بازخوانی سناریوهای دشمنان در انتخابات و شکل‌دهی مجلسی ناکارآمد و غیر انقلابی
انتخابات در کشور ما به مثابه فرصتی برای چرخش نخبگان در قدرت با هدف ارتقای کارآمدی نظام است. مردم در این فرآیند میزان پایبندی و دلبستگی خود به نظام اسلامی را به رخ جهانیان می‌کشانند و این حضور را مقدمه‌ای برای باطل‌السحر کردن توطئه‌ها و سناریوهای بدخواهان می‌دانند؛ البته نظام سلطه نیز با تغییر رویکرد خود در این زمینه نسبت به گذشته تلاش می‌کند از بستر انتخابات برای بی‌ثبات‌سازی و ناامن کردن جامعه بهره ببرد و به این ترتیب از این سرمایه اجتماعی، یعنی مردم به عنوان اهرمی برای کاهش مشروعیت نظام استفاده کند..اکنون و در آستانه انتخابات مجلس یازدهم، نظام سلطه می‌کوشد از شکل‌گیری مجلسی کارآمد، انقلابی و فسادستیز جلوگیری کند و با روش‌های زیر فرآیند مشارکت را به چالش بکشد و از تشکیل مجلس در تراز انقلاب اسلامی که می‌تواند تسهیل‌کننده بیانیه گام دوم رهبر معظم انقلاب باشد، جلوگیری کند. با هم این سناریوها را مرور می‌کنیم:
۱ـ فتنه‌سازی از بستر مطالبات مردمی؛ نظام سلطه در این روش تلاش می‌کند با سوار شدن بر بستر ناکارآمدی‌های اقتصادی، ظرفیت‌های اجتماعی را تحریک و از آن به عنوان ابزاری برای بی‌ثباتی، ناامنی و در نهایت امنیتی کردن انتخابات استفاده کند.
۲ـ القای فضای یأس و ناامیدی به صورت گسترده، پرشدت و پرحجم در جنگ شناختی و بی‌نتیجه معرفی کردن فرآیند مشارکت در فرآورده انتخابات و در نهایت سوق دادن جامعه به سمت انفعال و شرکت نکردن در انتخابات.
۳ـ ایجاد فضای دوقطبی در کشور با القای جنگ قدرت بین مسئولان و ایجاد خدشه در صف اتحاد، انسجام و همدلی ملت برای خلق یک حماسه شکوهمند.
۴ـ مدیریت ادراکات ذهنی و رفتاری مردم با قرار دادن سایه جنگ بر سر کشور و ایجاد نوعی هراس‌افکنی برای به قدرت نرسیدن نیروهای انقلابی در مجلس با حربه جنگ‌طلب معرفی کردن آنان.
۵ـ حمایت از نیروهای غربگرا در راستای اجرای پروژه ۲۰۲۰ که به معنای انتخاب کسانی است که در صورت ورود به مجلس بتوانند منافع لیبرالیزم را از طریق قانون پیاده‌سازی کنند.
۶ـ تداوم پروژه بی‌دولت‌سازی و ایجاد خلأ قدرت در کشور همانند عراق و لبنان و بهره‌گیری از این شرایط برای خلق حوادث و ‌آشوب‌های احتمالی و در نهایت متأثر کردن کشور در آستانه انتخابات از این شرایط بی‌ثبات‌ساز؛ متأسفانه داخل کشور نیز جماعتی بدون توجه به نقشه دشمن در میدان او بازی و طرح استیضاح یا استعفای رئيس‌جمهور را دنبال می‌کنند.
۷ـ زیر سؤال بردن نتیجه انتخابات که از هم‌اکنون آن را آغاز کرده‌اند؛ با توجه به اینکه چند هزار نفر در کل کشور به رقابت خواهند پرداخت و در نهایت ۲۹۰ نفر به مجلس راه می‌یابند، در این پروژه بخشی از جماعت راه نیافته به مجلس ظرفیت به هم ریختن صحنه و زیر سؤال بردن نتیجه انتخابات را خواهند داشت.
۸ـ هجمه سنگین به شورای نگهبان در ذیل آزاد نبودن انتخابات و نقد نظارت استصوابی، به معنای غیر دموکراتیک بودن آن، القای مشارکت نکردن بخشی از جریان‌های سیاسی به قصد تحریم انتخابات و در نتیجه غیر رقابتی و ناسالم نشان دادن انتخابات و انتقال ضرورت مشارکت نکردن در این انتخابات به آحاد جامعه.
۹ـ القای تداوم فشارها و وضع تحریم‌های جدید و در عین حال ضرورت مذاکره برای برون‌رفت کشور از انسداد حاصل‌شده و در نهایت خسته و فرسوده کردن مردم برای نقش‌آفرینی در انتخابات.
۱۰ـ امتیازگیری از نظام در آستانه انتخابات با طرح موضوعاتی مانند ضرورت تصویب FATF در ایران یا برگرداندن تحریم‌های شورای امنیت با مکانیسم ماشه در صورت تداوم کاهش تعهدات برجامی با برداشتن گام‌های بعدی.
 
ابوالحسن سلطانی‌زاده
فیروز اصلانی در یادداشت شفاهی مطرح کرد
نمایندگان طبق اصل 67 قانون اساسی باید پس از انتخاب و ورود به مجلس قسم شرعی یاد کنند که پاسدار حریم اسلام، نگهبان دستاوردهای انقلاب و مبانی جمهوری اسلامی باشند و با رعایت امانت و تقوا، در راستای حفظ استقلال کشور و حقوق ملت، دفاع از قانون اساسی و مصلحت‌اندیشی برای کشور تلاش نمایند. مسلماً کسی که می‌خواهد چنین رسالت خطیری را بر عهده بگیرد، باید این صلاحیت‌ها را داشته باشد.
ریشه بسیاری از مفاسد و ناکارآمدی‌های مجالس در طی سالیان گذشته، دنیادوستی عده‌ای از نمایندگان است. مجلس که عصاره فضایل ملت است و در رأس امور و مرکز قدرت‌ها قرار دارد و باید دولت را پایش کند، ضروری است نمایندگانی در آن حضور داشته باشند که دنیاطلب نباشند.
یکی از ارزش‌های نظام سیاسی ما، عدالت‌طلبی است و این عدل زمانی محقق می‌شود که نمایندگان مجلس شورای اسلامی سالم، پاکدست، چشم پاک، بصیر، متخصص، قوی و امین باشند که در غیر این صورت نمی‌توانند رسالت‌های خطیری را که طبق قانون اساسی بر عهده دارند، به سرانجام برسانند؛ از این‌رو نظارت به درستی انجام نمی‌شود و در دستگاه‌های دولتی فساد ایجاد می‌شود. وقتی کارگزاران دولتی هیچ مانعی نبینند، فساد می‌کنند و از ریل قانون خارج می‌شوند و به جای تمکین به قانون، آن را زیر پا می‌گذارند و همچنین حقوق مردم را لگدمال می‌کنند، بنابراین کنترل کارگزاران دولتی و به طور کلی دولت، در دست مجلس است و اگر مجلس قوی و مقتدر وجود داشته باشد، دولت قوی و مقتدر می‌شود و حاصل مجلس ضعیف، دولت ضعیف بوده که مطیع و نوکر دولت‌های بیگانه است.
انتخابات پنجم

رقابت انتخاباتی در مجلس پنجم با حضور سه گروه عمده «ائتلاف خط امام»، «جامعه روحانیت مبارز» و «کارگزاران سازندگی» شکل گرفت.
در این دوره محوری‌ترین تشكل سیاسی طیف چپ، مجمع روحانیون مبارز، دوران فترت خود را می‌گذراند و به طور غیر رسمی در غیاب مجمع، رهبری طیف چپ در انتخابات مجلس پنجم بر دوش سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و مجموعه گروه‌های «ائتلاف خط امام» نهاده شده بود که سرانجام تحت عنوان «ائتلاف گروه‌های خط امام» وارد صحنه انتخابات شدند. این در حالی بود كه مجمع روحانیون مبارز و دفتر تحكیم وحدت، غائبان بزرگ این ائتلاف به شمار می‌رفتند.
آنچه در این انتخابات به عنوان چالش اصلی در فضای رسانه‌ای و تبلیغی، اذهان عمومی را به خود جلب کرده بود، اختلاف چپ و راست نبود، بلکه اخباری بود که از درون جبهه ائتلافی طیف راست به گوش می‌رسید. در حالی که تلاش‌های بسیاری شد تا حامیان آقای هاشمی‌رفسنجانی در دولت سازندگی و طیف راست سنتی لیست واحد و مشترکی را برای انتخابات مجلس پنجم ارائه دهند، ولی این تفاهم حاصل نشد و سرانجام در 30 دی ماه 1374 نامه‌ای از سوی جمعی با عنوان «خدمتگزاران سازندگی» خطاب به مجلس شورای اسلامی منتشر شد که ده وزیر، چهار معاون رئیس‌جمهور و دو مدیر ارشد دولت پای آن را امضا کرده بودند و با اعلام رسمی فعالیت انتخاباتی خود وارد صحنه رقابت شدند. شعار انتخاباتی این گروه «عزت اسلامی، تداوم سازندگی، آبادانی ایران» انتخاب شد. در این دوره بیش از 71 درصد از واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند که در بین تمام ادوار انتخابات مجلس بیشترین تعداد بوده است. اکثریت مجلس به نامزدهای «جامعه روحانیت مبارز»، اختصاص یافت و «کارگزاران سازندگی» نیز توانست اقلیت قدرتمندی را در مجلس شکل دهد.

«انتخابات» در هر کشوری نشان‌دهنده این امر است که مسئولان آن کشور به اراده مردم بها می‌دهند؛ حال این مردم چه در داخل کشور باشند و چه در خارج از کشور زندگی کنند؛ مردمی که به قوانین یک کشور تعلق دارند و جزء آن جامعه محسوب می‌شوند؛ به همین دلیل در زمان انتخابات، سفارتخانه‌ها و نمایندگی‌های سیاسی کشورها در خارج از کشور زمینه‌ای را فراهم می‌کنند تا همه اتباع خود بتوانند در انتخابات شرکت کنند. کشور ایران نیز از این امر مستثنی نیست و چنین زمینه‌ای را برای همه اتباع خود در خارج از کشور ولو اینکه اپوزیسیون و مخالف هم باشند، فراهم می‌کند تا آنها نیز بتوانند در تعیین سرنوشت کشور و رأی دادن مشارکت کنند؛ اما با توجه به گذشت بیش از چهل سال از انقلاب و برگزاری بیش از ۳۰ دور انتخابات در کشور، گروه‌های اپوزیسیون همچنان بر طبل مخالفت می‌کوبند و نوع انتخابات در ایران اسلامی را غیر عادلانه و بسته معرفی می‌کنند.
یکی از اعضای شورای ملی ایرانیان ساکن فرانسه به نام «خانم گلستان» در «رادیو فردا» با سیاه‌نمایی و زیر سؤال بردن انتخابات آزاد این‌گونه می‌گوید: «اینکه آحاد مردم بخواهند در این انتخابات که اسمش را هم نمی‌شود انتخابات گذاشت چون نه آزاد است و نه سالم، در کشوری که آزادی احزاب نداریم، آزادی بیان و رسانه وجود ندارد.» در حالی مردم را از شرکت در انتخابات به دلیل نداشتن آزادی بیان منع می‌کند که همه گرایش‌ها و جریان‌های سیاسی در ایران دارای رسانه هستند و مشخص است او ذره‌ای از جامعه ایران اسلامی شناخت ندارند.
علاوه بر اینها شخصیت‌هایی از منافقین و سلطنت‌طلبان، همچون حسن شریعتمداری و بسیاری دیگر نیز بر طبل تحریم انتخابات می‌کوبند و مردم را به دلایل واهی از شرکت در انتخابات دلسرد می‌کنند.
 
علی بیگدلی