نگاهی به دوره مدیریت «علیاکبر محتشمیپور» در وزارت کشور کابینه دوم موسوی نشان میدهد وی در انتصاب استانداریها، فرمانداریها و مسئولان کمیتهها برخوردهای تنگنظرانه داشت.
تا جایی که استانداران برگزیده او حتی با سفرهای استانی «حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای» رئيسجمهور وقت به بهانه استقبالهای مردمی مخالفت میکردند. «محتشمیپور» به اتخاذ مواضع رادیکال در عرصه سیاست خارجی مشهور است.
پس از شروع جنگ عراق علیه کشور کویت، جمهوری اسلامی با هوشیاری رهبر معظم انقلاب با اتخاذ موضع بیطرفی اعلام کرد جنگ کویت، جنگ حق و باطل نیست و در عین حال حمله عراق به کویت و همچنین تجاوز آمریکا و ناتو به منطقه را نیز محکوم کرد. در حالی که مدعیان پیروی از خط امام(ره) بدون توجه به مواضع ولی فقیه وقت اعلام کردند این جنگ، جنگ اسلام و کفر و جنگ صلیبی است و باید به نفع عراق و صدام وارد جنگ شد.
«محتشمیپور» در نطق پیش از دستورش در جلسه ۳۰ دی ماه ۱۳۶۹ با استناد به فتاوای حضرت امام(ره) در «تحریرالوسیله» به تطهیر صدام پرداخت، ورود به جنگ با وی را واجب شمرد و او را «خالدبنولید» خواند. «محتشمیپور» مدیر مسئول روزنامه «بیان» بود که ارگان رسمی مجمع روحانیون مبارز پس از بسته شدن روزنامه «سلام» آقای «موسویخوئینیها» به شمار میآمد.
این روزنامه در نهایت به دلیل موضعگیریهای تند همسو با روزنامههای زنجیرهای در دوران اصلاحات توقیف شد. محتشمیپور از نامزدهای جریان دوم خرداد بود که با حمایت مجمع روحانیون مبارز نماینده مجلس پرتنش ششم شد.
تحریم انتخابات مجلس هفتم از سوی اصلاحطلبان تندرو، سبب شد وی میداندار و مسئول «ستاد ائتلاف برای ایران» شود. وی به نیابت از جریان تندرو از ۲۲۰ نامزد اصلاحطلب در انتخابات مجلس شورای اسلامی پشتیبانی کرد که با شکستی سخت مواجه شد.
شهاب زمانی
نگرش انقلاب اسلامی به اصل بازدارندگی در روابط بینالمللی تبیین شد. الزامات این اصل به شرح ذیل است:
۱ـ رصد اطلاعاتی دشمن و تسلط بر پیشرفتهای تسلیحاتی و قدرت ملی او.۱
۲ـ باید روندها و فرایندهای دشمن را با روشهای علمی و اندیشهای و آیندهپژوهی تحلیل کرد تا تشخیص داد اگر همین روند ادامه یابد، در آینده به چه سطحی از توانمندی میرسد و قصد دارد به کجا برسد.۲ میفرمایند: و هر كه از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت. ۳
۳ـ باید روندهای داخلی نیز همواره رصد شوند تا معلوم شود روندهای فعلی مرتبط با روندهای دشمن در چه وضعیتی قرار خواهد داشت و برای حفظ ابتکار عمل و دست برتر در کجا باید قرار گیرد.
۴ـ بازدارندگی باید در تمام عوامل قدرت ملی باشد.۴ مفهوم «دولت مقاومت» که از سوی رهبر معظم انقلاب استفاده شده، در واقع مفهومی جدید است که میتواند ابعاد مختلف قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی و «استحکام درونی قدرت در ابعاد مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را تضمین»۵ کند.
۵ـ اصل بازدارندگی نیز میتواند در مواردی به پیشدستی و بردن استحکامات و عوامل بازدارنده به نزدیک مرزهای دشمن و قرار دادن آن در بنبست ژئوپلیتیک منجر شود. امیرالمؤمنین علی(ع) در نهجالبلاغه تأکید میکنند که نباید اجازه داد دشمن به سرزمین شما وارد نشود و پس از آن بخواهید با او مواجه شوید؛ زیرا نتیجه چنین نگاهی جز ذلت و خواری نیست.۶ این بیان حضرت دورنمایی کلی از اصل بازدارندگی را مطرح میکند و مسلماً نتیجه آن زمینگیر کردن دشمن در ورای سرزمینهای حکومت اسلامی است.
۶ـ باید لسان و ادبیات و رفتار مقتدرانه و قاطع را که نشان از قدرت است همواره حفظ کرد و از بهکارگیری ادبیات یا رفتاری که نشانگر ضعف باشد، به شدت خودداری کرد؛ زیرا این امر سبب برانگیختن طمع دشمن میشود.
۷ـ واقعیات میدانی نشان میدهد وحدت و یکپارچگی از عوامل اصلی بازدارندگی محسوب میشود. حضرت علی(ع) علت موفقیت معاویه در راه تشکیل حکومت را اتحاد و اطاعتپذیری سپاهیانش میدانستند و به سپاه خود در این باره هشدار میدادند که چنین رویکردی در نهایت به تسلط و پیروزی دشمن بر شما ختم میشود.۷
پینوشتها:
۱ـ مجلسی، همان، ج ۷۴، ص ۸۲.
۲ـ بیانات در مراسم تنفیذ حکم دوازدهمین دوره ریاستجمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۵/۱۳۹۶.
۳ـ نهجالبلاغه، نامه ۶۲.
۴ـ رهبر معظم انقلاب، همان.
۵ـ بیانات در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع)، ۲۰/۲/۱۳۹۶.
۶ـ نهجالبلاغه، ترجمه فیضالاسلام، خطبه ۲۷.
۷ـ نهجالبلاغه، خطبه ۲۵.
عباسعلی عظیمیشوشتری
نگرش اصولی آخوند خراسانی به امر سیاسی از زاویه اجتهاد، سبب شکلگیری فقه «تکلیف و حق» شده است؛ به گونهای که امکان پرداختن همزمان به احکام و حقوق سیاسی را در فقه سیاسی فراهم میآورد. این موضوع با بررسی مهمترین مؤلفههای سیاسی اندیشه وی مشهود است.
ولایت فقیه؛ نخستین مؤلفهای که توضیحگر نگاه اجتهادی خراسانی به امر سیاسی است، «ولایت فقیه» در اندیشه وی است. وی به طور خاص در تعلیقات مکاسب و در زمینه سنت فقهی «ولایت فقیه در امور حسبیه» ذیل نگاه استادش شیخانصاری دیدگاه خود را درباره ولایت فقیه در دوران غیبت تبیین میکند. وی نیز همانند شیخ، به ولایت فقیه در امور حسبیه اعتقاد دارد. البته وی ولایت فقیه در امور حسبیه را تنها از این جهت میپذیرد که قدر متیقن از میان مؤمنان در انجام دادن امور حسبیه، فقیه جامعالشرایط است.
مشروطیت؛ از نظر آخوند مشروطیت به مفهوم محدودیت ادارات سلطنتی و دوایر دولتی و به طور کلی محدودیت قدرت و سلطنت است. آخوند خراسانی با چنین برداشتی استدلالهای فقهی متعددی بر مشروعیت مشروطیت اقامه میکند. مهمترین اصول و قواعد فقهی که در این مورد محل استناد وی قرار میگیرد، اصل حفظ نوامیس شرعیه و ملیه، منع از منکرات اسلامیه، محو مبانی ظلم و تقلیل آن، قاعده عدالت و اصل مصلحت است. اینکه امروزه برخی از بزرگان تفکر غربگرای اصلاحات بازخوانی و ترویج اندیشه سیاسی آخوند خراسانی را وجهه همت خود قرار داده و به گونهای از جذابیتهای آن با نگارش مقالات و کتب متعدد سخن میگویند و آن را به مثابه آلترناتیوی مناسب برای اندیشه ولایی امام خمینی(ره) میدانند، به دلیل مشاهده نوعی دوگانگی در امر حاکمیت در اندیشه فقهی - سیاسی آخوند خراسانی است. آخوند حق اعمال حاکمیت شرعی و قانون الهی را از آنِ فقیه جامعالشرایط میداند، اما در کنار آن، قانون عرفی را نیز به رسمیت میشناسد و برای جمهور مسلمانان حق حاکمیت عرفی قائل است.۲
قانون؛ نتیجهگیری فوق رابطهای خاص میان قانون به منزله یکی دیگر از مؤلفههای اساسی اندیشه سیاسی آخوند خراسانی و شریعت برقرار کرده است. از نظر وی وضع قانون در عرصه مصالح عامه نه تنها جایز است؛ بلکه از تکالیف شرعی مسلمانان بوده و وجوب آن نیز مبتنی بر اصول و قواعد فقهی از جمله اصل تقلیل ظلم و جلوگیری از استبداد و ستم است.
آزادی؛ آزادی یکی دیگر از مؤلفههای مهم اندیشه آخوند خراسانی، معادل مفهوم حریت در سنت فقهی گرفته شده و از منظر وی، رهایی از سلطه و ظلم حاکمان بیان میشود. در نتیجه امکان استنادسازی این مفهوم جدید را در دستگاه فقهی خود فراهم کرده است. با این نگاه، آزادی حقی طبیعی، اما خدادادی است و نه تنها به معنای رهایی از بندگی خدا و احکام شرعی نیست؛ بلکه کاملاً در چارچوب شریعت جای میگیرد.
منابع:
1ـ محسن کدیور، سیاستنامه خراسانی، ص ۲۴۲.
فتحالله پریشان