گزارشی از تکاپوی دنباله‌های داخلی دشمن برای تداوم اغتشاش 

نهم آذرماه و تقریباً ده روز پس از آنکه آشوب‌ها پایان یافت و زندگی عادی در میان مردم جریان داشت، عده‌ای از چهره‌های به اصطلاح هنری، که در روزهای آشوب به بهانه اعتراض به اموال عمومی و خصوصی و حتی جان مردم و نیروهای امنیتی تعرض می‌کردند، بیانیه‌ای را منتشر کردند. 

این افراد در شبکه‌های اجتماعی، به ویژه اینستاگرام پست گذاشتند و در نقشه ایران که سیاه شده بود و با عنوان «صدای آبان ۹۸» بیانیه را تک به تک منتشر کردند. در بخشی از این بیانیه که بسیاری از کارگردانان، نویسندگان و بازیگرانی هستند که در سال‌های گذشته برای دشمنان ملت ایران خوش‌رقصی کردند تا بدین واسطه بتوانند یک تندیس در فلان جشنواره دریافت کنند، نوشته شده است:‌ «آنها فقط به ‌جان‌‌آمدگانی بودند که چون هیچ گوش شنوایی نیافتند، ناکارآمدی‌ها را در کوی و برزن فریاد زدند.»

آری آشوبگران با به غارت بردن اموال بانک‌ها، آتش زدن پمپ‌بنزین‌ها، تخریب اموال عمومی و حتی از بین بردن علایم راهنمایی و رانندگی تنها فریاد زدند. استفاده از شمشیر، قمه و حتی تبر و همچنین سلاح گرم برای کشتن مردم و نیروهای امنیتی نامش شرارت و آشوب نیست، بلکه فریاد است. بستن راه‌ها، خالی کردن نخاله‌های ساختمانی در وسط بزرگراه و ایجاد ناامنی برای مردم نامش می‌شود فریاد!

نام همه این خرابکاری‌ها را می‌گذارند فریادِ به جان‌آمدگان تا احساسات مردم را بار دیگر تحریک کنند. احساساتِ مردم را تحریک کنند تا بارِ دیگر به خیابان‌ها بیایند و فضا برای آشوبگران باز شود. اینها هدف‌شان آن است که آشوب‌ها زنده باشند، در این میان البته فرقی هم نمی‌کند که باز بر تعداد کشتگان افزوده شود یا نه.

البته فراموش نشود که همه افرادی که نام‌شان در این لیست بلند بالاست، همان‌هایی هستند که در انتخابات سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ پشت رئیس‌جمهور منتخب ایستادند و شعار دادند و خط و نشان کشیدند که اگر روحانی نباشد، چنین می‌شود و چنان می‌شود. 

البته این بیانیه پایان مأموریت هنرمندان نبود. بسیاری از کسانی که به لطف رسانه ملی نام و نشانی برای خود یافته‌اند، در هفته گذشته تلاش کردند با تحریم صدا و سیما این زنجیره را تکمیل کنند. به زعم این هنرمندنماها صدا و سیمایی که در روزهای آشوب تلاش کرد تا بطن وقایع را نمایان کند و پشت پرده‌ها را به تصویر بکشد، باید هم تحریم
شود.

در کنار این اتفاق که هر چند در سطح وسیع رخ داد، اما تأثیر آنچنانی نداشت. چرا که رهبر معظم انقلاب به دلجویی از خانواده‌های کشته‌شدگان توصیه کردند و دبیر شورای عالی امنیت ملی در مواردی به دیدار خانواده‌های داغدیده رفت،‌ عده‌ای از ضد انقلاب هم تلاش کردند به دیدار برخی از این خانواده‌ها رفته و آتش فتنه را همچنان گرم نگاه دارند. 

مادر «ستار بهشتی» و مادر «مصطفی کریم‌بیگی» از کشته‌شدگان فتنه ۸۸ جزء کسانی بودند که با خانواده برخی از مقتولان دیدار کردند. البته نه همه آنها، بلکه با همان تعدادی که در نقش اپوزیسیون نظام بوده‌اند. 

برخی هم تلاش می‌کنند به بهانه برگزاری مراسم چهلم کشته‌شدگان و حتی کسانی که فوت‌شان ربطی به این جریان‌ها هم نداشته و به دلیل بیماری، تصادف یا حتی مسمومیت جان‌شان را از دست داده‌اند، تنور فتنه را داغ نگه‌ دارند.

یکی از افرادی که فرزندش در این آشوب‌ها کشته شده، از همه مردم ایران دعوت می‎کند تا در مراسم چهلم فرزندش شرکت کنند. این خانواده البته با ربع پهلوی هم تماس تلفنی داشته‌اند. 

روشن نگاه داشتن آتش فتنه هدفی است که دشمنان ملت ایران دنبال می‌کنند تا به واسطه آن بتوانند موج‌سواری خود روی امواج فتنه و آشوب را از سر بگیرند. امنیت را از بین ببرند، بهانه برای تحریم‌های بیشتر و شدیدتر داشته باشند و در یک کلمه بتوانند استقلال ملت ایران را از بین ببرند. اگر به صحبت‌ها و عقاید افرادی که می‌خواهند خود را در نقش اپوزیسیون جا بزنند، نگاهی داشته باشیم، متوجه می‌شویم اگر لحظه‌ای نهاد تصمیم‌گیری ملت ایران به دست اینها بیفتد، بدتر از شاهان پیشین ایران استقلال کشور را دو دستی تقدیم دشمنان خواهند کرد.

امین پناهی