قاسم غفوری/ آمریکا در حالی همچنان سعی دارد تا صحنه جهانی خود را کانون و محور اصلی هدایت و رهبری معادلات معرفی کند که عرصه داخلی این کشور با دو رویداد مهم همراه است. از یک سو انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در آبان ماه برگزار می‌شود، در حالی که رقابتی سخت میان کلینتون و ترامپ، نامزدهای دموکرات و جمهوریخواه در جریان است. از سوی دیگر اعتراضات مردمی به ساختار نژادپرست حاکم بر آمریکا ابعاد گسترده‌ای یافته است، به گونه‌ای که حتی مقامات این کشور از جمله اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا و بایدن، معاون وی به طور رسمی از سراسری شدن نژادپرستی و عمیق‌تر شدن گسل فرهنگی و اجتماعی در آمریکا سخن به میان آورده‌اند. 
مجموع این تحولات در حالی در جریان است که در مواضع مقامات و به ویژه کارشناسان و تصمیم‌سازان آمریکایی کلیدواژه‌هایی خاص مشاهده می‌شود که قرار دادن آنها کنار یکدیگر در کنار رفتارهای جهانی آمریکا، می‌تواند نشان‌دهنده سیاست‌های آینده این کشور در عرصه‌های داخلی و خارجی باشد؛ رفتارهایی که می‌توان آنها را زمینه‌سازی برای پسااوباما دانست که دارای مؤلفه‌های خاص خود است و بعضاً با دوران گذشته حتی دوران اوباما تفاوت‌های زیادی دارد. 
باراک اوباما در سخنانی اعلام می‌کند که گسل‌های وحدت آمریکا دچار شکاف‌های قابل ملموسی شده است، هر چند که ما همچنان متحد هستیم. جان کری، وزیر خارجه و بسیاری از مقامات نظامی و امنیتی آمریکا بر این جمله تأکید دارند که آمریکا پلیس جهان نیست و دلیلی ندارد که در همه امور نقش ایفا کند. برژینسکی، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا اعلام می‌کند که کشورش دیگر آن قدرت برتر جهانی نیست و نمی‌تواند در جایگاه رهبر مطلق نقش ایفا کند. کیسینجر، وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی آمریکا در دهه 1960 و ۱۹۷۰ نیز بر افول هژمونی آمریکا و لزوم توجه آن به داخل مرزهایش تأکید دارد.
مجموع این مواضع و البته گزارش‌ها و راهبردهای ارائه‌شده از سوی اندیشکده‌های آمریکایی نشان می‌دهد که نگاه آمریکا به پسااوباما بیشتر به بحران‌های داخلی که در حال فرو پاشیدن این کشور از درون است، معطوف می‌شود، در حالی که مؤلفه‌های جدیدی را نیز برای حفظ برتری جهانی خود طراحی و اجرا می‌کند. نکته بسیار مهم آنکه ساختار تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز آمریکا از هم‌اکنون در حال چینش معادلات جهانی برای پسااوباما است تا برای فرار از فروپاشی و جلوگیری از تکرار سرنوشت شوروی سابق برای این کشور، با خیال آسوده به عرصه داخلی معطوف شود. 
بخشی از چالش‌های آمریکا را مسئله تروریسم و تهدیدات امنیتی تشکیل می‌دهد که با وجود 15 سال جنگ همچنان در مقابله با آن ناتوان بوده و حتی به گسترش آن منجر شده است. آمریکایی‌ها در حالی رویکرد سیاسی و مذاکراتی با گروه‌های تروریستی (نظیر افغانستان و پاکستان و حتی در قبال تروریست‌ها در عراق و سوریه) در پیش گرفته‌اند که تحرکاتی نیز برای تضعیف یا همان مدیریت این گروه‌ها با ترور سرکرده‌های این گروه‌ها داشته‌اند. هر چند آنها ادعا دارند که به دنبال مبارزه با تروریسم برای امنیت جهان هستند، اما در اصل چنانکه اوباما بارها تأکید کرده آنها به دنبال مدیریت تروریسم هستند، نه نابودی آن و به نوعی همزیستی مسالمت‌آمیز با آنها را در دستور کار قرار داده‌اند که در کنار تأمین امنیت آمریکا تهدیدی برای امنیت ملی آن نباشد. 
بعد دیگر طراحی آمریکا را بهره‌گیری از متحدان برای مهار آنچه دشمنان یا همان محورهای شرارت می‌نامد، تشکیل می‌دهد. این سیاست را در چند بعد می‌توان مشاهده کرد:
 آمریکا در تعریف تهدیدات امنیتی خود نام روسیه، چین و جمهوری اسلامی ایران را در صدر قرار داده است. بر اساس همین دیدگاه نیز به دنبال چینش ساختاری برای گرفتارسازی آنان در بحران‌های منطقه‌ای است تا با استفاده از این حربه برای خود حوزه امنیتی ایجاد کند. جدیدترین نشست سران ناتو در لهستان در حالی برگزار شد که آمریکا به طور رسمی ناتو را روبه‌روی روسیه قرار داده است، به گونه‌ای که ناتو بر رویارویی با مسکو تأکید کرد. آمریکا با این بهانه حتی به تقویت توان موشکی خود در اروپا پرداخت. در قبال جمهوری اسلامی ایران نیز آمریکا هر چند در ظاهر ادعای رویکرد تعاملی با ایران را سر می‌دهد؛ اما در عمل به دنبال ایجاد ائتلافی از کشورهای عربی، ترکیه و رژیم صهیونیستی برای گرفتارسازی ایران در بحران‌های منطقه است. بر اساس این، ادعای آمریکا که اگر ایران از اقدامات موشکی (آنچه واشنگتن حمایت ایران از تروریسم و دشمنی با رژیم صهیونیستی می‌نامد) دست بردارد به امنیت و آرامش می‌رسد امری واهی است؛ چراکه هدف آمریکا تسلیم‌سازی مطلق ایران است و اینها صرفاً زمینه‌‌سازی برای تحقق این اصل است. آمریکا در حالی سیاست تحت فشار قرار قرار دادن دشمنانش در بحران‌های منطقه‌ای را در دستور کار دارد که همزمان واگذاری برخی امور جهانی به متحدان غربی قدیمی را نیز اجرا می‌سازد که خروج انگلیس از اتحادیه اروپا می‌تواند در همین چارچوب باشد. آمریکا می‌خواهد انگلیس بخشی از مسئولیت جهانی آمریکا را عهده‌دار شود تا واشنگتن با فراغ بال بیشتر به عرصه داخلی معطوف شود.به هر تقدیر، می‌توان گفت که ساختار اصلی حاکم بر آمریکا (اتاق فکرها) که از ناتوانی جهانی کشورشان آگاهند، به دنبال بازگشت به دوران انزوای خودخواسته یا همان دکترین مونروئه (1832) یا در واقع اصل توجه به جلوگیری از گرفتار شدن در سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی هستند و از هم‌اکنون برای آن زمینه‌سازی می‌کنند؛ رویکردی که نشان می‌دهد اوباما نیز با وجود ادعاهای بسیار نتوانسته آمریکا را از بحران خارج سازد و شرایط به گونه‌ای شده که گزینه‌ای جز اجرای راهبرد انزوای درونی برای آمریکا باقی نمانده است، هر چند که با بهره‌گیری از متحدان و گرفتارسازی تهدیدات هژمونی آمریکایی (ایران، روسیه و چین) و حتی فروپاشی اتحادیه اروپا به دنبال جلوگیری از شکل‌گیری قدرت‌های رقیب در جهان هستند.

 رضا اشرفی/كشمیر منطقه‌ای حساس در شمال غربی شبه‌جزیره هند است كه از زمان استقلال هند از انگلیس و تولد كشوری مسلمان به نام پاكستان از آن،‌ با مشكلاتی روبه‌رو بوده است كه هنوز هم ادامه دارد. اگرچه عمده اختلافات بر سر كشمیر بین دو كشور هند و پاكستان است؛ اما بخشی از این منطقه حساس در اختیار چین نیز قرار دارد كه می‌تواند در آینده حساسیت‌زا باشد. 
در حال حاضر، مناطق جامو و كشمیر در اختیار هند، گلگت ـ بلتستان و كشمیر آزاد تحت كنترل پاكستان و همچنین اقصای چین در اختیار چین است. این منطقه بیش از 12 میلیون نفر جمعیت دارد و بیشتر آنها مسلمان و فارسی‌زبان هستند. 
نوع اختلاف و جنگ سردی كه بین پاكستان و هند وجود دارد، این منطقه را به سمت بحران پیش برده است؛ اما آنچه طی دو هفته اخیر در این منطقه خبرساز شده است، به رویكرد ضد اسلامی هند بازمی‌گردد که حتی حكومت نظامی ایجادشده هم نتوانسته است مردم را از خواسته خود به عقب براند. 
بحران از زمانی آغاز شد که برخورد نظامی و امنیتی هند سبب قتل «برهان مظفر وانی» رهبر حزب مجاهدین و دو همراهش شد؛ به ویژه آنكه رهبر حزب مجاهدین در حالی كه در نماز جمعه منطقه «انانتاگ» حضور داشت، به قتل رسید.
این حزب كشمیری كه فعالیت‌های زیادی دارد، از مهم‌ترین گروه‌های خواهان استقلال كشمیر است. این مسئله سبب شده است دولت هند نسبت به فعالیت‌های آن حساس شده و افراد فعال در آن را تحت نظر داشته باشد. پس از این حادثه به همراه مراسم تشییع برهان مظفر وانی كه با حضور 70 هزار نفر برگزار شد، تجمعات اعتراض‌آمیز زیادی در شهرهای سرینگر، پولواما، انانتیگ، شوپیان، كوپوارا و كولگام شكل گرفت و دولت هند مجبور شد به منظور مهاربخشی از بحران، حكومت نظامی اعلام كند. در همین راستا، سه تن دیگر از اعضای فعال حزب مجاهدین بازداشت شدند. 
همزمان با این، حزب مجاهدین نیز به اعتصاب عمومی دست زده و خواهان آزادی اعضای گروه و همچنین تداوم فعالیت‌های خود است. مسئله بنیادی این است كه هند در حالی با این افراد برخورد نظامی و امنیتی می‌كند كه هیچ‌گونه فعالیتی در عرصه نظامی ندارند و دولت هند تنها به روی غیرنظامیان آتش می‌گشاید كه هیچ نسبتی با حقوق بشر ندارد. 
البته این مسئله تازه‌ای نیست؛ زیرا برخورد امنیتی هند علیه مسلمانان كشمیری از ابتدا وجود داشته است، به گونه‌ای كه از حدود 30 سال پیش تاكنون 68 كشته بر جای گذاشته است. همزمان دولت هند سعی دارد به طرق مختلف فعالیت‌های مسلمانان این حوزه را سركوب كند كه پس از دستگیری رهبران، مهم‌ترین حوزه‌ای كه بسیار بر آن نظارت می‌شود، عرصه رسانه است. 
با وجود این، مسلمانان كشمیر همواره سعی داشته‌اند به اهداف مورد نظر خود دست پیدا كنند. عمده آنها معتقدند، با توجه به اینكه بسیاری از كشورهای جهان از جمعیت كمتر و تركیب فرهنگی و قومی متفاوت‌تری برخوردار هستند،‌ چرا كشمیر نباید چنین موقعیتی داشته باشد و طی سال‌های متمادی با ظلم موجود ادامه حیات دهد؟ مردم كشمیر با توجه به نظارت‌های سرسخت، از جمله مسدود كردن مقطعی تلفن همراه و اینترنت كه برای جلوگیری از مخابره شدن اخبار این منطقه جهان است،‌ خواهان رساندن صدای اعتراض خود به مردم جهان هستند تا در كوتاه‌مدت به بخشی از خواسته‌های خود برسند.

«علاء عبود» سخنگوی نیروهای «سرایا السلام» وابسته به جریان مقتدی صدر با اشاره به اینکه واشنگتن قصد اعزام نیروهای آمریکایی را به عراق دارد، گفت: نیروهای سرایا، تشنه خون آمریکایی‌ها هستند. ما برای هدف قرار دادن آمریکایی‌ها مُصِر و بلکه تشنه خون آنها هستیم. وی بر قدرت ارتش عراق و نیروهای بسیج مردمی برای آزادسازی شهر موصل از تصرف داعش بدون نیاز به نیروهای آمریکایی تأکید کرد. 


سناتورهای آمریکایی خواستار تمدید تحریم‌های ایران
خبرگزاری ایرنا: سناتورها «بن‌ کاردین» از ایالت مریلند و «چارلز شومر» از نیویورک و 12 نفر دیگر، قانون تحریم‌های ایران مربوط به سال 1996 را که در پایان امسال منقضی می‌شود، ارائه دادند. کاردین، عضو ارشد کمیته روابط خارجی مجلس سنا و شومر، رئیس کمیته سیاستگذاری حزب دموکرات در سناست. اعضای کنگره به اتفاق آرا در سال 1996 قانون جلوگیری از سرمایه‌گذاری بزرگ خارجی در بخش انرژی ایران را با هدف مانع شدن از توانایی کشورمان برای حمایت مالی از تروریسم بین‌المللی، گسترش هسته‌ای و موشکی تصویب کردند. از آن زمان، کنگره چندین بار این لایحه را تمدید کرده است.
برجام در رویکرد تحریمی آمریکا تغییر واقعی ایجاد نکرده است
خبرگزاری فارس: «ریچارد نفیو» عضو سابق تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای آمریکا و معمار تحریم‌های این کشور ضد ایران، در بیانیه‌ مقدماتی خود برای جلسه استماع کمیته روابط خارجی مجلس سنا، مشکل بودن تجارت در ایران برای شرکت‌های تجاری، تحریم‌های باقی‌مانده آمریکا در دوران پس از «برجام» و قیمت پایین نفت را سه مشکل پیش روی ایران برای ایجاد اصلاحات اقتصادی دانست.
برجام مانع دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای 
خبرگزاری مهر: «مارک تونر» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: این کشور معتقد است برجام توانایی ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را دارد. تونر افزود: ما از برنامه جامع اقدام مشترک حمایت می‌کنیم و همچنان معتقدیم که برجام مانع از آن خواهد شد که ایران بتواند مسیری را برای دستیابی به سلاح هسته‌ای دنبال کند. 
دولت بعدی آمریکا فشار را بر ایران افزایش دهد
خبرگزاری تسنیم: «اریک ادلمن» معاون پیشین وزیر دفاع آمریکا از دولت آینده آمریکا خواست تا فشارها بر ایران را افزایش دهد. وی گفت: برنامه‌ تسلیحات هسته‌ای ایران و سلطه این کشور در منطقه خاورمیانه[غرب آسیا و شمال آفریقا] همچنان ادامه پیدا کرده و رشد خواهد کرد؛ این در حالی است که بازدارندگی و نفوذ آمریکا در آینده کاهش خواهد یافت. او به دولت بعدی آمریکا پیشنهاد داد که برای معکوس‌سازی این روندهای منفی از تمامی ابزارهای لازم و ضروری برای جلوگیری از یک ایران هسته‌ای استفاده کند و به تهدیدهای دولت ایالات متحده در این زمینه اعتبار بخشد.
آمریکا اجازه استفاده ایران از سیستم مالی دلار را ندهد
خبرگزاری فارس: «مارک دوبویتز» مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی و یکی از تحلیلگران سرشناس آمریکایی در بیانیه‌ خود از کنگره خواست تا تدابیر تحریمی بیشتری را برای اعمال فشار بر ایران اتخاذ کند از جمله اینکه باید به صراحت اعلام کند که هیچ مؤسسه مالی آمریکایی حق انجام معامله با نهادهای ایرانی را ندارد. کنگره همچنین باید استفاده از دلار توسط مؤسسات مالی آمریکایی از دلار را در امور تجهیزات پاکسازی دریایی(offshore clearing facilities) در صورتی که در هر بخشی از زنجیره این معامله نهادی ایرانی وجود داشته باشد، ممنوع کند. در صورت انجام اقدامی خلاف این، مؤسسه خاطی باید تحریم شود. برای لغو این ممنوعیت رئیس‌جمهوری ایران باید متعهد شود که از توسعه غیرقانونی موشک و حمایت از تروریسم دست بردارد و به قربانیان تروریسمی که در ارتباط با ایران بوده، غرامت بپردازد.

آمریکا: سوءاستفاده پزشکان 
آمریکا از جمله کشورهایی است که ادعای حقوق بشر و توجه به حقوق همه افراد را دارد، حال آنکه گزارش‌ها و بررسی‌ها ابعاد گسترده‌ای از واهی بودن این ادعا را نشان می‌دهد. برای نمونه، در بخش خدمات پزشکی، نتایج پژوهش یک ساله نشان می‌‎دهد، از سال 1999 میلادی تاکنون، در مجموع بیش از ۳۱۰۰ پزشکِ متهم به آزار جنسی در آمریکا مجازات شده‌اند. در میان قربانیانی که مورد آزار جنسی پزشکان در آمریکا قرار گرفته‌اند، می‌توان به کودکان، بازماندگان سوءاستفاده جنسی و زنانی اشاره کرد که تحت بیهوشی به سر می‌بردند. آمار منتشرشده فقط بخش کوچکی از موارد آزار جنسی در پنجاه ایالت در سراسر آمریکاست. برای نمونه، در ایالت جرجیا، حدود دوسوم از پزشکانی که به جرم آزار جنسی مجازات شده بودند، بار دیگر اجازه طبابت به آنها داده شد. در ایالت کانزاس نیز آمار همین‌گونه بود. در ایالت‌ آلاباما از هر چهار پزشک، سه نفر و در مینه‌سوتا از هر پنج پزشک، چهار نفر پس از متهم شدن به آزار جنسی به طبابت ادامه دادند.
سوئیس: جریمه به جرم داشتن حجاب 
مقامات سوئیس اعلام کردند، به منظور اجرای ممنوعیت استفاده از روبنده در این کشور، زنانی که از این پوشش استفاده کنند، ۱۰ هزار دلار جریمه خواهند شد؛ البته جریمه نقدی برای استفاده از این پوشش بین ۱۰ تا ۱۰۰ هزار دلار تعیین شده است. جمعیت منطقه تیسینو ۳۵۰ هزار نفر است که شمار مسلمانان آنها هم دو درصد کل جمعیت برآورد شده است. گفتنی است، فرانسه نخستین کشور اروپایی بود که در سال ۲۰۱۰ استفاده از روبنده را برای زنان ممنوع اعلام کرد.
اتحادیه اروپا: 96 هزار کودک پناه‌جوی بی‌سرپرست
در ادامه افشای وضعیت بحرانی حقوق بشر در غرب، بر اساس آمار منتشرشده، در سال 2015 حدود 96 هزار کودک پناه‌جوی بی‌سرپرست در اتحادیه اروپا سرگردان هستند که این رقم چهار برابر آمار ثبت‌شده در سال پیش از آن است. اصلی‌ترین مرجع امور پناه‌جویان در این اتحادیه روز جمعه اعلام کرد: «95 هزار و 985 کودک پناه‌جوی بی‌سرپرست به دنبال جلب حمایت بین‌المللی در اتحادیه اروپا به سر می برند.» اداره آمار اتحادیه اروپا پیشتر شمار کودکان پناه‌جو در این اتحادیه را نزدیک به 90 هزار نفر اعلام کرده بود. سازمان بین‌المللی مهاجرت اعلام کرد، در سال جاری میلادی بیش از 230 هزار پناه‌جو از طریق دریا وارد خاک اروپا شده‌اند و این در حالی است که نزدیک به سه هزار نفر در راه رسیدن به اروپا کشته یا ناپدید شده‌اند.
آلمان: افزایش جاسوسی از شهروندان 
سیاست نادیده گرفتن آزادی‌های فردی و فراتر از آن، جاسوسی از سایر کشورها به یکی از ارکان کاری غرب مبدل شده است؛ چنانکه رسانه‌های آلمانی اعلام کردند سرویس اطلاعات این کشور اهداف گسترده‌تری در حوزه حقوق شهروندی، اتحادیه اروپا و ناتو را هدف جاسوسی قرار داده است. گزارش‌های منتشر شده نشان می‌دهد، دستگاه اطلاعات آلمان به بهانه مقابله با تروریسم به جاسوسی از شهروندان و در سطوح کلان، جاسوسی از سایر کشورهای اروپایی و حتی ناتو اقدام می‌کند. نهادهای حقوق بشر بارها درباره نقض حقوق و آزادی‌های فردی در آلمان به بهانه مبارزه با تروریسم هشدار داده‌اند.
 ۶۰ درصد حملات تروریستی در مناطق مسلمان‌نشین
بیش از یک دهه عبارت‌های «تروریسم» و «مسلمان» در رسانه‌های عمده جهانی به صورت مکرر در کنار هم قرار گرفته‌اند، به ویژه آنکه بیشتر اوقات روی صفت «مسلمان» بودنِ «عامل» انجام عملیات تروریستی تأکید شده است، اما بررسی آمارهای حملات تروریستی انجام شده در اقصی نقاط جهان طی بیش از ۱۰ سال گذشته نشان می‌دهد، که حدود ۶۰ درصد حملات تروریستی در مناطق مسلمان‌نشین رخ داده و تقریباً بیش از سه‌چهارم قربانیان و جان‌باختگان، ساکنان مناطق عمدتاً مسلمان‌نشین بوده‌اند.

  عبدالله عبادی/ موریتانی یا «جمهوری اسلامی موریتانی» کشوری در شمال غربی آفریقا است. این کشور به همراه ایران و پاکستان تنها کشورهای جهان هستند که نظام حکومتی آنها «جمهوری اسلامی» است. موریتانی از زمان استقلال در سال 1960 تاکنون شاهد چهار کودتای موفقیت‌آمیز و یک کودتای نافرجام بوده است که آخرین کودتای موفق آن در سال 2008 روی داد. مساحت موریتانی حدود یک میلیون کیلومتر مربع است که 90 درصد آن را صحرا پوشانده‌ و جمعیت این کشور سه میلیون نفر است. زبان مردم آن عربی و فرانسوی است و تا سال 1960 مستعمره فرانسه بود. 
 در سال 1999 موریتانی یکی از چهار کشور جهان عرب بود که رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و متعاقب آن روابط سیاسی کاملی را با آن برقرار کرد. این اتفاق در زمان حکومت معاویه ولد طایع، دیکتاتور سابق موریتانی که از حمایت کامل آمریکا برخوردار بود، رخ داد و موریتانی به یکی از حامیان سرسخت رژیم صهیونیستی در منطقه مغرب عربی تبدیل شد.
 این روابط تا سال 2005، یعنی زمانی که افسران مسلمان علیه حکومت ولد طایع شوریدند و او را از خدمت خلع کردند ادامه داشت، پس از این حادثه روابط دو طرف نه تنها به سردی گرایید؛ بلکه سفارتخانه رژیم اشغالگر قدس در نواکشوت پایتخت موریتانی به طور کامل به دست مردم مسلمان موریتانی ویران شد.

 تاریخچه روابط 
برخی از مورخان موریتانی معتقدند که دیپلمات‌های رژیم صهیونیستی و افسران موساد در پاریس و واشنگتن با مختار ولد طایع، رهبر ملی موریتانی در آستانه استقلال کشورش ملاقات داشته‌اند، آنها حمایت کامل رژیم اشغالگر قدس از حکومت نوپای موریتانی در قبال تهدیدات همسایگان، به ویژه مراکش را در مقابل به رسمیت شناختن دولت صهیونیستی پیشنهاد کرده بودند، ولی رهبر ملی موریتانی که از حمایت اقشار مختلف مردم این کشور برخوردار بود این پیشنهادها را نپذیرفت و از خواسته صهیونیست‌ها تمکین نکرد.
اما برقراری مناسبات سیاسی میان نواکشوت و تل‌آویو روند شتابزده‌ای داشته و در بسترسازی این روند عوامل مختلفی دخالت داشته است. با بررسی روند عادی‌سازی میان دو طرف، برخی از علل و انگیزه‌های رژیم معاویه ولد طایع برای سازش با رژیم صهیونیستی به چشم می‌خورد که عبارتند از:
1ـ برخی از کارشناسان مسائل موریتانی معتقدند که تنش در روابط میان نواکشوت و پاریس و انتقادات شدید کاخ الیزه از اقدامات ضد بشری رژیم ولد طایع، نواکشوت را هراسان ساخت؛ از این رو این رژیم برای دفع شر پاریس تلاش کرد تا از حمایت واشنگتن و تل‌آویو برخوردار شود.
2ـ عده‌ای دیگر از کارشناسان موریتانی معتقدند که رژیم نواکشوت برای فرار از انتقادات حقوق بشری جامعه بین‌الملل و به ویژه آمریکا تلاش کرد تا با نزدیکی به سردمداران کاخ سفید و بهره‌برداری از لابی قدرتمند رژیم صهیونیستی خود را از پیامدهای این انتقادات رها کند. همچنین این رژیم قصد داشت تا با توسعه روابط با آمریکا جریان سرمایه‌گذاری غرب در موریتانی را سهولت ببخشد.
3ـ روش معاویه ولد طایع در اداره موریتانی روشی دیکتاتورمآبانه بود؛ از این رو این رژیم به تخصص اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی برای بقای خود نیاز 
مبرم داشت.

ابعاد همکاری‌های دوجانبه 
1ـ همکاری‌های اطلاعاتی و امنیتی: پس از برقراری روابط دوجانبه، رژیم صهیونیستی و در رأس آن موساد مسئول آموزش گارد ریاست‌جمهوری موریتانی شد. براساس برخی از گزارش‌ها رسانه‌های عربی موساد نقش ارزنده‌ای در خنثی‌سازی کودتاهای نظامیان مخالف حکومت ولد طایع داشته‌اند. بنا به گزارش روزنامه لبنانی النهار بیش از یکصد نفر از کارشناسان موساد به طور دائم در این کشور حضور داشته و بر فعالیت سازمان‌های نظامی و امنیتی این کشور نظارت داشتند.
2ـ همکاری‌های دوجانبه برای دفع زباله‌های هسته‌ای رژیم صهیونیستی: نشریه الاحداث بر اساس گزارش‌های منابع موثق فاش کرده بود که میان موریتانی و رژیم صهیونیستی موافقتنامه‌ای به امضا رسیده است که طی آن رژیم صهیونیستی برای دفع زباله‌های اتمی خود می‌توانست از صحرای پهناور موریتانی استفاده کند.
3ـ روابط فرهنگی: سفیر رژیم صهیونیستی در نواکشوت سعی می‌کرد با شخصیت‌های بزرگ فرهنگی و مذهبی موریتانی ارتباط برقرار کرده و از نفوذ آنها برای اهداف خود استفاده کند. علاوه بر این به منظور آشنایی بیشتر و ارتباط بین جوانان صهیونیستی و موریتانیایی تورهای گردشگری متعددی از سوی سفارت این رژیم در نواکشوت ترتیب داده شد.
4ـ روابط بهداشتی و دارویی: رژیم صهیونیستی بخش زیادی از داروهای شرکت RAD را به موریتانی صادر می‌کرد. علاوه بر این قصد داشت در آینده مرکز پژوهش‌های بیماری‌های سرطانی را در موریتانی احداث کند. همچنین، چندین هیئت از پزشکان این رژیم، به‌ویژه در زمینه چشم پزشکی به موریتانی اعزام کردند تا به طور رایگان بیماران را مداوا کنند.
5ـ روابط علمی آموزشی: در سال 1997 کارشناسان رژیم صهیونیستی نشستی با عنوان «انسان، آب و کربن» را در دانشکده علوم نواکشوت برگزار کردند، همچنین، این رژیم در زمینه آموزش زبان انگلیسی، مدیریت دولتی، مدیریت تعاونی‌ها و مدیریت پروژه‌های توسعه کشاورزی و دامپروری، بورسیه‌هایی به دانشجویان موریتانیایی اعطا کرد.
6ـ همکاری‌های دامپروری و کشاورزی: یکی از مهم‌ترین اقدامات رژیم صهیونیستی در زمینه کشاورزی در این کشور ایجاد سازمان نجات درخت خرما بود. با توجه به آب و هوای گرم موریتانی، از جمله درختانی که زمینه خوبی برای رشد و نمو دارند، درخت خرما است.
 این سازمان در راستای اجرای روند عادی‌سازی روابط دو‌جانبه با موریتانی اقدام به اعزام کارشناسان موریتانیایی به تل‌آویو به منظور آموزش کرد. 
همچنین، صهیونیست‌ها در طرح بهبود زراعت سیب‌زمینی 26 میلیون دلار در موریتانی سرمایه‌گذاری کردند.