ارائه مختصات نظری و تئوری در کنار الگوهای عملی است که درستی و حقانیت یک مکتب یا گفتمان را نمایان میسازد. نظام پرمدعای غربی در پس آن همه تئوریهای رنگارنگ و پرزرق و برق، به خروجی و حاکمانی چون رهبران امروز ایالاتمتحده منجر شده است و این در حالی است که آمریکا به عنوان قله تمدن لیبرال دموکراسی و آرمانشهر غرب گدایان داخلی به این حالوروز دچار شده است.
مقام معظم رهبری در تبیین وضعیت امروز غرب میفرمایند: «در سراسر دنیا انسان آثار جنایتکاری آمریکا و غرب را -عمدتاً آمریکا را- مشاهده میکند. درجهی بالای انحطاط فکری آنها را هم از انتخابهایشان میشود فهمید. ببینید چه افرادی، چه شخصیتهایی را بهعنوان شخص اوّل در آمریکا بر سرِ کار آوردهاند و دارند به دنیا نشان میدهند که دنیا آنها را رد میکند و تحقیر میکند! آرمانشهر غربزدهها اینجا است، این همان آرمانشهری است که غربزدهها -حالا بعضی در کشور خود ما و بعضی در کشورهای دیگر- بهعنوان یک نقطهی برجسته و آرمانشهر به آن نگاه میکردند؛ این خصوصیّات آمریکا است؛ یعنی الگوهای بشری به این شکل است.»
و اما نظام جمهوری اسلامی با برشمردن پایههای نظام مطلوب سیاسی اجتماعی برگرفته از دین مبین اسلام از یکسو، از اسوهها و الگوهای تراز این تمدن ناب انسانی نیز پردهبرداری نموده است: از شهیدان رجائی و باهنر، شهیدان مطهری و بهشتی و ... تا نمونه اخیر و عظیم آن سردار شهید حاج قاسم عزیز که آزادگان در مقیاس جهانی به احترامش ایستادند.
مقام معظم رهبری در تبیین این الگوی مستقل میفرمایند:«اسلام الگوی مستقل خودش را دارد. الگوی اسلامی برای نظامسازی و جامعهسازی بهطور خلاصه یک الگویی است مرکّب از ایمان و علم و عدل؛ این سه عنصر اصلی است. ایمان به معنای ایمان توحیدیِ خالص که این ایمان توحیدیِ خالص، هم در ساخت شخصیت انسانها تأثیر میگذارد، هم در ساخت جامعه و قوارهی عمومی جامعه اثر میگذارد و هم در عمل شخصی امتداد دارد، هم در شکل اجتماعی. علم با گسترهی بیانتهای [آن]-هم علم الهی، هم علم طبیعی به آن [معنا] که غربیها هنرشان را در آن نشان دادند، [یعنی] تسخیر طبیعت و تسلّط بر طبیعت و مانند اینها- جزو چیزهایی است که در اسلام ممدوح است. بعد انسان عروج میکند از این مرحله به مراحل بالاتر؛ علم به هویت انسان، علم به عالَم ملکوت و علوم الهیِ برتر از این حرفها. این علم شامل همهی این مسائل است. عدل هم به معنای وسیع عدل؛ هم عدالت اقتصادی، هم عدالت قضائی، هم عدالت اجتماعی، [یعنی] عدالت به معنای واقعی کلمه. این، آن چیزی است که امام به ما یاد داده.»
ایشان با اذعان به اینکه ما در گسترش این الگوی مستقل عقب افتادهایم، اما مسیر حرکت در راه این تمدن را با برشمردن اسوههای عملی این الگو در طول تاریخ کوتاه انقلاب، امیدوارکننده و ممکن و میسر دانسته و میفرمایند: «تحرّک ما تحرّک مناسب و شایستهای نبوده امّا الگو این است که انسان این را در شعارها، در اظهارها، در جهتگیریها، در حرکتهایی که در این ۴۱ سال در جمهوری اسلامی صورت گرفته، در شخصیتسازیهایی که صورت گرفته، میتواند مشاهده بکند؛ نمونههایش شهدای بزرگ ما هستند، نمونهاش شهید بهشتی است، نمونهاش شهید رجائی است، نمونهاش شهید باهنر است، نمونهاش شهید مطهّری و تا این آخر شهید قاسم سلیمانی است؛ الگوی اسلامی این است. شما با عملکرد خودتان میتوانید این الگو را در چشم مردم جهان شیرین کنید و تبلیغ کنید آن را، برجسته کنید یا خدای نکرده بهعکس، آن را از چشمها بیندازید.»
همه اینها حکایت از درستی نسخه ناب اسلامی در درمان آلام بشری و ضرورت و جدیت عمومی در حرکت بر مسیر این آیین ناب اسلامی دارد.