علیاصغر نصیری ـ عبدالله شمسی/ مطابق با آنچه در مطالب گذشته بیان شد جریان فمینیسم در دوران پهلوی اول در سه حوزه آموزش زنان به سبک جدید، برخی مسائل حقوقی مربوط به خانواده و ایجاد تغییر در پوشش بانوان (حجاب) اقداماتی را انجام داد. این جریان روشهای مختلفی برای تحقق این سه هدف در پیش گرفت که در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود.
1ـ استفاده از شعر
یکی از روشهای جریان فمینیسم در پیشبرد اهداف خود در حوزه زنان، استفاده از ادبیات فارسی، به ویژه قالب شعر است. از دیدگاه این جریان حجاب از جمله مصادیق فرودستی زنان شمرده میشود. از این رو، برای رفع حجاب، اشعار بسیاری در مذمت حجاب و مدح بیحجابی زنان سروده شده است. ایرجمیرزا جلالالملک، ابوالقاسم لاهوتی، میرزاده عشقی و ملکالشعرای بهار، از جمله شعرایی هستند که در اینباره شعر سرودهاند.
«خدایا، تا کی این مردان بخوابند / زنان تا کی گرفتار حجابند
چرا در پرده باشد طلعت یار / خدایا زین معما پرده بردار
مگر زن در میان ما بشر نیست / مگر در زن تمییز خیر و شر نیست
زنان را عصمت و عفت ضرور است / نه چادر لازم و نه چاقچور است.»(۱)
«ننگ باشد که تو در پرده و خلقی آزاد / شرم باشد که تو در خواب باشی و جهانی بیدار
حیف نبود قمری مثل تو محروم از نور / عیب نبود شجری چون تو تهیدست از بار
ترک چادر کن و مکتب برو و درس بخوان / شاخه جهل ندارد ثمری جز ادبار
دانش آموز و از احوال جهان آگه شو / و این نقاب سیه از روی مبارک بردار»(۲)
2ـ مقالهنویسی در مطبوعات
یکی دیگر از روشهای جریان فمینیسم در دوره رضاخان، چاپ مقالاتی با محتوای فمینیستی در روزنامهها و نشریات آن دوره است. روشنفکران طرفدار آموزههای فمینیستی، مانند ابراهیم خواجهنوری، علیاکبر سیاسی و صدیقه دولتآبادی، در مقالههای متعددی موضوعاتی چون فرودستی زنان در ایران و نقش حجاب در فرودستی آنها را مطرح میکردند که در نشریاتی مانند عالم نسوان، دختران ایران، ایرانشهر، آینده، حبلالمتین و... به چاپ میرسید. صدیقه دولتآبادی از جمله فمینیستهای عصر پهلوی اول است که در مقالهای در مجله ایرانشهر، وجود حجاب در زنان و عدم اختلاط زنان با مردان در ایران را یکی از عوامل رویگردانی مردان تحصیلکرده ایرانی از ازدواج با دختران ایرانی و ترجیح دختران اروپایی معرفی میکند: «بله! زن اروپایی حق دارد... به عنوان تفرّج به شهرهای دیگر برود و به عیّاشی با دیگران مشغول شود. اما زن ایرانی حق ندارد به خانه پدرش بیاجازه برود.
3ـ انتشار کتاب
یکی دیگر از روشهای جریان فمینیسم در ایران، انتشار کتابهایی است که در راستای اهداف این جریان منتشر شده است. سیاهنمایی از وضعیت زنان در ایران، مذمّت حجاب و در مقابل، ترویج بیحجابی، از جمله مهمترین مباحث مطرح در این کتابهاست. کتاب «زن در جامعه» از جمله کتابهاست که ضمن اطلاق نام حجاب دروغین بر حجاب اسلامی و تقلیل و فرو کاستن آن به حفظ عفت، از بیحجابی که وی آن را حجاب باطنی و راستین معرفی مینماید، حمایت میکند.(۴)
یکی دیگر از موضوعات کتابهای منتشر شده در دوران پهلوی، ترویج سبک زندگی زنان در غرب است که با عناوینی چون؛ آداب معاشرت و تعلیم و تربیت به چاپ میرسید. «آداب معاشرت برای بانوان»(1317) نوشته صدیقه دولتآبادی، «آداب معاشرت» نوشته نورالهدی منگنه، «هدف پرورش زنان»(1318)، «تعلیمات خانهداری در اروپا و آمریکا»(1313)، «تعلیم و تربیت دختران در ایران»(1329) تألیف بدرالملوک بامداد و «دستور زیبایی یا رموز آرایش»(1316) نوشته عبدالحسین کافی از جمله کتابهایی است که جریان فمینیسم با هدف ترویج فرهنگ غرب منتشر کرده است.
4ـ تئاتر
استفاده از هنرهای نمایشی، به ویژه تئاتر یکی دیگر از روشهای جریان فمینیسم برای گسترش آموزههای فمینیستی، به ویژه بیحجابی در ایران است. در این راستا میتوان به افتتاح تماشاخانه دائمی در تهران و اجرای برنامههای زنان به صورت بیحجاب در آن اشاره کرد.(۵)
5ـ برگزاری جشن
برگزاری جشنهای مختلط با حضور زنان به صورت بیحجاب یکی دیگر از روشهای جریان فمینیسم در ایران به شمار میآید. جشن مدرسه شاهپور در شیراز در فروردین 1314، جشن میدان جلالیه در تهران در همان سال که زنان و دختران بیحجاب به همراه مردان در آن جلسات حضور داشتند(۶)، از جمله مصادیق استفاده از روش برگزاری جشن در دوره پهلوی است.
6ـ بهرهگیری از قدرت
و خشونت رژیم
یکی دیگر از روشهای جریان فمینیسم در دوره رضاخان، بهرهگیری از خشونت و قدرت حکومت برای مقابله با مخالفان برنامههای فمینیستی دولت در ایران است. برخورد شدید با ناهیان منکر، به ویژه اهانت رضاخان به حاجشیخ محمدتقی بافقی، واقعه مسجد گوهرشاد مشهد(۷) و ممانعت از حضور زنان باحجاب در جامعه و پیگرد و تعقیب آنان و کندن حجاب از سر آنان در ملأ عام، از جمله مصادیق استفاده از خشونت در پیشبرد کشف حجاب در ایران است.
7ـ عادیسازی
یکی از روشهای تحقق بیحجابی در جامعه ایران، ترویج بیتفاوتی در قبال بیحجابی برخی از زنان، به ویژه فعالان برجسته فمینیست در داخل کشور بود. برای نمونه، صدیقه دولتآبادی از سال 1307 بدون حجاب در مدارس نسوان کشور فعالیت میکرد و رژیم پهلوی نیز هیچ مخالفتی از خود نشان نداد.(۸)
یکی دیگر از موارد عادیسازی، عدم عکسالعمل رژیم پهلوی در مقابله با هنرپیشگان زن تماشاخانه دائمی تهران بود که به صورت بیحجاب در صحنه ایفای نقش میکردند.(۹) حضور بیحجاب زنان مسئولان و کارمندان دولتی شهر نیز یکی دیگر از مصادیق عادیسازی و تشویق دیگران به کشف حجاب است.
8ـ استفاده از آموزش
به سبک غربی
آموزش به سبک غربی در ایران از جمله روشهای تاریخی جریان فمینیسم در ایران است. از این روش نیز در دوران پهلوی اول استفاده شد و در همین راستا در این دوره نیز مدارسی به سبک جدید، دانشگاه و دانشسرا برای زنان تأسیس شد. محتوای آموزشی و نیز معلمان روشنفکر غربگرا در این مدارس دانشآموزان را از فرهنگ اسلامی دور و در مقابل به فرهنگ غربی، به ویژه سبک زندگی زنان در غرب نزدیک میکردند. در واقع، استفاده از آموزش، نوعی ابزار نرم برای رسیدن به مقصود بود.
9ـ گسترش پیشاهنگی دختران در مدارس دخترانه
تأکید بر گسترش پیشاهنگی دختران در مدارس دخترانه یکی دیگر از روشهای جریان فمینیسم در دوران پهلوی اول به شمار میآید.(۱۰) در واقع، پیشاهنگی فرصتی برای جریان فمینیسم فراهم میکند تا فرهنگ غرب درباره زنان، به ویژه آموزههای فمینیستی را به دختران عضو انتقال دهد و دختران عضو پیشاهنگی را به عنوان الگو برای دیگر دختران معرفی کند. در یکی از اسناد محرمانه، پیشاهنگی دختران مدارس به منزله یکی از دستورالعملهای ابلاغی برای ایجاد رغبت در زنان به تجدد، به ویژه کشف حجاب معرفی شده است.
10ـ محروم کردن از خدمات اجتماعی دولتی
استفاده ابزاری از خدمات دولتی، یکی دیگر از روشهای جریان فمینیسم در دوره رضاخان به منظور اجرای برنامههای خود است. در یکی از موارد به دستور رضاخان از ورود معلمان و دختران باحجاب به مدارس زنانه جلوگیری شد. «... و [رضاشاه] به حکمت، وزیر فرهنگ دستور داد که در مدارس زنانه معلمان و دختران باید بدون حجاب باشند و اگر زن یا دختری امتناع کرد، او را در مدارس راه ندهند.»(۱۱) در یکی دیگر از موارد، از سوار شدن زنان باحجاب به اتوبوس جلوگیری میکردند. «در اتوبوس زن با حجاب را راه نمیدادند...»(۱۲)
* پینوشتها در دفتر نشریه موجود است.