرد. این ادعا یک بار دیگر نیز توسط معاون وی مایک پنس تکرار شد. با این حال چنین تهدیداتی، با واکنش قاطعانه و حکیمانه مقام معظم رهبری مواجه گردید. معظم له تاکید فرمودند که اگر مقامات آمریکایی برجام را پاره کنند، در آن صورت ما آن (برجام) را آتش خواهیم زد....
اخیرا جان بولتون از اعضای نومحافظه کار ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ نیز اظهار کرده است که ترامپ باید در نخستین روز ورود خود به کاخ سفید، برجام را لغو کند. با این حال ولید فارس، مشاور دونالد ترامپ پس از انتخاب وی به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا تاکید کرد که لغو برجام در دستور کار رئیس جمهور جدید آمریکا نیست! در عین حال ولید فارس که یک گام از اظهارات پیشین ترامپ عقب نشینی کرده بود تاکید کرد که رئیس جمهور جدید آمریکا قصد دارد بر سر مفادی از برجام دوباره با مقامات ایرانی مذاکره کند.
سوال اصلی اما اینجاست که ترامپ تا چه اندازه ای قادر خواهد بود برجام را لغو کرده یا در آن تغییر ایجاد کند؟ در این صورت، آیا رئیس جمهور جدید ایالات متحده آمریکا قدرت مدیریت شرایط پس از لغو توافق هسته ای را خواهد داشت؟ در این خصوص سه نکته وجود دارد که به آنها اشاره می کنیم :
نخست اینکه برجام نقطه عطفی است که پایبندی یا عدم پایبندی بازیگران به تعهدات بین المللی، خصوصا بازیگران دخیل در امضای سند برجام، با استناد به آن سنجیده می شوند. از این رو اگر ترامپ برجام را لغو کند، بلافاصله از سوی نظام بین الملل
متهم به بی تعهدی نسبت به مرامنامه ها و توافقات بین المللی خواهد شد. از آنجا که برجام با امضای هفت کشور (ایران و اعضای 1+5) و در شورای امنیت سازمان ملل متحد و در قالب یک قطعنامه به تصویب رسیده است، با اعلام عدم پایبندی یک طرف به عدم اجرای آن ابطال نمی شود. بنابراین، ابطال برجام در وهله اول، برای ترامپ و دولت جدید ایالات متحده آمریکا هزینه های حقوقی و بین المللی خواهد داشت.
نکته دوم، به مسئله وضع دوباره تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران باز می گردد. بدیهی است که در صورت لغو برجام از سوی ایالات متحده آمریکا، وضع دوباره تحریم های چندجانبه علیه جمهوری اسلامی ایران مستلزم همکاری روسیه، چین و اتحادیه اروپا با واشنگتن خواهد بود. این در حالیست که با توجه به بازی یک جانبه ایالات متحده آمریکا در بر هم زدن برجام، جلب همکاری این کشورها برای وضع دوباره تحریم ها علیه ایران بسیار سخت و حتی در مواردی ناممکن خواهد بود. به عنوان مثال، در صورت لغو برجام از سوی ترامپ، روسیه و چین حاضر به وضع دوباره تحریم ها علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد نخواهند بود. حتی اتحادیه اروپا نیز در وضع تحریم های چندجانبه با دولت جدید ترامپ همکاری نخواهد کرد.
نکته سوم، به واکنش جمهوری اسلامی ایران باز می گردد. بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران در غرب معتقدند در صورتی که ترامپ توافق هسته ای را لغو کند، جمهوری اسلامی ایران نیز برنامه هسته ای خود را از سر خواهد گرفت و بازگشت به وضعیت قبل از برجام (بلکه با شدّت و انگیزه ای بیشتر) را در دستور کار خود قرار خواهد داد. آنها معتقدند در این صورت، ایالات متحده آمریکا بازنده اصلی چنین معادله ای خواهد بود. در این صورت، واشنگتن از یک سو با ناتوانی در اجماع سازی دوباره بین المللی علیه تهران مواجه می شود و از سوی دیگر، با بازگشت ایران به برنامه هسته ای خود رو به رو خواهد شد. در چنین شرایطی اساسا دونالد ترامپ و همراهانش در کاخ سفید قدرت کنترل و مدیریت اوضاع را از دست خواهند داد.
در نهایت اینکه ادعای مشاور ترامپ مبنی بر تلاش رئیس جمهور جدید آمریکا برای مذاکره دوباره با ایران بر سر بندهایی از برجام نیز در عمل امکانپذیر نیست. اگرچه اظهارات ولید فارس نوعی عقب نشینی اولیه از ادعای ابطال برجام و پاره کردن آن از سوی ترامپ به شمار می رود، اما حتی ترامپ در همین سطح ( مذاکره بر سر برخی بندهای برجام) نیز به عنوان یکی از 7 بازیگر دخیل در امضای برجام قدرت مانور نخواهد داشت./