هفته گذشته، یکی از نمایندگان اصلاحطلب مجلس با دفاع از اغتشاشگران آبان ماه، شورش علیه انقلاب اسلامی را به استناد یکی از جملات حضرت امام(ره) تئوریزه کرد و گفت: «امام خمینی 40 سال پیش در بهشت زهرا فرمودند به چه حقی ملت پنجاه سال پیش سرنوشت ملت بعد را معین میکند؟ سرنوشت هر ملتی به دست خودش است.»
این نماینده که به دلیل ثبتنام نکردن برای دوره آینده مجلس از تأیید شورای نگهبان بینیاز است، اغتشاشگران را جوانان بیکاری دانست که حق اعتراض دارند و اظهار داشت: «مشکل در این است که ما گفتهایم این سبک زندگی را انتخاب کردهایم. آیا به راستی جوانان ما این سبک زندگی را انتخاب کردهاند؟ به همین دلایل متأسفانه جمهوریت نظام به سمت تمرکزگرایی و قدرتنمایی نهادهای موازی، پیش رفته است به راستی جایگاه نهاد ملت کجاست؟»
این نماینده اصلاحطلب مجلس به منظور تئوریزه کردن اغتشاشات اخیر و حق دادن به جوانان پس از انقلاب برای شورش و قیام علیه انقلاب و نظام اسلامی به جملهای از حضرت امام(ره) استناد کرده است که در زمان طاغوت برای نامشروع خواندن حکومت محمدرضا پهلوی ایراد شده بود. بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران که حفظ نظام را اوجب واجبات میدانست، یازده بهمن 1357 که هنوز رژیم پهلوی حاکم بود، اصل نظام سلطنتی را، خلاف قانون، قواعد عقلی و حقوق بشر دانسته و فرمود:
«آنهایی که در سن من هستند، میدانند و دیدهاند که مجلس مؤسسان که تأسیس شد، با سرنیزه تأسیس شد، ملت هیچ دخالت نداشت در مجلس مؤسسان، مجلس مؤسسان را با زور سرنیزه تأسیس کردند و با زور، وکلای آن را وادار کردند به اینکه به رضاشاه رأی سلطنت بدهند. پس این سلطنت از اول یک امر باطلی بود، بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی و خلاف حقوق بشر است.» معظمله با تأکید بر اینکه «اگر فرض هم کنیم که ملتی تمامشان رأی دادند که یک نفری سلطان باشد، بسیار خوب، اینها از باب اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رأی آنها برای آنها قابل عمل است؛ اما نمیتوانند رأی بدهند که بعد از او هم فلان کس باید سلطان باشد.»
حضرت امام(ره) در اولین سخنان خویش پس از ورود به کشور به طور مفصل در مورد نامشروع بودن سلطنت پهلوی استدلال کرده و با ذکر مثالهای از نحوه شکلگیری قاجار در کشور و فرض اینکه ملت به آقامحمدخان هم رأی داده باشند، تأکید داشتند که آن رأی برای احمدشاه پایان دوره قاجار مشروعیتساز نبوده و حق مردم میدانستند که بعد از 150 سال برای خودشان تصمیم بگیرند. آن راحل عظیمالشأن این قاعده را به رژیم پهلوی نیز تسری داده و با تأکید بر اینکه اگر فرض کنیم مردم به رضاشاه هم رأی داده باشند، حق تعیین فرد بعد از رأی برای ملت آینده نداشتهاند؛ پس میفرمایند: «چنانچه یک ملتی رأی دادند (ولو تمامشان) به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی ملت پنجاه سال از این، سرنوشت ملت بعد را معین میکند؟ سرنوشت هر ملتی به دست خودش است.»
این نماینده اصلاحطلب تهران بدون توجه به اینکه 40 سال پیش ملت ایران نظام سلطنتی را سرنگون کرده و نظامی با شکل جمهوری و ماهیت اسلامی شکل دادهاند که هر سال تقریباً یک انتخابات برگزار کرده و از صدر تا ذیل مسئولان آن را مردم انتخاب میکنند، نظام اسلامی را با نظام طاغوتی مقایسه میکند؛ در حالی که حضرت امام(ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حفظ نظام را واجب الهی، شرعی و عقلی میدانستند و خطاب به کجفهمانی که با شورشیان همصدا میشدند، میفرمودند: «وقتی که سرتاسر ایران آشوبگران مشغول آشوب هستند، منافقان مشغول فعالیت هستند و ابتلا به جنگ قدرتهای بزرگ ما داریم و مملکت ما آنجا هم مبتلای به جنگ است و در داخل مبتلای به این دستجات مختلفی است که به بهانه اسم شماها در خیابانها میریزند و جوانان ما را زخمی میکنند و گاهی هم میکشند، اینها نهی از منکر نمیخواهد؟ اینها را دعوت به شورش میکنید، این امر به منکر نیست؟ این امر به فساد نیست؟»
حسین عبداللهیفر
یکی از مهمترین اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی مبارزه با استکبار جهانی و جلوگیری از سلطه بیگانگان بر کشور بوده است. همزمان با تلاشهای استقلالطلبانه، تلاش برای آزادی سیاسی و اجتماعی در مقابل استبداد رژیم پهلوی از دیگر اهداف انقلابیونی بود که به رهبری امام خمینی(ره) به خواستههای خود دست یافتند و در طول چهل سال گذشته به حفظ این دو هدف اهتمام ورزیدند. افزایش قدرت نظامی و نفوذ سیاسی در منطقه غرب آسیا سبب شده است جمهوری اسلامی ایران به چنان بازدارندگیای دست یابد که بتواند استقلال نظامی و سیاسی خود را حفظ کند. از سوی دیگر برگزاری انتخابات و آزادی مطبوعات و اندیشه در جمهوری اسلامی ایران همراه با احترام برای اقلیتهای دینی و قومی در کشور نشاندهنده تحقق آزادیهای سیاسی و اجتماعی است. رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در اهمیت استقلال و آزادی در کشور و ضرورت توجه به آن در گام دوم انقلاب اسلامی میفرمایند: «استقلال ملی به معنی آزادی ملت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطهگر جهان است و آزادی اجتماعی به معنای حق تصمیمگیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه افراد جامعه است و این هر دو از جمله ارزشهای اسلامیند و این هر دو عطیه الهی به انسانهایند و هیچ کدام تفضل حکومتها به مردم نیستند. حکومتها موظف به تأمین این دواند. منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیدهاند... این ثمره شجره طیبه انقلاب را با تأویل و توجیههای سادهلوحانه و بعضاً مغرضانه، نمیتوان در خطر قرارداد. همهـ مخصوصاً دولت جمهوری اسلامیـ موظف به حراست از آن با همه وجودند. بدیهی است که «استقلال» نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود و «آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود.»
با وجود تلاشهای گسترده گذشته و برنامههای محقق شده درباره استقلال و آزادی در کشور، برخی چالشها و مشکلات پیش روی نسل جوان انقلابی قرار دارد که مسئولیت رفع آنها در گام دوم انقلاب اسلامی به عهده آنهاست. در حوزه استقلال عبور از استقلال نظامی و سیاسی و دستیابی به اقتصاد مقاومتی ضرورتی است که میتوان به کمک آن ضعفهای اقتصادی را که منجر به نفوذ و سلطه استکبار میشود مرتفع کرد؛ بنابراین گام دوم انقلاب اسلامی علاوه بر رویکرد نظامی و سیاسی باید به حوزه فرهنگی و اقتصادی نیز توجه و اهتمام جدی داشته باشد.
علاوه بر این موضوع، آزادیهای سیاسی و اجتماعی در کشور نهتنها باید فرهنگسازی و نهادینه شود، بلکه در حوزه اقتصادی نیز ضرورت مقابله با انحصارطلبی و رانتخواری ویژهخواران وجود دارد تا اصل آزادی اقتصادی در کشور نیز نهادینه شود. سوءاستفاده برخی گروهها و جناحهای سیاسی از مفهوم آزادی در کشور سبب شده است تا هم در حوزه سیاسی و فرهنگی و هم در حوزه اقتصادی، این موضوع به شکل واقعی به نتیجه مطلوب و موردنظر رهبر معظم انقلاب نرسد؛ از اینرو ضروری است نسل جدید انقلاب اسلامی به آن توجه و اهتمام جدی داشته باشد.
حسن خدادی