تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۶  ، 
کد خبر : ۳۰۵۶۶۹
با این تیم نامنظم در کاخ سفید

آمریکا به کدام سمت و سو می‌رود؟

اشاره: سمیر مرقص، متفکر سیاسی مصری است که محمد مرسی، رئیس جمهوری اخوانی مصر در سال 2012 او را به عنوان معاون خود در پرونده «تحول دموکراتیک» برگزید. وی نخستین معاون مسیحی رئیس جمهوری در تاریخ مصر است. وی از مدافعان همکاری با اخوان المسلمین به عنوان واقعیتی در مصر بوده است. سمیر مرقص در نوامبر 2012 برای عضویت در کمیته تدوین قانون اساسی جدید مصر انتخاب شد که در اعتراض به تشکیل این کمیته از عضویت در آن استعفا کرد. مرقص در حال حاضر در روزنامه الاهرام مقاله می‌نویسد.
پایگاه بصیرت / سمیر مرقص
(روزنامه مردم‌سالاري - 1396/05/24 - شماره 4389 - صفحه 8)

پیگیری دقیق سیاست‌ها و تصمیم گیری‌های دولت جدید آمریکا بعد از شش ماه نشان از حالتی از «دستپاچگی» شدید دارد. یا به گفته تحلیلگر معروف سیاسی، رنو جرار «آشفتگی» است.

در سطح داخلی، می‌توان مواضع تند و مبالغه آمیزی را در برابر برخی تصمیم‌های دولت اوباما مثل: برنامه خدمات بهداشتی اوباما یا تجدید نظر در توافق با کوبا رصد کرد. همچنین بی ثباتی ای را در تیم ریاست جمهوری بعد از این که ترامپ رئیس جمهور شده است، می‌توان مشاهده کرد.

در سطح خارجی، می‌توان دور شدن آمریکا از اروپا را در مواضع دولت جدید مشاهده کرد. همچنین عقب نشستن آمریکا از توافق جهانی آب و هوا، و اتخاذ مواضعی مخرب در رابطه با هند که دولت بوش پسر برای یک دهه برای بهبود آن تلاش بسیار کرد. اینها در حالی است که یک موضع واحدی را از سوی دولت آمریکا در قبال قطر مشاهده نکرده ایم. همچنین پایبندی زودهنگام برای هم پیمانی با روسیه برای رویارویی با داعش در حالی که بالا و پایین‌های بسیاری داشته است و با اعمال تحریم‌ها علیه روسیه به نوعی به چالش کشیده شده است. همچنین خروج مقدماتی از استراتژی «آرامش» که ایالات متحده آمریکا از زمان کسینجر در رابطه با چین تعریف کرده است. عقب نشینی ناگهانی از مشارکت اقتصادی با آسیا پاسفیک با وجود این که این معاهده یکی از مکانیسم‌های رویارویی نرم با چین بود، نیز حائز اهمیت است. اینها همه طی حدود شش ماه گذشته اتفاق افتاده‌اند.

ترامپ تبلیغات انتخاباتی خود را با شعار «اول آمریکا» آغاز کرد. شعاری که سبب شد برخی از جریان‌های اجتماعی آسیب دیده از بعضی تصمیم‌های اقتصادی طی دهه‌های گذشته به حمایت او بیایند. مساله‌ای که باعث شد ترامپ بعد از انتخابش به عنوان رئیس جمهوری آمریکا نیز پرچم این شعار را برافراشته نگه دارد. بازخوانی تدابیر سابق در دو بعد داخلی و خارجی حکایت از آن دارد که در بیشتر موارد ما شاهد بی دقتی، کوته نظری، نبود عاقبت اندیشی و همچنین اشتباهاتی عینی در مواضع دولت آمریکا هستیم که می‌توان آنها را این گونه برشمرد:

نخست: داخل تیم رئیس جمهوری شاهد نوعی سکوت مطلق از سوی مشاوران مهم در برابر بسیاری از قضایا هستیم. یا می‌بینیم که بعضی از مشاوران بدون این که دلیل روشنی داشته باشند تلاش می‌کنند تصمیم‌های رئیس جمهوری را توجیه کنند و فضا را در برابر واکنش‌های پرسشگرانه، تند و مخالف تلطیف کنند. در حالی که گروه سومی‌هم هستند که تلاش دارند جلوی عواقب تصمیم‌های رئیس جمهور مثل مواضع اخیر او در قبال روسیه را بگیرند. تلاش‌هایی هم وجود دارد که تلاش می‌کند در برخی عرصه‌ها علیه خط اوباما کودتا کند.

دوم: بعضی از اعضای حزب جمهوریخواه که به ترامپ گرایش دارند مثل سناتور جری موران مخالف بعضی از تصمیم‌های او هستند، مثل مخالفت با توافق ایالات متحده با کوبا به این دلیل که: «بازار طبیعی تولیدات کشاورزی آمریکاست و همچنین می‌تواند این دادوستد به سود طبقه کشاورزان باشد.» بسیاری از اعضای کنگره از جمله اعضای حزب جمهوریخواه گفته‌اند که بیرون آمدن آمریکا از کوبا فرصت را به دیگر قدرت‌ها می‌دهد تا شانس بهره برداری بیشتری از مزایای اقتصادی این کشور داشته باشند. آنها هشدار می‌دهند که بازگشت آمریکا به مرحله جنگ سرد مفید نیست.

به همه اینها این را هم بیفزاییم که متحدان ایالات متحده در این که این کشور به اتحاد با آنها پایبند باشد به شک افتاده‌اند. مثلا ناریندرا مودی، رئیس جمهوری هند که چندی پیش به آمریکا سفر کرد، به اختلافات بسیاری که با رئیس جمهوری آمریکا دارد اشاره کرد از جمله این که: سیاست‌های جدید آمریکا در آسیا واکنش‌هایی خواهد داشت، همچنین توافق آب وهوایی که هند نقشی بارزی در آن دارد، همچنین بازنگری ای که دولت جدید آمریکا نسبت به دادن ویزا به صاحبان شرکت‌های تکنولوژی هندی و کارکنان آنها در پیش گرفته است. البته شکی هم نیست که ترامپ از اختلالی که در طراز تجاری با هند وجود دارد بر اساس شعار «اول آمریکا» آسوده نیست.

روابط آمریکا و هند در زمان بوش پسر (جمهوریخواه) بسیار خوب شد که تا دوران ریاست جمهوری اوباما ادامه یافت. اوباما در سال 2014 از رئیس جمهوری هند استقبال بسیار خوبی کرد و به همراه او از نشان یادبود مارتین لوتر کینگ دیدن کرد. در طول این مدت آمریکایی‌ها برای ایجاد توازن استراتژیک با پاکستان و چین اهمیت ویژه ای به هند می‌دادند. همچنین نقش حیاتی و اصلی آن در پیمان «بریکس» که شامل روسیه می‌شد نیز برای آنها حائز اهمیت بود. همه این امور در استراتژی آمریکا صاحب ارزش هستند. در حالی که مواضع ترامپ، تمامی‌مواضع، برای طرف هندی نگران کننده است. این صحیح است که در سفر مودی بر سر مواردی مثل اتخاذ مواضع یکسان در برابر کره شمالی و نپذیرفتن وقوع حوادث تروریستی از اراضی پاکستان، توافق شد اما این بدان معنا نیست که طرف هندی از مواضع آمریکا ناراضی است.

سوالی که برای بسیاری از افراد پیگر روابط جامعه جهانی با ایالات متحده مطرح می‌شود این است که قرار است تا کی این وضعیت «دستپاچه» آمریکا تحمل شود؟ آیا شعار «اول آمریکا» می‌تواند آمریکا را به سمتی ببرد – آن طور که در دوره خاصی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی گفته می‌شد – که تنها ابرقدرت یا امپراطوری باشد؟

درس تاریخی ای که آمریکا بعد از خروج از ویتنام گرفت این بوده که دریافته باید – به هر صورتی – با چین و روسیه و البته با اروپا برای اداره جهان توافق کند، قبل از آن که تنش‌های تازه‌ای آمریکا را فرا بگیرد.

در آخر این که آیا شعار «اول آمریکا» استوار خواهد ماند و در چارچوب آن سند امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا که مدتی است وعده آن را داده، منتشر خواهد شد، باید منتظر ماند و دید.

منبع: الاهرام / تحریریه دیپلماسی ایرانی

http://www.mardomsalari.net/4389/page/8/19709

ش.د9602748

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات