برای تحقق اقتصاد منهای نفت باید تغییر نگاه، باور و رویکرد نسبت به توانمندیها و ظرفیتهای درونی اقتصاد ایران یک اصل اساسی تلقی شود؛ از این رو اگر تربیت نیروی کارآمد و ماهر و متخصص را اساس اقتصاد قرار دهیم، رویکردها نیز تغییر خواهند کرد. باید این حقیقت را پذیرفت که همه کشورهایی که به رشد بالا رسیده و توسعه را پشت سر گذاشتهاند یا در حال گذر از آن هستند، یک اصل را فراموش نکردهاند و بر قابلیتهای داخلی كشور و مردم خود تکیه کردند. با اتکا بر این اصل و باور مسئولان کشور به آن میتوان در مسیر رونق اقتصادی و ایجاد اقتصاد منهای نفت گام نهاد.
صندوق بینالمللی پول در گزارشی هشدار داده دولتهای عربیِ حاشیه خلیجفارس حیف و میل کردن بودجه خود را باید اصلاح کنند؛ در غیر این صورت با توجه به روند کاهش تقاضای نفت، در ۱۵ سال آینده با خطر از دست دادن دو تریلیون دلار ثروت خود روبهرو خواهند شد. این گزارش می نویسد؛ کاهش تقاضای نفت جهان زودتر از آنچه انتظار میرفت آغاز خواهد شد و این موضوع میتواند تنشهای زیادی را برای تأمین مالی شش دولت عربی عضو شورای همکاری خلیجفارس، به همراه داشته باشد. شایان ذکر است، این شش کشور روی هم یک پنجم تولید نفت خام جهان را به عهده دارند.
دولتها از راه تنظیم هزینههای خود، به شکل گسترده میتوانند اقتصاد ملی را کنترل کنند. مجموعهای از سازوکارهای استفاده شده درباره هزینهکرد دولت، تشکیلدهنده سیاستهای مالی آن دولت است. برای نمونه افزایش هزینههای دولت میتواند سبب بالا رفتن تقاضا شده و این به معنای افزایش بیشتر قیمتهاست. بدین معنی که هم رشد بالا و هم تورم بالا به وجود میآید. این قاعده به صورت برعکس نیز رخ می دهد. بنابراین، دولتها سعی میکنند در دوران پایین بودن نرخ رشد و تورم، بیشتر هزینه کنند و در دوران بالا بودن نرخ رشد و تورم از هزینههای خود بکاهند. مجموعه سیاستهای پولی و مالی در یک اقتصاد، تعیینکننده نحوه عملکرد انبساطی یا انقباضی دولت در اقتصاد است.