* در تحلیل کودتای ترکیه چه زمینهها و بسترهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا امنیتی سبب وقوع کودتا در ترکیه
شد؟
اتفاقی که در ترکیه افتاد تلاش برای یک کودتای نظامی بود که البته اقدامی بسیار خام بود و به صورت غیر حرفهای انجام شد. به نظر میرسید که کودتاگران زمان زیادی برای طراحی این عملیات نداشتند. با وجود اینکه احتمالاً مدتها این ایده و انگیزه در کودتاگران وجود داشته، ولی به دلیل مسائل امنیتی و احتیاج به نفوذ در سطوح بالای حاکمیتی این بیمیلی یا ناتوانی برای درمیان گذاشتن این ایده میان افراد بیشتر وجود داشته و همین مسئله سبب شکست کودتا شد.
نکته بسیار مهمی که در این کودتا وجود دارد، زمانبندی آن است. همه میدانند که در ترکیه اپوزیسیونی قوی علیه اردوغان وجود دارد و ارتش در این کشور همیشه مدافع ارزشهای سکولار بوده است، ولی علت اصلی این کودتا وجود مخالفت سنتی با اردوغان نبوده است.
یکی از دلایل اقدام علیه دولت اردوغان در واکنش به زمینهسازی برای بهبود روابط میان ترکیه و روسیه بوده است؛ اقدامی که میتواند به طور کامل ژئوپلیتیک خاورمیانه را تحتالشعاع خود قرار دهد. این اقدامات میتواند شامل بسته شدن مرز میان ترکیه و سوریه برای اولین بار پس از آغاز بحران سوریه و از سرگیری پروژه خط لوله ترکیش استریم به کشورهای حوزه بالکان شود.
نزدیکی مجدد دو کشور ترکیه و روسیه میتواند سبب بهبود اوضاع خاورمیانه شود، به همین دلیل منطقی به نظر میرسد که تصور کنیم آمریکا انگیزه زیادی در ایجاد مانع برای نزدیکی دو کشور داشته باشد. دو اقدام ذکر شده، یعنی بسته شدن مرزهای ترکیه و از سرگیری خط لوله ترکیش استریم به طور کامل به ضرر آمریکاییها
است.
شواهد نشان میدهد که ممکن است فتحالله گولن که در آمریکا اقامت دارد گرداننده این کودتا بوده باشد، یا حداقل در این اقدام به صورت مؤثر دست داشته باشد. برای همگان پذیرفته شده است که او با سازمانهای امنیتی آمریکا همکاری دارد و اگر بپذیریم که وی در این اقدام دست داشته است، او هرگز نمیتوانسته این کار را بدون اطلاع آمریکاییها انجام دهد. آمریکاییها یا خود را درگیر این اقدام کردهاند، یا اینکه از آن مطلع بوده و اجازه دادهاند که این کودتا مسیر خود را طی کند؛ زیرا این اقدام در راستای منافع آنها بوده است.
شواهد دیگری نیز وجود دارد که در فضای مجازی نمایان شده است. دو مأمور سابق سازمان سیا در یک برنامه تلویزیونی در آمریکا درباره اتفاقات ترکیه اینگونه تحلیل کردهاند که این کودتا میتوانست بهتر برنامهریزی و اجرا شود.
در واقع، به طور علنی از شکست کودتا ابراز تأسف کردهاند. علاوه براین، فردی به نام «رلف پیترز» که ده سال پیش کتابی درباره اینکه بهتر است خاورمیانه چگونه باشد، نوشت که انتشارات راهبردی نیروهای مسلح آمریکا آن را به چاپ رساند. وی در این کتاب که برای آن نقشهای هم فراهم کرده بود معتقد بود که خاورمیانه باید براساس نژاد و قومیت تقسیم شود. او از روی نقشه توضیح میدهد که کشورهای ایران، ترکیه، سوریه، عراق و حتی عربستان چگونه باید تجزیه شوند؛ نقشهای جاهطلبانه و بسیار خطرناک. اگر مصاحبهها و اظهارنظرهای وی را پس از وقایع اخیر ترکیه ملاحظه کنید، خواهید دید که او چگونه از شکست خوردن این کودتا اظهار ناراحتی میکند.
برای اینکه بهتر متوجه هدف کودتاگران شویم باید به اظهارنظرهای طراحان این کودتا نگاه کنیم. آنها از دموکراسی، صلح و حقوق بشر صحبت به میان میآوردند. این گفتهها درباره سوریه نبود؛ بلکه درباره مناطق کردنشین ترکیه بود. به این معنا که احتمالاً سران کودتا قصد داشتند با پکک توافقاتی را شکل دهند؛ گروهی که از سوی برخی کشورها مانند ترکیه گروهی تروریستی بهشمار میآید. این توافقات برای فدرالیزه کردن بخش کردستان ترکیه و حتی استقلال آنها در آینده بوده است. این اتفاق در صورت به وقوع پیوستن میتوانست بسیار خطرناک باشد؛ چرا که پکک با حزب دموکراتیک کردستان ایران همکاری نزدیکی دارد. اگر کردها در جنوب شرقی ترکیه به واسطه این کودتا که آمریکاییها از آن حمایت میکردند قدرت میگرفتند، این منطقه به یک مرکز اقدامات تروریستی تبدیل میشد و تحرکات گستردهتر و تجزیهطلبانهتری علیه عراق، ایران و سوریه صورت میگرفت.
وقتی این شواهد بررسی میشوند میبینیم که آمریکاییها چقدر از این کودتا نفع میبردند و اینکه چه انگیزه قوی برای مانعتراشی بر سر راه بهبود روابط روسیه و ترکیه دارند. همچنین میتوانند مشکلاتی را در منطقه ایجاد کنند که به طور مستقیم ایران را تحت فشار قرار دهد.
* با توجه به گفتههای شما، اردوغان در حال تجدیدنظر در سیاست خارجی خود است، آیا ما شاهد یک تغییر ناگهانی هستیم، یا اینکه این تصمیمها از پیش گرفته شده است؟
فکر میکنم هر دو میتواند درست باشد. به نظر من از دیدگاه ژئوپلیتیک، فرهنگی و... ، شرکای طبیعی ترکیه، روسیه و ایران هستند، نه آمریکا و اروپا و دلایل زیادی بر این مدعا وجود دارد. با وجود تنشهای زیادی که در روابط میان ترکیه و روسیه درباره مسئله سوریه شاهد هستیم، باید در نظر داشته باشیم که تا پیش از اینکه ترکیه هواپیمای جنگی روسیه را هدف قرار دهد، رابطه نزدیکی میان دو کشور وجود داشت.
دلیل اینکه ترکیه طی چند دهه گذشته به شرکای واقعی خود نپیوسته، این است که سالهاست ترکیه، ناتو را به اشغال خود در اورده و آمریکا این کشور را درگیر توطئه فراگیر کردن هژمونی خود در خاورمیانه کرده است.
البته این به آن معنا نیست که ترکیه در اتفاقاتی که رخ داده، بیتقصیر است، آنها سیاستهای جاهطلبانه و اشتباهی را تحت عنوان نوعثمانیگری اتخاذ کردند و ما قصد نداریم اشتباهات ترکیه را توجیه کنیم.
یک دلیل برای اینکه چرا ترکیه از اروپا ناامید شده و تصمیم گرفته است روابط بهتری با روسیه یا حتی ایران و چین داشته باشد، این است که کشورهای اروپایی مخالف پیوستن ترکیه به این اتحادیه هستند. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که یکی از دلایل مهم جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا حمایت آلمان از مهاجرتهای بدون محدودیت از خارج از اتحادیه اروپا به داخل آن بوده است. ترکیه میداند که برای پیوستن به اتحادیه اروپا، به عنوان کشوری مسلمان میتواند سبب تحریک کشورهای دیگر اروپایی برای خروج از این اتحادیه شود. در صورت پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا زمینه سفر و اقامت ۷۰ میلیون مسلمان به اروپا فراهم میشود و این موضوع برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا خوشایند نیست.
بروکسل میداند پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا تهدیدی جدی برای کشورهای عضو محسوب میشود و ترکیه به خوبی به این مسئله واقف است، ولی ترکیه هم به توسعه همکاریهای اقتصادی و شرکای با ثبات نیاز دارد. با پشت کردن اروپا به ترکیه، این کشور چارهای جز گسترش روابط خود با روسیه ندارد.
لازم به ذکر است طی تماس تلفنی ولادیمیر پوتین، رجب طیب اردوغان پس از کودتای نافرجام، هر دو رئیسجمهور بر سرعت بخشیدن به دیداری که قرار بود دو ماه آینده میان آنها صورت گیرد، تأکید کردند و این دیدار را به یک ماه بعد موکول کردند. در این تماس تلفنی همچنین درباره همکاریهای اقتصادی ترکیه با کشورهای اوراسیا صحبت به میان آمد. همکاری اقتصادی ترکیه با روسیه میتواند به معنای افزایش همکاری اقتصادی این کشور با چین هم باشد. از سوی دیگر ایران همواره خواستار روابطی خوب با کشورهای همسایه خود بوده است. کودتا در ترکیه به هیچ وجه مورد پسند ایران نبوده است؛ زیرا ارتش ترکیه همیشه علیه منافع ایران عمل
کرده است.
* در صورتی که کودتای ترکیه موفق میشد، پیامدها و اثرات آن بر بحران سوریه و عراق چه بود؟
از دیدگاه بنده به دلیل اینکه اردوغان موفق به مهار کودتا شد و دلیل این اقدام را میداند، هرچه سریعتر به سمت توسعه روابط خود با روسیه میرود و فکر میکنم درباره بحران سوریه نیز به زودی شاهد تصمیم جدی ترکیه برای بستن مرزهای خود به روی سوریه خواهیم بود. این اقدام موجب جلوگیری از حمایت از تروریستها در شمال سوریه میشود و همین اقدام میتواند تأییدی بر شایعاتی مبنی بر دست داشتن عربستان و قطر در این کودتا باشد. اردوغان برخلاف خواسته و برنامههای آمریکاییها خود عمل کرده است و به نظر میرسد که آمریکاییها تمایلی به تداوم حضور وی در قدرت نداشته باشند.
* بلافاصله پس از پایان کودتا شایعات زیادی در شبکههای اجتماعی دست به دست شد و حتی برخی تحلیلگران معتقد بودند که این کودتا ساختگی بوده است و هدف آن سرکوب مخالفان اردوغان و افزایش محبوبیت وی بوده است، نظر شما چیست؟
این شایعات به این دلیل صورت گرفت که این کودتا به سرعت شکست خورد و سازمانهای امنیتی ترکیه بلافاصله توانستند طراحان این کودتا را دستگیر کنند. بسیاری مطرح کردند که اردوغان این کودتا را شکل داده است تا مخالفان خود را سرکوب کند، همه میدانند که اردوغان مخالفان خود را شناسایی کرده است و طی دو سال گذشته یکییکی سراغ آنها رفته و نیازی به کودتا یا بهانهای این چنینی نداشته است، البته این کودتا سبب خواهد شد که این اقدام شدت بگیرد.
چرا ترکیه باید با آمریکا وارد تنش شود و آب و برق پایگاه هوایی اینجرلیک را قطع کند، آمریکا در این پایگاه تسلیحات اتمی نگهداری میکند؟ یا اینکه چه دلیلی داشت که ترکیه به صورت موقت این پایگاه را منطقه پرواز ممنوع اعلام کند؟ این اقدامات به هیچ عنوان لازم نبود، در حالی که این کودتا ساختگی بود. این برای اولین بار بود که دسترسی آمریکا به تسلیحات اتمیاش قطع میشد و این موضوع میتواند واکنش جدی آمریکا را به همراه داشته باشد.