ولی‌الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی با اظهار امیدواری به اینکه تا پایان سال 1395 بر اساس برنامه‌ریزی‌های انجام شده به هدف تک‌نرخی کردن قیمت ارز خواهیم رسید، معتقد است: ما در نظام بانکی وضعیت نابسامانی را تجربه می‌کنیم و در این مسیر مشکلات فراوانی را تجربه کرده‌ایم که لازم است در زمان پسابرجام و به منظور اتصال شبکه بانکی به شبکه جهانی این مشکلات برطرف شود.
 سعید مهدوی/ سرانجام پس از انتقادات فراوان به بانک مرکزی نسبت به اعلام نکردن نرخ رشد اقتصادی، این نهاد هفته گذشته رشد اقتصادی سه ماهه نخست سال 95 را شش درصد اعلام کرد. این رقم با واکنش‌های زیادی در فضاهای رسانه‌ای و علمی مواجه شد که عمدتاًً به دنبال مبنا و چگونه محاسبه نرخ رشد شش درصدی از بانک مرکزی بودند. در ابتدا باید گفت، به تعبیر ساده رشد اقتصادی عبارت است از افزایش تولید یک کشور در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. در سطح کلان، افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال مورد بحث به نسبت مقدار آن در یک سال پایه، رشد اقتصادی محسوب می‌شود. علت اینکه برای محاسبه رشد اقتصادی، از قیمت‌های سال پایه استفاده می‌شود آن است که افزایش محاسبه شده در تولید ناخالص ملی، ناشی از افزایش میزان تولیدات باشد و تأثیر افزایش قیمت‌ها (تورم) حذف شود. رشد اقتصادی، بر افزایش تولید یا درآمد سرانه ملی دلالت دارد. اگر تولید کالاها یا خدمات به هر وسیله ممکن در یک کشور افزایش یابد، می‌توان گفت که در آن کشور، رشد اقتصادی اتفاق افتاده ‌است. مثبت شدن رشد اقتصادی به معنای افزایش تولید ناخالص داخلی و ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی تولید‌شده از سوی واحدهای اقتصادی مقیم کشور در دوره زمانی معین نسبت به دوره پیش از آن است.

اهمیت رشد اقتصادی
میزان رشد اقتصادی، سرعت افزایش یا کاهش تولید ناخالص داخلی و به تبع آن سرعت بهبود یا کاهش سطح رفاه و برخورداری مردم را نشان می‌دهد. به علاوه شاخص‌هایی چون بیکاری و فقر نیز عموماً تحت تأثیر تولید و رشد اقتصادی قرار دارند، به نحوی که رشد اقتصادی بالاتر، در بلندمدت به کاهش میزان بیکاری و سطح فقر می‌انجامد. با عنایت به اهمیت میزان تولید و رشد اقتصادی در هر جامعه، دستیابی به تولید بیشتر و میزان رشد بالاتر، همواره دغدغه دولت‌ها و ملت‌ها بوده است.

رشد اقتصادی سال 94
29 اردیبهشت ماه امسال، مرکز آمار ایران نرخ رشد اقتصادی ایران در سال گذشته را با احتساب ارزش افزوده بخش نفت، یک درصد و بدون نفت 9 دهم درصد اعلام کرد. حتی اگر نرخ رشد اقتصادی یک درصد را ملاک عمل قرار دهیم و بنا را بر مثبت بودن رشد اقتصادی سال گذشته بگذاریم؛ بررسی جزئیات عملکرد زیربخش‌ها نشان می‌دهد آنچه سبب رشد اندک اقتصادی ٩٤ شده، افزایش تولید نفت بوده و این رشد به معنای خروج از رکود و رشد تولیدات صنعتی نیست؛ چرا که تولید بخش صنعت و بنگاه‌های اقتصادی در سال گذشته با 2/8 درصد کاهش همراه بوده است. 
با اینکه در سال‌های اخیر، گروه اقتصادی دولت تلاش‌های بسیاری را در راستای خروج از تورم، رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال داشته است؛ اما همچنان کشور تجربه رکود دارد که باید با تلاش‌های بیشتر، از این شرایط خارج شویم. اما بانک مرکزی بر چه مبنا رشد اقتصادی سه ماهه نخست سال جاری را شش درصد اعلام کرده است؟ با وجود موارد زیر نرخ رشد شش درصدی قابل هضم نیست؛
۱ـ بر اساس آمارهای بانک مرکزی، درآمد ریالی حاصل از صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی در دو ماهه اول امسال نسبت به مدت مشابه سال پیش کاهش بسیاری داشته است.
۲ـ براساس گزارش‌های بانک مرکزی که به‌تازگی منتشر شده است، نماگرهای اقتصادی سه ماهه چهارم سال ۹۴ را منتشر کرد. نماگرهای مرکزی شاخص تولید در کارگاه‌های بزرگ صنعتی در سال ۹۴ منفی ۸/۲ درصد، تعداد پروانه تأسیس منفی ۹/۱۱ درصد، تعداد پروانه‌ بهره‌برداری از واحدهای صنعتی منفی ۸/۵ درصد و صدور پروانه‌های ساختمانی منفی ۴/۱۳ درصد بوده است.
۳ـ آمار اعلام شده از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت نشان می‌دهد که در دو ماهه منتهی به اردیبهشت سال جاری 18 کالای منتخب صنعتی از مجموع 32 محصول افت تولید را تجربه کرده‌اند. از سوی دیگر از میان 13 کالای منتخب معدنی نیز هشت محصول منتخب در مدت زمان مذکور با افت تولید مواجه بوده‌اند.
۴ـ بازار مسکن و ساخت‌وساز هنوز در دوران رکود است. در صورتی که اگر بخش مسکن از رکود خارج شود به دلیل ارتباط با صنایع مختلف دیگر، می‌تواند بر رشد اقتصادی کشور تأثیر بگذارد.
۵ـ طبق گزارش سیدعبدالوهاب سهل‌آبادی، رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت، واحدهای تولیدی کشور شرایط مطلوبی ندارند. از سال 80 تا 93 در حدود 5 هزار و 899 واحد با بیش از 120 هزار کارگر تعطیل شده و این آمار در سال گذشته به 6 هزار و 800 واحد تولیدی افزایش یافته است و اکنون 30 درصد از کارخانه‌های کشور تعطیل است و تنها 38 درصد از کارخانه‌های فعال مورد بهره‌برداری مطلوب قرار می‌گیرند.
۶ـ مورد آخر اینکه رشد اقتصادی به بهتر شدن رفاه عمومی، افزایش قدرت خرید مردم، کاهش میزان بیکاری و ... منجر می‌شود. وضعیت میدانی بازار نشان می‌دهد اگر رشد اقتصادی شش درصد باشد باید این مؤلفه‌ها در جامعه ملموس باشند که این چنین نیست.
آمارها و داده‌های اقتصادی مبنای تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی فعالان و سیاستگذاران اقتصادی است؛ لذا صحت و سقم این ارقام بسیار مورد توجه است که ضروری است به دور از سیاسی‌کاری و هرگونه جانبداری ارائه شوند. تذکر بعدی اینکه رشد اقتصادی مستمر به دوران رونق اقتصادی منتهی می‌شود و این مهم نیازمند سیاستگذاری و برنامه‌ریزی دقیق و بلندمدت است.

 مصطفی برزکار/  بی‌شک ایجاد مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی، منطقی و علمی است و در صورت نظارت دقیق و مؤثر بر آن و برنامه‌ریزی درست کمک حال اقتصاد کشور نیز خواهد شد. اما در کشور ما هفت منطقه آزاد تجاری نه‌تنها در راستای اهداف قانون تصویبی این مناطق از سوی مجلس شورای اسلامی در سال 72 قدم برنمی‌دارد؛ بلکه جولانگاهی است برای برخی ویِژه‌خواران تا در دولت‌های مختلف از نمد آشفتگی نظارت بر این مناطق کلاهی برای خود بدوزند و این دقیقاًً خلاف اقتصاد مقاومتی است و به یقین تداوم این روند هم به تولیدات داخلی لطمه خواهد زد و هم رواج فرهنگ مصرفی را به دنبال خواهد داشت. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب نه تنها در ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی(سال 92)، بلکه در روش‌های اقدام و عمل اقتصاد مقاومتی (نوروز 95) بر این اصل که واردات نباید قدرت تولید داخلی را تضعیف کند، تأکید داشته و دارند. اما امروز واردات به مناطق آزاد بیش از شش برابر صادرات است؛ روندی که متأسفانه رو به رشد است. نکته تأسف‌برانگیزتر آنکه اکثر کالاهای وارداتی از نوع کالاهای نهایی هستند، نه کالای واسطه‌ای که بتوان آن را در بخش‌های دیگر صنعتی کشور به کار برد. کافی است بازدیدی کوتاه از مناطق هفت‌گانه آزاد تجاری داشته باشید تا پاساژهایی که کالای ایرانی در آن غربیه هستند و بازار کالاهای خارجی که به دنبال خریداران مصرفی خود در ایران هستند. را مشاهده کنید بحث مشکلات مناطق آزاد تجاری تنها به اینجا ختم نمی‌شود؛ بلکه با توجه به معضلاتی که امروز گریبانگیر این مناطق است، به جرئت می‌توان ادعا کرد که نبض مناطق آزاد تجاری برای اقتصاد مقاومتی نمی‌زند؛ بلکه در جهت معکوس آن می‌تپد.
از جمله دیگر مشکلات این مناطق می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1 ـ معافیت‌های گمرکی: اگرچه قاچاق کالا در مناطق غیر آزاد نیز با سختی‌ها و شگردهای خاص خود همراه است، اما معافیت تمام حقوق و عوارض گمرکی برای تمام کالاها اعم از مصرفی و مواد اولیه سبب شده است تا برخی افراد سودجو از این فرصت سوء‌استفاده کرده و با امتیازهای خاص اقدام به واردات بی‌رویه کالاهای مصرفی کنند و این درواقع یعنی همان قاچاق کالا؛ اما به صورت قانونی! 
2 ـ نبود نظارت صحیح بر مناطق آزاد: برای نظارت بر ورود کالا و جلوگیری از سهم‌خواهی ویژه‌خواران باید در مرحله اول از گمرک انتظار داشت، در حالی که گمرک در این مناطق جزو تشکیلات همان مناطق آزاد به شمار می‌آیند، نه زیرمجموعه سازمان گمرک ایران. در این صورت نظارت بر امور واردات کالاهای خارجی بر عهده سازمانی است که از افزایش واردات منافع زیادی نصیبش می‌شود.
3 ـ مشکلات بومیان مناطق آزاد: مردم بومی این مناطق نیز از دیگر شاکیان مشکلات مناطق آزاد هستند، قیمت بالای مسکن و دیگر مایحتاج زندگی سبب ایجاد مشقت برای بومیان شده که بعضاً به کارگران ارزان در این مناطق تبدیل شده‌اند.
انتظار این است در سالی که به نام «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» مزین شده است به جای گسترش بدون توجه به زیرساخت‌ها، این روند اصلاح شود. دولت در راستای اقتصاد مقاومتی باید نسبت به ورود بی‌حساب و کتاب کالاهای خارجی به کشور از این مناطق جلوگیری کند.

 تراز تجاری مثبت شد
در شماره جدید نشریه الکترونیکی «گزیده آمارهای اقتصادی بانک مرکزی» مربوط به دو ماهه نخست امسال که دارای جدیدترین اطلاعات و آمارهای اقتصادی است، آمده است: در دو ماهه نخست امسال در مجموع پنج میلیارد و 767 میلیون دلار صادرات از کشور صورت گرفت و در مقابل پنج میلیارد و 497 میلیون دلار کالا به کشور وارد شد که از نظر وزنی نیز میزان صادرات صورت گرفته ۴۲۵/۱۵ هزار تن بوده و میزان واردات 4560 هزار تن ثبت شده است. همچنین میزان بدهی‌های خارجی شامل تعهدات بالفعل کشور در فروردین ماه به هفت میلیارد و 672 میلیون دلار رسید؛ این رقم در اردیبهشت ماه، هفت میلیارد و 597 میلیون دلار ثبت شد که روندی کاهشی را نشان می‌دهد.
هزینه ایجاد یک شغل
کارشناسان می‌گویند در گذشته به طور متوسط با ۷۰ میلیون تومان امکان ایجاد یک شغل و با ۱۲۰ میلیون تومان امکان ایجاد یک شغل خوب و پایدار وجود داشت، اما امروز برای ایجاد شغل در بخش‌های مختلف باید ارقام متفاوتی هزینه کرد، به نحوی که پیش‌بینی می‌شود حداقل ۱۵۰ میلیون تومان و حداکثر ۴۰۰ میلیون تومان برای ایجاد یک شغل نیاز باشد. سیدحمید کلانتری، معاون امور تعاون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: «هزینه ایجاد شغل در بخش خصوصی بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان است، در حالی که این هزینه در تعاونی‌ها بین ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان برآورد می‌شود.»
 عدم همخوانی مخارج و درآمد‌ها
هادی ابوی، دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران اعلام کرد: «با وجود اینکه برخی برآوردهای رسمی و غیررسمی حاکی از افزایش مخارج خانوارهای شهری کشور به بیش از سه میلیون و ۲۰۰ هزارتومان در ماه است، متوسط دریافتی امسال میلیون‌ها نفر مشمول قانون کار تا یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است. همچنین حداقل دستمزد میلیون‌ها نفر ماهیانه تنها ۸۱۲ هزار تومان است. بنابراین مرتب به تعداد افراد حداقل‌بگیر کشور افزوده می‌شود و این موضوع با افت قدرت خرید مشمولان قانون کار مرتبط است.» 

در روزهای اول هفته گذشته تصاویری از سخنان دختر کوچک هاشمی رفسنجانی در سرای اهل قلم که متعلق به مهدی خزعلی از فعالان فتنه88 است، به طور گسترده در فضای مجازی منتشر شد. فایل این تصاویر نشان می‌دهد دختر یکی از افرادی که خود را جزو انقلابیون می‌داند و برای خود سهمی در تشکیل جمهوری اسلامی ایران قائل است، بلندگوی جریان لیبرال شده و در نفی حکومت دینی سخن به میان می‌آورد و مدعی شده حکومت دینی به دین لطمه می‌زند! اما نکته اینجاست که این سخنان مانند همه سخنان شائبه‌برانگیز منتسب به برخی آقازاده‌ها و جریان‌های خاص با سکوت روزنامه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلب روبه‌رو شد. این روزنامه‌ها که گاهی از کاه کوه می‌سازند، این بار گویی پرداختن به این مسئله را صلاح ندیده و از کنار این اظهارات به سادگی گذشتند و چشم بر آن بستند؛ اما از سوی دیگر روزنامه «وطن‌امروز» این ماجرا عبور نکرد و به ریشه‌یابی طرح چنین مسائلی از سوی فائزه هاشمی پرداخت. این روزنامه در مقاله‌ای با عنوان «متهم شاکی» نوشت: «فائزه هاشمی می‌تواند یک مورد مطالعه جذاب برای جامعه‌شناسان باشد؛ فائزه هاشمی تنها دختر آیت‌الله رفسنجانی نیست، او حتی فقط یک سیاستمدار رانتی هم نیست، او نمادی از یک طبقه است، طبقه‌ای که با دستور تشکیل کلونی اشرافی‌گری در نماز جمعه معروف، تأسیس شد و با سال‌ها رانت‌خواری در حکومت روز‌به‌روز فربه‌تر شد. نمادی که با صراحت لهجه مکنونات قلبی یک طبقه را هر از گاهی فریاد می‌زند؛ یک روز با میدان‌داری در پروژه براندازی و فتنه، یک روز با هم‌داستانی و همراهی با برادر پاکدست و عدالتخواهش  «م-ه»، یک روز با هم‌پیالگی با بهائیان و حالا هم با اعلام انزجار و مخالفت با حکومت دینی. فائزه هاشمی نماد طبقه‌ای است که در عین اینکه بیشترین منفعت را از حکومت دینی برده‌اند؛ منتقد آن هم هستند. آن هم از این جهت که مخلّ دینداری مردم است(!) فائزه هاشمی نماد طبقه نوکیسه‌ای است که از دوران پس از جنگ پر و بال گرفت و در دستگاه‌های حاکمیت رخنه کرد، کلونی‌های خانوادگی و حزبی و قبیله‌ای در دستگاه‌های دولتی و غیردولتی تشکیل داد، دچار فساد‌های مالی شبکه‌ای شد، فیش‌های نجومی چندصد میلیونی برای خودش صادر کرد و وام‌های میلیاردی بی‌بهره گرفت. زر و زور و تزویر را در خدمت گرفت تا همیشه صاحب قدرت باشد و هیچ‌گاه به رأی مردم تمکین نکرد و هرگاه رأی مردم عرصه را بر او تنگ کرد، پنجه در صورت مردم‌سالاری کشید و «فرمان بریزید تو خیابون‌ها» صادر کرد و در آخر حتی نتوانست انحراف عقیدتی خود را پنهان کند؛ فرقه ضاله بهائیت را به رسمیت شناخت و حالا منتقد حکومت دینی شده است.» روزنامه «کیهان» نیز با نگاهی مشابه با این تیتر که «اشرافیت کارگزارانی نباید هم میانه‌ای با حکومت دینی داشته باشند» در مطلبی به نقل از داریوش سجادی، همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب نوشت: «اظهارات جدید فائزه هاشمی روایتی آشنا و قابل مناقشه از سنت کارگزارانی است که تا در حکومتند مبتلا به خویش کامی‌اند و در فردای بیرون ماندن از حکومت مبتلا به آزادی‌طلبی می‌شوند؛ تنزه‌طلبی خلق‌الساعه فائزه هاشمی و برائت امروزین ایشان از حکومت دینی را چگونه می‌توان باور کرد، در حالی که تا وقتی «آقاجون» بر سر کار بود و ایام به کام بود و مخالف هاشمی دشمن پیغمبر بود و ویلای لواسان به راه بود و جولان «مهدی بابا» مهیا بود و رعیت نیز مشغول ثناگویی و استقبال بود! حکومت دینی خوب بود و اکنون که اسباب سور و سات و ویژه‌خواری و اشرافی‌گری برای ایشان(!) کم‌فروغ شده، مشارالیها به صرافت بد بودن و نالازم و نامفید بودن حکومت دینی افتاده‌اند؟!»
واقعیت این است که همان‌طور که حجت‌الاسلام هادي صادقي، معاون فرهنگي قوه قضائيه گفته است اين اظهارات ارزش آن را ندارد که وقت‌مان را صرفش کنيم، بیان چنین مطالبی از زبان این افراد جایگاه و وجاهتی ندارد، اما آنچه مهم است، میزان حساسیت و چگونگی رفتار رسانه‌ها در برابر سخنانی انحرافی و چنین وارونه‌انگاری‌هاست، وگرنه تأثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران بر ترویج و گسترش معارف اسلامی و مبانی دینی را می‌توان از تلاش دشمنان دین و اسلام علیه آن به خوبی دریافت.

 فرهاد مهدوی/«وَندالیسم» به‌ معنای  تخریب اموال خصوصی یا عمومی نظیر نیمکت‌ پارک‌ها و اتوبوس‌هاست و عمری به طول فرهنگ بشری دارد. همچنین تخریب مهار نشده اشیا و آثار فرهنگی با ارزش یا اموال عمومی است و یک ناهنجاری اجتماعی به شمار می‌آید. اما اکنون شاهد گسترش این رفتار در شبکه‌های مجازی و اجتماعی هستیم که به آن «سایبروندالیسم» می‌گویید. این پدیده در اشکال مختلف از حملات هکرها به یک سامانه تا کامنت‌های آزاردهنده در رسانه اجتماعی بروز می‌کند. 
سایبروندالیسم نشانه‌ای از یک مشکل بسیار بزرگ‌تر، یعنی ضعف فرهنگ کاربری است و لازم است با افزایش سواد فضای مجازی و ترویج اخلاق کاربری به آن پرداخته شود. البته در برخی از موارد شاهد هستیم که حرکت‌هایی در دفاع از حیثیت ملی صورت می‌گیرد که قابل تقدیر است و نوعی جهاد مجازی است، مانند حرکت عمومی در تقبیح فیش‌های حقوقی نجومی، انتقاد از آمریکا به دلیل بدعهدی نسبت به برجام، لباس‌های نافرم ایران در المپیک ریو 2016، افشاگری علیه رابطه رژیم سعودی و منافقین و... ضروری است بدانیم که این فضاها از انعطاف و قدرت نرم فلج‌کننده‌ای برخوردار است، بنابراین باید برنامه‌ای برای انسجام‌بخشی به آن داشت.
نباید فراموش کرد قدرت مهارنشدنی شبکه‌های اجتماعی همیشه در دست کسانی است که با برنامه و فرماندهی مثل یک قرارگاه سایبری در آن حاضر می‌شوند و از هدر رفت نیرو و هزینه در این زمینه جلوگیری می‌کنند؛ چرا که دشمن با برنامه‌ای پیچیده عضویابی گسترده‌ای در این زمینه صورت داده است و نیروهایی را حتی از داخل کشور شناسایی و برای روز مبادا، آماده کرده است.